رساله به افسسیان از بعضی جهات دارای ویژگیهای خاص نوشتههای پولس است: سلام آغازین، شکرگزاری، بسط آموزه و به دنبال آن، کاربرد آن آموزه به عنوان وظیفه ما، و درودهای پایانی. اگر چه افسسیان یک نامه اصیل است، در عین حال شبیه یک موعظه یا حتی یک خدمت مسیحی همراه با دعا و حمد و ثنا میباشد. در این نامه چنانکه مورهد مینویسد: ما از یکنواخت بودن گذشته و به سکوت مکانِ مقدسی میرویم... در اینجا فضای آرامش، تفکر، پرستش و سلامتی حکمفرما است.
باستان شناسی افسس
در نقطه مقابل این حقیقت که بسیاری از مفسرین با ارزیابی رابینسون که در بالا نقل گردید موافق هستند، بعضی از محققین معاصر، ۱۸ یا ۱۹ قرن از تعالیم مسیحیت را کنار گذارده و ادعا میکنند که پولس نمیتوانسته افسسیان را نوشته باشد. ولی آیا این نظری معتبر در نور حقایق میباشد؟
ب) نویسنده
تا آنجا که به شواهد خارجی مربوط میشود افسسیان یک رساله معتبر پولسی است و این مورد قوی و محکمی است. هیچکدام دیگر از رسالات پولس شنیدن روند ممتد شهاداتی را که با کلمنت روم، ایگناتیوس، پلی کراپ، و هرماس شروع شده و به کلمنت اسکندریه، آیرینوس و هیپولیتوس میرسد را ندارد. مارسیون این رساله را در کانون خود تحت عنوان لائودکیان جای داد. کانون موراتوریان نیز افسسیان را به عنوان رسالهی پولس در فهرست خود جای داده است.
شواهد داخلی شامل این حقیقت میشود که نویسنده دوبار میگوید که او پولس است. (۱: ۱؛۳: ۱) و متن نامه همچنین شبیه (در برخی از احترامها) به کولسیان است که در زمانی نزدیک به همان نوشته شده است. سبک نگارش افسسیان چنانچه نشان داده شد مخصوص پولس است. درست است، پولس درس¬های جدیدی را در این کتاب معرفی میکند، ولی اگر یک نویسنده نتواند کاری انجام دهد که او را جعل کننده نخوانند مورد سرزنش قرار خواهد گرفت، فرصتی که نویسندگان کتابمقدس از آن برای کمک به بلوغ مقدسین استفاده کردند به راستی سخت بودن نگارش آنها را ثابت میکند!
شلایر ماخر که یک لیبرال آلمانی بود احتمالا اولین کسی بود که پولس را به عنوان نویسنده رد کرد. بسیاری از محققین جدید نیز از او پیروی کردهاند، مثل موفات و گودسپید. کلمات، سبک، تعالیم پیشرفته و دیگر بحثهای موضوعی برای رد کردن پولس رسول به عنوان نگارنده این نامه جمع شده¬اند. به هر حال، هر کدام از این نظریات به نحو شایسته¬ای قابل جواب دادن هستند. در نور شدید شواهد خارجی و تعداد زیاد مفسرین محقق که افسسیان را از دریچه روح پولس نمیبینند، ولی چنانچه کولریدج میگوید، رساله افسسیان «آسمانی¬ترین نامه» اوست. نامه باید به عنوان یک نامه اصیل مورد پذیرش قرار بگیرد.
ج) تاریخ نگارش
همانند کولسیان، فیلیپیان و فیلمون، افسسیان نیز یکی از نامههای زندان نامگذاری شده است، که، زندان در آن اشاره شده است (۳: ۱؛ ۴: ۱) اگر چه بعضی معتقدند که این حبس دو ساله پولس در زندان قیصریه بوده است یا حتی برخی معتقد هستند که پولس در هنگام نوشتن افسسیان در زندان نبوده است. اکثر شواهد به نظر بر نظریه زندانی شدن اول پولس در روم میباشد (در حدود ۶۰ میلادی). مانند کولسیان (۷:۴-۹)، این نامه به ایالت آسیا توسط تخیکس برده شد (۲۲،۲۱:۶). این تشابه متن تعلیمی و تشابه ایده-های تازه در ذهن پولس رسول به ما توضیح میدهند که او این نامه¬ها را نوشته است.
د) زمینه و موضوع
موضوع افسسیان چیزی است که پولس آن را «سرّ» مینامد. سرّ به معنای چیزی نیست که نمیتوان آن را توضیح داد، بلکه حقیقتی که هرگز آشکار نبوده ولی حال مکشوف شده است.
این حقیقتی والاست که محتوای کتاب را شکل میدهد و اعلام میکند که یهودیان ایماندار و امتهای ایماندار حالا در مسیح عیسی یک هستند. ایشان اعضای کلیسا، بدن مسیح هستند. ایشان در حال حاضر در مسیح در جایهای آسمانی نشسته¬اند. در آینده ایشان در جلال با او که سر همه چیز است سهیم خواهند شد.
سرّ در هر یک از شش باب افسسیان یافت میشود.
در باب اول، سرّ اراده خدا خوانده شده است و به زمانی چشم دوخته است که همه چیز در آسمان و زمین در مسیح جمع میشوند (آیات ۹-۱۰). یهودیان ایماندار (آیه ۱۱، «ما») و امتهای ایماندار (آیه ۱۳، «شما») در جلال او در آن روز شریک خواهند گشت. ایشان با او بر همه جهان به عنوان بدن او پری وی سلطنت خواهند کرد (آیات ۲۲-۲۳).
باب دوم، این روند را به وسیله توضیح اینکه یهودیان و امتها به وسیله فیض خدا نجات یافته¬اند عنوان میکند. ایشان چگونه با خدا و با یکدیگر مصالحه نمودند. چگونه ایشان در اتحاد با مسیح یک انسان تازه شدند و چگونه ایشان به یک هیکل مقدس برای خدا تبدیل شدند که او به وسیله روحش در آن ساکن شود.
باب سوم، کاملترین توضیح را درباره سرّ به ما میدهد. در این باب از سرّ «مسیح» صحبت به میان میآید (آیه ۴) که یعنی مسیح، سرّ همه ایمانداران که بدنش هستند میباشد. در این بدن، امتهای ایماندار وارث، عضو و سهیم در وعده¬های خدا هستند (آیه ۶).
باب چهارم، بر اتحاد بدن و نقشه خدا برای رشد آن تا بلوغ رسیدن آن تاکید دارد (آیات ۱-۱۶).
در باب پنجم، سرّ تحت عنوان مسیح و کلیسا خوانده شده است (آیه ۳۲). ارتباط بین مسیح و کلیسا الگوی ارتباط بین زن و شوهر ایماندار است.
بالاخره باب ششم، پولس از سرّ انجیل سخن میگوید که به خاطر آن او در زنجیر یک ایلچیگر برای آن شده بود (آیات ۱۹، ۲۰).
سعی کنید تاثیر این اخبار را بر روی امتهای ایمانداری که این نامه برایشان فرستاده شده بود را تصور کنید. ایشان نه تنها به واسطه فیض از طریق ایمان نجات یافتند، همانند یهودیان بلکه برای اولین بار ایشان جایگاهی مساوی با مزیت¬های ایشان را کسب کردند. ایشان تا جائی که به خدا مربوط میشد در هیچ صورت در جایگاهی پائین¬تر از ایشان (یهودیان) قرار نگرفته بودند. و ایشان مقرر شده بودند تا با مسیح به عنوان بدن و عروس او تاج جلال را بر سر بگذارند و جلال سلطنت او بر جهان را شریک گردند.
محتوای مهم دیگر افسسیان محبت است. (یونانی آگاپه، محبتی که از طریق اراده ابراز میشود) پولس رساله¬اش را با این مفهوم آغاز کرده و با آن خاتمه میدهد (۱: ۴؛ ۶: ۲۴). و از فعل و اسم مربوطه بیشتر از هر جای دیگر در نامه¬هایش در افسسیان استفاده میکند. این نشان دهنده پیشدانی روحالقدس است، زیرا از آن پس ۳۰ سال بعد گروه فعال و بزرگ عبادت کنندگان در کلیسا از فرمان جنگ علیه تعالیم غلط اطاعت میکردند که خداوند ما در این نامه به افسسیان گفته بود. چونکه محبت نخستین خود را ترک کرده بودند (مکاشفه ۲: ۴).
طرح کلی رساله به افسسیان
۱.
جایگاه ایمانداران در مسیح (بابهای ۱-۳)
الف
–
ادای احترام (۱: ۱-۲)
ب
–
ستایش خدا توسط پولس برای برکات فیضش (۱: ۳-۱۴)
پ
–
شکرگزاری و دعای پولس برای مقدسین (۱: ۱۵-۲۳)
ت
–
تجسم قدرت خدا در نجات امتها و یهودیان (۲: ۱-۱۰)
ث
–
اتحاد ایمانداران یهودی و امتها در مسیح (۲: ۱۱-۲۲)
ج
–
پرانتزی در سرّ (۳: ۱-۱۳)
چ
–
دعای پولس برای مقدسین (۳: ۱۴-۱۹)
ح
–
حمد و ثنای پولس (۳: ۲۰، ۲۱)
۲.
عملکرد ایماندار در خداوند (بابهای ۴-۶)
الف
–
درخواست اتحاد در پیروی مسیحی (۴: ۱-۶)
ب
–
برنامه برای طرز عمل مناسب اعضای بدن (۴: ۷-۱۶)
پ
–
تقاضا برای اخلاقیاتی تازه (۴: ۱۷- ۵: ۲۱)
ت
–
تقاضا برای پرهیزکاری شخصی در خانواده مسیحی (۵: ۲۲ – ۶: ۹)
رساله به افسسیان
تفسیر کتاب مقدس برای ایماندارن
ویلیام مک دونالد
The Epistle to the Ephesians
Believer’s Bible Commentary
by
William MacDonald
مقدمه
«تاج نوشته¬های پولس رسول»
- جی. آرمیتج رابینسون (J. Armitage Robinson)
«سومین رسالهی آسمانی پولس»
- ای. تی. پیرسون (A. T. Pierson)
الف) جایگاه منحصر به فرد در میان کتب مقدس
رساله به افسسیان از بعضی جهات دارای ویژگیهای خاص نوشتههای پولس است: سلام آغازین، شکرگزاری، بسط آموزه و به دنبال آن، کاربرد آن آموزه به عنوان وظیفه ما، و درودهای پایانی. اگر چه افسسیان یک نامه اصیل است، در عین حال شبیه یک موعظه یا حتی یک خدمت مسیحی همراه با دعا و حمد و ثنا میباشد. در این نامه چنانکه مورهد مینویسد: ما از یکنواخت بودن گذشته و به سکوت مکانِ مقدسی میرویم... در اینجا فضای آرامش، تفکر، پرستش و سلامتی حکمفرما است.
در نقطه مقابل این حقیقت که بسیاری از مفسرین با ارزیابی رابینسون که در بالا نقل گردید موافق هستند، بعضی از محققین معاصر، ۱۸ یا ۱۹ قرن از تعالیم مسیحیت را کنار گذارده و ادعا میکنند که پولس نمیتوانسته افسسیان را نوشته باشد. ولی آیا این نظری معتبر در نور حقایق میباشد؟
ب) نویسنده
تا آنجا که به شواهد خارجی مربوط میشود افسسیان یک رساله معتبر پولسی است و این مورد قوی و محکمی است. هیچکدام دیگر از رسالات پولس شنیدن روند ممتد شهاداتی را که با کلمنت روم، ایگناتیوس، پلی کراپ، و هرماس شروع شده و به کلمنت اسکندریه، آیرینوس و هیپولیتوس میرسد را ندارد. مارسیون این رساله را در کانون خود تحت عنوان لائودکیان جای داد. کانون موراتوریان نیز افسسیان را به عنوان رسالهی پولس در فهرست خود جای داده است.
شواهد داخلی شامل این حقیقت میشود که نویسنده دوبار میگوید که او پولس است. (۱: ۱؛۳: ۱) و متن نامه همچنین شبیه (در برخی از احترامها) به کولسیان است که در زمانی نزدیک به همان نوشته شده است. سبک نگارش افسسیان چنانچه نشان داده شد مخصوص پولس است. درست است، پولس درس¬های جدیدی را در این کتاب معرفی میکند، ولی اگر یک نویسنده نتواند کاری انجام دهد که او را جعل کننده نخوانند مورد سرزنش قرار خواهد گرفت، فرصتی که نویسندگان کتابمقدس از آن برای کمک به بلوغ مقدسین استفاده کردند به راستی سخت بودن نگارش آنها را ثابت میکند!
شلایر ماخر که یک لیبرال آلمانی بود احتمالا اولین کسی بود که پولس را به عنوان نویسنده رد کرد. بسیاری از محققین جدید نیز از او پیروی کردهاند، مثل موفات و گودسپید. کلمات، سبک، تعالیم پیشرفته و دیگر بحثهای موضوعی برای رد کردن پولس رسول به عنوان نگارنده این نامه جمع شده¬اند. به هر حال، هر کدام از این نظریات به نحو شایسته¬ای قابل جواب دادن هستند. در نور شدید شواهد خارجی و تعداد زیاد مفسرین محقق که افسسیان را از دریچه روح پولس نمیبینند، ولی چنانچه کولریدج میگوید، رساله افسسیان «آسمانی¬ترین نامه» اوست. نامه باید به عنوان یک نامه اصیل مورد پذیرش قرار بگیرد.
ج) تاریخ نگارش
همانند کولسیان، فیلیپیان و فیلمون، افسسیان نیز یکی از نامههای زندان نامگذاری شده است، که، زندان در آن اشاره شده است (۳: ۱؛ ۴: ۱) اگر چه بعضی معتقدند که این حبس دو ساله پولس در زندان قیصریه بوده است یا حتی برخی معتقد هستند که پولس در هنگام نوشتن افسسیان در زندان نبوده است. اکثر شواهد به نظر بر نظریه زندانی شدن اول پولس در روم میباشد (در حدود ۶۰ میلادی). مانند کولسیان (۷:۴-۹)، این نامه به ایالت آسیا توسط تخیکس برده شد (۲۲،۲۱:۶). این تشابه متن تعلیمی و تشابه ایده-های تازه در ذهن پولس رسول به ما توضیح میدهند که او این نامه¬ها را نوشته است.
د) زمینه و موضوع
موضوع افسسیان چیزی است که پولس آن را «سرّ» مینامد. سرّ به معنای چیزی نیست که نمیتوان آن را توضیح داد، بلکه حقیقتی که هرگز آشکار نبوده ولی حال مکشوف شده است.
این حقیقتی والاست که محتوای کتاب را شکل میدهد و اعلام میکند که یهودیان ایماندار و امتهای ایماندار حالا در مسیح عیسی یک هستند. ایشان اعضای کلیسا، بدن مسیح هستند. ایشان در حال حاضر در مسیح در جایهای آسمانی نشسته¬اند. در آینده ایشان در جلال با او که سر همه چیز است سهیم خواهند شد.
سرّ در هر یک از شش باب افسسیان یافت میشود.
در باب اول، سرّ اراده خدا خوانده شده است و به زمانی چشم دوخته است که همه چیز در آسمان و زمین در مسیح جمع میشوند (آیات ۹-۱۰). یهودیان ایماندار (آیه ۱۱، «ما») و امتهای ایماندار (آیه ۱۳، «شما») در جلال او در آن روز شریک خواهند گشت. ایشان با او بر همه جهان به عنوان بدن او پری وی سلطنت خواهند کرد (آیات ۲۲-۲۳).
باب دوم، این روند را به وسیله توضیح اینکه یهودیان و امتها به وسیله فیض خدا نجات یافته¬اند عنوان میکند. ایشان چگونه با خدا و با یکدیگر مصالحه نمودند. چگونه ایشان در اتحاد با مسیح یک انسان تازه شدند و چگونه ایشان به یک هیکل مقدس برای خدا تبدیل شدند که او به وسیله روحش در آن ساکن شود.
باب سوم، کاملترین توضیح را درباره سرّ به ما میدهد. در این باب از سرّ «مسیح» صحبت به میان میآید (آیه ۴) که یعنی مسیح، سرّ همه ایمانداران که بدنش هستند میباشد. در این بدن، امتهای ایماندار وارث، عضو و سهیم در وعده¬های خدا هستند (آیه ۶).
باب چهارم، بر اتحاد بدن و نقشه خدا برای رشد آن تا بلوغ رسیدن آن تاکید دارد (آیات ۱-۱۶).
در باب پنجم، سرّ تحت عنوان مسیح و کلیسا خوانده شده است (آیه ۳۲). ارتباط بین مسیح و کلیسا الگوی ارتباط بین زن و شوهر ایماندار است.
بالاخره باب ششم، پولس از سرّ انجیل سخن میگوید که به خاطر آن او در زنجیر یک ایلچیگر برای آن شده بود (آیات ۱۹، ۲۰).
سعی کنید تاثیر این اخبار را بر روی امتهای ایمانداری که این نامه برایشان فرستاده شده بود را تصور کنید. ایشان نه تنها به واسطه فیض از طریق ایمان نجات یافتند، همانند یهودیان بلکه برای اولین بار ایشان جایگاهی مساوی با مزیت¬های ایشان را کسب کردند. ایشان تا جائی که به خدا مربوط میشد در هیچ صورت در جایگاهی پائین¬تر از ایشان (یهودیان) قرار نگرفته بودند. و ایشان مقرر شده بودند تا با مسیح به عنوان بدن و عروس او تاج جلال را بر سر بگذارند و جلال سلطنت او بر جهان را شریک گردند.
محتوای مهم دیگر افسسیان محبت است. (یونانی آگاپه، محبتی که از طریق اراده ابراز میشود) پولس رساله¬اش را با این مفهوم آغاز کرده و با آن خاتمه میدهد (۱: ۴؛ ۶: ۲۴). و از فعل و اسم مربوطه بیشتر از هر جای دیگر در نامه¬هایش در افسسیان استفاده میکند. این نشان دهنده پیشدانی روحالقدس است، زیرا از آن پس ۳۰ سال بعد گروه فعال و بزرگ عبادت کنندگان در کلیسا از فرمان جنگ علیه تعالیم غلط اطاعت میکردند که خداوند ما در این نامه به افسسیان گفته بود. چونکه محبت نخستین خود را ترک کرده بودند (مکاشفه ۲: ۴).