Persepolis

تفسیر کتاب مقدس برای ایماندارن

مقدمه بر عهد جدید

نويسنده
ويلیام مکدونالد

Believer’s Bible Commentary

Introduction to the New Testament

by
William MacDonald

”ارزش تاریخی و روحانی این نوشته‌‌ها نسبت به تعداد و حجم آنها خارج از هر مقیاس و معیاری است و تأثیرشان بر زندگی و تاریخ بشر فراتر از هر محاسبه‌‌ای است. در اینجا شاهد اوج روزی هستیم که طلوع کرده و به باغ عدن ختم می‌‌شود. مسیح نبوت‌‌های عهد عتیق، تبدیل به مسیح تاریخی اناجیل، مسیح تجربیات در رسالات و مسیح جلال در مکاشفه می‌گردد.“ — گراهام اسکروجی

۱ . عنوان ”عهد جدید“

قبل از غوطه‌ور شدن در مطالعه دریاهای عمیق عهد‌جدید یا حتی ورود به بخش نسبتاً کوچک مطالعه یک کتاب خاص، ارائه‌ی طرحِ مختصری از رئوس مطالب و حقایق کلی راجع به کتاب‌مقدسی که آن را ”عهد جدید“ می‌‌نامیم یقیناٌ مفید خواهد بود.

کلماتِ ”پیمان“ و ”عهد“ هر دو ترجمه یک کلمه‌ی یونانیِ (diathēkē) هستند و در زبان عبری یکی دو جا هست که به سختی می‌‌توان گفت که کدام معادل بهتر و مناسب‌‌تر است. در عنوان کتبِ مقدس مسیحی، مفهوم ”پیمان“ قطعاً ارجحیت دارد زیرا این کتاب از مجموعه‌‌ای قرارداد، عقد و پیمان مابین خدا و قوم او تشکیل شده است.

اورشلیم - کفن و دفن عیسی
Jerusalem - Burial of Jesus

این کتاب عهد جدید یا پیمان جدید نامیده شده تا از عهد عتیق یا پیمان قدیم متمایز شود. هر دو به الهام خدا نوشته شده‌‌اند و از این رو برای تمام مسیحیان سودمند هستند. اما طبیعی است که شخص ایمان‌‌دار به مسیح معمولاٌ بیشتر سراغ آن بخش از کتاب‌مقدس می‌‌رود که به طور خاص راجع به خداوندِ ما و کلیسایِ او و نیز آرزوی وی در مورد نحوه‌ی زندگی و رفتار شاگردانش سخن می‌‌گوید.

ارتباط بین عهد جدید و عهد عتیق را اگوستین قدیس این گونه به زیبائی بیان کرده است:

جدید در قدیم مستور است؛ و قدیم در جدید مکشوف.

۲ . کتب بر حق عهد جدید

کلمه‌ی یونانی (kanōn) که در اینجا ”کتب بر حق“ یا ”کتب قانونی“ ترجمه شده بیانگر قاعده یا قانونی است که توسط آن چیزی سنجیده یا ارزیابی می‌‌شود. کتب برحق عهد جدید مجموعه‌‌ای از کتاب‌‌های الهامی است. چگونه می‌‌دانیم که اینها تنها کتاب‌‌هائی هستند که می‌‌بایست جزو کتب بر حق قرار گیرند یا اینکه چگونه تمام این بیست و هفت کتاب بایستی در زمره کتب برحق باشند؟ از آنجا که نوشته‌‌ها و رسالات مسیحی (و نیز نوشته‌‌های بدعت‌‌گزارانه) دیگری هم از همان روزهای اول کلیسا وجود داشت، چگونه می‌‌توانیم مطمئن باشیم که کتاب‌‌های کنونی از اصالت و حقیقتی بی‌‌نظیر برخوردار هستند؟

غالباً گفته می‌‌شود که در اواخر قرن چهارم میلادی، یک شورای کلیسائی فهرست کتب برحق را از میان تمام کتاب‌‌های موجود انتخاب و تصویب نمود. در واقع این کتاب‌‌ها از همان موقعی که نوشته شدند برحق بودند. شاگردان دیندار و تیزبین از همان آغاز کتاب‌‌های الهامی را تشخیص داده و به رسمیت شناخته بودند، همچنان که پطرس بر نوشته‌‌های پولس مهر تأئید می‌‌زند (۲-پطرس۳:‌۱۵-۱۶). به هر حال، زمانی در بعضی کلیساها در مورد برخی کتاب‌‌ها (به عنوان مثال یهودا، دوم و سوم یوحنا) مخالفت‌‌هائی وجود داشت.

به طور کلی چنان چه کتابی توسط یکی از رسولان مانند متی، پطرس، یوحنا یا پولس یا به وسیله یکی از افراد دایره‌ی رسولان مانند مرقس یا لوقا نوشته شده بود، هیچ گونه شک و تردیدی در خصوص برحق بودن آن وجود نداشت.

شورائی که فهرست کتب برحق امروز ما را رسماٌ پذیرفت و اعلام نمود، در واقع بر چیزی صحه گذاشت که سال‌‌های سال مورد قبول عموم مسیحیان بود. این شورا نه فهرستی الهامی از کتب بلکه فهرستِ کتبِ الهامی را استخراج کرد.

۳ . نگارش

نویسنده حقیقی عهد جدبد روح‌القدس است. او متی، مرقس، لوقا، یوحنا، پولس، یعقوب، پطرس، یهودا و مؤلف ناشناس نامه به عبرانیان را برای نوشتن کتب الهام بخشید. بهترین و صحیح‌‌ترین جواب برای سؤال مربوط به چگونگی شکل گرفتن عهد جدید، تألیف دوگانه است. نباید عهد جدید را بخشی انسانی و بخشی الهی بدانیم، بلکه کاملاً انسانی و در عین حال کاملاً الهی است. عنصر الهی باعث محافظت عنصر انسانی از ارتکاب هر گونه خطا و اشتباه گردید و نتیجه‌ی آن کتابی عاری از هر عیب و خطائی در نسخه‌‌های دست‌‌نویس اولیه شد.

قیاس مناسبی که می‌‌تواند ما را در فهم این موضوع یاری دهد، دو طبیعت الهی و انسانی کلام زنده، خداوند ما عیسی مسیح است. او بخشی انسانی و بخشی الهی نبود (مثل اساطیر یونان باستان) بلکه در آن واحد کاملاً انسان و کاملاً خدا است. طبیعت الهی برای طبیعت انسانی غیرممکن ساخته بود که مرتکب اشتباه یا گناه شود.

۴ . تاریخ نگارش

برخلاف عهد عتیق که تقریباً هزار سال (از حدود ۱۴۰۰ تا ۴۰۰ قبل از میلاد) طول کشید تا تکمیل شود، نگارش عهد جدید تنها نیم قرن (از سال ۵۰ تا ۱۰۰ میلادی) به طول انجامید.

ترتیب کنونی کتاب‌‌های عهد جدید در بهترین حالت برای کلیسا در هر زمانی است که با زندگی مسیح شروع می‌‌شود، سپس از کلیسا سخن می‌‌گوید، در ادامه آموزش‌ها و راهنمائی‌‌هائی برای کلیسا می‌‌آید و سرانجام آینده کلیسا و جهان را مکشوف می‌‌سازد. با این وصف، ترتیب قرار گرفتن این کتاب‌‌ها بر اساس تاریخ نگارش آنها نیست. دلیل نوشته شدن کتب احساس نیازی بود که به آنها می‌‌شد.

اولین کتاب‌‌ها، همان گونه که فیلپس در مورد رسالات می‌‌گوید ”نامه‌‌هائی به کلیساهای جوان“ بود. یعقوب، غلاطیان و تسالونیکیان احتمالاً اولین نوشته‌‌های عهد جدید هستند که تقریباً در اواسط قرن اول میلادی به رشته تحریر درآمدند. سپس اناجیل نوشته شدند، اول متی یا مرقس، سپس لوقا و در آخر یوحنا. آخر همه کتاب مکاشفه نوشته شد که تاریخ آن احتمالاً اواخر قرن اول بوده است.

۵ . مندرجات

مندرجات عهد جدید را می‌توان به شرح زیر خلاصه نمود:

تاریخی
  اناجیل
  اعمال
رسالات
  رسالات پولس
  رسالات جامع
مکاشفه ‌‌ای
  مکاشفه یوحنا

شخص مسیحی که به درک شایسته‌‌ای از این کتاب‌‌ها برسد ”برای هر امر نیکو کاملاً آراسته“ خواهد شد.

۶ . زبان

عهد جدید به زبان روزمره (koinē) یا ”یونانی عمومی“) نوشته شد. این زبان در قرن اول ایمان مسیحی تقریباً دومین زبان جهانی بشمار می‌‌رفت و گستردگی و کاربرد آن همانند زبان انگلیسی در دوران معاصر بود.

درست همان طور که سبک پر حرارت و رنگارنگ زبان عبری با نبوت‌‌ها، اشعار و روایت‌‌های عهد عتیق کاملاً تناسب دارد، زبان یونانی نیز چون ابزاری فوق‌‌العاده برای بیان پیام عهد جدید، از آمادگی و توانائی برخوردار است. زبان یونانی از طریق فتوحات اسکندر کبیر مرزهای بسیاری را درنوردیده بود و سپاهیانش این زبان را برای عامه مردم، ساده و قابل فهم کرده بودند.

دقت و صراحت موجود در این زبان از جمله زمان افعال، ساختار ظاهری، فرهنگ لغات و دیگر جزئیات زبانی، آن را برای بیان آموزه‌های مهم رسالات مخصوصاً کتابی چون نامه به رومیان بسیار مطلوب ساخته بود.

زبان ”یونانی عمومی“ هر چند زبان ادبی نخبگان نیست اما در عین حال ”زبان کوچه و بازار“ یا یونانی محدود و فقیر هم نیست. بخش‌های اندکی از عهد جدید مانند عبرانیان، یعقوب و دوم پطرس تا حدودی به سطح متون ادبی نزدیک هستند. همچنین برخی از متون انجیل لوقا تقریباً در زمره آثار کلاسیک زبان یونانی به شمار می‌‌روند و پولس نیز گاهی انشائی بسیار زیبا و ادبی دارد (به عنوان مثال اول قرنتیان باب ۱۳ و ۱۵).

۷ . ترجمه

اکثر زبان‌‌ها و فرهنگ‌‌های دنیا از ترجمه‌‌های کتاب‌مقدس برکت یافته‌‌اند. این ترجمه‌ها را می‌‌توان در چهار مقوله طبقه‌‌بندی نمود:

۱ . ترجمه‌ ‌های تحت‌اللفظی

این ترجمه‌‌ها که گاهی بسیار تحت‌اللفظی هستند برای مطالعه مفید اما برای پرستش، قرائت عمومی و حفظ کردن، ضعیف و نامناسب می‌‌باشند. عامه‌ی مسیحیان هرگز ترجمه‌‌های زیبا و ادبی را به خاطر این ترجمه‌‌های تحت‌اللفظی رها نمی‌‌کنند.

۲ . معادل کامل

نسخه‌‌هائی که کاملاٌ ادبی هستند و تا آنجا که امکان دارد از الگویِ زبان و ادبیات عبری و یونانی به دقت پیروی می‌‌کنند و هر جا نیاز باشد سبک و اصطلاحات آنها را انتقال می‌‌دهند. نمونه بارز این نوع ترجمه، نسخه‌ی کتاب‌‌مقدس کینگ جیمز در زبان انگلیسی است.

۳ . معادل پویا

این نوع ترجمه، از آزادی بیشتری نسبت به ترجمه‌ی معادل کامل برخوردار است و گاهی به سوی ترجمه‌ی آزاد و تفسیری میل می‌‌کند و چنان چه به خواننده تفهیم شود، شیوه‌‌های معتبری را بکار می‌‌برد. در این روش سعی می‌‌شود که تمامی افکار و دیدگاه‌ها در ساختاری قرار گیرد که اگر یوحنا یا پولس امروز قصد نوشتن داشتند از آن ساختار استفاده می‌‌کردند. این روش چنان چه به صورتی اصول‌‌گرایانه انجام شود می‌‌تواند ابزار مفیدی باشد.

۴ . ترجمه تفسیری

ترجمه‌ی تفسیری در پی انتقال فکر از طریق فکر است و با این وجود از آزادی زیادی در افزودن نکات برخوردار می‌‌باشد. از آنجا که در جمله‌‌بندی، فاصله‌ی بسیاری با متن اصلی دارد همواره امکان این خطر هست که در دامِ تفسیر زیاد و افراطی بیفتد. این نوع ترجمه‌‌ها در حالی که برای مقاصد بشارتی مفید هستند، اما تفسیرهای سلیقه‌‌ای زیادی در آنها وجود دارد که اگر نگوئیم اشتباه ولی قابل بحث هستند.

برخی ترجمه‌‌های تفسیری از دیدگاه ادبی آثاری برجسته و قابل تحسین هستند اما معمولاٌ نظرات پدیدآورندگان را از زبان نویسندگان عهد جدید بیان می‌‌کنند.

خوب است که برای مقایسه و تقابل متون، یک کتاب‌مقدس از هر نوع داشته باشیم. به هر حال به نظر ما ترجمه معادل کامل برای مطالعه‌ی مفصل کتاب‌‌مقدس بهترین و مطمئن‌‌ترین نسخه است.