Main Banner

تفصیل سوابق

  1. سه گانگی مطلق _ اگر مدارک انجیل را جمع آوری کرده و تحت تحقیق قرار دهیم، خواهیم یافت که طبق انجیل، خدا، پدر و پسر و روح القدس است و بس و به هیچ وجه خدا را کمتر یا بیشتر از این قلمداد نمی کنند و به طوری سه گانگی مطلق را مطرح می سازد که واضح است که هر کدام از این سه مجزا از هم بوده و به هیچ طریقی نمی توان آنها را با هم اشتباه کرد. در غیر این صورت سه گانه مطلق نیستند. و در معنی سه گانگی مطلق می بایست هر سه وجود داشته باشند زیرا دو تا از آن سه، نمی تواند بدون وجود دیگری هستی داشته باشند.
  2. یگانگی مطلق _ خدای سه گانه انجیل، واحد مطلق است. نه فقط به این دلیل که در اصطلاحات و اظهارات مستقیم انجیل این حقیقت یافت می شود بلکه روی این اصل که می توان هر کدام را خدای کامل و قایم بالذات نامید و شناخت. به عبارت دیگر انجیل سه قسمت خدا را که جمعاً خدای واحد را تشکیل می دهند اعلام نمی دارد بلکه هر کدام را به عنوان کمال خدا بشارت می دهد. همچنانکه شخصیت، غیر قابل تقسیم است خدا را نیز نمی توان تقسیم کرد. اگر خدای سه گانه در یک وحدت کامل است پس هر کدام از اینها خدا است و هر یک از آنها تمامیت خدا است. اشتباه نشود مسیحیان ادعا نمی کنند که خدا از ۱=۱+۱+۱ تشکیل شده است زیرا در این صورت هرکدام جزئی و قسمتی از خدا هستند مطابق کلام خدا و انجیل، مسیحیان این را قبول ندارند بلکه می گویند که خدا از ۱=۱×۱×۱ تشکیل یافته است و در این وحدت سه گانه هر کدام از یک ها، دیگری را تشکیل کرده و نتیجه را کاملتر می سازد. زیرا در مبحث فضا، بنابر قاعده ریاضی آن، فضا عبارت است از حاصلضرب ارتفاع در طول و عرض نا حاصل جمع طول و ارتفاع و عرض یعنی فضا = عرض × طول × ارتفاع نه فضا = عرض + طول + ارتفاع. پس از فکر کودکانه ای که مسیحیان را متهم به داشتن سه خدا یعنی ؟ = ۱+۱+۱ می کنند دوری جسته و به اندیشه خردمندانه ۱= ۱×۱×۱ بنگرید.

پس ۱×۱×۱ وحدتی عمیق تر و گویاتر و عالی تر از (۱) که رقم مطلق و ساده ای است نشان می دهد. بنابراین با این وصف خدای مسیحیان لایتناهی تر و قوی تر و یگانه تر است از آن خدای یگانه ای دیگر که دیگران عرضه می دارند.

  1. طبق تعلیمات انجیل واضح است که پدر و پسر و روح القدس به عنوان سه شخصیت خدائی به هستی خدا دلالت دارند و یا به عبارت دیگر سه جنبه هستی را متصور می سازند. مقصود این نیست که سه طریق رفتار الهی را به سه جنبه ظهور و اعمال آنها را بیان کند. البته اگر بر سه شخص دلالت دارند مسلما بر سه طرق فوق الذکر نیز اشاره می کنند ولی اصولا اگر خدا پدر است و پسر و روح القدس، این موضوع به هستی او یا بهتر بگوئیم بر سه جنبه هستی او دلالت دارد.
  2. به طوری که شاید برای ما تا با امروز کاملا روشن نشده باشد کلام خدا پدر را نخست، پسر را دوم و روح القدس را سوم قلمداد می کند. مسلم است که مقصود انجیل این نیست که پدر در الوهیت نخستین است زیرا قبلا دیدیم که همه در تمامیت خدا یکسانند همچنین منظورش برتری یکی بر دیگری نیست. از آن رو که همه می بایست لایتناهی باشند. باز هم مقصود مقدم بودن از لحاظ زمان نیست زیرا همه ازلی و ابدی شناخته شده اند پس یگانه طریق صحیح که قابل قبول و درک است ترتیب منطقی و منشاء پدر و پسر و روح القدس می باشد. در انجیل پدر را منشاء و مبنا و پسر ازلی و ابدی را مولود پدر و روح جاودانی را صادره از پدر و پسر می شناسند. چنانکه عیسی فرمود : «روح را از پدر پیش شما خواهم فرستاد» و در جائی دیگر « روح که پدر به نام من خواهد فرستاد». این روابطی مرموز ولی تائید شده در انجیل است.
  3. در این وحدت سه گانه خدای انجیل، پدر نامرئی است و خود را در شخص پسر ظاهر می سازد « هیچکس هرگز خدا را ندیده است یگانه پسر او وی را ظاهر ساخته است». بنابراین مطابق تعالیم انجیل پسر تجسم دیدنی پدر و الوهیت می باشد. « هر که مرا دیده است پدر را دیده است». « خدا راضی به این شد که کمالات الهی جمعاً در او ساکن شود». پسر هر امر پدر را به منصه ظهور می رساند و اوامر پدر را رنگ هستی می دهد، پسر است که به وجود می آید که صورت انسان را بر خود می گیرد که میمیرد و زنده می شود که مردگان را بر می خیزاند و داوری می کند. باز هم طبق انجیل پسر امروز هم در میان مردم به وسیله روح القدس عمل می کند. این روح همانند پدر نامرئی است. عمده ترین کار او شناسانیدن پسر است و بدین طریق پدر را در پسر می شناساند. امروز در میان آدمیان مخفیانه و ناپیدا کار الهی را انجام می دهد. اکنون ما به مرحله ای رسیده ایم که بایستی از آنچه گذشت در مورد فضا و ماده و زمان با تعالیم کتاب انجیل در مورد سه گانگی خدا نتیجه گیری کنیم. می خواهیم میان دنیای فیزیکی یا جسمانی و دنیای روحانی یا متافیزیکی مقایسه ای به عمل آوریم ولی مقایسه ای دقیق و از روی بصیرت کامل.