Celsus Library, Ephesus

۱. آموزه برتری مسیح (بابهای ۱ و ۲)

الف) سلام اولیه (۱‌:‏۱-‏۲)

۱:‏۱ در روزهائی که عهد جدید نوشته می‌­شد، عادت بر این منوال بود که نام نویسنده در اول نوشته می‌شد. بنابراین پولس خود را به عنوان رسول عیسی مسیح به اراده خدا معرفی می‌­کند. رسول کسی بود که به طور خاصی به وسیله خداوند عیسی به عنوان یک پیغامبر فرستاده می‌شد. او برای تصدیق شدن پیغامش که موعظه می­‌کرد، از قدرت ظاهر کردن معجزه برخوردار شده بود (دوم قرنتیان ۱۲‌:‏۱۲). به علاوه، می­‌خوانیم که وقتی پولس رسول دستهای خود را بر ایمانداران می‌­نهادند، روح‌‌القدس بدیشان عطا می‌­شد (اعمال ۸‌:‏۱۵-‏۲۰؛ ۱۹‌:‏۶). امروزه هیچ رسولی به معنای اکید رسول در کلمه در این دنیا وجود ندارد و این احمقانه است که انسانها ادعا کنند می‌­توانند موفقیت‌­های دوازده رسول اصلی را بدست بیاورند. افسسیان ۲‌:‏۲۰ به وسیله بسیاری برای نشان دادن اینکه کارکسانی که عطایای مشخص رسولان و انبیاء را دارند در تضاد با کار مبشرین، شبانان و معلمین قرار دارند گرفته شده است (۴‌:‏۱۱)، که در سراسر این تقدیرنامه ادامه دارد.

پولس ردّپای رسالت خود را در اراده‌ی خدا می‌­یابد (نیز ر.ک اعمال ۹‌:‏۱۵؛ غلاطیان ۱‌:‏۱). این شغلی نبود که او برای خودش انتخاب کرده باشد یا به وسیله انسان به او محول شده باشد. و نه شغلی که انسان او را بر آن گمارده باشد تا بتواند به او دستور دهد. این «از انسان» نبود (منشأ آن) و نه «از طریق انسانها» (وسیله) بلکه او جداً درک کرده بود که کل خدمتش از جانب خود خدا بوده و او انتخاب شده است تا یک رسول باشد.

در زمانی که پولس داشت این نامه را می‌­نوشت، تیموتائوس برادر نیز همراه وی بود. در اینجا خوب است که توجه کنیم در رفتار پولس در قبال تیموتائوس هیچگونه رسمیت خشکی وجود ندارد. هر دو اعضای یک پیوند برادرانه بودند و هیچگونه تفکر سلسله مراتبی و عالی‌‌مقامی در کلیسا و عناوین پرشکوه و لباسهای مشخصه در بین ایشان وجود نداشت.

۱:‏­۲ نامه خطاب به مقدسان در کولسیه و برادران امین در مسیح می‌­باشد. در اینجا دو نام دوست داشتنی که در عهد جدید به مسیحیان اطلاق شده است. مقدسین یعنی که آنها برای خدا از جهان جدا شده‌­اند و در نتیجه زندگی مقدسی دارند. برادران امین نشان می­‌دهد که آنها بچه­‌های پدر از طریق ایمان به خداوند عیسی هستند؛ آنها خواهران و برادران ایماندار هستند. مسیحیان همچنین، در قسمتهای دیگری از عهد جدید شاگردان و ایمانداران نامیده شده‌­اند.

در مسیح از جایگاه روحانی سخن می‌­گوید. وقتی که ایشان نجات یافتند، خدا ایشان را در مسیح قرار داد و به عنوان «فرزندان حبیبش» پذیرفت. از این پس خدا دیگر بدیشان به چشم فرزندان آم نگاه نمی‌کند، بلکه حالا با دیدی مبنی بر پذیرش پسر خودش نگاه می‌­کند. عبارت در مسیح مفهوم صمیمیت و پذیرش وامنیت زیادی دارد که از درک و فهم ذهن انسانی خارج است. محدوده جغرافیایی این ایمانداران به وسیله عبارت در کولسیه نشان داده شده است. ما شک داریم که اگر انجیل در این شهر موعظه نمی‌­شد و جانی در آن جا نجات نمی‌یافت اصلاً اسمی از این شهر می‌شنیدیم.

حالا پولس با سلامی گرم نسبت به مقدسین ادای احترام می­‌کند:‏ فیض و سلامتی از جانب پدر ما خدا و عیسی مسیح خداوند بر شما باد. هیچ دو کلمه‌­ای مثل فیض و سلامتی وجود ندارد که برکات مسیحیت را در بر بگیرند. فیض عبارتی معمول در میان یونانیان بود در حالی که سلامتی سلام عادی یهودیان بود؛ و این کلمات در ملاقات‌ها و جمع‌‌ها به کار می­‌رفت. پولس با استفاده همزمان از این دو کلمه ارزش آنها را بالا برد. فیض، فروتنی خدا را نسبت به انسانیت گناهکار و گمشده، با محبت خود و صبر بسیارش به تصویر می‌­کشد. سلامتی تمامی نتایج زندگی یک شخص را که فیض خدا را به عنوان هدیه‌‌ای رایگان پذیرفته است خلاصه می‌­کند. لیتل (R. J. Little) گفته است:‏ «فیض می­‌تواند معانی بسیار بدهد، و مانند یک چک سفید است. سلامتی به طور قطعی بخشی از ارث یک مسیحی است و ما نباید اجازه دهیم شیطان آن را از ما بدزدد.» ترتیب آمدن کلمات چشمگیر است:‏ اول فیض، سپس سلامتی. اگر خدا اول با محبت و بخشش با ما رفتار نکند، همچنان در گناهان خود خواهیم ماند. ولی چون او ابتکار به خرج داد و پسرش را فرستاد تا به جهت ما بمیرد، ما حالا می­‌توانیم با خدا سلامتی داشته باشیم و همچنین این سلامتی را با انسانها دارا می‌باشیم و سلامتی خدا در واقع در جانهای ماست. با اینکه همه اینها را گفتیم، ولی این توضیحات هرگز برای چنین کلمات بزرگی کافی نمی‌­باشند.

ب) شکرگزاری و دعای پولس برای ایمانداران (۱‌:‏۳-‏۱۴ )

۱‌:‏۳ پولس رسول با زانو زدن و شکرگزاری و دعا به جهت مقدسین کاری را انجام می‌دهد که شعاری منحصر به فرد برای شخص اوست. به نظر می­‌آید که پولس رسول همیشه دعای خود را با پرستش خداوند آغاز می‌­کند و این برای ما نمونه خوبی است. دعای او خطاب به خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح است. دعا یک امتیاز وصف‌ناپذیر در ملاقات با حاکم جهان می‌باشد. ولی شاید پرسیده شود:‏ «چگونه انسان معمولی می‌‌تواند جرأت کند در حضور خدای قادر مطلق این جهان بایستد؟» جواب این سوال در همین متن یافت می­‌شود. خدای بزرگ و پرجلال جهان، پدر خداوند ما عیسی مسیح است، کسی که بلند مرتبه و مساوی با خداست. چون ما به عنوان ایمانداران در مسیح در زندگی او شریک هستیم، خدا همچنین پدر ما نیز هست (یوحنا ۲۰‌:‏۱۷). ما می‌­توانیم از طریق مسیح نزدیک بیاییم. دعا همیشه برای شما هست. اگر این عبارت را به تنهایی مدّنظر قرار دهیم زیاد چشمگیر نیست، ولی یک مفهوم تازه به ما می‌­بخشد که به یاد داشته باشیم که این عبارت علاقه پولس را به کسانی که هرگز ندیده است نشان می‌­دهد. ما معمولاً سخت به یاد می‌­آوریم که دوستان و فامیلهای خود را در مقابل تخت فیض مسیح قرار دهیم ولی تفکر دعایی که پولس رسول در اینجا مطرح می‌­کند باید حفظ شود! او فقط برای کسانی که می­‌شناخت دعا نمی‌­کند، بلکه همچنین برای مسیحیانی که در جای‌­های دور هستند و نامشان به وسیله دیگران به او رسیده است. به درستی که زندگی نانوشته دعایی پولس رسول به ما کمک می­‌کند تا او را بهتر بفهمیم.

۱‌:‏۴ او از ایمان ایشان در مسیح عیسی و محبتی را که با همه مقدسان می‌­نمودند شنیده بود. او اول به ایمان ایشان در مسیح عیسی اشاره نمود. این همان جائی است که او باید آغاز کند. بسیاری مردم مذهبی در این دنیا وجود دارند که امروزه دائماً راجع به محبت به دیگران سخن می­‌گویند. ولی اگر شما از ایشان سوال کنید در می­‌یابید که هیچ ایمانی به خداوند عیسی مسیح ندارند. چنین محبتی پوچ و بی‌­مفهوم است. در طرفی دیگر، آنانی هستند که به ایمان در مسیح معترف هستند ولی بیهوده برای هرگونه شهادتی در زندگیشان محبت می‌نمایند. پولس با صمیمیت ذکر ایمان ایشان را می­‌کند. این ایمان می‌­بایست ایمانی حقیقی به نجات‌‌دهنده باشد و این ایمان باید به وسیله محبت به خدا و انسان‌‌های دیگر ثابت گردد.

پولس از ایمان در مسیح عیسی سخن می‌­گوید. توجه به این نکته بسیار مهم است. خداوند عیسی مسیح همیشه موضوع ایمان را در نوشته‌­های مقدس خود پیش می‌­کشد. یک شخص باید در مخزن خود ایمانی بی‌­پایان داشته باشد ولی ایمان تنها زمانی معتبر است که مخزن قابل اطمینان باشد. ایمان تنها امنیت پول یک نفر را اگر مخزنش قابل اطمینان نباشد تضمین نمی‌‌کند. بنابراین در زندگی روحانی نیز چنین است. ایمان تنها کافی نیست. ایمان باید در خداوند عیسی مسیح باشد. از آنجا که او هرگز شکست نمی‌­خورد کسی که به او اعتماد کند هرگز خجل نخواهد شد.

این حقیقت که پولس از ایمان و محبت ایشان شنیده بود نشان می‌­دهد که ایشان مطمئنا ایمانداران مخفی نبودند. در حقیقت، عهد جدید به هر کسی که در پی یک شاگرد مخفی بودن باشد توجه کمی دارد. تعلیم کلام خدا این است که اگر یک شخص حقیقتا خداوند را پذیرفته است پس دادن شهادت عمومی به مسیح برایش اجتناب‌­ناپذیر است.

محبت کولسیان با جمیع مقدسان بود. هیچ چیز محلی یا مخفی راجع به محبت ایشان وجود نداشت. آنها فقط کسانی را که پیروشان بودند دوست نداشتند، بلکه در هر جا که یک ایماندار حقیقی را می‌یافتند، محبت ایشان به گرمی و آزادانه به جوش می‌­آمد. این باید برای ما درس باشد که بر طبق آن محبت ما نباید محدود و کم باشد یا فقط پیروان و دوستان و مبشرین کشور خود را محبت نمائیم. ما باید گوسفندان مسیح را در هر جا که یافت می‌شوند تشخیص داده و مهربانی خود را بدیشان ظاهر بسازیم.

۱‌:‏۵ کاملاً واضح نیست که این آیه با آنچه که در قبل گفته شد چگونه در ارتباط می‌باشد. این آیه با آیه ۳ در ارتباط است:‏ ما خدا را شکر می‌­کنیمبه سبب امیدی که به جهت شما در آسمان گذاشته شده است؟ و همچنین می‌­تواند با آیه ۴ نیز در ارتباط باشد:‏ محبت شما با جمیع مقدسان ، به سبب امیدی که به جهت شما در آسمان گذاشته شده است می‌­باشد. تفسیر این آیه نیز امکان‌­پذیر است. پولس رسول نه تنها برای ایمان و محبت ایشان شکرگزاری می‌‌نماید، بلکه همچنین برای میراث آینده ایشان که یک روز از آن ایشان خواهد شد. از طرف دیگر همچنین این نیز درست است که ایمان به مسیح عیسی و محبت به همه مقدسین برای ما به تصویر کشیده شده است. در هر موردی می‌توانیم شاهد این باشیم که پولس سه ارث اصلی را لیست می­‌کند:‏ ایمان، محبت و امید. اینها همچنین در اول قرنتیان ۱۳‌:‏۱۳ و اول تسالونیکیان ۱‌:‏۳؛ ۵‌:‏۸ نیز آمده‌­اند. لاتیغوت می‌‌گوید:‏ «ایمان به گذشته مربوط می‌­شود؛ محبت در زمان حال عمل می‌­کند و امید به آینده نگاه می‌­کند.»

در این آیه، امید به معنی رفتار منتظرانه یا منتظر چیزی بودن نمی­‌باشد، بلکه به آن چیزی اشاره دارد که یک شخص بدان امید دارد. در اینجا، ایمان یعنی تحقق نجات ما در زمانی که به آسمان ربوده شویم و به میراث ابدی خود دست بیابیم. کولسیان راجع به این امید شنیده بودند و شاید اپفراس انجیل را بدیشان موعظه کرده بود. آنچه که ایشان شنیده بودند به عنوان خبر راستی انجیل آمده است. انجیل در اینجا به عنوان خبر خوش حقیقی توصیف شده است. حتماً پولس یه تعلیمات غاط عرفا فکر می‌کرد وقتی که این را نوشت. شخصی حقیقت را به عنوان آنچه که خدا راجع به چیزی می‌­گوید تعریف کرده است (یوحنا ۱۷‌:‏۱۷). انجیل حقیقت است چونکه کلام خداست.

۱‌:‏۶ حقیقت انجیل چنانچه به تمامی عالم وارد شده بود به کولسیان نیز رسیده بود. این آیه نباید به مفهوم مطلق آن گرفته شود. این آیه بدین معنا نیست که هر زن و مردی در دنیا پیام انجیل را شنیده­‌اند. این آیه می‌تواند بدین معنا باشد که همه قومهای جهان خبر خوش نجات را شنیده­‌اند (اعمال رسولان ۲). همچنین می­‌تواند بدین معنی باشد که انجیل برای همه انسانهاست و بدون هیچ محدودیتی در دسترس است. همچنین پولس دلایل اجتناب­‌ناپذیری را که وجود دارد توضیح می­‌دهد. در کولسیه و دیگر قسمتهای دنیا که انجیل در آنجا موعظه می­‌شد، میوه می‌‌آورد و نمو می‌‌نمود (ترجمه جدید کینگ جیمز). این امر عنوان شده است تا نشان دهد که قدرت خارق‌­العاده انجیل چقدر می‌باشد. در طبیعت یک میوه معمولاً در آن واحد به همراه برگها و شاخه­‌ها پدید آمده و همگی رشد می­‌کنند و امکان دارد درخت پر از شاخه­‌ها و برگها باشد و میوه‌­ای روی آن مشاهده نشود ولی انجیل چنین نیست بلکه هم پدید آمدن میوه و هم نمو درخت و شاخه­ها و برگها را به همراه دارد. انجیل میوه­‌های نجات جانها را به بار می‌‌آورد و همچنین با بنای این مقدسین رشد کرده و از شهر به شهر و از قومی به قوم دیگر پخش می‌‌شود.

این دقیقاً همان نتیجه‌­ای است که انجیل در زندگی‌‌های کولسیان از روزی که تعلیم یافتند و پیام انجیل را شنیدند کسب کرده بود. یک رشد عددی در کلیسای کولسیه وجود داشت و به علاوه، رشد روحانی در زندگی ایمانداران آنجا وجود داشت. انجیل قدمهای بزرگی در قرن اول برداشت و به اروپا، آسیا و آفریقا رسید و هنوز تا رسیدن به تمامی جهان جا دارد.

فیض خدا در اینجا به عنوان شرحی زیبا از انجیل و پیامش آمده است. آنچه که بیشتر و زیباتر جریانات شاد این حقیقت خارق‌­العاده فیض خدا را خلاصه می‌‌کند، بخشش گناهان کسانی است که لایق غضب خدا بودند!

۱‌:‏۷ پولس رسول واضحاً عنوان می‌­کند که اپفراس بود که ایمانداران کولسیه از طریقش پیغام انجیل را شنیدند و آن را در زندگی خود تجربه کردند. پولس به وسیله عبارت هم‌خدمت عزیز ما و خادم امین مسیح برای شما اپفراس را تحسین می‌­کند. هیچ تلخی یا حسادتی راجع به پولس رسول وجود نداشت. تحسین کردن دیگر واعظان برای او آزاردهنده نبود. در حقیقت، او اولین کسی بود که این گونه قدردانی را برای دیگر خادمین خداوند به عمل می‌آورد.

۱‌:‏۸ پولس از طریق اپفراس بود که راجع به محبت کولسیان که در روح بود شنیده بود. این فقط یک محبت انسانی معمولی نبود بلکه یک محبت اصیل برای خداوند و قومش که به وسیله ساکن شدن روح خدا در درون ایشان به وجود آمده بود. این تنها اشاره­‌ای است که به روح­‌القدس در این رساله شده است.

۱‌:‏۹ پولس حالا که شکرگزاری خود را به پایان رسانید، شفاعت خود را برای مقدسین شروع نمود. ما باید بگوئیم که تقاضاهای او همواره به جهت نیازهای مقدسین قوم خدا و مناسب با آنها بوده است. او دعای کلی انجام نمی­‌داد. در اینجا به نظر می­‌آید که او چهار تقاضای جداگانه برای کولسیان از خدا داشته است:‏ ۱) دید روحانی. ۲) رفتار شایسته. ۳) قدرت فراوان. ۴) روح شکرگزار.

او در تقاضا کردن به جهت ایشان خسیس نبود و منظوری نداشت. این مخصوصاً در آیات ۹ تا ۱۱ به وسیله کلمه همه، کامل و هر نشان داده شده است. ۱) در هر حکمت و فهم روحانی (آیه ۹). (۲) "کمال رضامندی" (آیه ۱۰). (۳) "در هر عمل نیکو" (آیه ۱۰) (۴) "قوّت تمام" (آیه ۱۱). (۵) "صبر کامل و تحمّل" (آیه ۱۱).

از آن جهت با آیات قبلی مرتبط می‌­باشد. این یعنی چونکه اپفراس (آیات ۴، ۵، ۸) گزارش داد. پولس رسول از اولین باری که او از اپفراس راجع به مقدسین عزیز کولسیه و ایمان و امید و محبتشان شنیده بود تا به حال برایشان دعا می‌کرد.

اولاً او دعا کرد تا ایشان از کمال معرفت اراده خدا در هر حکمت و فهم روحانی پر شوند. او نخواست که ایشان با فخر کردن بر عرفان خود قانع شوند. شناخت یک طبیعت جسمانی یا دنیوی نمی‌­باشد؛ شناخت به وسیله حکمت و فهم روحانی به دست می‌­آید – حکمت به طور تلویحی شناخت را به بهترین شکل نشان می‌­دهد و فهم به این امر می‌­نگرد که چه چیز با اراده خدا در تضاد است و چه چیز نه.

۱‌:‏۱۰ ارتباط بسیار مهمی بین آیات ۹ و ۱۰ وجود دارد. چرا پولس رسول می‌‌خواست که کولسیان با آگاهی از اراده‌ی خدا پر شوند؟ آیا به این دلیل بود که ایشان به واعظین برجسته یا معلمین موثر تبدیل شوند؟ آیا به این دلیل بود که ایشان بتوانند پیروان زیادی برای خود به دست بیاورند، چنانچه رهبران فلسفه عرفانی این کار را کردند؟ نه، هدف حقیقی حکمت روحانی و فهم قادر ساختن مسیحیان برای رفتار شایسته طریق خداوند به کمال رضامندی است. در اینجا ما یک درس مهم در رابطه با موضوع هدایت داریم. خدا اراده‌ی خود را به ما برای ارضای حس کنجکاویمان مکشوف نمی­‌سازد و نه حتی به جهت غرور و جاه‌‌طلبی ما، بلکه خداوند، اراده خود را برای زندگیهایمان به این علت نشان می‌‌دهد که ما می‌­بایست او را در همه کارهایی که انجام می‌­دهیم خشنود بسازیم.

در هر عمل نیکو بار آورید . در اینجا یک یادآوری وجود دارد که به ما کمک می‌‌کند، یعنی اینکه اگر یک شخص هنوز به وسیله اعمال نیکو نجات نیافته است، مطمئنا باید برای انجام اعمال نیکو نجات بیابد. گاهی اوقات در تأکید بر بی‌­ارزش بودن اعمال نیک در نجات جانها، ما ممکن است این عقیده را ایجاد نمائیم که مسیحیان به اعمال نیک اعتقاد ندارند. هیچ چیز نمی‌­تواند از حقیقت جلو بزند! ما در افسسیان ۲‌:‏۱۰ می‌‌آموزیم که «ما همکاران او هستیم که در مسیح عیسی برای اعمال نیکو آفریده شده­‌ایم.» پولس به تیطس نوشت:‏ «این سخن امین است و در این امور می­‌خواهم تو قدغن بلیغ فرمایی تا آنانی که به خدا ایمان آورند، بکوشند که در اعمال نیکو مواظبت نمایند، زیرا که این امور برای انسان نیکو و مفید است» (تیطس ۳‌:‏۸).

پولس نه تنها از ایشان خواست تا در هر عمل نیکو بار آورند بلکه تا به معرفت کامل خدا نیز نمو کنند. این چگونه انجام می‌­گیرد؟ اول از همه، از طریق سخت‌‌کوشی در انجام اراده خدا که با خواندن کلامش برای ما مکشوف می‌‌گردد. سپس در اطاعت از تعالیم و خدمت وفادارانه به او (این مورد دومی در این قسمت برجسته‌­تر است.) در حینی که ما این کار را انجام می­‌دهیم، به دانش عمیق‌­تری از خداوند دست می‌­یابیم. «پس خداوند را بشناسیم و به جدّ و جهد معرفت او را تعاقب نمائیم» (هوشع ۶‌:‏۳).

به تکرار کلمات راجع به دانش و شناخت در باب اول توجه کنید و خواهید فهمید که پیشرفت صریح و روشن در تعلیمی که به کار رفته چگونه است. در آیه ۶، ایشان «فیض خدا را می‌‌دانستند.» در آیه ۹، ایشان «نسبت به اراده او معرفت داشتند.» در آیه ۱۰، ایشان «در معرفت کامل خدا نمو می‌­کردند.» شاید ما باید بگوئیم که اولی به نجات، دومی به مطالعه متون و سومی به خدمت و زندگی مسیحیان اشاره می‌­کند. آموزه شنیده شده باید به سوی راستی هدایت شود و اطاعت و خدمت را در خود خواهد داشت.

۱‌:‏۱۱ تقاضای سوم پولس رسول این بود که مقدسین به اندازه توانایی جلال او به قوت تمام زورآور شوند. (به چگونگی کاربرد کلمات توجه نمائید:‏ پُر شوید، آیه ۹؛ بار آورید، آیه ۱۰؛ نمو کنید، آیه ۱۱.) زندگی مسیحی نمی‌‌تواند به وسیله انرژی معمول انسانی به پیش برود. زندگی مسیحی مستلزم قدرت فوق‌­طبیعی است. بنابراین پولس آرزو می‌­کند که ایمانداران قدرت قیامت پسر خدا را بشناسند و علاوه بر آن آرزو دارد که ایشان به اندازه توانایی جلال او وی را بشناسند. تقاضا این نیست که چنین قدرتی می‌‌بایست خارج از قدرت جلال او باشد، بلکه به اندازه آن. قدرت جلال او نامحدود است و بطوری میدان وسیع دعا می‌­باشد. پیک می‌نویسد:‏ «تجهیزاتی که با قدرت مناسب مورد نیاز هستند به سادگی به وسیله قدرت جلال او در دسترس قرار می‌­گیرند.»

چرا پولس می­‌خواست که ایمانداران این قدرت را داشته باشند؟ آیا به این دلیل که بتوانند رفته و معجزات خارق‌‌العاده ظاهر سازند؟ آیا این قدرت آنقدر بود که ایشان بتوانند با آن مردگان را زنده کنند، مریضان را شفا دهند و دیوها را بیرون کنند؟ جواب بار دیگر این است:‏ «نه.» این قدرت مورد نیاز فرزند خداست تا بتواند صبر کامل و تحمل را با شادمانی داشته باشد. این مستلزم نهایت توجه است! در گروههای مسیحی امروزی تأکید اصلی بر معجزات دعوت شده می‌­باشد مثل تکلم به زبانها، شفای مریضان و اعمال هیجان‌‌انگیز مشابه. ولی معجزه­‌ای بزرگتر از همه اینها در دورانی که ما زندگی می‌­کنیم وجود دارد:‏ فرزند خدا با صبر، رنج را تحمل می‌کند و در آزمایشات خدا را با شکرگزاری پشت سر می‌­گذارد!

در اول قرنتیان ۱۳‌:‏۴، حلم در ارتباط با مهربانی آمده است و در اینجا با شادی. ما رنج می­‌بریم چون نمی‌‌توانیم از گله و شکایت فرار کنیم. کسب شادمانی و مهربانی نسبت به دیگران مستلزم قدرت خدا است و این یعنی پیروزی یک مسیحی. تفاوت بین صبر و تحمل مثل تفاوت بین متحمل شدن بدون شکایت و متحمل شدن بدون تلافی تعریف شده است. فیض خدا یکی از بزرگترین مفاهیم خود را در زندگی ایمانداری کسب می‌‌کند که بتواند صبورانه رنج را تحمل کند و خدا را در میان آزمایشات آتشین و سخت پرستش کند.

۱‌:‏۱۲ شکرگزاردن در این آیه به کولسیان مربوط می­‌شود و نه پولس (چون در متن اصلی به صورت جمع آمده است). پولس دعا می‌­کند که ایشان فقط به وسیله قدرت قادر مطلق تجهیز نشوند، بلکه همچنین روح شکرگزاری نیز داشته باشند، که هرگز قدردانی از پدر را فراموش نکنند. پدری که آنها را لایق بهره میراث مقدسان در نور گردانیده است. ما به عنوان فرزندان آدم برای لذت بردن از جلال آسمان آماده نبودیم. در حقیقت، اگر انسانهای نجات نیافته بتوانند به آسمان هم بروند لذتی نخواهند برد، بلکه در بدبختی عمیقی فرو خواهند رفت. تقدیر آسمان مستلزم جور بودن با شرایط آن می‌‌باشد. حتی به عنوان ایمانداران در خداوند عیسی ما هیچ مناسبتی برای آسمان در خود نداریم. تنها حقی که ما برای حضور در جلال آسمان در خود دارا می‌­باشیم، در شخصیت خداوند عیسی مسیح است:‏

من بر پایه لیاقت او ایستاده‌­ام،
من هیچ جایگاه دیگری نمی‌­شناسم،
و نه حتی جائی که جلال در آن ساکن باشد،
به جز سرزمین عمانوئیل.
-‏ آن راس کاسین (Anne Ross Cousin)

وقتی که خدا شخصی را نجات می­‌دهد، به او فوراً شخصیت مناسب برای آسمان را نیز عطا می‌­کند. آن تناسب، مسیح است. هیچ چیز نمی­‌توند بهتر از آن درک شود. حتی یک زندگی طولانی در اطاعت و خدمت در اینجا و بر روی زمین نمی­‌تواند شخص را برای آسمان آماده کند، بلکه در روزی که او نجات یابد برای حضور در آسمان آماده است. حق ما برای ورود به جلال در خون او یافت می‌­شود. اگر چه میراث ما در نور است و «در آسمان برایمان کنار گذاشته شده است،» ما ایمانداران بر روی زمین روح‌‌القدس را به عنوان «بهره میراث خود» دریافت میکنیم. بنابراین می‌­توانیم در آنچه که در پیش رو داریم خوش باشیم و حتی الآن نیز از «بیعانه روح» لذت ببریم.

۱‌:‏۱۳ خدا با «واجد شرایط کردن مقدسین در نور» ایشان را از قدرت ظلمت رهانید و به ملکوت پسر محبت خود منتقل ساخت (اول یوحنا ۲‌:‏۱۱). این می­‌تواند به وسیله تجربه فرزندان اسرائیل به طور تمثیلی عنوان شود، چنانچه در خروج ثبت شده است. آنها در مصر زندگی می‌­کردند و در آنجا زیر شلاقهای اربابان خود ناله می‌­کردند. خدا به وسیله یک عمل خارق‌‌العاده آسمانی ایشان را نجات داد و از اسارت ترسناکشان رهانید و آنها را از طریق بیابان به سرزمین موعود هدایت کرد. به همین شکل ما به عنوان گناهکاران در اسارت شیطان بودیم ولی از طریق مسیح از چنگ او رها شده و حالا جزو ملکوت مسیح هستیم. ملکوت شیطان یکی از قدرتهای ظلمت است – عدم حضور نور در آن، در حالی که ملکوت مسیح ملکوتی از محبت است که به طور تلویحی شامل گرما، خوشی و نور می‌‌شود.

ملکوت مسیح در نوشته‌­های مقدس به وجوه مختلفی دیده می­‌شود. وقتی که او برای اولین بار به زمین آمد، یک ملکوت تحت‌­اللفظی را به قوم اسرائیل ارائه کرد. یهودیان خواستار رهایی از ستمگری رومیان بودند ولی نمی‌خواستند که از گناهانشان توبه کنند. مسیح فقط می‌­تواند بر قومی سلطنت کند که ارتباط روحانی مناسبی با او داشته باشند. وقتی که این امر برای ایشان روشن شد، او را رد کردند و مصلوبش ساختند. از آن به بعد، خداوند عیسی به آسمان برگشت و ما حالا ملکوت مرموز او را بر روی زمین داریم (متی ۱۳). این یعنی که ملکوت در شکل مرئی خود ظاهر نمی­‌باشد. پادشاه ملکوت یک حاکم عادل است و بنابراین وارثان ملکوت نیز باید عادل باشند. خداوند عیسی در روز بازپسین خواهد آمد و در زمین ملکوت خود را برپا خواهد نمود و شهر اورشلیم پایتخت وی خواهد بود و برای هزار سال سلطنت خواهد نمود. در پایان آن زمان، مسیح همه دشمنانش را زیر پایش قرار داده و ملکوت خدای پدر را بر جهان استوار می‌­کند. این ملکوت بی‌­پایان و ابدی خداست که تا ابدیت ادامه خواهد داشت.

۱‌:‏۱۴ پولس پس از عنوان کردن ملکوت پسر محبت خدا، حالا نگارش یکی از پرشکوهترین متون در تمام کلام خدا راجع به کار و شخصیت خداوند عیسی را آغاز می‌­کند. برای ما دشوار است که بدانیم آیا دعای او تمام شده است یا تا این آیاتی که خواهیم خواند ادامه دارند. ولی این آن‌قدرها هم مهم نیست، چون حتی اگر این آیات دعای خالص نیز نباشند، حتماً پرستش خالص هستند.

استارز گفته است:‏ «در این متن جالب که عیسی مسیح را بالاتر از همه قرار می‌‌دهد، اسم او حتی یک بار هم در هیچ شکلش عنوان نشده است.» اگر چه این از یک طرف چشمگیر است، ولی نباید زیاد از آن تعجب کرد، چه کس دیگری می‌­تواند تحقق واقعی این شرح و توصیف باشد؟ این متن سوال مریم را از باغبان به یاد ما می‌­آورد:‏ «ای آقا، اگر تو او را برداشته­‌ای به من بگو او را کجا گذارده‌­ای تا من او را بردارم؟» (یوحنا ۲۰‌:‏۱۵) او از مسیح اسم نبرد، فقط یک شخص در ذهن مریم وجود داشت.

مسیح اول از همه خود را به عنوان فدیه... ما که آمرزش گناهان خویش را در او یافته­‌ایم ظاهر کرد. خداوند عیسی به عنوان فدیه ، بر ما قیمتی نهاد؟ ارزش ما برای کاری که او برایمان انجام داد چقدر بالاست؟ «او آن‌‌قدر بر ما ارزش نهاد که حاضر شد خونش را برای رهایی ما بریزد. از آنجا که ما به چنین قیمت گزافی خریده شده­ایم، پس نباید آن طور که خودمان می‌­خواهیم زندگی کنیم.» بردن یال عنوان کرده است که اگر ما زندگی خود را در پیش گرفته و آنچه که می‌­خواهیم با آن انجام دهیم، از آن چیزی که داریم سوءاستفاده می‌کنیم که در واقع مال ما نیست پس ما دزد خواهیم بود!

او نه فقط ما را فدیه کرد؛ بلکه او گناهان ما را آمرزید. این یعنی که خدا قرضی را که ما به او به سبب گناهانمان داشتیم بخشید. خداوند عیسی مسیح تاوان آن را بر روی صلیب پرداخت؛ دیگر نیازی به پرداخت آن نمی­‌باشد. قرض ما پرداخت شده و خدا نه تنها گناهانمان را فراموش کرده بلکه آنها را پاک نموده است و چنانکه مشرق از مغرب دور است؛ گناهان ما نیز از ما دور شده است (مزمور ۱۰۳‌:‏۱۲).

پ) جلال مسیح، سر کلیسا (۱‌:‏۱۵-‏۲۳).

۱‌:‏۱۵ ما در چهار آیه بعدی خداوند عیسی را داریم که توصیف شده است:‏ (۱) در ارتباطش با خدا (آیه ۱۵)؛ (۲) با خلقت (آیات ۱۶،۱۷)؛ (۳)؛ و با کلیسا (آیه ۱۸).

خداوند در اینجا به عنوان صورت خدای نادیده وصف شده است. صورت حداقل دو نظریه را با خود در بردارد. اولاً، این آیه نقل می­کند که خداوند عیسی ما را قادر ساخت که ببینیم خدا چگونه است. خدا روح است و بنابراین نادیدنی. ولی در شخصیت مسیح، خدا خود را به چشمانی فانی ما مرئی ساخت. در آن مفهوم، خداوند عیسی صورت خدای نادیده است. هر کسی که او را دیده، پدر را دیده است (ر.ک یوحنا ۱۴‌:‏۹). ولی کلمه صورت همچنین مفهوم «نمایشگر» را نیز در خود دارد. خدا آدم را در زمین قرار داد تا به جهان، علائق او را نمایان سازد ولی آدم در این مأموریت شکست خورد. بنابراین، خدا پسر یگانه­‌اش را به جهان فرستاد تا علائق و محبت خود را از طریق او به انسانها نمایان سازد. در این مفهوم، او صورت خداست. همان کلمه در ۳‌:‏۱۰ به عنوان صورت آمده است، یعنی در جائی که ایمانداران به عنوان صورت مسیح بیان شده­‌اند.

همچنین مسیح نخست­زاده تمامی آفریدگان یعنی «تمام موجودات آفریده شده است.» این یعنی چه؟ بعضی از معلمین کذبه تعلیم داده­‌اند که خداوند عیسی خودش یک آفریده شده است و اینکه او اولین موجودی بوده که خدا آفریده است. بعضی نیز حتی فراتر رفته و گفته­‌اند که او عالی‌­ترین مخلوقی است که از دست خدا صادر شده و آفریده شده است. ولی هیچ چیز بیش از اینها نمی‌­تواند با آنچه که کلام خدا تعلیم می‌­دهد در تضاد باشد.

عبارت «نخست­زاده» حداقل سه معنی متفاوت در نوشته­‌های کتاب مقدسی دارد. در لوقا ۲‌:‏۷ در مفهوم تحت‌‌اللفظی خود آمده است، در جائی که مریم پسر نخستین خود را حمل می‌­نمود. این یعنی خداوند عیسی اولین فرزندی بود که از مریم متولد می‌­گردید. در خروج ۴‌:‏۲۲، از طرفی دیگر در مفهومی تلویحی به کار برده شده است. «اسرائیل پسر من و نخست‌­زاده من است.» در این مفهوم هیچ اشاره­‌ای به عمل تولدی که صورت گرفته باشد نشده است ولی خداوند از این کلمه استفاده می‌­کند تا جایگاه ویژه قوم اسرائیل را در نقشه­‌ها و اهداف خود بیان کند. بالاخره، در مزمور ۸۹‌:‏۲۷ کلمه نخست‌زاده برای یک جایگاه اصیل، منحصر به فرد و فوق‌­العاده به کار رفته است. در آنجا خدا گفت که داود را نخست‌­زاده خویش خواهد گردانید و او را رفیع­‌تر از همه پادشاهان روی زمین قرار خواهد داد. داود عملاً آخرین فرزند یسا از نظر جسمانی بود. ولی خدا تصمیم گرفت که به او جایگاه ویژه خارق‌‌العاده و سلطنت اصیل را بدهد.

آیا این دقیقاً نکته تعلیمی کولسیان ۱‌:‏۱۵ نمی‌­باشد -‏نخست­‌ زاده تمامی آفریدگان؟ خداوند عیسی مسیح پسر یگانه و اصیل خداست. در یک مفهوم همه ایمانداران فرزندان خدا هستند ولی خداوند عیسی از طریقی اصیل و حقیقی پسر خداست. او قبل از همه مخلوقات وجود داشته و از جایگاهی فوق‌­العاده و منحصر به فرد برخوردار بوده است. او در مقام حاکم مطلق است. عبارت نخست­‌زاده تمامی آفریدگان هیچ ربطی به تولد او در اینجا ندارد. این امر به سادگی یعنی او پسر خدا به وسیله یک ارتباط ازلی است. او جایگاه اول را دارا می‌­باشد و این به زمان مربوط نمی‌شود، بلکه از ازل چنین بوده است.

۱‌:‏۱۶ معلمین کذبه از آیه ۱۵ (خصوصا در ترجمه کینگ جیمز) برای تعلیم اینکه خداوند عیسی یک وجود آفریده شده است استفاده می­‌کنند. این اشتباه را می‌­توان به وسیله همین متنی که فرقه­‌گراها از متون مقدس برای اشتباهشان استفاده می‌‌کنند رَد کرد. آیه ۱۶ به طور قطعی عنوان می‌­کند که خداوند عیسی یک موجود آفریده شده نمی‌­باشد، بلکه او خودش خالق است. در این آیه ما می‌‌آموزیم که همه چیز -‏کل جهان و مخلوقات-‏ نه فقطبه وسیله او آفریده شدند بلکه برای او آفریده شدند. هر کدام از این حروف اضافه یک تعلیم متفاوت را دربردارند. اول از همه، می‌­خوانیم که در او همه چیز آفریده شد. در اینجا تعلیم این است که قدرت آفرینش در وجود خود اوست. اومعمار بود. جلوتر در این آیه می­‌آموزیم که همه چیز به وسیله او آفریده شد. این از او به عنوان یک نماینده در آفرینش سخن می‌­گوید. او یک شخصیت از ذات خداست که از طریق او عمل آفرینش ظاهر شد. همچنین، همه چیز برای او آفریده شد. او همان کسی است که همه چیز برایش آفریده شد و او هدف آفرینش است.

پولس برای تأکید بر این که همه چیز به وسیله مسیح آفریده شد، خواه آنچه در آسمان است و خواه آنچه بر زمین موضوع را ادامه می‌­دهد. این امر هیچ روزنه‌­ای برای تعلیم اینکه او بعضی چیزها را آفریده باشد باقی نمی‌­گذارد. او خودش همه چیز را آفرید.

پولس رسول سپس ادامه داده و می‌­گوید که خلقت خداوند شامل چیزهای دیدنی و چیزهای نادیدنی می‌‌شود. کلمه دیدنی نیاز به هیچ توضیحی ندارد، ولی بدون شک پولس رسول فهمیده بود که وقتی می­‌گوید چیزهای نادیدنی، حتماً کنجکاوی ما را خواهد برانگیخت. بنابراین، اوتوضیح می­‌دهد که منظورش از چیزهای نادیدنی چیست. چیزهای نادیدنی شامل تختها، سلطنتها، ریاسات و قوات می‌باشد. ما معتقدیم که این دوره­ها به موجودات آسمانی اشاره می‌‌کند. اگر چه نمی‌­توانیم درجات این موجودات هوشمند را تشخیص دهیم.

پیروان فلسفه عرفانی تعلیم می‌­دادند که موجودات روحانی مختلفی از درجات مختلف بین خدا و ماده وجود دارند و اینکه مسیح یکی از این درجات است. در روزگار ما روحانیون ادعا می‌­کنند عیسی مسیح یک روح خلق شده از کره ششم می­‌باشد. شاهدین یهوه به ما تعلیم می‌‌دهند که قبل از اینکه خداوند به این دنیا بیاید، یک فرشته آفریده شده بود! پولس با قوت چنین نظریه‌ای را رد می‌­کند و این کار را به وسیله بیان این عبارت انجام می‌­دهد:‏ او آفریدگار همه چیز از چیزهای دیدنی و نادیدنی می‌­باشد.

۱‌:‏۱۷ او قبل از همه است و در وی همه چیز قیام دارد. پولس می‌­گوید:‏ «او قبل از همه چیز است» و نه «او قبل از همه چیز بود.» زمان حال در کتاب‌مقدس اغلب برای توصیف اولوهیت ازلی و بدون زمان به کار رفته است. خداوند عیسی گفت برای مثال:‏ «قبل از آنکه ابراهیم پیدا شود، من هستم» (یوحنا ۸‌:‏۵۸).

خداوند عیسی نه تنها قبل از هر مخلوقی وجود داشت بلکه در او همه چیز قیام دارد. این یعنی که او گرداننده حرکت ابدی جهان می­‌باشد. او ستارگان و خورشید و ماه را کنترل می­‌کند. حتی وقتی که او در اینجا بر روی زمین بود شخصی بود که قوانین جهان و ترتیبات اجرام سماوی و کره زمین را در کنترل داشت.

۱‌:‏۱۸ سلطنت خداوند عیسی فقط بر جهان طبیعی نیست بلکه همچنین به قلمروی روحانی نیز گسترده می‌‌شود. او بدن یعنی کلیسا را سر است. همه ایمانداران در خداوند عیسی در این دوره به عنوان بدن مسیح یا آنچه که کلیسا نامیده می­‌شود هستند. درست چنانچه بدن انسانی برای مطرح کردن شخصیت او مورد استفاده وی قرار دارد. و او سر بدن است. واژه سر از هدایت، کنترل و تلقین سخن می‌­گوید. او جایگاه اول (مقدم) را در کلیسا اشغال کرده است.

او ابتدا است. ما این را از مفهوم ابتدا در خلقت تازه می­‌فهمیم (ر.ک مکاشفه ۳‌:‏۱۴). منشأ حیات روحانی.

این به وسیله عنوان عبارت نخست‌­زاده از مردگان توضیح داده شده است. مواردی از قیام چنانچه که در عهد جدید هست در عهد عتیق نیز وجود داشت و در اینجا باید مواظب باشیم که این آیه تعلیم نمی‌­دهد که خداوند عیسی اولین کسی بود که از مردگان قیام کرد و دیگر هرگز نخواهد مرد. او اولین کسی بود که با بدن جلال یافته قیام کرد و او به عنوان سر خلقت تازه قیام کرد. قیام او اصیل بود و همه کسانی که به او اعتماد کنند نیز قیام خواهند کرد. این امر بیان می‌­کند که او در خلقت روحانی افضل است.

آلفرد میس به زیبایی گفته است:‏

مسیح در هیچ جا نمی­‌تواند دوم باشد. «او نخست­زاده تمامی مخلوقات است.» چون او همه چیز را خلق کرد. او همچنین نخست‌­زاده از میان مردگان در ارتباط با رهایی و خانواده آسمانی می‌باشد. بنابراین خلقت و رهایی در او دست به دست هم دادند و این به خاطر شخصیت و کاری بود که او انجام داد؛ «تا او که در همه جا ابتدا است» و در همه چیز مقدم باشد.

خداوند عیسی پس از دو جنبه مقدم است -‏اولاً در خلقت و ثانیاً در کلیسا. خدا حکم کرده است که او در همه چیز مقدم باشد. این چه جوابی است برای کسانی که در روزگار پولس (یا حتی در روزگار ما) در پی این بودند و هستند که اولوهیت مسیح را از او بقاپند و او را تبدیل به یک وجود خلق شده و به هر حال والا کنند!

چنانچه ما می‌­خوانیم که او در همه چیز مقدم است و فقط این سوال را می­توانیم از خود بپرسیم، «آیا او در زندگی من بر همه چیز مقدم است؟»

۱‌:‏۱۹ داربی آیه ۱۹ را این طور ترجمه می‌­کند:‏ «زیرا خدا رضا بدین داد که تمامی پری در او ساکن شود.» ترجمه قدیمی کینگ جیمز طوری مسئله را عنوان می‌­کند که گوئی پدر (به کلمات ایتالیک در یونانی توجه کنید) در ساکن کردن بعضی پریها در او راضی شده است. معنی واقعی این است که پری ذات الهی همیشه در مسیح ساکن بوده است.

بدعت گزاران فلسفی (عرفانی) تعلیم داده­‌اند که مسیح برای خدا «یک خانه نیمه کاره» بوده است که لزوما با یک زنجیر به او متصل شده بود. ولی دیگرانی هم بودند که فراتر رفته که می‌­گفتند که «پری در او به تدریج افزایش یافته است» و جواب پولس برای همه اینها این است:‏ «نه»، مسیح خودش پری کامل است! «همه پری در مسیح ساکن است.»

کلمه ساکن در اینجا به معنی سکونت دائمی است و نه به سادگی یک سکونت موقت.

۱‌:‏۲۰ آیه ۱۹ با آیه ۲۰ چنین در ارتباط است:‏ «چون خدا بدین رضا داد که به وسیله او (مسیح) همه چیز را با خود مصالحه دهد... چونکه به خون صلیب وی سلامتی را یافته‌‌ایم. به بیانی دیگر، این تنها نیکویی ذات خدا بود که باعث شد همه چیز را در مسیح بر حسب خشنودی خود ساکن گرداند ولی مسیح نیز می‌‌بایست همه را با خویشتن مصالحه دهد.

در این باب دو نوع مصالحه عنوان شده‌­اند:‏ ۱) مصالحه چیزها (آیه ۲۰) و (۲) مصالحه اشخاص (آیه ۲۱). مصالحه اولی آینده راکد است در حالی که دومی برای همه ایمانداران در مسیح گذشته است.

نکاتی در باب مصالحه

مصالحه یعنی ترمیم کردن ارتباطی به شکل درست و استاندارد یا در جائی که خصومت وجود دارد، صلح ایجاد کردن. کتاب‌مقدس در هیچ جا عنوان نمی­‌کند که خدا به مصالحه با انسان نیاز داشته باشد بلکه همیشه می‌­گوید که انسان نیاز دارد با خدا مصالحه کند. فکر جسمانی در خصومت بر علیه خدا قرار دارد (رومیان ۸‌:‏۷) و به خاطر همین انسانها نیاز به مصالحه با او را دارند.

وقتی که گناه به این جهان وارد شد، انسان از خدا بیگانه شد. او در مقابل خدا رفتاری خصمانه در پیش گرفت و بنابراین اوست که نیاز به مصالحه با خدا را دارد و نه خدا.

ولی گناه بر همه خلقت تأثیر گذاشت و نه فقط بر نسل بشر.

۱. مطمئن هستیم که فرشتگان بخصوصی قبل از این درگذشته گناه کرده بودند (به هر حال، هیچ اشاره‌­ای در کلام خدا نشده است که بر طبق آن فرشتگان هرگز با خدا مصالحه یافته باشند. آنها در «زنجیرهای ابدی در تخت ظلمت به جهت قصاص یوم عظیم نگاه داشته شده­‌اند» یهودا ۶). در ایوب ۴‌:‏۱۸، الیعازر می‌­گوید که خدا حماقت فرشتگانش را محکوم می‌­کند.

۲. خلقت حیوانی نیز به وسیله ورود گناه تحت تأثیر قرار گرفت:‏ «زیرا که انتظار خلقت، منتظر ظهور پسران خدا می‌­باشد. زیرا خلقت، مطیع بطالت شد، نه به اراده خود، بلکه به خاطر او که آن را مطیع گردانید، در امید که خود خلقت نیز از قید فساد خلاصی خواهد یافت تا در آزادی جلال فرزندان خدا شریک شود، زیرا می­‌دانیم که تمام خلقت تا الآن با هم در آه کشیدن و درد زه می‌­باشند» (رومیان ۸‌:‏۱۹-‏۲۲). این حقیقت که حیوانات از درد، بیماری و مرگ رنج می‌­برند گواهی است بر این که حیوانات از لعنت گناه مستثنی نیستند.

۳. زمین پس از گناه آدم به وسیله خدا لعنت شد (پیدایش ۳‌:‏۱۷). گواهِ این لعنت، خارها و علفهای هرز می‌باشند.

۴. در کتاب ایوب، بلدد به ما می‌­گوید که حتی ستارگان در نظر خدا پاک نمی‌‌باشند (ایوب ۲۵‌:‏۵). بنابراین ظاهرا گناه بر دنیای اختری نیز تأثیر گذاشته است.

۵. عبرانیان ۹‌:‏۲۳ می‌­گوید که چیزهای آسمانی هم نیاز به پاک شدن دارند. ما نمی­‌دانیم که تمام مفهوم این آیه چیست ولی شاید این آیه این نظریه را عنوان می‌­کند که چیزهای آسمانی از طریق حضور شیطان ناپاک شده و به مکان حضور خدا به عنوان مدعی برادران دست‌­یابی داشت (ایوب ۱‌:‏۶، ۷؛ مکاشفه ۱۲‌:‏۱۰). بعضی گمان می‌کنند که این آیات به مکان سکونت خدا اشاره دارد و دیگران به دنیای اختری اشاره می‌کنند. نظریه دوم در محدوده فضای آسمان ستارگان است که شیطان در آنجا به خدا دسترسی داشت. در هر دو مورد، همه موافق هستند که تخت سلطنت خدا مطمئنا به وسیله گناه‌آلوده نشده است.

یکی از اهداف مرگ مسیح به وجود آوردن امکان مصالحه اشخاص و چیزها با خدا بود. برای انجام این کار، او می­‌بایست موارد دشمنی و خصومت با خدا را از میان برمی‌داشت. این به طور موثر به وسیله حل کردن مساله گناه و راضی کردن خدا توسط او انجام گرفت.

هدف مصالحه در کولسیان ۱، چنین نشان داده شده است:‏ ۱) همه کسانی که به خداوند عیسی مسیح ایمان دارند با خدا مصالحه دارند (آیه ۲۱). اگر چه کار مصالحه مسیح برای تمامی نسل بشر کافی است، ولی فقط برای اشخاصی سودمند خواهد بود که به آن جواب مثبت دهند. ۲) سرانجام همه چیز با او مصالحه خواهند یافت، خواه چیزهایی که در زمین هستند و خواه چیزهایی که در آسمان می‌­باشند (آیه ۲۰). این به خلقت حیوانی و غیرحیوانی اشاره می‌­کند که به وسیله گناه ناپاک شده‌­اند. به هر حال، این به شیطان اشاره ندارد. یا نه حتی به فرشتگان سقوط کرده یا به انسانهای بی‌­ایمان. سرنوشت شوم ایشان به وضوح در نوشته­‌های کتاب‌مقدس از پیش اعلان شده است.

نگفته شده است که مصالحه در «تمامی زمین» توسعه خواهد یافت. بین مصالحه و مطیع‌‌سازی تفاوتهایی وجود دارد. مطیع­‌سازی در فیلپیان ۲‌:‏۱۰ توضیح داده شده است:‏ «تا به نام عیسی هر زانویی از آنچه در آسمان و بر زمین و زیر زمین است خم شود» یا چنانچه داربی آن را ترجمه کرده است:‏ «از چیزهای زمینی و آسمانی و شریر.» همه موجودات حتی فرشتگان سقوط کرده تماماً مجبور به زانو زدن در برابر خداوند عیسی خواهند شد ولی این امر درین معنا نیست که اینها با خدا مصالحه خواهند یافت. ما بر این امر تأکید می‌­کنیم چونکه کولسیان ۱‌:‏۲۰ توسط معلمین کذبه برای تعلیم آموزه غلط نجات جهانی مورد استفاده قرار گرفته است، اسما به خود شیطان، فرشتگان سقوط کرده و انسانهای بی‌­ایمان برای ابد با خدا مصالحه خواهند داشت. متن ما محدود به وسعت مصالحه است به وسیله عبارت خواه چیزهایی که بر زمین هستند و خواه چیزهایی که در آسمان می­‌باشند. چیزهای زیرزمینی و چیزهای شریر در این محدوده نجات و مصالحه جایی ندارند.

۱‌:‏۲۱ پولس به کولسیان خاطر نشان می‌­سازد که مصالحه ایشان یک حقیقت به انجام رسیده است. آنها قبل از تغییر گرایش خود، امتهای گناهکاری بودند و از خدا بیگانه می­‌بودند و دشمن او بودند و چون اعمال بدی به جا می‌‌آوردند ناامیدانه نیاز به مصالحه را در خود احساس می‌­کردند و خداوند عیسی مسیح با فیض بی‌‌نظیرش، ابتکار عمل را در این ضمیمه در دست گرفت.

۱‌:‏۲۲ او همه چیز را در بدن بشری خود به وسیله موت مصالحه داد. این امر به وسیله زندگی او نبود بلکه به وسیله مرگش. عبارت بدن بشری خود به سادگی یعنی که خداوند عیسی، مصالحه را به وسیله مردن بر روی صلیب در یک بدن واقعی بشری به عمل آورد (نه به عنوان یک وجود روحانی، چنانکه پیروان فلسفه عرفانی ادعا می‌کنند). عبرانیان ۲‌:‏۱۴-‏۱۶ را بررسی کنید که تجسم مسیح را برای امر نجات ضروری عنوان می‌­کند. عقیده فلسفه عرفانی این را رد می‌­کند.

نتیجه فوق‌­العاده این مصالحه در کلمات، تا شما را در حضور خود مقدس و بی­عیب و بی‌‌ملامت حاضر سازد، بیان شده است. چه فیض عجیبی! گناهکاران بی‌­دین، توانند از زندگی بد گذشته خود آزاد شوند و به قلمروی برکات وارد گردند!

اردمان ( C. R. Erdman ) می­‌گوید:‏ «در مسیح، ما خدایی را می‌­یابیم که به ما نزدیک است، برای ما فکر می‌­کند و می‌‌شنود و دل می­‌سوزاند و ما را نجات می‌دهد.»

تأثیر کامل مصالحه مسیح در ارتباط با قومش در روز بازپسین دیده خواهد شد، وقتی که ما در حضور خدای پدر بدون گناه حاضر شویم و هیچ لک یا چین و چروکی بر ما نباشد و ما به عنوان پرستندگان وی در حضورش حاضر شویم و با خوشحالی مسیح تنها شایسته پرستش را خواهیم دید (مکاشفه ۵).

۱‌:‏۲۳ حالا پولس رسول یکی از متون شرطی خود را اضافه می‌­کند که اگر ادامه داشتن نجات ما به ادامه داشتن ایمانمان بستگی دارد. اگر چنین است، چگونه این آیه می­تواند با قسمتهای دیگر کلام خدا مانند یوحنا ۱۰‌:‏۲۸، ۲۹ تطبیق پیدا کند. از آنجا که در چنین قسمتهایی اظهار شده است که هیچ کدام از گوسفندان مسیح هرگز هلاک نخواهند شد.

در پاسخ به این پرسش ما دوست داریم از آغاز بگوئیم که امنیت ابدی ایماندار حقیقت مبارکی است که واضحاً در صفحات عهد جدید آمده است. به هر حال، نوشته‌­های مقدس نیز چنانکه در این آیه آمده است تعلیم می‌دهند که ایمان همیشه یک کیفیت پایدار دارد و کسی که واقعاً از خدا مولود شده است تا به آخر با وفاداری به پیش می‌رود. تداوم یک دلیل واقعی بودن است. البته همیشه خطر لغزش خوردن وجود دارد، ولی یک مسیحی فقط می‌افتد تا دوباره برخیزد (امثال ۲۴‌:‏۱۶). او ایمانش را انکار نمی‌‌کند.

روح خدا به نظر با بسیاری از این متون شرطی «اگر» در کلام خدا جور در می‌­آید. چون این متون سعی دارند که همه کسانی را که به اسم مسیح معترف هستند و واقعیت اعترافشان را به چالش در می‌­آورد. ما نمی‌خواهیم چیزی بگوئیم که لبه تیز این پیغامها را کُند کند. چنانچه شخصی گفته است:‏ «این اگرها در کتاب‌‌مقدس برای مسیحیان معترف در جهان می‌­باشد تا سلامتی جان خود را امتحان کنند.»

پریدهام (Pridham) بر این آیات چنین تفسیری را ارائه می‌­دهد:‏

خواننده در خواندن با دقت کلام، در می‌­یابد که عادت روح همواره همراه با فیض به وسیله هشدار می‌باشد که به طور تلویحی بیانگر هلاکت کسانی می‌باشد که در ایمان به طور ظاهری ایستاده­‌اند... هشدارهایی که در گوشهای کسانی که ریاکارانه ادعای مسیحی بودن می‌­کنند مزاحم می‌­باشند... و برای کسانی که در ایمان هستند تشویق و تعلیم است.

بی‌­شک، پیروان فلسفه عرفانی اصولاً در ذهن پولس بودند، در هنگامی که او اصرار داشت کولسیان از امید انجیلی که در آن تعلیم یافته­‌ اند جنبش نخورند. ایشان باید در ایمان ادامه دهند که از اپفراس آموخته بودند و آن بنیاد نهاده و قایم بمانند .

مجدداً پولس از انجیل به عنوان پیامی که به تمامی خلقت موعظه شده است سخن می‌گوید. (یا «تمامی مخلوقات») زیر آسمان. انجیل به سوی همه خلقت بیرون رفته ولی هنوز به معنای تحت‌‌اللفظی به تمامی مخلوقات نرسیده است. پولس این بحث را مطرح می­‌کرد که انجیل جهان شمول است و این انجیل اصیل و شهادتی می‌­باشد. او در این امر این گواه را می­‌دید که انجیل مورد نیاز همه نسل بشر در هم جا می‌باشد. این آیه بدین معنا نیست که همه اشخاص در دنیا در یک زمان پیام انجیل را می‌­شنوند. این یک حقیقت تحقق یافته نیست، بلکه یک فرآیند پیش رونده. همچنین انجیل، به تمامی دنیای کتاب‌مقدس رسیده بود که این یعنی دنیای مدیترانه­‌ای.

پولس از خودش به عنوان یک خادم سخن می‌­گوید، یعنی یک واژه لاتین که به سادگی یعنی یک خدمتگزار. این به معنی یک خدمت بسیار ساده و نه یک خدمت ملوکانه در دفتر کار می­‌باشد.

ت) خدمات پولس (۱‌:‏۲۴-‏۲۹)

۱‌:‏۲۴ شش آیه آخر باب اول خدمت پولس را توصیف می‌­کند. اولاً، این آیات فضائی مملو از رنج را در بردارند. پولس که از زندان نامه را می‌­نویسد می­‌تواند بگوید که حالا از زحماتش در راه مقدسین شاد است. به عنوان یک خادم، خداوند عیسی مسیح بارها، جفاها و زحمات و این دنیا را متحمل شد. این برای او (پولس) یک برکت بود. برکت به کمال رساندن نقصهای زحمات مسیح در بدن خود. منظور پولس از این گفته چه بود؟ اولاً، این نمی‌­تواند به رنجهای کفاره مسیح بر روی صلیب اشاره داشته باشد. این رنجها یک بار و برای همیشه به انجام رسیدند و هیچ انسانی هرگز نمی­‌تواند در آنها سهیم شوند. ولی معنایی در این قسمت وجود دارد که بر طبق آن خداوند عیسی هنوز هم رنج می‌­کشد. وقتی که شائول طرسوسی در راه دمشق بود ندائی از آسمان به او گفت:‏ «شائول شائول، چرا بر من جفا می‌­کنی؟» شائول آگاهانه به خداوند جفا نمی­‌رساند؛ او فقط به مسیحیان جفا می‌‌رساند. به هر حال او آموخت که جفا رساندن به ایمانداران یعنی جفا رساندن به نجات‌دهنده ایشان. سر در آسمان احساس می­‌کند که بدنش بر روی زمین در حال رنج کشیدن است.

بنابراین، پولس رسول به تمامی رنجهایی که مسیحیان به جهت خداوند خود عیسی مسیح متحمل می‌­شوند اشاره می‌­کند. این رنجها شامل رنج کشیدن به جهت عدالت او (تحمل سرزنش او)، انجیل و خود وی می‌­باشد.

ولی مصیبتهای مسیح فقط به رنجهای او اشاره نمی‌­کند. بلکه همچنین برخی از رنجهایی که نجات‌دهنده وقتی روی زمین بود متحمل می­‌شد را نیز عنوان می‌‌کنند.

مصائبی که پولس رسول بر بدن خویش متحمل می‌­شد به خاطر بدن مسیح، کلیسا بود. رنجهای انسانهای نجات نیافته در یک مفهموم بیان شده است. ایشان تا به ابد در عذاب جهنم خواهند بود. ولی این از رنجهای مسیحیان سخن نمی‌‌گوید چون وقتی ایشان برای مسیح رنج ببرند، مسیح در همان مسیری که ایشان هستند به جهت ایشان رنج می‌­کشد.

۱‌:‏۲۵ که من خادم آن گشته‌­ام. پولس این عبارت را در پایان آیه ۲۳ مورد استفاده قرار داد. حالا آن را تکرار می‌­کند. به هر حال، در بین هر دو مورد استفاده، تفاوتهائی وجود دارد. پولس رسول یک خدمت دو جانبه داشت:‏ اولاً، او مامور بود تا انجیل را موعظه کند (آیه ۲۳) و دوماً، او فرستاده شده بود تا سّر فوق‌‌العاده کلیسا را موعظه کند (آیه ۲۵). یک درس واقعی در این قسمت برای هر خادم حقیقی مسیح وجود دارد. ما به سادگی انتظار نداریم که انسانها به سوی مسیح به وسیله انجیل هدایت شوند، بلکه ما انتظار داریم که با بشارت مستقیم در کلیساهای محلی مردم به سوی مسیح جذب شده و به ایمان مقدس که شامل حقیقت انجیل و کلیسا است تغییر گرایش می‌‌یابند. خداوند می‌­خواست که فرزندانش از ایستاگهای مستقیم تغذیه شوند یعنی در جائی که بتوانند به خوبی قوت گرفته و رشد کنند.

بنابراین در کولسیان ۱ ما اینها را دیدیم:‏ ۱) برتری دو جانبه مسیح. ۲) مصالحه دو جانبه مسیح و ۳) خدمت دو جانبه پولس. در اینجا در آیه ۲۵ زمانی که پولس می‌­گوید:‏ «که من خادم آن گشته­‌ام.» او دارد به خدمتش راجع به کلیسا و انجیل سخن می‌­گوید. این به وسیله عبارت روبرو روشن می­‌شود:‏ برحسب نظارت خدا، («یا تقدیر») که من برای شما سپرده شد. مباشر کسی است که برای دارایی دیگران فکر می‌کند. پولس در این مفهوم که حقیقت بزرگ کلیسا به او سپرده شده بود، یک مباشر بود. اگر چه سر بدن مسیح فقط به او مکشوف نشده است. ولی او انتخاب شده بود تا در ارتباطش با مسیح و تقدیرش و امید و سرنوشت خود و بسیاری دیگران حقایق مربوط به زندگیش این حقیقت با ارزش را برای امتها موعظه کند و فرمانی را که خدا به پولس و دیگر رسولان داده بود به اجرا در آورد.

وقتی که او می­‌گوید، به من برای شما سپرده شد او دارد به کولسیان به عنوان یک امت ایماندار فکر می‌کند. پطرس رسول فرستاده شده بود تا به قوم یهود موعظه کند. در حالی که پولس با ماموریتی مشابه نزد امتها فرستاده شده بود. یکی از دشوارترین عبارات در این باب، کلام خدا را به کمال برسانم می‌­باشد. پولس دقیقاً از این عبارت منظورش چه بود؟ اولاً ما می‌­دانیم که منظور او این نبود که به وسیله اضافه کردن آخرین کتاب، کلام خدا را به اتمام می‌­رساند. تا آنجا که ما می‌­دانیم، کتاب مکاشفه، به وسیله یوحنا نوشته شد و آخرین کتابی بود که به عهد جدید اضافه شد. پس در چه مفهومی پولس کلام خدا را محقق ساخت و یا به کمال رساند؟

اولا، به کمال رساندن می‌­تواند به معنی کامل اعلام کردن و شناساندن باشد. بنابراین، پولس مشورت خدا را اعلان کرده بود. دوماً این نظریه را پیشنهاد می‌‌کنیم که او آموزه کلام خدا را به کمال رساند. حقیقت بزرگ سّر اشکال سنگ بنای مکاشفه عهد جدید. در طریقی بسیار واقعی، این آموزه چرخه موضوعات عهد جدید را کامل می­‌کند. اگر چه کتابهای دیگر بعد از آموزه‌‌های پولس نوشته شده‌­اند ولی شامل اسرار ایمانی که در آموزه­‌های پولس رسول وجود دارند نمی‌شود. در مفهوم واقعی، مکاشفه راجع به سّر کلیسا، کلام خدا را پر می‌­سازد. هیچ چیزی که بعدا اضافه شده باشد نبود که حقیقت تازه‌­ای را در همان مفهوم عنوان کند.

۱‌:‏۲۶ آن به کمال رساندن کلام خدا توسط پولس در این آیه تحت عنوان سر آمده است. اسما، سّری که از دهرها و قرنها مخفی داشته شده بود، لیکن ­الحال به مقدسان او مکشوف گردید. در عهد جدید، سّر حقیقی است که قبلاً مکشوف نشده بود، ولی حالا به پسران انسان از طریق رسولان و انبیاء عهد جدید مکشوف گردیده است. این حقیقتی است که انسان هرگز نمی‌­تواند به وسیله هوش خود بدان برسد، ولی خدا با فیض خود آن را شناسانیده است.

این آیه یکی از آیات بسیار عهد جدید است که تعلیم می‌­دهد، حقیقت کلیسا در دوران عهد عتیق شناخته شده نبود. این سّر از دهرها و قرنها مخفی داشته شده بود (افسسیان ۳‌:‏۲-‏۱۳؛ رومیان ۱۶‌:‏۲۵-‏۲۷). بنابراین، اشتباه است که از کلیسا به عنوان چیزی که از آدم یا ابراهیم شروع شده است سخن بگوئیم. کلیسا در روز پنطیکاست آغاز شد و حقیقت کلیسا به وسیله رسولان مکشوف شد. کلیسا در عهد جدید همان اسرائیل عهد عتیق نمی‌‌باشد. کلیسا چیزی است که قبلاً هرگز وجود نداشت.

اسرائیل با دعوت خدا از ابراهیم برای خروج از اورکلدانیان شروع شد، که او با این کار بقیه قومها را در گناهان و بت‌­پرستیهایشان واگذارد. او از ذریت ابراهیم قومی ساخت که از دیگر قومها جدا و مستقل بود. کلیسا برعکس اسرائیل شکل گرفته است و در واقع اتحادی است از ایماندارانی که از همه نسلها و نژادها و ملیتهایی که در یک بدن جمع شده­‌اند و از لحاظ اخلاقی و روحانی از بقیه جهان جدا شده‌­اند. این که کلیسا ادامه اسرائیل نیست می‌تواند بسیاری از جاهای عهد جدید دیده شود. همانند مثل درخت زیتونی که پولس در رومیان ۱۱ از آن استفاده کرد تا نشان دهد که قوم اسرائیل هویت خود را حفظ کرده است اگر چه یک یهودی که به مسیح ایمان بیاورد بخشی از کلیسا می‌­گردد (کولسیان ۳‌:‏۱۰، ۱۱).

۱‌:‏۲۷ حقیقت این سر می‌­تواند چنین خلاصه شود:‏ (۱) کلیسا بدن مسیح است. همه ایمانداران حقیقی اعضای بدن هستند و در ابدیت در جلال مسیح سهیم می‌‌گردند. (۲) خداوند عیسی سر بدن است و حیات و خوراک و مسیر آن را محیا می‌­کند. (۳) یهودیان هیچ برتری در ورود به کلیسا ندارند؛ امتها نیز هیچگونه ضعفی در این مورد ندارند. هم یهودیان و هم امتها از طریق ایمان اعضای بدن می‌­گردند و یک انسان تازه را شکل می‌­دهند (افسسیان ۲‌:‏۱۵؛ ۳‌:‏۶). آن امتها می‌­توانند نجات بیایند و این یک حقیقت مخفی در عهد عتیق نبود. ولی اینکه آن امتهای توبه کرده و ایمان آورده می‌‌توانند اعضای پیرو بدن مسیح شوند و در جلالش سهیم گردند و با او سلطنت کنند حقیقتی بود که قبلاً هرگز شناخته شده نبود.

صورت خاص این سّر که پولس در آیه ۲۷ بر آن تأکید کرد این است که خداوند عیسی اراده دارد که امتها را در قلب خود جای دهد. مسیح در شما و امید جلال. این راجع به کولسیان سخن می‌‌گوید که از امتها بودند. مایر (F. B. Meyer) می‌‌گوید:‏ «اینکه او باید در قلب فرزندان ابراهیم ساکن شوند، یک عمل فوق­‌العاده پنداشته شده از طریق نسب‌­نامه بود ولی اینکه او باید خانه­‌ای در آسمان برای یک غیریهودی آماده کند باورنکردنی بود.» و این دقیقاً همان چیزی است که در این سّر مکشوف گردیده است «که امتها باید میراث او گردند و یک بدن شده و در وعده­‌های مسیح از طریق انجیل سهیم گردند» (افسسیان ۳‌:‏۶). برای تأکید بر اهمیت این حقیقت، پولس نگفت که «این سّر» یا «جلال این سّر» بلکه دولت جلال این سّر. او کلمات را یکی پس از دیگری انباشت تا خوانندگان را با این حقیقت که بسیار پرجلال می‌­باشد و توجه ایشان را جلب می‌کند تحت تاثیر قرار دهد.

مسیح در شما و امید جلال است. مسکن ساکن در ایماندار، امید جلال مسیح است. ما اسمی دیگر جز خود نجات دهنده را در آسمان نداریم. این حقیقت که او در ما ساکن است ما را از این که الآن در آسمان هستیم مطمئن می‌­سازد.

۱‌:‏۲۸ عبارت و ما او را اعلان می‌­نمائیم چشمگیر است. البته او به خداوند عیسی مسیح اشاره دارد (آیه ۲۷). پولس دارد می­‌گوید که او یک شخص را اعلان می‌‌کند. او وقتش را برای سیاست و یا فلسفه تلف نمی‌­کرد، بلکه وقتش را بر خود خداوند عیسی متمرکز می­‌ساخت. چون فهمیده بود که مسیحیت، مسیح است. در حالتی که هر شخص را تنبیه می­‌کنیم و هر کس را به هر حکمت تعلیم می‌ دهیم تا هر کس را کامل در مسیح عیسی حاضر سازیم. در اینجا ما دید بیشتری نسبت به خدمت پولس رسول محبوب می‌­یابیم. او یک خادم شخص به شخص بود، یعنی او به نجات یافتگان هشدار می‌­داد که غضب وحشتناک آینده خواهد آمد و مقدسین را تعلیم می‌­داد تا حقایق عظیم ایمان مسیحی را دریافت کنند.

سپس ما تأکید بر ادامه کار را مشاهده می‌­کنیم. او یک احساس مسئولیت واقعی در قبال کسانی که به نزد نجات‌دهنده آورده بود داشت. او فقط از دیدن نجات جانها راضی نمی‌­شد. او می‌‌خواست تا هر کس را کامل در مسیح عیسی حاضر سازد. پولس خودش را به عنوان یک کاهن کهبه خدا قربانی تقدیم می‌­کند به تصویر می‌­کشد. قربانیها در اینجا مردان و زنان هستند. او در چه شرایطی ایشان را به خداوند تقدیم می‌نمود؟ آیا ایشان ضعیف بودند یا در مسیح طفل؟ نه، او می­‌خواست که ایشان مسیحیان بالغ، کامل و در حال رشد باشند. او می‌­خواست که ایشان در حقیقت ریشه دوانند. آیا ما نیز همانند او برای کسانی که به سوی مسیح هدایت می‌­کنیم متحمل بار می‌­شویم؟

۱‌:‏۲۹ براساس این هدف بود که پولس رسول و دیگر رسولان زحمت می‌‌کشیدند. و او فهمیده بود که او هیچ کاری به قوت خویش نمی‌­تواند انجام دهد، بلکه به حسب عمل او که در وی به قوت عمل می‌کرد زحمت می‌­دید و محنت می‌کشید. به بیانی دیگر، او فهمیده بود که فقط اگر به وسیله قوت خدا تجهیز شود قادر خواهد بود همه را خدمت کند. او به این حقیقت که خداوند در او به قوت عمل می‌کند آگاه بود، به طوری که از مکانی به مکان دیگر رفته و کلیساها تاسیس می‌­نمود و مقدسین خدا را تغذیه می‌­نمود.

آیات ۲۸ و ۲۹ به طور خاص در ترجمه فیلیپس به ما کمک می­‌کند:‏

بنابراین، ما او را وعظ می­‌کنیم، هر کس را با کمال حکمت پند می­‌دهیم و می‌­آموزیم، تا همه را کامل در مسیح حاضر سازیم. از این روست که من زحمت می‌‌کشم و با نیروی او که در من نیرومندانه عمل می­کند، به مجاهده مشغولم.

کولوسيان

فصل   ۱

۱  پولُس به ارادهٔ خدا رسولِ مسیح عیسی و تیموتاؤس برادر،

۲  به مقدّسان در کُولُسی و برادران امین در مسیح فیض و سلامتی از جانب پدر ما خدا و عیسی مسیح خداوند بر شما باد.

۳  خدا و پدر خداوند خود عیسی مسیح را شکر می‌کنیم و پیوسته برای شما دعا می‌نماییم،

۴  چونکه ایمان شما را در مسیح عیسی و محبّتی را که با جمیع مقدّسان می‌نمایید شنیدیم،

۵  به‌سبب امیدی که بجهت شما در آسمان گذاشته شده است که خبر آن را در کلام راستی انجیل سابقاً شنیدید،

۶  که به شما وارد شد چنانکه در تمامی عالم نیز و میوه می‌آورد و نمّو می‌کند، چنانکه در میان شما نیز از روزی که آن را شنیدید و فیض خدا را در راستی دانسته‌اید.

۷  چنانکه از اِپَفْراس تعلیم یافتید که هم‌خدمت عزیز ما و خادم امین مسیح برای شما است.

۸  و او ما را نیز از محبّت شما که در روح است خبر داد.

۹  و از آن جهت ما نیز از روزی که این را شنیدیم، باز نمی‌ایستیم از دعا کردن برای شما و مسألت نمودن تا از کمال معرفت ارادهٔ او در هر حکمت و فهم روحانی پُر شوید،

۱۰  تا شما به طریق شایستهٔٔ خداوند به کمال رضامندی رفتار نمایید و در هر عمل نیکو بار آورید و به معرفت کامل خدا نمّو کنید،

۱۱  و به اندازهٔ توانایی جلال او به قوّت تمام زورآور شوید تا صبر کامل و تحمّل را با شادمانی داشته باشید؛

۱۲  و پدر را شکر گزارید که ما را لایق بهره میراث مقدّسان در نور گردانیده است،

۱۳  و ما را از قدرت ظلمت رهانیده، به ملکوت پسر محبّت خود منتقل ساخت،

۱۴  که در وی فدیهٔ خود، یعنی آمرزش گناهان خویش را یافته‌ایم.

۱۵  و او صورت خدای نادیده است، نخست‌زادهٔ تمامی آفریدگان.

۱۶  زیرا که در او همه‌چیز آفریده شد، آنچه در آسمان و آنچه بر زمین است از چیزهای دیدنی و نادیدنی و تختها و سلطنتها و ریاسات و قوّات؛ همه به‌وسیلهٔ او و برای او آفریده شد.

۱۷  و او قبل از همه است و در وی همه‌چیز قیام دارد.

۱۸  و او بدن یعنی کلیسا را سر است، زیرا که او ابتدا است و نخست‌زاده از مردگان تا در همه‌چیز او مقدّم شود.

۱۹  زیرا خدا رضا بدین داد که تمامی پُری در او ساکن شود،

۲۰  و اینکه بوساطت او همه‌چیز را با خود مصالحه دهد، چونکه به خون صلیب وی سلامتی را پدید آورد. بلی به‌وسیلهٔ او خواه آنچه بر زمین و خواه آنچه در آسمان است.

۲۱  و شما را که سابقاً از نیّت دل در اعمال بد خویش اجنبی و دشمن بودید، بالفعل مصالحه داده است،

۲۲  در بدن بشریِ خود به‌وسیلهٔ موت تا شما را در حضور خود مقدّس و بی‌عیب و بی‌ملامت حاضر سازد،

۲۳  به شرطی که در ایمان بنیاد نهاده و قایم بمانید و جنبش نخورید از امید انجیل که در آن تعلیم یافته‌اید و به تمامی خلقتِ زیر آسمان بدان موعظه شده است و من پولُس خادم آن شده‌ام.

۲۴  الآن از زحمتهای خود در راه شما شادی می‌کنم و نقصهای زحمات مسیح را در بدن خود به کمال می‌رسانم برای بدن او که کلیسا است،

۲۵  که من خادم آن گشته‌ام برحسب نظارت خدا که به من برای شما سپرده شد تا کلام خدا را به کمال رسانم؛

۲۶  یعنی آن سرّی که از دهرها و قرنها مخفی داشته شده بود، لیکن الحال به مقدّسان او مکشوف گردید،

۲۷  که خدا اراده نمود تا بشناساند که چیست دولت جلال این سرّ در میان امّت‌ها که آن مسیح در شما و امید جلال است.

۲۸  و ما او را اعلان می‌نماییم، در حالتی که هر شخص را تنبیه می‌کنیم و هر کس را به هر حکمت تعلیم می‌دهیم تا هرکس را کامل در مسیح عیسی حاضر سازیم.

۲۹  و برای این نیز محنت می‌کشم و مجاهده می‌نمایم بحسب عمل او که در من به قوّت عمل می‌کند.