Main Banner

فصل بیستم

چگونه به ایرادات جواب دهیم

در مورد صحبت و دادن بشارت مسیح به کسانی که دارای عقاید و مذاهب مختلف هستند حتمی است که بعضی از ایشان ایراداتی خواهد گرفت. ممکن است مقصود برخی از ایشان مخالفت با تعالیم مسیحی باشد ولی منظور بعضی رفع کردن سوء تفاهم و آشنائی بهتری با مسیح است. پس سوالاتی که مردم از ما می کنند نباید باعث ناراحتی ما شود بلکه باید با ادب و مهربانی جواب دهیم و نباید گرفتار مباحثات طولانی و بی فایده شویم. در این جا جواب های مختصری برای بعضی از ایراداتی که غالباً گرفته می شود به طور پیشنهاد بیان می کنیم.

  1.   شما برای چه چهر انجیل دارید؟ کدام یک از آنها انجیل عیسی است؟

ما جواب می دهیم که انجیل واقعاً یکی است زیرا لفظ انجیل از لغت یونانی یعنی خبر خوش گرفته شده است و آن خبر خوش بزرگ یعنی بشارت آمدن عیسی مسیح برای نجات گناهکاران یکی است. لیکن ممکن است دو یا چهار یا چهل نفر همان بشارت را بدهند و خدا صلاح دید چهر نفر را برای نوشتن شرح حال عیسی مسیح معین کند و آن چهار کتاب به انجیل متی، انجیل مرقس، انجیل لوقا، و انجیل یوحنا معروفند. البته همه اینها انجیل عیسی مسیع می باشد و اگر ما فکر کنیمکه انجیل کتابی بوده که از آسمان بر عیسی مسیح نازل شد اشتباه کرده ایم زیرا کتابی از آسمان بر او نازل نشد بلکه خود او از آسمان نازل شد و خودش کتاب بود زیرا  یکی از لقب های او کلمه خدا می باشد. پس او احتیاج نداشت کتابی در دست خود داشته باشد، لیکن برای اینکه ما اطلاع صحیحی از او داشته باشیم خدا چند نفر را که پیغمبر بودند انتخاب کرده و آنان را به وسیله روح القدس هدایت نمود که سرگذشت صحیح زندگی و مرگ و قیام و تعالیم مسیح را بنویسند و ما همین کتاب را در کتاب عهد جدید داریم.

  1.   این عهد جدید شامل انجیل حقیقی نیست.

ما جواب می دهیم که عهد جدید دارای بیست و هفت کتاب است که در قرن اول به وسیله شاگردان مسیح به زبان یونانی نوشته شده و حالا به همه زبان های عمده دنیا ترجمه شده و این ترجمه فارسی که در دست ما است کاملا مطابق ترجمه های دیگر است. میلیون ها مسیحی در دنیا همه این کتاب را کتاب آسمانی خود می دانند و از هیچ انجیل صحیح دیگر اطلاع ندارند. در کتاب خانه های لندن و رم و جاهای دیگر نسخه های قدیمی موجود است که متجاوز از ۱۵۰۰ سال پیش از این با دست نوشته شده است و وقتی که ما انجیل خو را با این نسخه های قدیمی مطابق می کنیم می بینیم که اختلافی نیست. نه تنها مسیحیان با دقت تمام کتاب مقدسه خود را حفظ کرده اند، بلکه خدائی که انبیاء خود را وادار کرد که این کتاب ها را بنویسند آنها را حفظ کرده نگذاشته است که از بین بروند یا تحریف شوند. پس وقتی که این کتب را می خوانیم می توانیم مطمئن باشیم که صحیح هستند. رجوع شود ه کتاب مکالمات محبتانه فصل ۵ و ۶ و به کتاب سنجش حقیقت قسمت اول فصل اول و دوم و به کتابچه حجت.

  1.   چرا شما انجیل برنابا را ندارید؟

ما جواب می دهیم که کتاب معروف انجیل برنابا جعلی است و در اروپا به زبان ایتالیائی تقریبا چهارصد سال پیش نوشته شد و نویسنده آن برنابا همسفر پولس رسول نبود بلکه اروپائی بود که می خواست حقانیت اسلام  را ثابت کند. این کتاب اشتباهات زیادی دارد، حتی مسیح بدون عیسی را انکار می کند و دارای هیچ ارزش و اهمیتی نیست.

  1.   چرا شما عیسی را پسر خدا می دانید در صورتی که ما می دانیم خدا پسری ندارد؟

ما جواب می دهیم که پر واضح است که خدائی که روح است و جسم نیست زن نگرفته و پسر جسمانی نداشته است و وقتی که ما عیسی مسیح را پسر خدا می گوئیم مقصود ما این است که او پسر روحانی خدا است. چنان که ممکن است آفتابی که از خورشید صادر می شود ابن الشمس گفته شود همچنین امکان دارد مسیحی مه از خدا صادر می شود ابن الله (پسر خدا) خوانده شود. مسلم است که ما این لقب را برای عیسی اختراع نکرده ایم بلکه کتاب مقدس به ما خبر می دهد که او پسر خدا است. یحیی پیغمبر و جبرئیل فرشته و حواریون و حتی خود خدا عیسی مسیح را پسر خدا خوانده اند. پس هر کس منکر این حقیقت باشد خدا و فرشتگان و رسولان مقدس او را تکذیب می کنند. چقدر جای شکرگزاری است که آن کسی که برای نجات ما آمد شخص معمولی و یا پیغمبر و یا فرشته ای نبوده بلکه پسر یگانه خدا بوده است.

  1.   چرا شما به سه خدا اعتقاد دارید در صورتی که خدا واحد است؟

ما جواب می دهیم مسلم است که خدا واحد است، چنان که در تورات موسی (سفر تثنیه ۶: ۴) نوشته شده است « ای اسرائیل بشنو یهوده خدای ما یهود واحد است» و مسحیان همیشه بر وحدت معتقد بوده اند. وقتی می گوئیم عیسی مسیح پسر خدا و خداوند است مقصود ما این نیست که او خداوند دیگری است بلکه این است که او با خدای واحد حقیقی یکی است چنان که آفتاب با خورشید یکی است و همچنین روح القدس که مسیح او را به شاگردان خود عطا کرد خدای دیگری نیست بلکه با خدای واحد یکی است. ذات اقدس خدا واحد است و در آن یک ذات پدر و پسر و روح القدس می باشد. واضح است که مخلوق نمی تواند خالق را کامل بشناسد و عقل انسان برای درک کردن ذات اقدس خدا خیلی کوچک است و نمی توانیم بفهمیم چگونه این تثلیث اقدس در یک ذات موجود است. لیکن چون که خدا به وسیله کلام خود از این حقیقت به ما اطلاع داده است ما البته شهادت او را باور کرده به پدر و پسر و روح القدس خدای واحد حقیقی ایمان داریم.

  1.   علتش چیست که عیسی گاهی خداوند و خدا و پسر خدا و گاهی انسان و پسر انسان نامیده می شود؟

ما جواب می دهیم که پسر ازلی خدا که حقیقتاٌ خداوند و خدا بود برای نجات بشر به این جهان آمد تا به مردم نزدیک شود خود را فروتن کرده لباس بشریت را بر خود گرفته و انسان شده از مریم باکره متولد شد و به این طور پسر انسان شد. پس مسیح دارای دو جنبه است: جنبه الهی و جنبه بشری و هم پسر خدا و هم پسر انسان می باشد (یوحنا ۱: ۱-۱۸، فیلپیان ۲: ۵-۱۱)

  1.   چرا شما عقیده دارید که عیسی مصلوب شد؟ حتما خدا او را به قدری دوست داشته است که نمی گذاشت اشخاص شریر او را بکشند:

ما جواب می دهیم که هیچ کس بدون اجازه خدا نمی توانست آسیبی به مسیح برساند و مردن او بالای صلیب مطابق اراده مقدس خدا بود (اعمال ۶: ۲۳). خدا از ازل تصمیم داشت که پسر خود را بفرستد تا قربانی گناه تمام مردم عالم شود و انبیاء قدیم از کشته شدن نجات دهنده قبلاٌ خبر داده اند (اشعیاء باب ۵۳). یحیی تعمید دهنده نیز عیسی را بره خدا نامیده و به وسیله این اصطلاح به قربانی شدن او برای گناه مردم اشاره کرده و خود مسیح چند مرتبه به شاگردانش خبر داده که او باید در اورشلیم مصلوب بشود. همانطور که مسیح و انبیاء پیش گوئی کردند وقوع یافت، زیرا که مسیح بیرون دروازه اورشلیم در حضور عده زیادی از مردم مصلوب شد و همه ایشان چه دشمنان و چه دوستان و چه اشخاص بی طرف (رومیان) تصدیق کردند که او بالای صلیب مرد و در تاریخ های خود سرگذشت مصلوب شدن او را نوشتند و در تمام دنیا مردم مصلوب شدن عیسی را یکی از مسلمات تاریخ می دانند. نه این بود که دشمنان مسیح بر او غلبه یافته و بر خلاف میلش او را به قتل رسانیدند، بلکه خودش داوطلبانه خود را تسلیم کرده با میل خود به طرف صلیب رفت زیرا می دانست که این اراده خداست. حکایت مصلوب شدن مسیح را که در هر چهر انجیل مفصلا نوشته شده است مطالع کنید.

  1.   چنانکه موسی خبر آمدن عیسی را داد، آیا عیسی عیسی خبر آمدن پیغمبر دیگری را بعد از خود نداده است؟

ما جواب می دهیم که اگر خدا قرار داده بود که عیسی بایستی بمیرد و مانند موسی در قبر بماند، ممکن بود که مسیح از آمدن جانشین خبر داده و پیروان خود راامر به قبول او بکند، لیکن نظر به اینکه عیسی در قبر نماند بلکه روز سوم از مردگان برخاسته و روز چهلم به آسمان سعود کرده است، او زنده است و احتیاج ندارد که کس دیگر جانشین او شود . بسیاری از کسانی که عقیده دارند عیسی نمرده با ما هم عقیده اند در اینکه عیسی امروز زنده است در آسمان، لیکن او نه تنها در آسمان است بلکه مانند آفتاب هم در آسمان نزد خدا و هم بر روی زمین با ما می باشد. مسیح از آمدن مسیح ها و پیغمبران دروغگو به شاگردان خود اطلاع داده و آنان را نصیحت کرد که فریب نخورند، ولی هیچ وقت به آنها نفرمود که باید منتظر پیغمبر خدا باشند که جانشین او خواهد شد برعکس قول داد که خود او همیشه حتی تا انقضای عالم با پیروان خویش خواهد بود (متی ۲۴: ۲۴-۲۷ و ۲۸: ۲۰).

  1.   مقصود عیسی وقتی که گفت فار قلیط می آید چه  بود؟

ما جواب می دهیم که در انجیل یوحنا ۱۴: ۱۶-۱۷ و ۲۶ نوشته شده است که عیسی در شب پیش از مصلوب شدنش برای تسلی شاگردان مضطرب و غمناک خود به آنها وعده داد که تسلی دهنده ای که همیشه با آنها بوده و در قلوب ایشان ساکن باشد خواهد فرستاد که روح القدس می باشد. لفظ اصلی یونانی برای تسلی دهنده پرکلیتاس (Parakletos) است که در عربی فارقلیط شد. پس فارقلیطی که شما راجع به او سوال می کنید روح القدس می باشد.مسیح پیش از سعودش به آسمان رسولان خود را امر کرد که در اورشلیم بمانند تا روح القدس برای تقویت ایشان در کار بشارت به آنها عطا شود. پس رسولان در اورشلیم ماندند و ده روز بعد از صعود مسیح روح القدس بر همه پیروان مسیح نازل شد و از آن وقت تا حال مسیحیان در قوت همان روح یعنی فارقلیط زندگی و خدمت کرده اند. پس معلوم می شود که مقصود از استعمال این لفظ خبر دادن در باره پیغمبری نبود که بایستی بعد از او بیاید.

  1.   چرا عیسی مسیح شریعتی با قوانین کافی برای تقسیم ارث و مجازات دزدان و غیره نداد؟

ما جواب می دهیم که خدا به وسیله موسی شریعت مفصلی به مردم داد و لازم نبود در زمان عیسی شریعت دیگری داده شود علاوه بر این عیسی مسیح نیامد تا احکامی به ما بدهد بلکه او آمد تا ما را از گناه و مرگ رهانیده حیات جاودانی به ما بخشد. موقعی که بچه ها کوچکند احتیاج به احکامی دارند از قبیل این را بخور یا آن را دسن نزن یا اینجا بنشین یا دست و روی خود را بشوی و غیره. لیکن وقتی که بزرگ می شوند پدر ایشان این چیزها را به آنها نمی گوید بلکه فقط به آنان می گوید که کارهای خوبی که مطابق میل او باشد انجام دهند. قبل از زمان مسیح قوم خدا مانند اطفال بوده و احتیاج به قوانینی برای زندگی داشتند ولی بعد از آمدن مسیح کسانی که به او ایمان آوردند دارای روح القدس شدند و آن روح خدائی قادر بود آنان را در جمیع امور راهنمائی کند. اگر عیسی قوانین معینی راجع به املاک و غیره داده بود آن قوانین  لابد برای یهودیان ۱۹۰۰ سال ذپیش مناسب و مفید می بود و احتیاجات چینی ها یا امریکائی ها قرن بیستم را رفع نمی کرد. پس به جای احکام مخصوص مسیح اصول کلی و عمومی روحانی داده است مانند قانون طلائی « آن چه خواهید که مردم به شما کنند شما نیز به ایشان همچنان کنید» و این اصول روحانی هیچ وقت کهنه نخواهد شد و نیز مسیح روح القدس را به شاگردان خود داد تا او آنها را هدایت کند که در هر موقع چه بایستی بکنند و چه قوانینی برای اداره کردن زندگی خود و اجتماع در هر عصر و در هر مملکتی وضع کنند. از این جهت دین مسیح هیچ وقت کهنه نخواهد شد بلکه همیشه تازه بوده و برای هر نوع تمدن کافی خواهد بود.

  1.   چر کشورهای مسیحی جنگ می کنند؟ مگر عیسی مسیح پیروان خود را امر نکرد که دشمنان خود را محبت کنند؟

ما جواب می دهیم که عیسی مسیح البته پیروان خود را امر کرد که نه تنها دوستان خود بلکه دشمنان خود را نیز محبت کنند و اگر تمام اهل جهان حاضر شوند به مسیح ایمان آورده او را اطاعت کنند حتمی است بعد از آن دیگر جنگ نخواهد بود. لیکن متاسفانه بیشتر از اهل عالم مسیحی نیستند و حتی بسیاری از کسانی که مسیحی خوانده می شوند دارای روح القدس نیستند. البته مسیحیان حقیقی طالب صلح و انحاد هستند و به قدری که می توانند از وقوع جنگ مانع می شوند، اما شیطان غالباٌ آتش جنگ را روشن می کند و مسیحیان بر خلاف میل خود داخل آن شده هیچ اختیار ندارند جز اینکه از شرارت جلوگیری کنند و با شمشیر کسانی را که شمسیر کشیده و صلح را از روی زمین برداشته اند هلاک کنند. تمام کسانی که سبب جنگ ها می شوند دشمنان عیسی مسیح سرور صلح و سلم می باشند.

  1.   چطور ممکن است که امروز شخص تحصیل کرده حکایت های معجزات در کتاب مقدس مانند تولد عیسی از باکره و زنده کردن ایلعازر و زنده شدن خود عیسی در روز سوم باور کند؟

ما جواب می دهیم که اگر کسی به خدائی عقیده دارد که همه چیز را از نیستی به وجود آورد، خیلی آسان است که باور کند که چنین خدای عظیم قادر است اگر خدا بخواهد باعث آن شود که پسرش از باکره متولد شود و روز سوم از مردگان برخیزد و نظر به اینکه عده زیادی از شاهدان امین حقانیت تولد و معجزات و قیام مسیح را تصدیق می کنند ما شهادت آنان را باور می کنیم. این حقایق در کتاب انجیل به طور واضح بیان شده است و کسی که منکر آنها می شود صدق کلام مقدس خدا را انکار می کند. واضح است اگر کسی منکر وجود خدا باشد پس همه چیزها را نیز انکار خواهد کرد.

  1.   وقتی که مسیح فرمود باز هم خواهم آمد، آیا مقصودش ظهور مربی دیگر نبوده است؟

ما جواب می دهیم که اگر مقصود عیسی این بود خیلی واضح می گفت کسی دیگر می آید و نمی گفت من می آیم. علاوه بر این به شاگردان خود پیشگوئی فرمود که دروغگویانی در جاهای مختلف ظهور کرده ادعا خواهند کرد که مسیح هستند ولی شاگردانش نباید فریب بخورند زیرا مسیح مانند دفعه اول با فروتنی نخواهد آمد و در جای معینی در روی زمین تولد نخواهد یافت بلکه با جلال از آسمان می آید و آمدن او مانند برق برای تمام اهل عالم آشکار و هویدا خواهد بود به طوری که لازم نمی شود کسی به دیگری بگوید مسیح آمده است زیرا همه او را خواهند دید. متی باب ۲۴ و ۲۵ و اعمال باب ۱ را بخوانید.

  1.   من تصدیق میکنم که عیسی نور خدا بود، ولی این مقام تنها به او تعلق ندارد زیرا جمیع انبیاء مثل هم بودند و همه یک نور بودند.

ما جواب می دهیم که مطابق تعالیم کتاب مقدس انبیاء از اینکه همه انسان بودند و همه گناه کردند و همه مردند مثل هم بودند لیکن عیسی مسیح یکی از انبیاء نبود بلکه پسر یگانه خدا بود. او گناه نکرد و او مرده نیست و یک تفاوت کلی مابین مسیح و هر کس دیگر که در دنیا بوده است می باشد.

  1.   شما نباید بگوئید که انبیاء مقدس خدا گناهکار بودند زیرا همه ایشان معصوم و بی گناهند.

ما جواب می دهیم که امروز فقط به وسیله کتب انبیاء می توانیم با پیغمبران زمان قدیم آشنا شویم، و وقتی که متب موسی و داود و دانیال و غیره را می خوانیم می بینیم که آنها به گناهان خود اعتراف کرده از خدا بخشش می طلبند و چونکه ایشان گناهکار بودند ممکن نبود که نجات دهندگان گناهکاران دیگر شوند. تنها نجات دهنده عیسی مسیح است که فقط او بی گناه بود.

  1.   چرا شما مسیحیان به چندین فرقه تقسیم شده اید، و فرق ما بین این فرقه ها چیست؟

ما جواب می دهیم که برای ما خیلی جای تاسف است که با وجود اینکه مسیح در باب ۱۷ یوحنا دعا کرد که همه شاگردانش یکی باشند باز هم اختلاف زیادی بین ما پیدا شد. کتاب مقدس ما یکی است و عقاید اصلی بیشتر مسیحیان دنیا چنانکه در اعتقاد نامه بیان شده است یکی است، لیکن  به سبب علل متعدد سیاسی و نژادی و تاریخی و جغرافیائی و اعتقادی کلیسای واحد مسیح تقسیم شده است. ما اعتقاد داریم که اعضای هرکدام از کلیساها که مسیح را حقیقتاٌ دوست داشته اطاعت می کنند نجات خواهند یافت و جای شکر است که پیشوایان بسیاری از فرقه ها حالا کوشش می کنند که کلیساهای خود را با هم نزدیک کنند، لیکن متاسفانه کلیسای کاتولیک رومی (Roman Catholic) حاضر نیست شرکت کند زیرا عقیده دارد که پاپ (Pope) جانشین مسیح است و فقط کسانی که او را قبول دارند اعضای کلیسای حقیقی می باشند.

  1.   اگر شما کتب عهد عتیق را قبول می کنید چرا احکام خدا را راجع به گوشت های حلال و حرام و ختنه و قربانی ها و روز سبت را مراعات نمی کنید؟

ما جواب می دهیم که مسیح احکام تورات را تکمیل کرده به اتمام رسانید به طوری که ما دیگر در قید این احکام نیستیم. مسیح خود فرمود نه خوراک بلکه افکار قلبی شخص او را نجس می کند و به وسیله روباهی پطرس را فهمانید که خوردن هر نوع گوشت برای او جایز است (مرقس ۷: ۱۸_۲۳ و اعمال ۱۰: ۹-۱۰). رسم ختنه علامت آن عهدی بود که خدا آن را با ابراهبم بست و وقتی که خدا با فرستادن مسیح به قول خود وفا کرد آن علامت دیگر لازم نبود و مسیح به جای آن تعمید را معین کرد که علامت ایمان به او باشد (پیدایش ۱۷: ۷-۱۴ و اعمال باب ۱۵ و غلاطیان ۵: ۱-۶ و متی ۲۸: ۱۹). قربانی های گوسفندان و بزها نمی توانست گناه را از بین ببرد، لیکن مسیح این فربانی ها را با قربانی خودش تکمیل کرد، پس ما فقط به قربانی مسیح احتیاج داریم (عبرانیان ۹: ۱۱-۱۵ و ۲۶-۲۸). همچنین مسیح با قیام خود در روز اول هفته سبت را تکمیل کرده آن را روز شادی و خدمت روحانی گردانید و بعد از آن مسیحیان وظیفه نداشتند روز شنبه را مانند یهودیان نگاه بدارند (کولسیان ۲: ۱۶-۱۷ و اول قرنتیان ۱۶: ۲ و مکاشفه ۱: ۱۰) ما نمی توانیم به وسیله نگاه داشتن احکام نجات یابیم زیرا نجات به وسیله ایمان آوردن به مسیح است و بس (رومیان ۳: ۱۹-۲۵)

سوالات

  1.   آیا می توانید به ایراد هائی که در بالا ذکر شد جواب های دیگری بدهید؟
  2.   بغیر از این ایرادات چه ایرادهائی از بی ایمانان شنیده اید و چه جوابی به آنها می دهید؟
  3.   آیا شما فکر می کنید که مباحثه کردن با اشخاصی که از این قبیل ایرادها می گیرند فایده دارد یا خیر؟
  4.   وقتی که به ایرادها  جواب می دهید آیا همیشه سعی می کنید که ایراد گیرنده را به سوی مسیح رهنمائی کنید؟
  5.   آیات زیر را حفظ کنید : سفر تثنیه ۶: ۴، متی ۲۴: ۲۴-۲۷، فیلیپان ۲: ۵-۱۱