Main Banner

۹‌:‏۱ همانگونه که می‌دانیم، افرادی در قرنتس بودند که اقتدار پولس را زیر سئوال برده بودند. آنها می‌‌گفتند که پولس. از زمره‌‌ای دوازده نبوده و از این رو یک رسول واقعی نیست. پولس در جواب می‌‌گوید:‏ او که رسول واقعی خداوند است از اقتدار انسانی آزاد است. او ادعای خود را بر مبنای دو حقیقت بیان می‌‌کند. در وهله‌‌ای اول او عیسی مسیح خداوند قیام کرده را دیده بود. این واقعه در راه به دمشق روی داده بود. او همچنین با طرح این سوال قرنتیان را دلیلی بر اثبات رسالت خود می‌‌داند، «آیا شما عمل من در خداوند نیستید؟» اگر آنها در رسالت او تردید داشتند، باید خود را می‌‌سنجیدند. آیا آنها نجات یافته بودند؟ مطمئناً جواب آنها مثبت بود. چه کسی آنها را به مسیح منسوب کرد؟ پولس رسول! از این رو، آنها خود دلیلی بر اثبات رسالت اصیل پولس بودند.

۹‌:‏۲ شاید دیگران او را رسول ندانند، اما مطمئناً قرنتیان او را رسول بر می‌‌شمردند. آنها باید مهر رسالت او در خداوند باشند.

۹‌:‏۳ احتمالاً آیه‌‌ای ۳ به آیات قبلی اشاره می‌‌کند (همان گونه که ترجمه‌‌ای N K J در انتهای آن نقطه گذاشته است، مطمئناً با آیات بعدی بی‌‌ارتباط است). پولس می‌‌گوید آنچه که گفته است حجت او به جهت آنانی که قصد امتحان او را دارند و یا کسانی که اقتدار رسالت او را زیر سوال برده‌‌اند است.

۹‌:‏۴ درآیات۴-‏ ۱۴، پولس در مورد اختیار خود به عنوان رسول در حمایت مالی از خود سخن می‌‌گوید. پولس در مقام کسی که از جانب خداوند عیسی فرستاده شده است، این حق را داشت که از ایمانداران اجرت دریافت کند. با این حال، او هیچگاه بر این حق خود اصرار نورزیده بود. او غالباً به دست خود زحمت کشیده خیمه دوزی می‌‌کرد تا قادر باشد آزادانه انجیل را به مردان و زنان بشارت دهد. تردیدی نیست منتقدان او از این موضوع سود جسته، ادعا می‌‌کردند او به این دلیل نمی‌‌خواهد حمایت مالی شود که می‌‌داند رسول واقعی نیست. او این موضوع را با این موضوع را با این سوال مطرح می‌‌کند:‏ «آیا اختیار خوردن و آشامیدن نداریم؟ -‏ به عبارتی– بدون اینکه برای آن کار کنیم؟ آیا این حق را نداریم که کلیسا ما را حمایت مالی کند؟»

۹‌:‏۵ آیا اختیار نداریم که خواهر دینی را به زنی گرفته، همراه خود ببریم، مثل سایر رسولان و برادران خداوند و کیفا؟ گویا برخی از مخالفان پولس ادعا می‌‌کردند پولس به این دلیل ازدواج نمی‌‌کند که او می‌‌داند او و همسرش استحقاق دریافت کمک مالی از کلیسا را ندارند. پولس و دیگر رسو لان ازدواج کرده بود، مثل سایر برادران خداوند. پولس در اینجا می‌‌گوید که او این اختیار را دارد که ازدواج کند و از حمایت مالی کلیسا چه برای خود و چه برای همسرش بهره مند شود. عبارت «خواهر دینی را به زنی گرفته» نه تنها به اختیار ازدواج کردن اشاره دارد، بلکه بر استحقاق دریافت کمک مالی چه برای شوهر و چه همسر. احتمالاً مقصود از برادران خداوند برادران واقعی او و یا شاید پسرخاله‌‌های او است. اگر چه بسیار از آیات کلام خدا بیانگر این امر هستند که مریم پس از عیسی که نخست زاده‌‌ای او بود فرزندان دیگری نیز به دنیا آورد، اما این آیه نیز به تنهایی راه گشای این مشکل نیست. (لو قا ۲‌:‏۷، متی۱‌:‏۲۵، ۱۲‌:‏۴۶، ۱۳‌:‏۵۵، مرقس۶‌:‏۳، یوحنا۲‌:‏۱۲، غلاطیان۱‌:‏۱۹).

۹‌:‏۶ چنین به نظر می‌‌رسد برنابا نیز به مانند پولس، برای تامین معیشیت خود وهزینه‌‌های بشارت انجیل کار می‌‌کرد. پولس در اینجا می‌‌پرسد که آیا آنها مختار نیستند که کار نکنند و از سوی قوم خدا حمایت شوند؟

۹‌:‏۷ پولس ادعای خود مبنی بر استحقاق دریافت حمایت مالی را بر مبنای الگو یدیگر رسولان مطرح می‌‌کند. او اکنون از امور انسانی برای استدلال خود مثال می‌‌آورد. یک سرباز با خرج خود به جنگ اعزام نمی‌‌شود. نمی‌‌توان انتظار داشت کسی تاکستانی غرس کند امااز میو ه‌‌ای آن پاداشی نیابد. سرانجام اینکه انتظار نمی‌‌رود شبانی از گله‌‌ای مراقبت کند اما حق خوردن از شیر گله را نداشته باشد. خدمت مسیحی مانند جنگ، کشاورزی و شبانی است. خدمت مسیحی جنگ بر علیه دشمن، مراقبت از دختان میوه‌‌ای خدا، و خدمت به گله‌‌ای او را به همراه دارد. اگر در این مشاغل زمینی حمایت رعایت می‌شود. پس چقدر بیشتر باید در خدمت خداوند رعایت شود!

۹‌:‏۸ اکنون پولس برای دلیل آوردن بر این موضوع به عهد عتیق مراجعه می‌‌کند. آیا او باید استدلال خود را بر مبنای امور گذرای زندگی همچون جنگ، کشاورزی، و شبانی مطرح کند؟ آیا کلام خدا نیز این را نمی‌‌گوید؟

۹‌:‏۹ در تثنیه۲۵‌:‏۴ به وضوح بیان شده است که هنگامی که گاو خرمن را خرد می‌‌کند نباید دهانش را بست. به عبارتی، هنگامی که از حیوان در امر حصاد محصول استفاده می‌‌شود، باید اجازه داد که از آن محصول بخورد. آیا خدا در فکر گاوان می‌‌باشد؟ خدا به فکر گاوان است، اما او فقط به خاطر حیوانات زبان بسته این حکم را در عهد عتیق نگفت. بلکه اصلی روحانی در زندگی و خدمت ما مطرح نمود.

۹‌:‏۱۰ یا محض خاطر ما این را نمی‌‌گوید؟ پاسخ مثبت است، هنگامی که این سخنان ثبت می‌‌شد او به فکر ما بود. هنگامی که کسی شخم می‌‌زند انتظار دارد پاداش دریافت کند. و همچنین کسی که خرمن خرد می‌ ‌کند امید دارد قسمتی از خرمن را به عنوان پاداش دریافت کند. خدمت مسیحی نیز مانند شخم زدن و خرمن کوبیدن است، و خدا حکم کرد کسانی که به هر نحوی با خدمت او در ارتباط هستند نباید با هزینه خود خدمت نمایند.

۹‌:‏۱۱ پولس می‌‌گوید که روحانیها را برای مسیحیان قرنتس کاشته است. به بیانی دیگر، او به قرنتس رفته و انجیل را به آنها بشارت داده و حقا یق ارزشمند الهی را به ایشان تعلیم داده بود. اگر چنین بود آیا توقع بیش از اندازه بود که آنها نیز در مقابل از نظر مالی او را کمک کرده او از چیزهای جسمانی به او بدهند. استدلال او این است که «پاداشی که واعظ در قبال کار خود می‌گیرد بسیار حقیرتر از محصول کار او است.»

۹‌:‏۱۲ پولس آگاه بود که کلیسای قرنتس دیگران را که در آنجا موعظه کرده و بشارت می‌‌دادند حمایت مالی می‌‌کنند. آنها نسبت به این وظیفه‌‌ای خود در قبال دیگران آگاه بودند اما نه در قبال پولس، از این رو او می‌‌پرسد:‏ «اگر دیگران در این اختیار بر شما شریکند، آیا نه ما بیشتر؟ اگر آنها حقوق دیگران مبنی بر حمایت مالی آنها را جایز می‌‌شمارند، پس چرا حق او را که پدر روحانی آنهاست ادا نمی‌‌کردند؟» تردیدی نیست که برخی از این کسانی که حمایت مالی می‌‌شوند معلمان یهودی‌گرا بودند. پولس می‌‌افزاید اگر چه او این حق را داشت اما از این حق خود استفاده نکرد بلکه هر چیز را متحمل شد، مبادا انجیل مسیح را تعویق اندازد. او به جای اینکه به دریافت کمک مالی اصرار ورزد، تمام مشقات و محرومیتها را متحمل شد تا مبادا مانع از انجیل شود.

۹‌:‏۱۳ سپس پولس برای اثبات ادعای خود از کسانی که در هیکل یهودیان خدمت می‌‌کنند استدلال می‌‌آورد. کسانی که به هر نحوی در خدمت هیکل بودند از در آمد هیکل حمایت می‌‌شدند. بدینسان آنها از هیکل معشیت خود را می‌‌گذراندند. همچنین، کاهنانی که در خدمت مذبح بودند از قربانی که به مذبح تقدیم می‌‌شد سهم داشتند. به بیانی دیگر چه لاویان که وظیفه‌‌ای انجام امور معمول هیکل بر عهده‌‌ای آنان بود، و چه کاهنان که امور مقدس بر عهده آنان بود در قبال انجام این خدمت حمایت مالی می‌‌شدند.

۹‌:‏۱۴ سرانجام، پولس حکم مشخص خداوند را اعلام می‌‌کند. او فرمود که هر که به انجیل اعلام نماید، از انجیل معشیت یابد. این خود به تنهایی دلیل قطعی بر این مسأله بود که او باید از سوی قر نتیان حمایت شود. اما این امر این سئوال را مطرح می‌‌کند که چرا او اصرار نمی‌‌کرد که از سوی آنان حمایت شود. پاسخ این سئوال در آیات ۱۵ – ۱۸ یافت می‌‌شود.

۹‌:‏۱۵ او شرح می‌‌دهد که او هیچیک از اینها را استعمال نکرد، به عبارتی، او بر حقوق خود اصرار نورزید. و او این چیزها را به قصد دریافت پول نمی‌‌نوشت. او ترجیح می‌‌داد بمیرد تا کسی نتواند فخر او را از او بگیرد.

۹‌:‏۱۶ مقصود پولس این است که او نمی‌‌تواند به این حقیقت که انجیل را بشات می‌‌دهد فخر کند. ضرورت الهی بر او افتاده است. این یک احساس وظیفه‌شناسی نیست که او برای خود برگزیند. او این مسئولیت را بر دوش خود متقبل شده بود و اگر این مأموریت الهی را به انجام نمی‌‌رساند، تبدیل به بدبخت‌‌ترین انسان می‌‌شد. البته این بدان معنا نیست که پولس نمی‌‌خواست انجیل را بشارت دهد، بلکه او خود تصمیم نگرفت که بشارت دهد، بلکه بشارت او از سوی خداوند بود.

۹‌:‏۱۷ اگر چه پولس با اشتیاق (طوعاً) انجیل را بشارت دهد، اجرتی شایسته‌‌ای خدمتی که انجام می‌‌دهد خواهد یافت، به عبارتی حق معیشت، در تمام عهد عتیق و عهد جدید این مطلب به طور واضح تعلیم داده می‌‌شود که کسانی که خداوند را خدمت می‌‌نمایند مستحق دریافت کمک مالی از سوی قوم خدا هستند. مقصود پولس در این عبارت این نیست که او ناخواسته خداوند را خدمت می‌نماید، بلکه هدف او تنها این است که ضرورت الهی در این امر دخالت داشته است. او در قسمت آخر این آیه به تأکید این حقیقت می‌‌پردازد. اگر او بر علیهخواست خود بشارت می‌‌داد، به عبارتی اگر بشارت او فقط به خاطر اشتیاق درونی او بود و او نمی‌‌توانست از آن اجتناب ورزد ، پس وکالت انجیل بدو سپرده شده بود. او مردی بود که دستورات را انجام می‌‌داد، و از این رو نمی‌‌توانست بدان مباهات ورزد.

درک آیه‌‌ای ۱۷ در حقیقت بسیار دشوار است، و به نظر می‌‌رسد که مقصود پولس این است که اجرت خود را از ایماندارن قرنتس مطالبه نمی‌‌نماید، زیرا که او این خدمت را به میل خود اختیار نکرد. دست خدا او را در این راه قرار داده بود. معلمان دروغین در قرنتس می‌‌توانستند اجرت خود را از مقدسین طلب نمایند اما پولس اجرت خود را در جایی دیگر جستجو می‌‌کرد.

ترجمه‌‌ای ناکس (Knox) از این آیه چنین است:‏ «من می‌‌توانم در قبال آنچه که به انتخاب خود گزیده‌‌ام اجرت مطالبه نمایم؛ اما هنگامی که به اجبار آن را انجام می‌‌دهم، من فقط یک مأموریت را به انجام می‌‌رسانم.»

رایل اظهار می‌‌دارد:‏

پولس از زیر بار مسئولیت خود مبنی بر بشارت انجیل شانه خالی نمی‌‌کند، زیرا وکالتی (مسئولیتی) به او سپرده شده بود و او وظیفه داشت بشارت دهد حتی اگر چه در قبال آن مزدی دریافت ننماید (ر.ک لوقا۱۷:‏۱۰).

۹‌:‏۱۸ پس اگر او نمی‌‌خواست از اینکه انجیل را بشارت دهد فخر نماید، پس باید به چه چیزی فخر می‌‌کرد؟ به چیزی که به انتخاب برگزیده بود، به عبارتی دیگر به اینکه او انجیل مسیح را بی‌‌خرج بشارت می‌‌داد. این همان چیزی است که او می‌‌توانست برای خود تعیین کند. او انجیل را به قرنتیان بشارت می‌‌داد و از سویی دیگر برای تأمین معشیت خود کار می‌‌کرد، تا اینکه از حق خود برای دریافت اجرت برای ماندن در انجیل سود جوید.

اگر بخواهیم استدلال پولس در اینجا را خلاصه کنیم باید بگوییم، او میان خدمت اجباری و اختیاری تمایز قایل شده است. در بشارت او هیچ اکراهی وجود ندارد. او با اشتیاق خدمت می‌‌کرد. اما در حقیقت این یک مسئولیت خطیری بود که بر دوش او قرار گرفته بود. از این رو او در ادای این وظیفه دلیلی برای فخر کردن نمی‌‌دید. او می‌‌توانست در قبال بشارت انجیل بر حق خود مبنی بر دریافت کمک مالی اصرار ورزد، اما او این کار را انجام نداد؛ بلکه او تصمیم گرفت انجیل را بی‌‌خرج به قرنتیان بشارت دهد. از آنجایی که او به اراده‌‌ای خود این کار را کرده بود، به آن فخر می‌‌کرد. همان‌گونه که گفتیم، مخالفان پولس ادعا می‌‌کردند که چون پولس خیمه‌دوزی می‌‌کند نشان می‌‌دهد که او یک رسول حقیقی نیست. او در اینجا استقلال مالی خود را به نحوی بیان می‌‌کند تا ثابت نماید که رسالت او اصیل است؛ در حقیقت ماهیت والا و منحصر به فردی داشت.

پولس در آیات۱۹–۲۲ خود را به عنوان الگویی از چشم پوشیدن از حقوق مشروح به خاطر انجیل معرفی می‌‌کند. به هنگام مطالعه‌‌ای این قسمت بسیار مهم است که بیاد داشته باشیم مقصود پولس این نیست که او اصول مهم کتاب‌‌مقدس را قربانی کرده است. عقیده‌‌ای او این نبود که هدف، روشها را توجیه می‌‌کند. او در این آیات در مورد موضوعات اخلاقی بی‌‌اهمیت سخن می‌‌گوید. او خود را با رسوم و عادات مردمی که به آنها خدمت می‌‌کرد وفق می‌‌داد تا زمینه را برای پذیرش انجیل مساعد سازد. اما او هیچگاه کاری نکرد که انجیل را به خطر اندازد.

۹‌:‏۱۹ به یک معنا او از همه کس آزاد بود. هیچکس نمی‌‌توانست او را اجبار کند. اما با این حال او غلام همه مردم گردید تا بسیاری را سود برد اگر او می‌‌توانست بدون اینکه بگذارد حقیقت الهی تحریف شود تسلیم برخی رسوم شود این کار را می‌‌کرد تا جانهای بیشتری برای مسیح صید کند.

۹‌:‏۲۰ او یهود را چون یهود گشت تا یهود را سود برد. البته این بدان معنا نیست که او خود را در قید و بند شریعت موسی قرار داد تا یهودیان نجات یابند. مقصود او احتمالاً خط مشی بود که در مورد ختنه‌‌ای تیموتائوس و تیطس اتخاذ کرده در مورد تیطس کسانی بودند که اصرار می‌‌ورزیدند تا تیطس ختنه شود نمی‌‌تواند نجات یابد. پولس که دریافته بود این حمله‌‌ای صریح به انجیل فیض خدا است، قاطعانه از ختنه‌‌ای آنان سر باز زد (غلاطیان ۲‌:‏۳). با این حال به نظر می‌‌رسد در مورد تیموتائوس مسأله چیز دیگری بود. از این رو، پولس مایل بود تیموتائوس ختنه شود تا این کار مانع شنیدن انجیل نشود. (اعمال ۱۶‌:‏۳).

اهل شریعت را مثل اهل شریعت تا اهل شریعت را سود برم. مقصود از اهل شریعت یهودیان است. اما پولس در قسمت اول آیه‌‌ای قبلی در مورد رفتار با یهودیان سخن گفته بود. پس چرا باز هم این مطلب را در اینجا تکرار می‌‌کند؟ پاسخی که غالباً به این سئوال می‌‌دهند این است که مقصود پولس از یهودیان در قسمت اول آیه رسوم ملی آنها است، در حالی که در اینجا به زندگی مذهبی آنها اشاره می‌‌کند.

لازم است در مورد این موضوع کمی بیشتر شرح دهیم. پولس به عنوان یک یهودی زیر شریعت متولد شده بود. او می‌‌خواست با نگاه داشتن شریعت مقبول خدا واقع شود، اما دریافت که از انجام آن قاصر است. شریعت فقط بر او آشکار نمود که چه گناهکار بدبختی است، و کاملاً او را محکم نمود. سرانجام او دریافت که شریعت راه نجات نیست، بلکه فقط روش خدا برای آشکار ساختن ذات گناه‌آلود انسان و نیاز او به نجات دهنده است. پس پولس به خداوند عیسی مسیح توکل نمود، و با این کار از محکومیت شریعت آزاد شد. خداوند عیسی بر صلیب جلجتا مجازات شریعتی که او از انجام آن قاصر آمده بود را پرداخت نمود.

پولس پس از نجات دریافت که شریعت راه نجات نبود، و نه قائده‌‌ای زندگی کسی که نجات یافته است. ایماندار زیر شریعت زیست نمی‌‌کند بلکه زیر فیض. البته این بدان معنا نیست که او می‌‌خواهد انجام دهد. بلکه بدین معنا است که مفهوم حقیقی فیض خدا مانع از این می‌‌شود که او هر کاری می‌خواهد انجام دهد. شخص مسیحی که روح خدا در وی ساکن است به یک محله‌‌ای جدید اخلاقی ارتقا یافته است. او اکنون یک زندگی مقدس را می‌‌طلبد، نه از ترس مجازات رعایت نکردن شریعت، بلکه به خاطر محبتی که به مسیح دارد، او که برای او مرد و دوباره برخاست. انگیزه برای کسی که زیر شریعت قرار دارد ترس است، اما برای کسی که زیر فیض قرار دارد انگیزه محبت است. محبت انگیزه والاتری نسبت به ترس محسوب می‌‌شود. انسانها از روی محبت کاری را انجام می‌‌دهند که هیچگاه از روی ترس قادر به انجام آن نیستند.

آرنات (Arnot) می‌‌گوید:‏

روش خدا برای به اطاعت درآوردن جانها بسیار شبیه او در نگاه داشتن سیاره‌‌ها در مدار خود می‌‌باشد، به عبارتی روش او این است که آنها را آزاد، رها کند. شما می‌‌بینید برای اینکه این سیارات درخشان از محور خود خارج نشوند هیچ رشته یا زنجیری به کار نرفته است. آنها تحت یک اصل آشکار مهار می‌‌شوند... و آن رشته‌‌ای نامرئی محبت است– محبت به خداوندی که آنها را خریداری نمود– اینکه فدیه شدگان خود را ملزم می‌‌دانند تا در عدالت، هوشیاری و خداترسی زیست نمایند.

اکنون بیاید با این پیش زمینه‌‌ای فکری به شرح قسمت پایانی آیه‌‌ای ۲۰ بپردازیم. اهل شریعت را مثل اهل شریعت تا اهل شریعت را سود برم. هنگامی که پولس در کنار یهودیان بود در مورد مسایل اخلاقی کم اهمیت همچون یک یهودی رفتار نمود. به عنوان مثل او از غذای که یهودیان می‌‌خوردند خود نیز می‌‌خورد، و از خوردن غذاهایی همچون گوشت خوک که برای آنها منع شده بود اجتناب می‌‌کرد. شاید پولس از کار کردن در روز سبت نیز اجتناب می‌‌کرد، چرا که پی برده بود اگر چنین کند زمینه برای شنیدن انجیل مساعدتر شود.

پولس رسول به عنوان یک ایماندار که در خداوند عیسی تولد تازه دارد دیگر تحت شریعتی که قانون زندگی باشد زندگی نمی‌‌کرد. بلکه او خود را با رسوم، عادات و تعصبات مردم وفق داد تا اینکه بتواند آنها را برای خداوند صید نماید.

۹‌:‏۲۱ رایری (Ryrie) می‌‌نویسد:‏

پولس در اینجا به دو وجهی و یا چند وجهی بودن خود اشاره نمی‌‌کند، بلکه بر یک انضباط فردی ثابت و محدود شهادت می‌‌دهد که تا بتواند توسط آن هر قشر از انسانها را خدمت نماید. همان‌گونه که یک جریان باریک آب قوی‌‌تر از یک مرداب با تلاقی وسیع است، او نیز آزادی خود را محدود کرد تا شهادت قوی‌‌تری بر مسیح بدهد.

پولس با بی‌‌شریعتان چون بی‌‌شریعتان رفتار نمود (اگرچه او خود نزد خدا بی‌ ‌شریعت نبود، بلکه شریعت مسیح در او بود). مقصود از بی‌‌شریعتان در این جا یاغیان و قانون‌شکنان که قانون را نمی‌‌شناختند نیست، بلکه توصیفی کلی از غیر یهودیان است. چنین شریعتی به یهودیان داده شده بود و نه غیر یهودیان. از این رو هنگامی که پولس با غیر یهودیان بود تا آنجایی که می‌‌توانست خود را با عادات و خلق و خوی آنان وقف می‌‌داد و از سویی به نجات دهنده نیز وفادار بود. پولس شرح داد حتی در حینی که همچون بی‌شریعتان رفتار می‌‌کرد، با این حال نزد خدا بی‌‌شریعت نبود. او هر آن گونه که می‌‌خواست رفتار نمی‌‌کرد، بلکه او زیر شریعت مسیح قرار داشت. به بیانی دیگر، او اسیر محبت کردن، احترام گذاشتن، خدمت کردن، و خشنود ساختن عیسی خداوند بود، البته نه با شریعت موسی بلکه توسط شریعت محبت. ما ضرب المثلی داریم که می‌‌گوید:‏ «وقتی که در روم هستی، همچون رومیها رفتار کن.» پولس در اینجا می‌‌گوید هنگامی که با غیر یهودیان نشت و برخاست می‌‌کرد، تا آنجایی که می‌‌توانست همواره خود را با آداب زندگی آنان وفق می‌‌داد، اما از سویی دیگر به مسیح وفادار بود. اما ما باید این موضوع را مد نظر داشته باشیم که این عبارت از مسایل فرهنگی سخن می‌‌گوید و نه موضوعات آموزه‌‌ای و یا اخلاقی.

۹‌:‏۲۲ آیه‌‌ای ۲۲ از کسانی که ضعیف و یا بسیار حساس هستند سخن می‌‌گوید. آنها درباره‌‌ای اموری که چندان حائز اهمیت نیستند بیش از اندازه حساسیت دارند. پولس ضعفا را ضعیف شد، تا آنها را سود برد. او ترجیع می‌‌داد اگر نیاز بود گیاه خوار شود تا اینکه با گوشت خوردن خود موجب آزار کسی شود. به طور خلاصه باید گفت، پولس همه کس را همه چیز گردید تا به هر نوعی بعضی‌‌ها را برهاند. این آیات هیچگاه نباید برای توجیه نادیده انگاشتن اصول کلام خدا به کار رود. اینها فقط توصیفی هستند از آمادگی ایماندار برای وفق دادن خود با عادات و رسوم مردم تا اینکه زمینه را برای شنیدن خبر خوش نجات مهیا سازد. هنگامی که پولس می‌‌گوید تا به هر نوعی بعضی‌‌ها را برهانم، مقصود او این نبود که او نیز می‌‌تواند شخص دیگری را نجات بخشد. چرا که او دریافته بود که خداوند عیسی تنها شخصی است که می‌‌تواند نجات بخشد. از سویی دیگر جالب است که بدانیم کسانی که در انجیل مسیح را خدمت می‌‌کردند آن قدر شبیه او بودند که او حتی به آنها اجازه داد ه واژه‌‌ای نجات دادن را برای توصیف کاری که انجام می‌‌دهند به کار برند. این کار چقدر باعث جلال دادن و اعتبار بخشیدن به خدمت انجیل می‌‌شد!

آیات۲۳ – ۲۷ توصیفی هستند از خطر از دست رفتن پاداش به خاطر عدم انضباط فردی. در نظر پولس نپذیرفتن کمک مالی از سوی قرنتیان به منزله‌‌ای نوعی از انضباط سفت و سخت بود.

۹‌:‏۲۳ اما همه کار را بجهت انجیل می‌ ‌کنم تا در آن شریک گردم. پولس در آیات قبلی شرح داد که چگونه در کار خداوند از حقوق و خواسته‌‌های خود گذشت. چرا او چنین کرد؟ او این کار را بجهت انجیل کرد، تا اینکه در روز واپسین در روز پیروزی انجیل شریک گردد.

۹‌:‏۲۴ تردیدی نیست که پولس به هنگام نگارش آیه‌‌ای ۲۴، بازیهای ایستمیان (Isthmian) که چندان هم از قرنتس دور نبود را مد نظر داشت. ایمانداران قرنتس به خوبی با این مسابقات آشنایی داشتند. پولس به آنها یاد آوری می‌‌کند در حالی که بسیاری در میدان می‌‌دوند، اما تنها یک نفر انعام را می‌‌برد. زندگی مسیحی شبیه یک مسابقه است. آن نیاز به انضباط فردی دارد و تلاش پر شور و حرارت را می‌‌طلبد. می‌‌طلبد که شخص در هدفش استوار باشد. بااین حال این آیه بدان معنا نیست که در مسابقه‌‌ای مسیحی تنها یک نفر جایزه می‌‌برد. بلکه تنها بدین معنا است که همه ما باید همچون برنده‌‌ها بدویم. ما همه باید همان انکار نفس که پولس رسول خود اعمال کرد بود را سرلوحه‌‌ای کار خود قرار دهیم. البته، مقصود از انعام در اینجا نجات نیست، بلکه پاداشی که ایماندار بخاطر خدمت وفادارانه‌‌ای خود دریافت می‌‌کند. در هیج جایی بیان نشده است که نجات ما حاصل وفاداری ما در دویدن در یک مسابقه است. نجات هدیه‌‌ای رایگان خدا است که توسط ایمان به خداوند عیسی مسیح به شخص عطا می‌‌شود.

۹‌:‏۲۵ اکنون پولس مبارزه را جایگزین دویدن می‌‌کند. او به خواندگان خود یادآوری می‌‌کند که هر کس که در هر مسابقه‌‌ای ریاضت می‌‌کشد؛ به عبارتی در هر چیز زحمت کشیده و خویشتن داری را اعمال می‌‌کند. روزی کشتی‌گیری از مربی خود پرسید، «آیا می‌‌توانم سیگار بکشم و نوشیدنیهای الکلی مصرف کنم و خوش‌‌گذرانی نمایم؟» مربی پاسخ داد:‏ «بله می‌‌توانید کشتی‌گیر باشید اما برنده نخواهی شد! » هنگامی که پولس به شرکت کنندگان در یک مسابقه می‌‌اندیشد، می‌‌بیند که برنده برای دریافت جایزه‌‌ای خود از سکوی قهرمانی بالا می‌‌رود. جایزه‌‌ای او چیست؟ یک تاج فانی، یک حلقه گل یا تاجی از برگ که بزودی پژمرده خواهد شد. اما او تاج غیر فانی را با آن مقایسه می‌‌کند، که به تمام کسانی که در خدمت به مسیح وفادار بودند عطا می‌‌شود.

سپاس تو را بهر آن تاج جلال و حیات
که نیست آن تاج فانی زمینی
که باشد پاداش بشر در نبردی انسانی
این تاج بی‌‌زوال
ملکوت خدای ماست
و پسر مجسم او
-‏ هوراتیوس بنار ( Horatius Bonar)

۹‌:‏۲۶ پولس با مد نظر قرار دادن تاج غیر فانی می‌‌گوید که او می‌‌دود نه با شک و تردید، و می‌‌جنگد نه آنکه هورا بزند. خدمت او نه بی‌‌هدف بود و نه بی‌‌حاصل. او هدف مشخصی در برابر چشمان خود داشت، و هدف او این بود که هر عمل او باید مهم تلقی شود. نباید وقت و انرژی او بیهوده تلف شود.

۹‌:‏۲۷ در مقابل او تن خود را تربیت نمود، و آن را در بندگی خود آورد، مبادا هنگامی که برای دیگران موعظه می‌ ‌کند، خود طرد شده و یا محروم شود. در زندگی مسیحی، برای اعتدال، برای انضباط خودمان، یک خویشتنداری لازم است. ما برای تسلط بر خودمان تمرین کنیم.

پولس رسول دریافته بود که ممکن است پس از وعظ کردن به دیگران خود محروم شود. بر سر مفهوم این آیه مباحثات چشمگیری در گرفته است. برخی چنین پنداشته‌اند که ممکن است شخصی نجات یابد و سپس آن را از دست دهد. مسلماً چنین تفسیری با چارچوب کلی آموزه‌‌ای عهد جدید که مطابق با آن هیچیک از گوسفندان مسیح هلاک نخواهند شد در تضاد است.

دیگران می‌‌گویند واژه‌‌ای که در اینجا به محروم شدن ترجمه شده است یک واژه‌‌ای بسیار قوی است که به لعنت ابدی اشاره دارد. بااین حال، آنها این آیه را چنین تفسیر کرده‌‌اند که تعلیم پولس در اینجا بر سر این نیست که شخصی که نجات یافته است ممکن است محروم شود، بلکه تنها بدین معنا است که کسی که در اعمال انضباط فردی قصور ورزد، از همان ابتدا به طور واقعی نجات نیافته است. پولس که انبیاء دروغین را مد نظر داشت و اینکه چگونه آنان در هر خواهش و هوسی افراط می‌‌کردند، این اصل کلی را مطرح می‌‌کند که اگر شخصی بر بدن خود مسلط نباشد، این خود دلیلی است بر اینکه او هیچگاه تولد تازه نداشته است؛ و اگر چه ممکن است برای دیگران موعظه کند، اما خود محروم خواهد شد.

تفسیر سوم این است که پولس در اینجا به هیچ وجه از نجات سخن نمی‌‌گوید بلکه از خدمت. مقصود او این نیست که ممکن است او نجات را از دست دهد، بلکه ممکن است او در آزمایش خدمت تاب نیاورد و بدینسان نتواند پاداش خود را دریافت نماید. این تفسیر دقیقاً با مفهوم واژه‌‌ای محروم شدن و چارچوب مفهوم مسابقه در متن مطابقت دارد. پولس دریافته است که در کمال تأسف ممکن است خداوند او را که به دیگران وعظ می‌‌کند کنار گذاشته و دیگر از او استفاده نکند.

به هر حال این عبارت، عبارتی بسیار جدی قلمداد می‌‌شود و تأثیر عمیقی بر دل کسی که در پی خدمت به خداوند مسیح است می‌‌گذارد. هر کسی باید بداند تا هنگامی که او فیض خدا را دارد هیچگاه مفهوم این واژه را تجربه نخواهد کرد.

پولس درحینی که بر لزوم خویشتن داری می‌‌اندیشید، الگو اسرائیلیان در ذهن او تداعی می‌‌شود. او در باب ۱۰به یاد می‌‌آورد که چقدر آنها در پی لذت‌جویی بوده و نسبت به انضباط فردی خود بی‌توجه بوده‌‌اند، و به همین سبب محروم شدند.

او ابتدا از امتیازی که اسرائیل از آن بهره‌مند بود سخن می‌‌گوید (آیات۱-‏ ۱۴) ؛ سپس مجازات اسرائیل (آیه‌‌ای ۵) ؛ و سرانجام علت سقوط اسرائیل (آیات۶ – ۱۰). سپس او شرح می‌‌دهد که چگونه این امور در مورد ما به تحقق می‌‌پیوندد.

اول قرنتيان

فصل  ۹

۱  آیا رسول نیستم؟ آیا آزاد نیستم؟ آیا عیسی مسیح خداوندِ ما را ندیدم؟ آیا شما عمل من در خداوند نیستید؟

۲  هرگاه دیگران را رسول نباشم، البتّه شما را هستم زیرا که مُهر رسالت من در خداوند شما هستید.

۳  حجت من بجهت آنانی که مرا امتحان می‌کنند این است

۴  که آیا اختیار خوردن و آشامیدن نداریم؟

۵  آیا اختیار نداریم که خواهر دینی را به زنی گرفته، همراه خود ببریم، مثل سایر رسولان و برادران خداوند و کیفا؟

۶  یا من و برنابا به تنهایی مختار نیستیم که کار نکنیم؟

۷  کیست که هرگز از خرجی خود جنگ کند؟ یا کیست که تاکستانی غرس نموده، از میوهاش نخورد؟ یا کیست که گلهای بچراند و از شیر گله ننوشد؟

۸  آیا این را بطور انسان می‌گویم یا شریعت نیز این را نمی‌گوید؟

۹  زیرا که در تورات موسی مکتوب است که گاو را هنگامی‌که خرمن را خرد می‌کند، دهان مبند. آیا خدا در فکر گاوان می‌باشد؟

۱۰  یا محض خاطر ما این را نمی‌گوید؟ بلی برای ما مکتوب است که شخمکننده می‌باید به امید، شخم نماید و خردکننده خرمن در امید یافتن قسمت خود باشد.

۱۱  چون ما روحانیها را برای شما کاشتیم، آیا امر بزرگی است که ما جسمانیهای شما را درو کنیم؟

۱۲  اگر دیگران در این اختیار بر شما شریکند، آیا نه ما بیشتر؟ لیکن این اختیار را استعمال نکردیم، بلکه هرچیز را متحمّل می‌شویم، مبادا انجیل مسیح را تعویق اندازیم.

۱۳  آیا نمی‌دانید که هرکه در امور مقدّس مشغول باشد، از هیکل می‌خورد و هرکه خدمت مذبح کند، از مذبح نصیبی می‌دارد.

۱۴  و همچنین خداوند فرمود که هرکه به انجیل اعلام نماید، از انجیل معیشت یابد.

۱۵  لیکن من هیچیک از اینها را استعمال نکردم و این را به این قصد ننوشتم تا با من چنین شود، زیرا که مرا مردن بهتر است از آنکه کسی فخر مرا باطل گرداند.

۱۶  زیرا هرگاه بشارت دهم، مرا فخر نیست چونکه مرا ضرورت افتاده است، بلکه وای بر من اگر بشارت ندهم.

۱۷  زیرا هرگاه این را طوعاً کنم اجرت دارم، لکن اگر کرهاً باشد وکالتی به من سپرده شد.

۱۸  در این صورت، مرا چه اجرت است تا آنکه چون بشارت می‌دهم، انجیل مسیح را بیخرج سازم و اختیار خود را در انجیل استعمال نکنم؟

۱۹  زیرا با اینکه از همه‌کس آزاد بودم، خود را غلام همه گردانیدم تا بسیاری را سود برم.

۲۰  و یهود را چون یهود گشتم تا یهود را سود برم و اهل شریعت را مثل اهل شریعت تا اهل شریعت را سود برم؛

۲۱  و بیشریعتان را چون بیشریعتان شدم، هرچند نزد خدا بیشریعت نیستم، بلکه شریعت مسیح در من است، تا بیشریعتان را سود برم؛

۲۲  ضعفا را ضعیف شدم تا ضعفا را سود برم؛ همهکس را همه‌چیز گردیدم تا به هرنوعی بعضی را برهانم.

۲۳  امّا همهکار را بجهت انجیل می‌کنم تا در آن شریک گردم.

۲۴  آیا نمی‌دانید آنانی که در میدان می‌دوند، همه می‌دوند لکن یک نفر انعام را می‌برد. به اینطور شما بدوید تا به کمال ببرید.

۲۵  و هرکه ورزش کند در هرچیز ریاضت می‌کشد؛ امّا ایشانتا تاج فانی را بیابند لکن ما تاج غیرفانی را.

۲۶  پس من چنین می‌دوم، نه چون کسی که شک دارد؛ و مشت می‌زنم نه آنکه هوا را بزنم.

۲۷  بلکه تن خود را زبون می‌سازم و آن را در بندگی می‌دارم، مبادا چون دیگران را وعظ نمودم، خود محروم شوم.