Main Banner

فصل چهارم

انسان باید چه کند تا نجات یابد ؟

بدیهی است کسی که به چاه عمیقی افتاده است نمی تواند خود را نجات دهد ، و فقط با قبول کردن کمک دوستانش که به چاه نیفتاده اند می تواند رهایی یابد . لازم است این شخص بدبخت به طنابی که دوستانش بطرف او می اندازند محکم بچسبد تا آنها او را از آب و گل بیرون بکشند . همینگونه شخص گناهکار نمیتواند خود را از گناه و مرگ رهایی دهد ، ولی می تواند وسیلۀ نجاتی را که خدا فراهم کرده است قبول کند. در فصل سوم بیان کردیم که خدا برای نجات گناهکاران چه کرده است . اکنون این سوال پیش می آید : شخص گناهکار چه باید کند تا نجاتی که خدا فراهم کرده است نایل بشود؟ او باید از گناهان خود توبه کند ، به عیسی مسیح نجات دهنده ایمان آورد ، و به وسیلۀ تعمید او در حضور مردم اقرار نماید.

۱– توبه (مرقس ۱۴:۱و ۱۵، لوقا ۳:۱۳-۵ و ۴۷:۲۴، اعمال ۳۸:۲ و ۱۹:۳ و ۲۱:۲۰)

معنی «توبه» برگشتن است . انسان گناهکار خدا را ترک کرده به طرف شیطان رفته است و خدا با صدای محبت آمیز او را دعوت می کند که شیطان و گناه را ترک کرده ، به سوی او بازگشت نماید.پس قدم اول در یافتن نجات توبه است ، و توبه حقیقی شامل موارد زیر میباشد:

الف= اعتراف به گناه_چونکه خدا حق است تنها راه برای نزدیک شدن به او راه حقیقت است. انسان گناهکار است ، پس برای اینکه بتواند به سوی خدا بازگشت کند ، لازم است راجع به خود راست بگوید ، یعنی گناه خود را اقرار کند. اعتراف به گناه کار مشکلی است ، زیرا گناهکار نمی خواهد گناهش کشف شود و خجالت می کشد کارهای بدی را که نسبت به خدا و مردم کرده است بر زبان آورد ، و شیطان همیشه میکوشد که مردم را از اقرار به گناهان خودشان باز دارد . ولی گناهی که به آن اعتراف نشده است چون جراحت زیر زخم در قلب شخص میماند و موجد امراض روحانی و مرگ گناهکار می شود. پس کلام خدا می فرماید که شرط بخشیده شدن و نجات یافتن اقرار کردن به گناه است ( اول یوحنا ۸:۱ _۱۰) وقتی که داود گناه کرد با اشکها به گناه خود معترف شد و خدا او را بخشید.

ب= نفرت از گناه_شخص گناهکار گناه خود را دوست دارد و نمی خواهد آن را ترک کند. ولی وقتی که از روی حقیقت توبه می کند این علاقه به نفرت مبدل می شود ، و در عوض اینکه مایل باشد آن را در دل خود نگاه دارد میکوشد آن را از خود دور سازد و هرگز دیگر آن را نبیند. گاهی وقتی که گناه شخص کشف می شود و گناهکار تنبیه می گردد ، او با گریه برای کارهایی که کرده است اظهار پشیمانی می کند. ولی توبۀ او حقیقی نیست زیرا غصه او از آن جهت نیست که گناه کرده است ، بلکه از آن است که گاه او کشف و مجازات شده است. کسی که از روی حقیقت توبه کرده است ، از گناهان خود نفرت دارد و برای رهایی از آن حاضر می شود به همۀ خطاهای خود اعتراف کند.

ج=تصمیم برای ترک گناه در توبه حقیقی: گناهکار تصمیم می گیرد که گناه را به کلی ترک کرده با پاکی و قدوسیت زیست کند. او نمی گوید « انشاء اللّه روزی از گناهانم رهایی خواهم یافت » بلکه بیدرنگ سعی می کند که با کمک خدا گناهان خود را ترک کند البته ممکن نیست کسی بدون هیچ گناهی در این دنیا زندگی کند ، ولی کسانی که مایلند نجات یافته به سوی خدا بازگشت کنند از شیطان نفرت خواهند داشت و همیشه از وی و از اعمال شرارت بارش گریزان خواهند بود . معنی توبه به خوبی در سرگذشت «پسر گمشده» نمودار است (لوقا باب ۱۵) آن جوان بدبخت نسبت به پدر مهربان خود گناه کرد ، ولی وقتی فهمید که بدی کرده است آن مملکت بعید را ترک کرده به منزل پدرش بازگشت و گفت : « ای پدر ، من گناه کرده ام ».خواندن این حکایت برای کسی که می خواهیم او را به توبه دعوت کنیم بسیار مفید خواهد بود ، زیرا به وسیلۀ این می توانیم به خوبی بیان کنیم که گناهکار چگونه باید توبه کرده به سوی خدا برگردد.

۲ – ایمان (مرقس ۱۵:۱،یوحنا ۱۴:۳-۱۶، اعمال ۳۰:۱۶ و ۳۱و۲۱:۲۰ ، رومیان ۹:۱۰ و۱۰)

وقتی که رییس زندان در فیلپی از پولس سوال کرد چه باید کند تا نجات یابد پولس جواب داد :« بخداوند مسیح ایمان آور که تو و اهل خانه ات نجات خواهید یافت». البته توبه برای نجات لازم است ، ولی تنها کافی نیست ، زیرا برای پیدا کردن نجات شخص باید نه تنها از گناه متنفر شود بلکه باید نجات دهنده ای را که خدا فرستاده است قبول کند . ایمان حقیقی شامل موارد زیر میباشد :

الف= شناختن نجات دهنده_ قبل از اینکه شخص مریض خود را به دست پزشک بسپارد البته کاملا تحقیق می کند و مطمئن میشود که آن پزشک حکیم حاذقی است. به همانطور شخص گناهکار نباید خود را به هر کسی که ادعای منجی بودن را میکند بسپارد ،مگر اینکه اول مطمئن شود که ادعای آن شخص صحیح است. پس قبل از آن که کسی بتواند به مسیح ایمان آورد لازم است که او را بشناسد ، و بهترین راه برای شناختن مسیح خواندن کتاب انجیل و فهمیدن اینکه عیسی که بود و چه کرد. برای جمیع خواندگان کتاب مقدس واضح خواهد شد که عیسی مسیح ادعا کرد که پسر خدا و یگانه نجات دهندۀ مردم میباشد ، و نیز معلوم خواهد شد که مسیح زندگی پاک و بی گناهی داشته ، و بسیار کارهای عجیب کرده است ، و برای گناهکاران مصلوب شده ، و روز سوم از مردگان برخاسته است ، و تا ابد زنده است.

ب= تصدیق کردن نجات دهنده_ آگاهی لازم است ولی برای نجات کافی نیست ، زیرا بسیاری از مردم کتاب مقدس را خوانده اند و اطلاع کافی از مسیح دارند لیکن به او ایمان نیاورده اند. بعد از آنکه شخص با عیسی مسیح خوب آشنا می شود ، لازم است قضاوت نماید که آیا ادعای مسیح صحیح است یا نه. پس قدم دوم در ایمان آوردن تصدیق کردن حقانیت مسیح است ، یعنی اعتقاد به اینکه او پسر خدا و منجی عالم است . تا کسی این اعتقاد را پیدا نکند ، نمی تواند مسیحی شود.

ج= تسلیم شدن به مسیح _ بیشتر از مردم فکر می کنند که هر کس عقیده دارد که عیسی پسر خداست مسیحی میباشد ، ولی این صحیح نیست ، زیرا کتاب مقدس میفرماید شیطان نیز همین عقیده را دارد ! البته اعتقاد صحیح لازم و واجب است ولی اعتقاد ایمان نیست و سبب نجات کسی هم نخواهد شد. مثلا ، بیمار به پزشکی عقیده دارد که طبیب حاذقی است ، لیکن آن عقیده باعث شفای او نخواهد شد ، مگر اینکه خود را به دست پزشک بسپارد تا معالجه بشود. همینگونه اعتقاد به اینکه مسیح نجات دهنده است فایده ای ندارد مگر اینکه گناهکار خود را به مسیح تسلیم کند ، و مقصود از ایمان آوردن همان تسلیم شدن است. وقتی که پولس به رئیس زندان گفت که او باید ایمان بیاورد ، مقصودش این بود که باید مسیح را خداوند و نجات دهندۀ خود دانسته ، او را قبول کند قلب خود را به وی تسلیم نماید (اعمال ۳۱:۱۶ ). این نوع ایمان همان است که باعث نجات انسان می شود. در حکایت فیلپس و مرد حبشی (اعمال ۲۶:۸ -۴۰) ملاحظه می شود چگونه انسان می تواند دارای این ایمان بشود. شخص حبشی با خواندن کتاب مقدس و صحبت با فیلپس با مسیح آشنا شد وقانع گردید که مسیح بر حق و نجات دهنده است ، آنگاه او را قبول کرده وبا خوشی به وطن خویش برگشت . همانگونه که فیلپس این شخص غریب را نزد مسیح آورد ما نیز باید دوستان خود را کمک کنیم که مسیح را شناخته  به او ایمان آورند.

۳ – اعتراف به ایمان (متی ۳۲:۱۰ و۳۳ ، رومیان ۹:۱۰ و۱۰)

پولس به ما خبر می دهد که اگر مایلیم نجات یابیم لازم است نه تنها در دل خود ایمان آوریم ، بلکه عیسی مسیح خداوند را به زبان خود نیز اعتراف کنیم ، و خود مسیح فرمود فقط کسانی را پیش پدر آسمانی خود اقرار خواهد کرد که او را قبلا بر روی زمین اقرار کرده باشند . بعضی از مردم ازترس به افراد خانواده و دوستان خود نگفته اند که مسیحی اند ، و در نتیجه آنگونه که باید و شاید در روحانیت نمو نکرده اند ، و متاسفانه بعضی از آنها به کلی بی ایمان شده اند . واضح است که اگر کسی حقیقتاً مسیح را در قلب خود قبول کرده باشد غیر ممکن است که مسیحی بودن خود را پنهان کند ، زیرا عیسی مسیح نور عالم است ، و اگر او در قلب کسی باشد نور وی حتماً آشکار خواهد شد . پس وقتی که مردم ایمان می آورند باید هر چه زودتر به خانواده و دوستان خود اطلاع دهند که مسیحی شده اند ، و آنها را با محبت تشویق کنند که مسیح را پیروی کنند . زیرا اگر کسی عار داشته باشد از اینکه اقرار کند که از آن مسیح است ، مسیح نیز در روز داوری از معرفی او عار خواهد داشت .البته اقرار باید با عمل توأم باشد ، و شخص مسیحی هم به وسیله اظهارات وهم با زندگی پاک و پر محبت خویش خداوند خود را در حضور مردم اعتراف خواهد کرد . مسلم است که کلام و عمل باید توأم باشند ، و یکی بدون دیگری کافی نخواهد بود .

۴ – تعمید (متی ۱۹:۲۸ و اعمال ۳۸:۲ و۳۶:۸ -۳۸ )

عیسی مسیح به رسولان خود امر کرد که ایمان داران را تعمید دهند ، و از کتاب اعمال رسولان و رساله های رسولان معلوم می شود که در کلیسا های قرن اول مرسوم بود که به همه ایمان داران و خانواده های آنها تعمید داده میشد . پس هر کس که می خواهد نجات یابد باید تعمید بگیرد ، چنانکه پطرس در روز پنطیکاست به مردم فرمود : « توبه کنید و هر یک از شما به اسم عیسی مسیح به جهت آمرزش گناهان تعمید گیرید » . پس هر وقت ما مردم را برای پیدا کردن نجات کمک کنیم باید ایشان را تشویق نماییم که شبان کلیسا را ملاقات کرده ، خود را برای یافتن تعمید و عضو کلیسا شدن آماده سازند ، زیرا فقط در کلیسا می توانند در امور روحانی ترقی کرده قوی شوند .

سوالات

  1.   آیا شما شخصاً از گناهان خود توبه کرده و قلب خود را کاملا به مسیح تسلیم کرده اید ؟
  2.   آیا شما هرجا بروید مسیح را با کلام و با عمل اقرار می کنید ؟
  3.   نامه ای برای یکی از دوستان خود بنویسید و به او خبر دهید که چگونه می تواند نجات یابد ، و او را دعوت کنید که به مسیح ایمان آورد .
  4.   آیات زیر را حفظ کنید : مرقس ۱۴:۱ و ۱۵ ، یوحنا ۱۴:۳ -۱۶ ، اعمال ۳۸:۲ ، رومیان ۹:۱۰ و۱۰ ، مزمور ۱:۵۱ -۴