اول قرنتيان
فصل ۱۱
۱ پس اقتدا به من نمایید چنانکه من نیز بهمسیح میکنم.
۲ امّا ای برادران شما را تحسین مینمایم از اینجهت که در هرچیز مرا یاد میدارید و اخبار را بطوری که به شما سپردم، حفظ مینمایید.
۳ امّا میخواهم شما بدانید که سر هر مرد، مسیح است و سر زن، مرد و سر مسیح، خدا.
۴ هر مردی که سرپوشیده دعا یا نبوّت کند، سر خود را رسوا مینماید.
۵ امّا هر زنی که سر برهنه دعا یا نبوّت کند، سر خود را رسوا میسازد، زیرا اینچنان است که تراشیده شود.
۶ زیرا اگر زن نمیپوشد، موی را نیز بِبُرَدْ؛ و اگر زن را موی بریدن یا تراشیدن قبیح است، باید بپوشد.
۷ زیرا که مرد را نباید سر خود را بپوشد چونکه او صورت و جلال خداست، امّا زن جلال مرد است.
۸ زیرا که مرد از زن نیست بلکه زن از مرد است.
۹ و نیز مرد بجهت زن آفریده نشد، بلکه زن برای مرد.
۱۰ از این جهت زن میباید عزّتی بر سر داشته باشد بهسبب فرشتگان.
۱۱ لیکن زن از مرد جدا نیست و مرد هم جدا از زن نیست درخداوند.
۱۲ زیرا چنانکه زن از مرد است، همچنین مرد نیز بهوسیلهٔ زن، لیکن همهچیز از خدا.
۱۳ در دل خود انصاف دهید، آیا شایسته است که زن ناپوشیده نزد خدا دعا کند؟
۱۴ آیا خودِ طبیعت شما را نمیآموزد که اگر مرد موی دراز دارد، او را عار میباشد؟
۱۵ و اگر زن موی دراز دارد، او را فخر است، زیرا که موی بجهت پرده بدو داده شد؟
۱۶ و اگر کسی ستیزهگر باشد، ما و کلیساهای خدا را چنین عادتی نیست.
۱۷ لیکن چون این حکم را به شما میکنم، شما را تحسین نمیکنم، زیرا که شما نه از برای بهتری بلکه برای بدتری جمع میشوید.
۱۸ زیرا اوّلاً هنگامی که شما در کلیسا جمع میشوید، میشنوم که در میان شما شقاقها روی میدهد و قدری از آن را باور میکنم.
۱۹ از آن جهت که لازم است در میان شما بدعتها نیز باشد تا که مقبولان از شما ظاهر گردند.
۲۰ پس چون شما در یک جا جمع میشوید، ممکن نیست که شامخداوند خورده شود،
۲۱ زیرا در وقت خوردن هرکس شام خود را پیشتر میگیرد و یکی گرسنه و دیگری مست میشود.
۲۲ مگر خانهها برای خوردن و آشامیدن ندارید؟ یا کلیسای خدا را تحقیر مینمایید و آنانی را که ندارند شرمنده میسازید؟ به شما چه بگویم؟ آیا در این امر شما را تحسین نمایم؟ تحسین نمینمایم!
۲۳ زیرا من از خداوند یافتم، آنچه به شما نیز سپردم که عیسی خداوند در شبی که او را تسلیم کردند، نان را گرفت
۲۴ و شکر نموده، پاره کرد و گفت، بگیرید بخورید. این است بدن من که برای شما پاره میشود. این را به یادگاری من بجا آرید.
۲۵ و همچنین پیاله را نیز بعد از شام و گفت، این پیاله عهد جدید است در خون من. هرگاه این را بنوشید، به یادگاری من بکنید.
۲۶ زیرا هرگاه این نان را بخورید و این پیاله را بنوشید، موت خداوند را ظاهر مینمایید تا هنگامی که بازآید.
۲۷ پس هرکه بطور ناشایسته نان را بخورد و پیاله خداوند را بنوشد، مجرم بدن و خون خداوند خواهد بود.
۲۸ امّا هر شخص خود را امتحان کند و بدینطرز از آن نان بخورد و از آن پیاله بنوشد.
۲۹ زیرا هرکه میخورد و مینوشد، فتوای خود را میخورد و مینوشد اگر بدن خداوند را تمییز نمیکند.
۳۰ از این سبب بسیاری از شما ضعیف و مریضاند و بسیاری خوابیدهاند.
۳۱ امّا اگر برخود حکم میکردیم، حکم بر ما نمیشد.
۳۲ لکن هنگامی که بر ما حکم میشود، از خداوند تأدیب میشویم مبادا با اهل دنیا بر ما حکم شود.
۳۳ لهذا ای برادرانِ من، چون بجهت خوردن جمع میشوید، منتظر یکدیگر باشید.
۳۴ و اگر کسی گرسنه باشد، در خانه بخورد، مبادا بجهت عقوبت جمع شوید. و چون بیایم، مابقی را منتظم خواهم نمود.
۱۱:۱ گویا آیهای یک از باب۱۱ با چارچوب متن باب۱۰ بیشتر مطابقت دارد. پولس در آیهای قبل گفت که چگونه سعی نموده تمام اعمال خود را در پرتو تأثیری که بر دیگران میگذارد بسنجد. اکنون او به قرنتیان میگوید که به او اقتدا کنند، همانگونه که او از مسیح سرمشق میگیرد. او از حقوق و امتیازات شخصی خود صرف نظر نمود تا به اطرافیان خود کمک کند. قرنتیان هم باید چنین میکردند، و نه اینکه با خودخواهی آزادی خود را به رخ دیگران کشیده و با این کار مانع انجیل مسیح شده و دیگران را رنجیده خاطر سازند.
پ) دربارهای پوشش زنان (۱۱:۲ – ۱۶)
آیات۲- ۱۶ از باب۱۱ به موضوع پوشش سر زنان اختصاص داده شده است. آیات دیگر به سوء استفاده از شام خداوند میپردازند (آیات۱۷–۳۴). بر سر قسمت اول این باب مباحث بسیاری در گرفته است. برخی بر این باورند که تعلیم که در اینجا عنوان میشود فقط در زمان پولس کاربرد داشت. برخی حتی پا از این فراتر گذاشته و گفتهاند این آیات بیانگر تعصب پولس نسبت به زنان است، چرا که او مجرد بود! اما با این حال دیگران تنها به پذیرفتن این قسمت از تعلیم قناعت کردهاند که تنها از اندرزهای آن پیروی نمایند حتی اگر چه آنها را نمیفهمند.
۱۱:۲ پولس ابتدا قرنتیان را به خاطر اینکه او را در هر چیز یاد میدارند تحسین مینماید، و اخبار (رسوم پرستش) را بطوری که به آنها سپرده، حفظ مینمایند. مقصود از اخبار نه عادات و رسومی که که در طول سالها در کلیسا شکل گرفته بود، بلکه در این مورد تعالیم الهامی پولس رسول است.
۱۱:۳ اکنون پولس موضوع پوشش سر زنان را مطرح میکند. در پس تعلیم او این حقیقت نهفته است که هر جامعهای منظمی بر دو رکن استوار است– قدرت و تسلیم قدرت بودن. محال است که جامعهای با عملکرد خوب داشته باشیم که در آن این دو اصل رعایت نشود. پولس به سر رابطهای مهم در مورد قدرت و اطاعت اشاره میکند. اول سر هر مرد مسیح است؛ مسیح خداوند است و مرد مطیع او است. دوم اینکه سر زن مرد است؛ به مرد جایگاه سر بودن عطا شده است، و زن تحت قدرت مرد قرار دارد. سوم اینکه، سر مسیح خدا است؛ حتی در الوهیت نیز یک شخصیت والاتری دارد و دیگری مشتاقانه جایگاه تابع را دارد. خدا الگوی حاکمیت و اطاعت را مقرر کرده است و این الگوها در نظم جهان نقشی اساسی دارند.
در آغاز باید تأکید کنیم که اطاعت به منزلهای حقارت، کوچکی نیست. مسیح مطیع خدای پدر است اما او از پدر کوچکتر نیست. و زن نیز از مرد حقیرتر نیست، اگر چه مطیع وی است.
۱۱:۴ هر مردی که سر پوشیده دعا یا نبوت میکند سر خود را رسوا مینماید، به عبارتی مسیح را. پس مقصود این است که مرد اقرار نمیکند که مسیح سر او است. از این رو این عمل بیحرمتی محسوب میشود.
۱۱:۵ هر زنی که سر برهنه دعا یا نبوت کند سر خود را رسوا میسازد، به عبارتی دیگر، مرد را، پس در اینجا مقصود این است که او حاکمیت مرد را که خدا به وی بخشیده به رسمیت نمیشناسد و تسلیم او نمیشود.
اگر در کتابمقدس تنها این آیه دربارهای این موضوع صحبت میکرد، پس مقصود این بود که تا هنگامی که زن بر سر خود پوششی دارد نبوت ودعا کردن او در جمع ایرادی ندارد. اما پولس در جایی دیگر میگوید که زن باید در جماعت سکوت کند (اول قرنتیان۱۴:۳۴)، و نیز آنها اجازه ندارند تعلیم دهند یا بر مرد تسلط داشته باشند، بلکه ساکت بمانند (اول تیموتائوس۲:۱۲)
دقیقا در جلسات جماعت تا آیه ۱۷ اشاره نشده، بنابراین نگرانی در مورد دستورات پوشاندن سر از آیات ۲-۱۶ به جلسات کلیسا اشاره نکرده. درخواست شده هر جایی که یک زن در هنگام دعا یا نبوّت است. او در جماعت بصورت ساکت دعا کند، همانطور که در اول تیموتائوس ۸:۲ آمده مردان فقط میتوانند در محل عمومی دعا کنند (بصورت روشن برای مردان). او یا رسا و یا ساکت در مواقع دیگر دعا میکند. او وقتی به زنهای دیگر درس میدهد میتواند نبوت کند (نیطس ۳:۲-۵) یا وقتی به بچهها در کانون شادی درس میدهد.
۱۱:۶اگر زن نمیپوشد، او باید موی خود را نیز ببرد. و اگر زن را موی بریدن یا تراشیدن قبیح است، باید سر را بپوشاند. عدم پوشش سر زن به مانند سر تراشیده قبیح است. پولس در اینجا امر به کوتاه کردن مو نمیکند بلکه تنها مقصود او این است که که چه سازگاری اخلاقی نیاز است!
۱۱:۷ پولس در آیات۷ – ۱۰ با اشاره به خلقت اطاعت زن از مرد را تعلیم میدهد. این موضوع باید برای همیشه هر گونه عقیده را که تعلیم پوشش سر زنان را از نظر فرهنگی متعلق به دوران پولس میداند و نه امروز نفی کند. حاکمیت مرد و اطاعت زن نظم و ترتیب خدا از ابتدای خلقت بودند.
اول از همه، مرد صورت و جلال خداست در حالی که زن جلال مرد است. این بدان معنا است که که مرد به عنوان نمایندهای خدا بر روی زمین قرار داده شد تا بر آن سلطه یابد سر ناپوشیدهای مرد گواه خاموشی بر این حقیقت است. هیچگاه جایگاه حاکمیت به زن عطا نشد؛ در مقابل او جلال مرد است به طوری که همان گونه واین میگوید او «اقتدار مرد را فاش میسازد.»
مرد نباید سر خود را به هنگام دعا بپوشد؛ پوشیدن سر او به منزلهای پوشیدن جلال خدا است و این بیحرمتی به جلال الهی محسوب میشود.
۱۱:۸ سپس پولس به ما یاد آوری میکند که مرد از زن آفریده نشد بلکه زن از مرد آفریده شد. ابتدا مرد آفریده شد و سپس زن از پهلوی او گرفته شد. اولویت مرد در این مسأله ادعای پولس بر حاکمیت مرد را تقویت میبخشد.
۱۱:۹ سپس به هدف از خلقت اشاره میشود تا این موضوع مورد تأکید قرار گیرد. و نیز مرد به جهت زن آفریده نشد بلکه زن از مرد است. خداوند به وضوح در پیدایش۲:۱۸ گفته بود، «خوب نیست که آدم تنها باشد؛ پس برایش معاونی موافق وی بسازم.»
۱۱:۱۰ زن به خاطر اطاعت از مرد باید عزتی بر سر داشته باشد. عزت همان پوشش سر او است و در اینجا نه به معنای اقتدار او بلکه اقتدار شوهر او بر او است.
چرا پولس میافزاید به سبب فرشتگان؟ ما میگوییم مقصود از فرشتگان، تماشاچیان و قایع دنیا است، همانگونه که آنان در ابتدا شاهد وقایع خلقت بودند. آنها در خلقت اول شاهد بودند که چگونه زن جایگاه حاکمیت مرد را غصب نمود. او بجای آدم تصمیم گرفت. در نتیجه گناه و پیامد وصفناپذیر بدبختی و اندوه به نسل بشر راه یافت. خدا نمیخواهد آنچه که در خلقت اول رخ داد باری دیگر در خلقت تازه تکرار شود. او میخواهد هنگامی که فرشتگان به عالم پایین نگاه میکنند ببینند که زن در اطاعت از مرد زیست میکند، و این موضوع باید در پوشش سر زن دیده شود.
در اینجا میتوانیم این را نیز بیافزاییم که پوشش سر فقط یک نشان خارجی است و تنها هنگامی دارای ارزش خواهد بود که آن نشانی بیرونی از فیض درونی باشد. به بیانی دیگر ممکن است زن سر خود را بپوشد اما مطیع شوهر خود نباشد. در چنین وضعیتی پوشش سر به هیچ وجه حائز اهمیت نخواهد بود. مهمترین موضوعی که باید در آن اطمینان یافت این است که دل او حقیقتاً مطیع باشد؛ سپس پوشش سر او پر مفهوم خواهد بود.
۱۱:۱۱ مقصود پولس این نیست که مرد وابسته به زن نیست، از این رو میافزاید: «لیکن زن از مرد جدا نیست و مرد از زن جدا نیست در خداوند.» به عبارتی دیگر، مرد و زن متقابلاً به هم وابسته هستند. آنها به یکدیگر نیاز دارند و مفهوم حاکمیت مرد به هیچ وجه با وابستگی متقابل منافاتی ندارد.
۱۱:۱۲ زن از مرد آفریده شده است، به عبارتی دیگر او از پهلوی آدم آفریده شده. اما پولس خاطر نشان میسازد که مرد نیز بوسیلهای زن بدنیا میآید. او در اینجا به فرایند تولد نوزاد اشاره میکند. زن است که مرد را به دنیا میآورد. از این رو خدا این توازن کامل را خلق نمود تا نشان دهد که هیچیک بدون دیگری نمیتواند وجود داشته باشد.
همه چیز از خدا ، بدین معنا است که او همهای این چیزها را مقرر فرموده است، از این رو دلیلی برای شکایت وجود ندارد. نه تنها خدا این روابط را خلق نموده، بلکه هدف از آنها همه جلال دادن اوست. همهای اینها باید مرد را فروتن ساخته و زن را راضی نماید.
۱۱:۱۳ اکنون پولس از قرنتیان میخواهد که خود قضاوت نمایند که آیا شایسته است زن ناپوشیده نزد خدا دعا کند. او به حس غریزی آنها متوسل میشود. مقصود او این است که شایسته نیست زن ناپوشیده به حضور خدا برود.
۱۱:۱۴اینکه چگونه طبیعت به ما میآموزد که موی دراز برای مرد عار است برای ما مشخص نیست. برخی چنین گفتهاند که موی مرد به طور طبیعی به اندازهای گیسوان زن رشد نمیکند. موی بلند برای مرد او را زن نما جلوه میدهد. در بسیاری از فرهنگها مردها موی خود را کوتاهتر از موی زنان نگاه میدارند.
۱۱:۱۵بسیاری در مورد درک آیهای ۱۵ دچار سوء تعبیر شدهاند. برخی این آیه را چنین تعبیر کردهاند که از آنجایی که موی زن بجهت پرده (پوشش) بدو داده شده است نیازی نیست که او پوششی بر سر خود قرار دهد. اما چنین تعلیمی در تضاد کامل با این قسمت از کتابمقدس است. تا هنگامی که شخص در نیابد که دو نوع پوشش در این باب ذکر شده است، این عبارت برایش بسیار نامفهوم خواهد بود. این موضوع در آیهای ۶ شده است. ما در آنجا میخوانیم: «زیرا اگر زن نمیپوشید موی را نیز ببرد.» بر طبق تفسیری که ارایه شد ه این عبارت بدین معنا است که اگر زن «سر خود را نمیپوشاند» پس او نیز باید موی خود را بتراشد. اما چنین امری مضحک به نظر میرسد. اگر او «سر خود را نمیپوشاند» پس محال است که موی خود را بتراشد!
در آیهای ۱۵ استدلال بر این است که میان روحانی و طبیعی شباهتی وجود دارد. خدا پوشش طبیعی به زن عطا کرده که او را فخر است که به مرد عطا نکرده است. در این موضوع مفهومی روحانی نهفته است. این به ما میآموزد که هنگامی که زن در حضور خدا دعا میکند، او باید سر خود را بپوشاند. آنچه که در قلمرو طبیعی صادق است در قلمرو روحانی کاربردی ندارد.
۱۱:۱۶ پولس این قسمت را با این عبارت پایان میدهد: «و اگر کسی ستیزهگر باشد، ما و کلیساهای خدا را چنین عادتی نیست.» آیا مقصود پولس این است که سخنان او آن قدر مهم نیست که با آن به مقابله پرداخت؟ آیا مقصود او این است که رسم پوشش سر زنان در کلیساها متداول نبود؟ آیا او میگوید که این تعالیم اختیاری است و نباید همچون احکام خداوند بر زنان تحمیل شود؟ به نظر میرسد چنین تفاسیری بیگانه عجیب میآیند، گر چه امروزه عموماً چنین تفسیرهایی میشنویم. پذیرفتن چنین تفاسیری به منزلهای آن است که تعالیم پولس در این قسمت نتیجهای نداشته است. و او فقط نیمی از باب کتابمقدس را بیهوده صرف بیان چنین موضوعاتی کرده است!
حداقل دو تفسیر از این آیه وجود دارد که با دیگر قسمتهای کلام خدا مطابقت دارند. در وهله اول ابنکه، پولس در اینجا پیشبینی میکند که عدهای خاص در مورد این مسایل به ستیزهجویی خواهند پرداخت، اما او میافزاید که کلیساهای خدا را چنین عادتی نیست، یعنی رسم ستیزه گری با این امور. ما با این مسایل به مقابله نمیپردازیم، بلکه آنها را همچون تعالیم خداوند میپذیریم. تفسیر دیگر که مد نظر ویلیام کلی نیز است، این است که پولس در اینجا میگوید در کلیساهای خدا رسم بر این نبود که زنان بدون پوشش دعا و یا نبوت نمایند.
ت) دربارهای شام خداوند (۱۱:۱۷-۳۴)
۱۱:۱۷ پولس قرنتیان را به خاطر تفرقههایی که به هنگام جمع شدن میان آنان است سرزنش میکند (آیات ۱۷– ۱۹). به تکرار عبارات «چون جمع میشوید» و یا عبارات مشابه آن توجه نمایید (۱۱:۱۷، ۱۸، ۲۰، ۳۳، ۳۴، ۱۴:۲۳، ۲۶). در ۱۱:۲ پولس میتوانست آنها را به خاطر نگاه داشتن اخبار همانگونه که به آنها سپرده بود تحسین نماید. هنگامی که آنها برای جلسات عمومی نزد یگدیگر جمع میشدند، آنها نه از برای بهتری بلکه برای بدتری جمع می شدند. این برای ما نیز یک یادآوری مهم است که ممکن است هر گاه که از جماعتهای کلیسایی دور شویم به جای اینکه منفعت بریم، زیان ببینیم.
۱۱:۱۸ اولین دلیل سرزنش وجود شقاقها و دو دستگی در کلیسا است. این بدین معنا نیست که دستهها از کلیسا جدا شده و یک مشارکت جدا را تشکیل داده بودند، بلکه در میان جماعت نفاق و دو دستگی به چشم میخورد. نفاق چیزی است که در میان اعضای یک گروه به وجود میآید، در حالی که فرقه یک گروه مجزا و خارج از اعضای یک دسته است. پولس گزارشهای حاوی اخبار جدایی و نفاق را باور میکرد زیرا او میدانست که قرنتیان دنیوی فکر میکنند، و قبلاً نبز در این رساله آنها را به خاطر شقاق و جدایی سرزنش کرده بود.
اف. بی. هُل (F.B Hole) مینویسد:
پولس مستعد بود که حداقل قسمتی از گزارشات حاوی نفاق در میان قرنتیان را باور نماید، چرا که او میدانست آنها تسلیم دنیا شدهاند به طور حتم دچار چنین جداییها و شقاقهای جزئی نیز میشوند. پولس در اینجا از وضعیت آنها گرفته تا اعمال آنها دلیل میآورد. او که واقف است آنها دنیوی میاندیشند، میداند که مطمئناً قربانی خواهش دیرینهای ذهن انسان خواهند شد، یعنی شکل دادن عقاید و تأسیس گروههایی بر اساس این عقاید، و سرانجام تن به نفاق و جدایی خواهند داد. او همچنین آگاه بود که خدا قادر بود بر حماقت آنها حاکم شود و از آن فرصتی فراهم سازد تا کسانی که مورد تأیید او هستند و در روح سلوک میکنند و نه در انسان، و سرانجام اینکه از تمام این رفتارهای تفرقهانگیز دوری میجویند، را هویدا سازد.
۱۱:۱۹ پولس پیشبینی میکرد شقاقهایی که در قرنتس آغاز شده است آن قدر ادامه مییابد که تا به وضعیت وخیم بیانجامد. اگر چه این امر به طور کلی به زیان کلیسا خواهد انجامید، لیکن منفعتی از آن حاصل میشد، و آن اینکه آن دسته از ایماندارانی که حقیقتاً روحانی و مقبول خدا بودند در میان قرنتیان ظاهر میكردند. هنگامی که پولس در این آیه میگوید: «در میان شما بدعتها نیز باشد،" مقصود او این نیست که این موضوع یک ضرورت اخلاقی است. در اینجا خدا شقاق در کلیسا را نمیپزیرد. بلکه پولس میگوید به خاطر وضعیت منحرف قرنتیان، ایجاد بدعتها اجتنابناپزیر خواهد بود. شقاقها خود گواهی بر این موضوع هستند که برخی نتوانستهاند فکر خداوند را تشخیص دهند.
۱۱:۲۰ اکنون پولس ستفادههایی که از شام خداوند به عمل میآمد را سرزنش میکند. هنگامی که قرنتیان گرد هم جمع میشدند، تا در ظاهر شام خداوند را برگزار کنند، رفتار آنها به قدری زشت بود که پولس میگوید محال است که آنان خداوند را آن گونه که خود تعیین کرده بود یاد کنند. شاید آنان در ظاهر چنین میکردند، اما رفتار آنها مانع از این میشد که صادقانه او را به یاد آورند.
۱۱:۲۱ مسیحیان در روزهای اولیه کلیسا جشن آگاپه (Agapeh) یا جشن محبت را در کنار خداوند برگزار میکردند. جشن آگاپه چیزی شبیه صرف غذا به صورت گروهی بود، که در روح محبت و مشارکت برگزار میشد. در پایان جشن آگاپه (محبت)، مسیحیان اغلب با نان و شراب خداوند را یاد میکردند. اما قبل از آن رفتارهای زشتی از آنها سر میزد. به عنوان مثال، در این آیه اشاره شده است که جشن محبت مفهوم واقعی خود را از دست داده بود. آنها نه تنها برای یکدیگر صبر نمیکردند بلکه ثروتمندان غذاهای مجلل برای خود میآوردند اما فقیران را در آن شریک نمیساختند و بدینسان باعث شرمساری آنها میشدند. برخی گرسنه از جشن بیرون میآمدند، در حالی که دیگران مست بودند! از آنجایی که پس از جشن محبت شام خداوند به جا آورده میشد، آنها هنگامی که میخواستند در شام خداوند شرکت جویند هنوز مست بودند.
۱۱:۲۲ پولس با عصبانیت چنین رفتاری را توبیخ مینماید. اگر آنها قصد انجام چنین کارهایی را داشتند، پس باید حرمت را نگاه میداشتند و در مشارکت کلیسایی چنین کاری را انجام نمیدادند. چنین اعمال افراطآمیز در چنین مکانی و تحقیر کردن برادر فقیرتر به شدت با ایمان مسیحی مغایرت دارد. پولس نمیتواند مقدسین را برای انجام چنین کارهایی تحسین نماید، پس با تحسین نکردن آنها در حقیقت آنها را توبیخ مینماید.
۱۱:۲۳ او برای اینکه تضاد میان رفتار آنها و مفهوم واقعی شام خداوند را نشان دهد، به اولین شام خداوند اشاره میکند. او آشکار میسازد که آن فقط یک وعده غذای عمومی نبود، بلکه تنها حکم خداوند بود. پولس دانش خود در مورد این مسأله را مستقیماً از خداوند یافته بود و این را میگوید تا نشان دهد که هر گونه تخطی از آن نااطاعتی محض تلقی میشود. پس او آنچه که در اینجا تعلیم میدهد را از طریق مکاشفه یافته است.
او پیش از هر چیز اشاره میکند که چگونه عیسی خداوند در شبی که او را تسلیم کردند نان را گرفت. ترجمهای تحتالفظی در اینجا این است: «در حالی که تسلیم میشد.» در حالی که بیرون توطئه میچیندند که او را تسلیم نمایند، خداوند عیسی شاگردان خود را در بالا خامه جمع کرد و نان را گرفت.
این حقیقت که شام خداوند در شب روی داد نباید لزوماً بدین معنا باشد که پس از آن شام خداوند باید همیشه در شب برگزار شود. در آن زمان غروب آفتاب آغاز روز یهودی محسوب میشد. روز ما با طلوع آفتاب آغاز میشود. همچنین گفته شده است که میان الگوی رسالتی و اصول رسالتی تفاوت وجود دارد. ما مجبور نیستیم که آنچه که رسولان انجام دادند را انجام دهیم، اما مطمئناً باید از آنچه که تعلیم دادهاند اطاعت نماییم.
۱۱:۲۴ خداوند عیسی در وهلهای اول نان را گرفت، و شکر نمود. از آنجای که نان نمونه بدن او بود، او خدا را شکر میکند که بدنی انسانی یافته است تا توسط آن او به این دنیا بیاید و برای گناهان جهان جان خود را نهد.
هنگامی که نجاتدهنده گفت، «این است بدن من» آیا مقصود او این بود که نان به شکل واقعی تبدیل به بدن او شده بود؟ اعتقاد کلیسای کاتولیک به تبدیل گوهر (Transubstantiation) بر این موضوع تأکید دارد که ماهیت نان و شراب به طور واقعی به بدن و خون مسیح میشوند. تعلیم لوتری در مورد هم سرشتی میآموزد که بدن و خون حقیقی مسیح در، با و زیر نان و شراب میز عشا هستند.
در پاسخ به این دیدگاهها، کافی است که به یاد آوریم هنگامی که خداوند عیسی این یادبود را بنیان نهاد، بدن او هنوز رنج نکشیده بود و نه حتی خونش ریخته شده بود. هنگامی که خداوند عیسی گفت، «این است بدن من» مقصود او این بود، «این نمادی از بدن من است» یا «این تصویری از بدن من است که برای شما شکسته شده است.» خوردن نان به منزلهای یادبود مرگ نیابتی او به جای ما است. در این سخن خداوند «به یاد من» محبتی وصفناپذیر دیده میشود.
۱۱:۲۵ و همچنین خداوند عیسی پیاله را نیز بعد از شام پسح گرفت و گفت: «این پیاله عهد جدید است در خون من. هرگاه این را بنوشید به یادگاری من بکنید.» شام خداوند بلافاصله پس از جشن عید پسح برگزار شد. به همین خاطر است که کلام میگوید عیسی خداوند پیاله را بعد از شام گرفت. او در مورد پیاله گفت که آن عهد جدیدی در خون او است. این موضوع اشاره دارد به عهدی که خدا در ارمیا ۳۱:۳۱– ۳۴ به ملت اسرائیل وعده داد. این یک وعدهای بلاشرط است که طی آن خدا عهد کرد به گناهکاران شفقت نماید و دیگر گناهان و قصور آنها را به یاد نیاورد. شرایط عهد جدید در عبرانیان ۸:۱۰ – ۱۲ نیز مطرح شده است. این عهد هنوز هم به قوت خود باقی بود، اما بیایمانی مانع از آن شده بود که ملت اسرائیل از آن بهرمند گردند. تمام کسانی که به عیسی خداوند توکل کنند از برکات این عهد بهرهمند خواهند گردید. هنگامی که قوم اسرائیل به سوی خداوند باز گردید، از برکات عهد جدید بهرهمند خواهند گردید؛ که این امر در طول سلطنت هزار سالهای مسیح بر روی زمین واقع خواهد شد. خون مسیح تأییدیست بر عهد جدید، و به همین خاطر است که پیاله را عهد جدیدی در خون خود میخواند. مبنای عهد جدید بر صلیب قرار دارد.
۱۱:۲۶ آیهای ۲۶ این سئوال را در ذهن خواننده طرح میکند که شام خداوند هر از چند گاه باید تکرار شود. زیرا هر گاه – بخورید و... بنوشید. هیچ قانون مشخصی در این باره وجود ندارد و نه هیچ تاریخ معینی. از اعمال ۲۰:۷ چنین به نظر میرسد که شاگردان در روز اول هفته جمع میشدند تا خداوند را به یاد آورند. عبات تا هنگامی که باز آید روشن میسازد که این ضیافت فقط مخصوص کلیسای اولیه نبوده است. گادت به زیبایی خاطر نشان میسازد که شام خداوند «حلقهای ارتباط میان ظهور اول و دوم اوست، یادبود یکی، به منزلهای وعده به دیگری است.»
شایان توجه است که در تمام تعالیم مربوط به شام خداوند سخنی از خادم یا کاهن به میان نمیآید. این یک خدمت یادبود ساده برای تمامی قوم خداست. مسیحیان در مقام ایمانداران کاهن گرد یکدیگر جمع میشوند تا مرگ خداوند را اعلان نمایند تا هنگامی که باز آید.
۱۱:۲۷ پولس که در مورد منشاء و هدف شام خداوند شرح داد، اکنون به عواقب شرکت ناشایست در آن میپردازد. هر کس که به طور ناشایسته نان را بخورد و پیالهای خداوند را بنوشد، مجرم بدن وخون خداوند خواهد بود. همهای ما شایستگی شرکت در این ضیافت شام بینظیر را نداریم. چرا که ما لایق رحمت و محبت خداوند نیستسم. اما در اینجا بحث بر سر این موضوع نیست. پولس دارد از ناشایست بودن شخصی ما سخن میگوید. ما که با خون مسیح پاک شدهایم میتوانیم به شایستگی پسر محبوب او به نزد او برویم. اما پولس در اینجا از رفتار ناشایست قرنتیان به هنگام نزدیک شدن به شام خداوند سخن میگوید. جرم آنها رفتار بیملاحظه و گستاخانه آنها بود. انجام چنین عملی به منزلهای مجرم بودن در بدن و خداوند است.
۱۱:۲۸ هنگامی که به شام خداوند نزدیک میشویم، باید بر خود قضاوت کنیم. اگر گناهی است باید بدان اعتراف شود و از آن توبه شود؛ احیایی صورتپذیرد؛ از کسانی که موجب رنجش آنها شدهایم طلب بخشش نماییم. به طور کلی باید اطمینان حاصل نماییم که وضعیت شایستهای داریم.
۱۱:۲۹ خوردن و آشامیدن به طور ناشایست به منزلهای خوردن و آشامیدن فتوا است، اگر بدن خداوند را تمییز نمیکند. ما باید بدانیم که بدن خداوند عطا شد تا گناهان ما برداشته شود. اگر به زندگی کردن در گناه ادامه دهیم، و از سویی در شام خداوند شرکت جوییم، در ناراستی و دروغ زیست میکنیم. اف. جی پترسون (F. G. Paterson) مینویسد، «اگر گناهی بر ما باشد که بر آن قضاوت نشده باشد و در شام خداوند شرکت جوییم، ما بدن خداوند را که برای برداشته شدن آن گناه شکسته شد، تشخیص نمیدهیم.»
۱۱:۳۰ قصور در قضاوت کردن بر خود در کلیسای قرنتس باعث شده بود برخی زیر داوری تأدیبی خدا قرار گیرند. بسیاری ضعیف و مریض بودند، و کسانی هم که خوابیده بودند اندک نبودند، به بیانی دیگر، بیماری جسمی بر برخی عارض شده بود، و برخی به آسمان برده شده بودند. چرا که بر گناهی که در زندگیشان بود قضاوت نکرده بودند، و لازم بود خداوند آنها را تنبیه نماید.
۱۱:۳۱ از سویی دیگر، اگر ما قضاوت بر خود را اعمال کنیم، دیگر نیازی نخواهد بود چنین تنبیه شویم.
۱۱:۳۲ خدا با ما همچون فرزندان خود رفتار میکند. او آن قدر ما را دوست دارد که اجازه میدهد در گناه ادامه دهیم. بدین ترتیب دیری نخواهد پایید که احساس میکنیم چوبدستی شبان بر گردن ماست و ما را به سوی خود میکشد. همانگونه که شخصی در این باره گفته است: «ایمانداران شایستهای آسمان هستند (در مسیح بودن) و نه شایستهای این که بر زمین بمانند.»
۱۱:۳۳ هنگامی که ایمان نداری برای جشن محبت، یا آگاپه جمع میشوند، باید منتظر یکدیگر بمانند، و نه اینکه بدون توجه به دیگر مقدسین، خودخواهانه آغاز کند. «منتظر یکدیگرماندن» نقطهای مقابل آیهای ۲۱ است، «هرکس شام خود را پیشتر میگیرد.»
۱۱:۳۴ اگر کسی گرسنه باشد، در خانه بخورد. به عبارتی دیگر، جشن محبت به شام خداوند ارتباط داده شده است و نباید با یک وعده غذای معمولی یکی شمرد. نادیده انگاشتن ماهیت مقدس آن به منزلهای جمع شدن برای داوری است.
و چون بیایم، مابقی را منتظم خواهم نمود. تردیدی نیست که موضوعات دیگری نیز بود که در نامهای قرنتیان به پولس مطرح شده بود. او در اینجا خاطر نشان میسازد که هنگامی که به قرنتس برود خود شخصاً به این موضوعات رسیدگی خواهد کرد.