عبرانيان
فصل ۹
۱ خلاصه آن عهد اوّل را نیز فرایض خدمت و قدس دنیوی بود.
۲ زیرا خیمهٔ اوّل نصب شد که در آن بود چراغدان و میز و نانِ تَقْدِمِه، و آن به قدس مسمّی گردید.
۳ و در پشت پردهٔ دوّم بود آن خیمهای که به قدسالاقداس مسمّی است،
۴ که در آن بود مَجمَرهٔ زرّین و تابوت شهادت که همهٔ اطرافش به طلا آراسته بود؛ و در آن بود حُقّهٔ طلا که پر از منّ بود و عصای هارون که شکوفه آورده بود و دو لوح عهد.
۵ و بر زَبَرِ آن کروبیان جلال که بر تخت رحمت سایهگستر میبودند و الآن جای تفصیل آنها نیست.
۶ پس چون این چیزها بدینطور آراسته شد، کَهَنَه بجهت ادای لوازم خدمت، پیوسته به خیمهٔ اوّل در میآیند.
۷ لکن در دوّم سالی یک مرتبه رئیس کَهَنَه تنها داخل میشود؛ و آن هم نه بدون خونی که برای خود و برای جهالات قوم میگذراند.
۸ که به این همه روحالقدس اشاره مینماید بر اینکه مادامی که خیمهٔ اوّل برپاست، راه مکان اقدس ظاهر نمیشود.
۹ و این مَثَلی است برای زمان حاضر که بحسب آن هدایا و قربانیها را میگذرانند که قوّت ندارد که عبادتکننده را از جهت ضمیر کامل گرداند،
۱۰ چونکه اینها با چیزهای خوردنی و آشامیدنی و طهارات مختلفه، فقط فرایض جسدی است که تا زمان اصلاح مقرّر شده است. مسیح کاهن و فدیهٔ ابدی
۱۱ لیکن مسیح چون ظاهر شد تا رئیس کَهَنَهٔ نعمتهای آینده باشد، به خیمهٔ بزرگتر و کاملتر و ناساختهشده به دست، یعنی که از این خلقت نیست،
۱۲ و نه به خون بزها و گوسالهها، بلکه به خون خود، یک مرتبه فقط به مکان اقدس داخل شد و فدیهٔ ابدی را یافت.
۱۳ زیرا هر گاه خون بزها و گاوان و خاکستر گوساله چون بر آلودگان پاشیده میشود، تا به طهارت جسمی مقدّس میسازد،
۱۴ پس آیا چند مرتبه زیاده، خون مسیح که به روح ازلی خویشتن را بیعیب به خدا گذرانید، ضمیر شما را از اعمال مرده طاهر نخواهد ساخت، تا خدای زنده را خدمت نمایید؟
۱۵ و از این جهت او متوسط عهد تازهای است تا چون موت برای کفّارهٔ تقصیرات عهد اوّل بوقوع آمد، خواندهشدگان وعدهٔ میراث ابدی را بیابند.
۱۶ زیرا در هر جایی که وصیّتی است، لابدّ است که موتِ وصیّتکننده را تصوّر کنند،
۱۷ زیرا که وصیّت بعد از موت ثابت میشود؛ زیرا مادامی که وصیّتکننده زنده است، استحکامی ندارد.
۱۸ و از اینرو، آن اوّل نیز بدون خون برقرار نشد.
۱۹ زیرا که چون موسی تمامی احکام را بحسب شریعت به سمع قوم رسانید، خون گوسالهها و بزها را با آب و پشم قرمز و زوفا گرفته، آن را بر خود کتاب و تمامی قوم پاشید؛
۲۰ و گفت، این است خون آن عهدی که خدا با شما قرار داد.
۲۱ و همچنین خیمه و جمیع آلاتخدمت را نیز به خون بیالود.
۲۲ و بحسب شریعت، تقریباً همهچیز به خون طاهر میشود و بدون ریختن خون، آمرزش نیست.
۲۳ پس لازم بود که مَثَلهای چیزهای سماوی به اینها طاهر شود، لکن خودِ سماویّات به قربانیهای نیکوتر از اینها.
۲۴ زیرا مسیح به قدس ساخته شده به دست داخل نشد که مثال مکان حقیقی است؛ بلکه به خود آسمان تا آنکه الآن در حضور خدا بجهت ما ظاهر شود.
۲۵ و نه آنکه جان خود را بارها قربانی کند، مانند آن رئیس کَهَنَه که هر سال با خون دیگری به مکان اقدس داخل میشود؛
۲۶ زیرا در این صورت میبایست که او از بنیاد عالم بارها زحمت کشیده باشد. لکن الآن یک مرتبه در اواخر عالم ظاهر شد تا به قربانی خود، گناه را محو سازد.
۲۷ و چنانکه مردم را یک بار مردن و بعد از آن جزا یافتن مقرّر است،
۲۸ همچنین مسیح نیز چون یک بار قربانی شد تا گناهان بسیاری را رفع نماید، بار دیگر بدون گناه، برای کسانی که منتظر او میباشند، ظاهر خواهد شد بجهت نجات.
پ) برتری قربانی مسیح بر قربانیهای عهد عتیق (۹:۱-۱:۱۸)
۹:۱ در ۸:۳ نویسنده اشارهیگذرایی به این حقیقت نمود كه هر كاهن اعظم باید چیزی را به عنوان قربانی تقدیم كند. او حالا حاضر است تا راجع به قربانی كاهن اعظم ما و اختلاف آن با قربانیهای عهد عتیق سخن میگوید. برای معرفی موضوع او یك بازنگری سریع از طرح خیمه و آئین پرستش عنوان میكند.
۹:۲ خیمه مانند چادری بود كه خدا در آن میان اسرائیل از زمان برپایی آن در كوه سینا تا زمان ساخته شدن هیكل ساكن بود. فضای اطراف خیمه صحن بیرونی خوانده میشود. این قسمت توسط حصاری كه شامل یك سری تیر برنزی با طنابهای كتان میشد حصاركشی شده بود. در حینی كه اسرائیلیان از درِ شرقی وارد صحن خیمه میشدند، به مذبح قربانی سوختنی میرسیدند، جایی كه حیوانات قربانی ذبح و سوخته میشدند؛ سپس در حوضچه برنجین بزرگ كه پر از آب بود، كاهن دستها و پاهایش را میشست.
خود خیمه در حدود ۱۴ متر طول، ۵ متر عرض و ۵ متر ارتفاع داشت. این خیمه به دو قسمت تقسیم میشد. اول مكان اقدس، حدود ۹ متر بود و دومی قدسالاقداس بود كه حدود ۵ متر طول داشت.
خیمه شامل یك چهارچوب چوبی بود كه به وسیله پردههای ابریشم بز و پارچههای ضدّ آب از پوست حیوانات پوشانده شده بود. این پوششها سطح بالائی، پشتی و جناحین خیمه را میپوشاند. مقابل خیمه یك پرده قلّایدوزی شده بود.
مكان اقدس شامل سه وسیله میشد:
۱. میز و نان تقدمه، كه بر روی آن دوازده تكه نان كه نشان دهنده دوازده سبط اسرائیل بود قرار داشت. این نانها «نان حاضر» نامیده میشدند، چون كه در مقابل یا حضور خدا قرار داده میشدند.
۲. چراغدان ذرّین، كه هفت پایه داشت و به سقف میرسید و حاوی چراغهای روغنسوز بود.
۳. مذبح بخور، كه در آن بخور مصدس صبح و عصر سوخته میشد.
۹:۳ در پشت پرده دوم بود قدسالاقدس یا مقدسترین مكان. در اینجا خدا در ابر درخشان خودش را آشكار میكرد. اینجا تنها نقطهای روی زمین بود كه او میتوانست با خون كفاره به خدا نزدیك شود.
۹:۴ دومین قسمت خیمه اصلی شامل تابوت شهادت بود، صندوق چوبی بزرگی كه همهی اطرافش به طلا آراسته بود. در درون صندوقچه حقّه طلا قرار داشت كه پر از منّ، عصای هارون كه شكوفه آورده و دو لوح عهد بود (هنگامی كه بعداً خیمه برپا شد، هیچ چیز در صندوقچه نبود به جز الواح شریعت؛ اول پادشاهان ۸:۹ را نگاه كنید).
آیه ۴ میگوید كه مجمره ذرّین نیز در قدسالاقداس بوده است. كلمه یونانی كه مجمره ترجمه شده میتواند به معنی مذبح بخور (كه در خروج ۳۰:۶ هم به عنوان وسیلهای در مكان اقدس از آن نام برده شده) هم باشد یا به معنای ظروف بخوری كه كاهن اعظم با آن بخور را حمل مینمود. بهترین توصیف همین آخری میباشد. نویسنده به آن ظرف توجه میكند، چون كه كاهن اعظم آن را از مذبح بخور در روز كفاره برداشته و به درون قدسالاقداس میبرد.
۹:۵ سرپوش طلایی صندوقچه عهد به عنوان تخت رحمت شناخته میشد. در بالای آن دو پیكر دیده میشد كه به كروبیان مسمّی بودند. آنها روبروی هم قرار داشتند، و بالهای خود را باز كرده و سرهایشان بر روی سرپوش صندوقچه خم شده بود.
نویسنده با همین توصیف مختصر تمام میكند. قصد او دادن جزئیات زیاد نیست؛ بلكه بیان طرح كلّی مضمون خیمه و راه رسیدن به خدا كه شرح داده شد.
۹:۶ از آنجایی كه نویسنده میخواهد تفاوت قربانی مسیح با قربانیهای یهودیت را بیان كند، او باید اول همه چیزهایی كه شریعت میطلبد را توصیف مینمود. خیلی چیزها بود كه او میتوانست انتخاب كند ولی مهمترین قسمتهای نظام شریعت را برگزید كه همانا قربانیهای تقدیمی روز كفاره بود (لاویان ۱۶). اگر او میتوانست برتری كار مسیح را بر این كار كاهن اعظم در روزهای تقدیم مذهبی یهودی ثابت كند، سپس میتوانست از پیروزی خود مطمئن باشد.
كاهنان به خیمه بیرونی دسترسی داشتند، یعنی مكان اقدس. آنها دائما برای اجرای مراسم سنتّی وارد آن میشدند. مردم عادی اجازه ورود به این اتاق را نداشتند؛ ایشان میبایست بیرون میماندند.
۹:۷ تنها یك مرد در جهان میتوانست به قدسالاقداس وارد شود؛ رئیس كهَنه اسرائیل. و آن یك مرد تنها از یك سبط و از یك نژاد و یك خانواده بود و میتوانست فقط سالی یك مرتبه بدانجا وارد شود؛ در روز كفاره. هنگامی كه او وارد میشد، میبایست خونی كه برای خود و برای جماعت قوم گذرانیده میشد را همراه میداشت.
۹:۸ حقایق روحانی عمیقی در ارتباط با این موضوع وجود دارند. روحالقدس تعلیم میداد كه آن گناه فاصلهای بین خدا و انسان پدید آورده است، و اینكه انسان باید از طریق یك میانجی و آنهم یك میانجی همراه با خون یك قربانی بیگناه، به خدا نزدیك شود. این یك درس نمایشی برای این بود كه به انسانها تعلیم دهد مادامی كه خیمه اول برپاست، راه مكان اقدس ظاهر نمیشود.
ترجمه داربی ( Darby ) در اینجا میتواند بر ایمان سودبخش باشد: «تا زمانی كه اتاق نخست برقرار است، راه ورود به مكان اقدس هنوز ظاهر نشده است.» خیمه در زمان سلطنت سلیمان جای خود را به هیكل داد ولی هنوز هم تا زمان مرگ، مدفون شدن و قیام مسیح برپا بود. همان اصول برای نزدیك شدن به خدا هنوز هم معتبر بود تا اینكه پرده هیكل از وسط به دو نیم، پاره گشت.
۹:۹ نظام خیمه مَثَلی است برای زمان حاضر. تصویری برای چیز نیكوتری كه قرار بود بیاید، و این تصویر ناقص از كار كامل مسیح بود.
هدایا و قربانیها هرگز قوت نداشتند كه عبادت كنندگان را از جهت ضمیر كامل گردانند. اگر آموزش كامل از گناهان انجام شده بود، پس وجدان گذراننده قربانی میبایست از خطایا و گناهش ازاد میشد. ولی این هرگز به وقوع نپیوسته بود.
۹:۱۰ در حقیقت، قربانیهای لاویان فقط با ناپاكی سنتّی سر و كار دارند. آنها با خوراكیها و نوشیدنیهای پاك و ناپاك و طهارت سنتّی سر و كار دارند كه قوم را به طور آئینی و ظاهری از ناپاكی پاك مینمود، ولی از پاكی اخلاقی خبری نبود.
قربانیهای تقدیم شده مربوط به قومی بود كه به وسیله عهدی با خدا رابطه داشتند. قربانیها بدین منظور طرحریزی شده بودند تا جایگاه پاكی را به قون نشان دهند. تا بتوانند پرستش كنند. اینها ربطی به نجات یا پاكی از گناه ندارد. قوم به وسیله ایمان به خداوند نجات مییافتند و این برپایه كار مسیح در آینده بود.
و بالاخره قربانیها موقتی بودند. این قربانیها تا زمان اصلاح مقرّر شده بودند. اینها به آمدن مسیح و قربانی كامل وی اشاره میكردند. دوران مسیحیت همان زمان اصلاح است كه در اینجا بدان اشاره شده است.
۹:۱۱ مسیح به عنوان رئیس كهَنه چیزهای آینده ظاهر شد، كه این یعنی بركات بزرگی كه او بر همه كسانی كه وی را میپذیرند ارزانی میدارد.
مكان مقدس او از خیمه بزرگتر و كاملتر است. این مكان مقدس به وسیله دستها ساخته نشده یعنی به وسیله وسایل ساختمانی این جهان بنا نگردیده است. این مكان مقدس آسمانی است كه خدا در آن ساكن میباشد.
محلّ خدمت او،
ناساخته شده به دست؛
او خودش در آسمان خدمت میكند،
او خودش كاهن آسمانی است؛
سایههای شریعت در او،
همگی تحققّ یافتهاند و حالا كنار رفتهاند.
- توماس كلی ( Thomas Kelly )
۹:۱۲ خداوند ما یك بار برای همیشه به قدسالاقداس وارد شد. او در زمان صعودش به حضور خدا وارد شد، چون كه كار فدیه را در جلجتا به اتمام رسانیده بود. ما هرگز نباید خوشیمان را در حین خواندن این كلمات از دست بدهیم، یك مرتبه برای همیشه. كار تمام شد. خداوند را پرستش كنید!
او خون خودش را تقدیم كرد، نه خون بزها و گوسالهها را. خون حیوانات هیچ قدرتی برای برداشتن گناهان ندارد؛ این خونها فقط در مورد خطایای سهوی برخلاف رسوم مذهبی كارساز بودند. ولی خون مسیح ارزشی بینهایت دارد؛ قدرت این خون برای پاك كردن همه گناهان همه انسانهایی كه تا حال زیسته و خواهند زیست كافی میباشد. البته، قدرت خون مسیح فقط به كسانی افاضه میشود كه به او ایمان دارند. ولی قدرت پاك كنندگی آن نامحدود است.
او به وسیله قربانی خود فدیه ابدی را یافت. كاهنان قبلی كفاره سالانه را میگذراندند. تفاوت زیادی بین این دو فدیه وجود دارد.
۹:۱۳ نویسنده حالا برای ذكر یك مثال، برای تفاوت بین قربانی مسیح و رسوم شریعت به سراغ رسوم برّة ذبح شده میشود. اگر اسرائیلیانی كه تحت شریعت بودند بدن مردهای را لمس میكردند، از لحاظ شرعی تا هفت روز نجس میشدند. فدیه ایشان این بود كه خاكستر گوسالهای را با آب خالص مخلوط كرده و بر شخص نجس میریختند و این كار را از روز سوم تا هفتم انجام میدادند. او پس از این عمل پاك میشد. مَنتِل ( Mantle ) میگوید:
یك برّة ذبح شده برای قرنها كافی است. تنها ۶ برّه در زمان تاریخ اسرائیل برای پاك شدن از گناهان طالب میشد؛ و برای شخص نجس از خاكستر آتش قربانی گناه بگیرند و آب روان بر آن در ظرفی بریزند (اعداد ۱۹:۱۷).
۹:۱۴ اگر خاكستر یك برّه چنین قدرتی برای پاك كردن از یكی از جدیترین اشكال نجاست ظاهری را داشت، پس خون عیسی چقدر بیشتر قدرت دارد تا گناهان باطنی و عمیقترین نجاستها را بپوشاند!
قربانی او به روح ازلی بود. عقاید مختلفی در مورد مفهوم این عبارت وجود دارند. بعضی آن را اینطور تفسیر میكنند: «به یك روح ازلی» یعنی روحی ازلی كه مسیح بر طبق آن قربانی خود را برخلاف قربانی حیوانات داوطلبانه گذرانید. دیگران آن را به مفهوم «به روح ازلی خویش» درك میكند. ما معتقد هستیم كه در اینجا روحالقدس مدّنظر نویسنده بوده است: او قربانی خود را بر طبق قدرت روحالقدس گذرانید.
این یك قربانی بود كه به خدا گذرانیده شد. این قربانی، بیعیب برّهی خدا بود كه از لحاظ اخلاقی كامل و برای اینكه حمل كننده گناه باشد كاملا واجد شرایط بود. حیوانات قربانی میبایست كاملا به لحاظ جسمی بیعیب میبودند؛ او به لحاظ ذاتی و اخلاقی كاملا بینقص بود.
خون او ضمیر ما را از اعمال مرده طاهر خواهد ساخت تا خدای زنده را خدمت نماییم. این یك پاكسازی جسمانی یا پاكی سنتّی نبود؛ بلكه احیای اخلاقی كه ضمیر را تصفیه میسازد. این خون، آن اعمال مردهای كه بیایمانان برای كسب پاكی انجام میدهند را پاك میسازد. خون مسیح، انسانها را از اعمال مردهای كه به جهت خدمت خدای زنده انجام میدادند ولی بیثمر بودند آزاد میسازد.
۹:۱۵ آیات قبلی بر برتری خون عهد جدید بر خون عهد عتیق تأكید میكرد. این ما را به نتیجهگیری آیه ۱۵ هدایت میكند كه مسیح متوسط عهد تازه است. وست ( Wuest ) توضیح میدهد:
كلمه متوسط ترجمه واژه یونانی mesites است كه به شخصی اشاره میكند كه بین دو نفر مداخله میكند تا صلح و دوستی ایشان را احیا كند یا ایشان را به هم متصل نموده یا عهدی را بین ایشان به تصویب برساند. در اینجا مسیح به عنوان میانجی یا متوسطی بین خدای قدوس و انسان گناهكار عمل میكند. او به وسیله مرگ خود بر صلیب، مانع گناه را كه باعث بیگانگی بین انسان و خدا شده بود برداشت. زمانی كه گناهكار شایستگی قربانی مسیح را میپذیرد، گناه و مجازات او دیگر در وی باقی نمیماند، قدرت گناه در زندگی او شكسته شده و او طبیعت آسمانی را دریافت میكند، و بیگانگی او از خدا هم از لحاظ شخصیتی و هم از لحاظ شرعی محو میگردد.
حالا همه خواندهشدگان وعده میراث ابدی آن را دریافت میكنند. مقدسین عهد عتیق نیز از طریق كار مسیح همانند مقدسین عهد جدید از نجات ابدی و فدیه ابدی او لذّت میبرند.
حقیقتی كه ایمانداران پیش از دوره مسیحیت را واجد شرایط دریافت میراث میكند، این است كه مرگ مسیح به وقوع پیوسته است. مرگ او ایشان را از تقصیرات عهد اول كه شریعت بود میرهاند.
خدا مقدسین عهد عتیق را بر پایه ایمان عادل شمارد و نجات داد، درست مثل ما. ولی مسیح در آن زمان هنوز نمرده بود. پس خدا چگونه ایشان را نجات بخشید؟ جواب این است كه او ایشان را بر پایه آنچه كه میدانست مسیح به انجام خواهد رساند نجات داد. ایشان كی راجع به آن كاری كه مسیح در جلجتا انجام داد میدانستند. ولی خدا میدانست و ارزش كار او را به حساب كسانی كه هر مكاشفهای را كه بدیشان داده بود باور كردند گذارد. به یك معنا، خطایای بزرگ، در زیر عهد عتیق انباشته شده بودند.
مسیح، با مرگ خود ایمانداران را از خطایای عهد اول كه شریعت بود و تجاوزاتی كه نسبت به آن انجام داده بودند رهایی بخشید.
طریقی كه خدا انسانها را از طریق آن نجات میداد همان كار آینده مسیح بود كه به عنوان فدیه گناهان شناخته میشود. این حذف شدن گناهان در رومیان ۲۵:۳، ۲۶ مورد بحث قرار گرفته است.
۹:۱۶ اشارهای كه نویسنده در آیه ۱۵ به میراث كرده است به او یادآوری میكند پیش از آنكه وصیتنامه رونوشت شود، باید موت وصیت كننده ثابت شده باشد. معمولاً گواهی مرگ مدرك قابل قبولیست.
۹:۱۷ وصیت كننده باید سالها قبل وصیتنامه خود را نوشته و آن را در محلی ایمن حفظ كند، ولی این وصیتنامه تا زمانی كه او بمیرد هیچ اثری ندارد. تا زمانی كه او زنده است، دارایی وی نمیتواند به كسانی كه نامشان در وصیتنامه اوست منتقل شود.
۹:۱۸ حالا موضوع از وصیتنامه شخصی به عهد اول كه به وسیلهی خدا از طریق موسی داده شده بود عوض میشود (كلمات «عهد» و «پیمان» هر دو از یك كلمه یونانی [ diathēkē ] به معنی عهد ترجمه شدهاند). در اینجا نیز مرگ باید برای تحقق مفاد وصیتنامه صورت میپذیرفت. این امر بهوسیلهی ریختهشدن خون تصویب شد.
در زمانهای قدیم هر عهدی به وسیلهی مرگ یك حیوان معتبر میشد. خون، ضمانت میكرد كه مفاّد عهد محقق خواهند شد.
۱۹:۹ پس از اینكه موسی، شریعت را برای اسرائیل خواند، خون گوسالهها و بزها را با اب و پشم قرمز و زوفا گرفته، آن را بر خود كتاب و تمامی قوم پاشید. موسی از این طریق رسمیت عهد را به لحاظ تشریفاتی نشان داد و آن را مختوم نمود.
در خروج ۲۴:۱-۱۱ ما میخوانیم كه موسی خون را بر قوم و بر مذبح پاشید؛ هیچ اشارهای به پاشیده شدن خون به كتاب یا حتی اشارهای به اب، پشم قرمز یا زوفا نشده است. بهتر است هر دوی این موارد را متمم یكدیگر محسوب كنیم.
مذبح نمایانگر خدا بود و قوم با وی پیمان بستند. كتاب همان عهد بود. خون پاشیده شده هر دو طرف را ملزوم به حفظ مفاد عهد مینمود. قوم قول دادند كه اطاعت كنند و خداوند قول داد كه اگر ایشان اطاعت كنند به آنها بركت بدهد.
۹:۲۰ در حینی كه موسی خون را میپاشید گفت: «این است خون آن عهدی كه خدا با شما قرار داد.» این عمل تا زمانی حیات قوم را تضمین میكرد كه ایشان شریعت را حفظ میكردند.
۹:۲۱ موسی از طریقی مشابه خیمه و جمیعآلات خدمت را نیز به خون بیالود تا هر پرستش مورد استفاده قرار گیرند. این تشریفات مذهبی در عهد عتیق یافت نمیشوند، و هیچ اشارهای به تقدیس خیمه به وسیله خون در خروج ۴۰ دیده نمیشود. به هر حال سمبُل سازی كاملا در اینجا واضح است. همه چیز با انسان گناهكاری كه ناپاك شده و نیاز به پاك شدن دارد سازگار میباشد.
۹:۲۲ بهحسب شریعت، تقریبا همه چیز به وسیله خون طاهر میشود. ولی استثنائاتی نیز وجود داشتند. برای مثال، زمانی كه انسانی میبایست در سرشماری میان فرزندان اسرائیل شمرده میشد میتوانست نیم مثقال نقره به عنوان «نقد كفاره» بیاورد و آن را به جای قربانی خونی تقدیم كند (خروج ۳۰:۱۱-۱۶). نیم مثقال نقره به عنوان سمبلی از كفاره جان انسانها كه خدا به حساب آنها میگذارد گرفته میشد. استثناء دیگری در لاویان ۵:۱۱ دیده میشود، جائی كه اشكال مشخص ناپاكی ظاهری میتوانستند به وسیله یك قربانی از آرد فرم پاك شوند.
این استثنائات با پوشاندن گناه سر و كار داشتند، در حالی كه آمرزش گناه بحث دیگری است كه فقط از طریق خون ریخته شده باید صورت گیرد.
۹:۲۳ بقیه باب نهم دو عهد را با هم مقایسه میكند.
اولاً، خیمه زمینی با خون گوسالهها و بزها طاهر میشد. چنانكه قبلا گفته شد این یك طهارت آئینی بود. این یك تقدس سمبلیك از یك تقدیس سمبلیك بود.
مكان مقدس آسمانی واقعیتی بود كه خیمه زمینی از روی آن كپی شده بود. این مكان اقدس میبایست به قربانیهای نیكوتر از اینها طاهر میشد، یعنی قربانیهای مسیح. استفاده از صورت جمع در اسم قربانی برای توصیف قربانی یگاه مسیح شكلی است از بیان كه به عنوان جمع شأن شناخته میشود.
به نظر شگفتآور میآید كه جایهای اسمانی نیاز به طاهر شدن داشته باشند. شاید در ایوب ۱۵:۱۵ اشارهای به این مطلب بتوان یافت: «و آسمانها در نظرش پاك نیست.» بدون شك این امر بدین خاطر است كه شیطان اولین گناه را در اسمان مرتكب شد (اشعیا ۱۴:۱۲-۱۴) و چون كه او هنوز به عنوان مدعی برادران به محل حضور خدا دسترسی دارد (مكاشفه ۱۲:۱۰).
۹:۲۴ مسیح به مكان اقدس ساخته شده به دست انسان وارد نشده كه الگو یا شكلی از مكان اقدس حقیقی بود؛ بلكه او به خود آسمان رفت. پس او به حضور خدا ظاهر شد.
درك این كه شخصی بخواهد واقعیت را ترك كرده و سراغ كپی برود سخت است و این نیز دركش سختتر میباشد كه شخصی رئیس كهنه اعظم را كه در قدس آسمانی خدمت میكند ترك كرده و به كاهنین اسرائیل كه در خیمه نمادین خدمت میكنند روی گرداند.
۹:۲۵ خداوند عیسی قربانیهای تكراری نمیگذراند، چنانكه كاهنین اعظم هارونی باید انجام میدادند. كاهن اعظم هارونی یك بار در سال به قدسالاقداس وارد میشد- در روز كفاره و او خون خودش را نمیگذراند؛ بلكه خون حیوانات قربانی را.
۹:۲۶ اگر مسیح قرار بود مكررا قربانی بگذراند، پس این یعنی كه او باید مكررا رنج میبرد، چون كه بانی او حیات خودش بود. این كه او میبایست رنجهای جلجتا را مكررا از بنیاد عالم متحمل میشد غیرقابل تصور است! و لزومی به فكر كردن در این مورد هم نیست!
در عهد تازه این موارد وجود دارند:
۱. پایان مثبت؛ او یك بار برای همیشه ظاهر شد. كار او دیگر هرگز نیاز به تكرار ندارد.
۲. در زمانی مساعد؛ او در اواخر عالم ظاهر شد یعنی پس از اینكه عهد عتیق نتیجتاً نشان داد كه انسان شكست خورده و قوتی ندارد.
۳. یك عمل كامل؛ او ظاهر شد تا گناه را محو سازد. تأكید بر روی كلمه محو ساختن میباشد. مسئلهی دیگر كفاره سالانه نیست. حالا قضیه فرق كرده و آمرزش ابدی مدّنظر است.
۴. یك قربانی شخصی- او به قربانی خود گناه را محو ساخت. او بر بدن خویش داوری كه ما برای گناهانمان سزاوارش بودیم را حمل نمود.
او به جای من ایستاد و محكوم شد،
ننگ و تمسخر و خشم را بر خود گرفت؛
به خون خود آمرزش مرا مهر زد؛
هللویاه! این نجات دهنده عظیم!
– فیلیپ بلیس (Philip P. Bliss)
۹:۲۷ آیات ۲۷ و ۲۸ به نظر میآید تفاوت دیگری بین عهد اول و عهد تازه به ما نشان میدهند. شریعت گناهكاران را یك بار برای مردن و بعد از آن جزا یافتن مقرر میدارد. شریعت به قومی داده شده بود كه گناهكار بوده و آن را به طور كامل حفظ نكردند. از این رو همین شریعت به محكومیتی برای هم كسانی كه تحت آن بودند تبدیل شد.
۹:۲۸ عهد تازه قربانی ابدی مسیح را معرفی میكند؛ او قربانی شد تا گناهان بسیاری را رفع نماید. ولی زمانی كه او بازگردد، با مسئله گناه سر و كار نخواهد داشت: او بر روی صلیب كار را تمام كرد. او خواهد آمد تا قومش را به آسمان ببرد. این اوج نجات است؛ ایشان بدنهای جلال یافته را دریافت كرده و برای ابد از گناه رها خواهند بود.
عبارت، برای كسانی كه منتظر او میباشند، توصیفی است از همه ایمانداران حقیقی. هم قوم خداوند منتظر بازگشت او هستند، اگر چه راجع به ترتیب وقایع مربوط به آمدن او با هم توافق نداشته باشند.
كتاب مقدس تعلیم نمیدهد كه تنها یك گروه خاص از مسیحیان روحانی در زمان ربوده شدن به آسمان بالا برده خواهند شد. كتاب مقدس همراهان مسیح را به عنوان «مردگان در مسیح» و «ما كه زنده و باقی هستیم» (اول تسالونیكیان ۴:۱۶، ۱۷) توصیف میكند؛ این یعنی همهی ایمانداران، چه زنده و چه مرده. در اول قرنتیان ۱۵:۲۳ همراهان مسیح به عنوان «آنانی كه در مسیح هستند» خوانده شدهاند.
اغلب این نكته عنوان شده است كه ما سه ظهور مسیح را در آیات ۲۴-۲۸ شاهد هستیم. میتوان اینها را اینطور خلاصه كرد:
آیه ۲۶ : او ظاهر شد. این به اولین ظهور مسیح بر زمین اشاره دارد كه آمد تا ما را از گناه و مجازات آن نجات بخشد (نجات زمان گذشته).
آیه ۲۴ : او حالا ظاهر میشود. این اشارهای است به خدمت وی در حضور خدا كه ما را از قدرت گناه نجات میدهد (نجات زمان حال).
آیه ۲۸ : او ظاهر خواهد شد. این از بازگشت قریبالوقوع او سخن میگوید، در زمانی كه ما را از حضور گناه نجات خواهد داد (نجات زمان آینده).