انجیل به روایت يوحنا
فصل ۱۴
۱ دل شما مضطرب نشود! به خدا ایمانآورید به من نیز ایمان آورید.
۲ در خانهٔ پدر من منزل بسیار است والاّ به شما میگفتم. میروم تا برای شما مکانی حاضر کنم،
۳ و اگر بروم و از برای شما مکانی حاضر کنم، بازمیآیم و شما را برداشته با خود خواهم برد تا جایی که من میباشم شما نیز باشید.
۴ و جایی که من میروم میدانید و راه را میدانید.
۵ توما بدوگفت، ای آقا نمیدانیم کجا میروی. پس چگونه راه را توانیم دانست؟
۶ عیسی بدو گفت، من راه و راستی و حیات هستم. هیچکس نزد پدر جز بهوسیلهٔ من نمیآید.
۷ اگر مرا میشناختید، پدر مرا نیز میشناختید و بعد از این او را میشناسید و او را دیدهاید.
۸ فیلپُّس به وی گفت، ای آقا پدر را به ما نشان ده که ما را کافی است.
۹ عیسی بدو گفت، ای فیلیپُس در این مدّت با شما بودهام، آیا مرا نشناختهای؟ کسی که مرا دید، پدر را دیده است. پس چگونه تو میگویی پدر را به ما نشان ده؟
۱۰ آیا باور نمیکنی که من در پدر هستم و پدر در من است؟ سخنهایی که من به شما میگویم از خود نمیگویم، لکن پدری که در من ساکن است، او این اعمال را میکند.
۱۱ مرا تصدیق کنید که من در پدر هستم و پدر در من است، والاّ مرا بهسبب آن اعمال تصدیق کنید.
۱۲ آمین آمین به شما میگویم هر که به من ایمان آرد، کارهایی را که من میکنم او نیز خواهد کرد و بزرگتر از اینها نیز خواهد کرد، زیرا که من نزد پدر میروم.
۱۳ و هر چیزی را که به اسم من سؤال کنید بجا خواهم آورد تا پدر در پسر جلال یابد.
۱۴ اگر چیزی به اسم من طلب کنید من آن را بجا خواهم آورد.
۱۵ اگر مرا دوست دارید، احکام مرا نگاه دارید.
۱۶ و من از پدر سؤال میکنم و تسلّیدهندهای دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه باشما بماند،
۱۷ یعنی روح راستی که جهان نمیتواند او را قبول کند زیرا که او را نمیبیند ونمیشناسد و امّا شما او را میشناسید، زیرا که با شما میماند و در شما خواهد بود.
۱۸ شما را یتیم نمیگذارم نزد شما میآیم.
۱۹ بعد از اندک زمانی جهان دیگر مرا نمیبیند و امّا شما مرا میبینید و از این جهت که من زندهام، شما هم خواهید زیست.
۲۰ و در آن روز شما خواهید دانست که من در پدر هستم و شما در من و من در شما.
۲۱ هر که احکام مرا دارد و آنها را حفظ کند، آن است که مرا محبّت مینماید؛ و آنکه مرا محبّت مینماید، پدر من او را محبّت خواهد نمود و من او را محبّت خواهم نمود و خود را به او ظاهر خواهم ساخت.
۲۲ یهودا، نه آن اسخریوطی، به وی گفت، ای آقا چگونه میخواهی خود را به ما بنمایی و نه بر جهان؟
۲۳ عیسی در جواب او گفت، اگر کسی مرا محبّت نماید، کلام مرا نگاه خواهد داشت و پدرم او را محبّت خواهد نمود و به سوی او آمده، نزد وی مسکن خواهیم گرفت.
۲۴ و آنکه مرا محبّت ننماید، کلام مرا حفظ نمیکند؛ و کلامی که میشنوید از من نیست بلکه از پدری است که مرا فرستاد.
۲۵ این سخنان را به شما گفتم وقتی که با شما بودم.
۲۶ لیکن تسلّیدهنده یعنی روحالقدس که پدر او را به اسم من میفرستد، او همهچیز را به شما تعلیم خواهد داد و آنچه به شما گفتم به یاد شما خواهد آورد.
۲۷ سلامتی برای شما میگذارم، سلامتی خود را به شما میدهم. نه چنانکه جهان میدهد، من به شما میدهم. دل شما مضطرب و هراسان نباشد.
۲۸ شنیدهاید که من به شما گفتم میروم و نزد شما میآیم. اگر مرا محبّت مینمودید، خوشحال میگشتید که گفتم نزد پدر میروم، زیرا که پدر بزرگتر از من است.
۲۹ و الآن قبل از وقوع به شماگفتم تا وقتی که واقع گردد ایمان آورید.
۳۰ بعد از این بسیار با شما نخواهم گفت، زیرا که رئیس این جهان میآید و در من چیزی ندارد.
۳۱ لیکن تا جهان بداند که پدر را محبّت مینمایم، چنانکه پدر به من حکم کرد همانطور میکنم. برخیزید از اینجا برویم.
ز) عیسی: راه، راستی و حیات (۱۴:۱-۱۴)
۱۴:۱ بعضی آیهی ۱ را به آیهی آخر باب ۱۳ متصل میکنند و گمان میبرند که این دارد رو به پطرس سخن میگوید. از آنجائی که او خداوند را انکار میکرد، ولی یک کلام تسلیبخش برایش در اینجا وجود داشت. ولی حالت جمع در یونانی (در انگلیسی قدیم) نشان میدهد که این سخن رو به همهی شاگردان بوده از این رو میبایست فاصلهای، پس از باب ۱۳ برای آیهی ۱ باب بعدی قائل شویم. موضوع به نظر میآید این باشد: "من دارم میروم و شما قادر نخواهید بود مرا ببینید." ولی اجازه ندهید دل شما مضطرب شود. شما به خدایی ایمان آوردید که هنوز نمیتوانید او را ببینید. حالا به نظر من نیز به همان طریق ایمان آورید." این نیز ادعای مهم دیگری در زمینهی مساوی بودن با خداست.
۱۴:۲ خانهی پدر اشاره به آسمان دارد جائی که مکانهای سکونت بسیاری وجود دارند. برای همهی فدیهشدگان اتاق وجود دارد، اگر منزل بسیار در آنجا نبود خداوند بدیشان میگفت. او نمیخواست برای آنها امیدهای غلط بسازد. "میروم تا برای شما مکانی حاضر کنم" میتواند دو معنی داشته باشد. خداوند عیسی به جلجتا رفت تا برای خاصانش مکانی مهیا سازد. از طریق مرگ کفارهای او بود که ایمانداران از مهیا بودن منزلشان در آسمان اطمینان مییافتند. ولی خداوند همچنین به آسمان نیز بازمیگشت تا مکانی برای ایشان مهیا سازد. ما دربارهی این مکان زیاد نمیدانیم ولی این مکانها برای همهی فرزندان خدا تدارک دیده شدهاند -"مکانی آمادهشده برای مردمی آمادهشده! "
۱۳:۳ آیهی ۳ به زمانی اشاره دارد که خداوند در هوا باز خواهد گشت یعنی زمانی که آنهایی که در ایمان مردهاند، خواهند برخاست و زمانی که زندگان خداوند تبدیل خواهند یافت و زمانی که همهی جمعیتی که با خون مسیح خریده شدهاند به خانهی آسمانی خواهند رفت (۱-تسالوکیان ۴:۱۳-۱۸، ۱-قرنتیان ۱۵:۱۵-۱۸) این آمدن شخص مسیح است. به همان میزان اطمینانی که در مورد رفتن او داریم، او بازمیگردد. آرزوی او برای خاصانش این است که ایشان ابدیت را با او سپری کنند.
۱۴:۴-۵ او داشت به آسمان میرفت و آنها راه آسمان را میدانستند از آنجائی که او بارها بدیشان گفته بود. ظاهراً توما معنی کلمات خداوند را نفهمید. مثل پطرس، او به سفری بر روی زمین و مکانی در اینجا فکر میکرد.
۱۴:۶ این آیهی دوستداشتنی، روشن میکند که عیسی مسیح خودش شخصاً راه ورود به آسمان است. او عموماً راه را نشان نمیداد زیرا خودش راه بود. نجات در یک شخص وجود دارد. او تنها راه است. هیچکس نزد پدر جز به وسیلهی او نمیآید. راه رسیدن به خدا به وسیلهی ده فرمان، قانون اساسی، فرامین مختلف و حتی عضویت در کلیسا نیست –این از طریق مسیح و تنها مسیح است. امروزه بسیاری میگویند که مهم نیست به چهچیز ایمان داشته باشی فقط ایمانت اصیل باشد. آنها میگویند که همهی مذاهب در پایان به آسمان ختم میشوند. ولی عیسی گفت: "هیچکس نزد پدر جز به وسیلهی من نمیآید."
سپس خداوند راستی است. او فقط شخصی نیست که راستی را تعلیم میدهد او راستی است. او تجسم راستی است. آنانی که مسیح را دارند، راستی را دارند. این در هیچ کجای دیگر یافت نمیشود. مسیح عیسی حیات است. او منشأ حیات روحانی و ابدی است. آنانی که او را بپذیرند حیات جاودانی خواهند داشت زیرا او حیات است.
۱۴:۷ یکبار دیگر خداوند اتحاد و هماهنگی که بین او و خدای پدر وجود دارد را تعلیم داد. اگر شاگردان میفهمیدند که عیسی حقیقتاً چه کسی است، آنها پدر را نیز میشناختند. زیرا خداوند عیسی، پدر را به انسانها آشکار کرد. بعد از این و خصوصاً پس از قیام مسیح، شاگردان فهمیدند که عیسی خدای پسر بود. سپس آنها خواهند فهمید که شناختن مسیح، شناختن پدر است و دیدن خداوند عیسی، دیدن خدای پدر بود. این آیه تعلیم نمیدهد که خدا و عیسی مسیح یک شخصیت دارند. ۳ شخصیت در ذات خدا وجود دارند ولی تنها یک خدا وجود دارد.
۱۴:۸ فیلپس از خداوند مکاشفهی مخصوصی از پدر خواست و این همهی چیزی بود که او درخواست کرد. او نفهمیده بود که هر کاری که خداوند انجام داده بود و هرآنکس که او بود و هر چیزی که گفته بود مکاشفهای بود از خدای پدر.
۱۴:۹ عیسی صبورانه او را تصحیح کرد. فیلپس برای مدت زیادی با خداوند بود. او یکی از دوازده رسول اولیهی خداوند بود که او دعوت کرده بود(یوحنا ۱:۴۳). ولی حقیقت اولوهیت مسیح و ارتباطش با خدای پدر هنوز کاملاً برای او باز نشدهبود. او نمیدانست که وقتی به عیسی مینگرد، دارد به کسی مینگرد که کاملاً پدر را نمایان میسازد.
۱۴:۱۰-۱۱ کلمات "من در پدر هستم و پدر در من است،" نزدیک و صمیمی بودن ارتباط بین پدر و پسر را نشان میدهد. آنها شخصیتهایی جدا هستند ولی در اراده و ویژگی یکی هستند. ما نباید ناامید شویم اگر این امر را نفهمیدیم. هیچ ذهن انسانی نمیتواند ذات خدا را درک کند. ما باید برای داشتن چیزهایی که هرگز نمیتوانیم بدانیم، نام خدا را برافرازیم. اگر ما کاملاً او را میفهمیدیم پس مثل او بزرگ میشدیم! عیسی قدرت داشت کلام خدا را بگوید و معجزات انجام دهد ولی او به جهان آمد به عنوان خادم یهوه و او سخن گفت و عمل کرد در اطاعت کامل از پدر.
شاگردان باید ایمان داشته باشند که او و پدر یکی بودند به خاطر شهادت شخصی خدا به این حقیقت. ولی اگرنه، پس باید مطمئناً ایمان میداشتند به خاطر اعمالی که در میان ظاهر کرده بود.
۱۴:۱۲ خداوند پیشگوئی کرد که آنانی که به او ایمان آورند معجزاتی ظاهر خواهند کرد که او کرد و حتی اعمالی بزرگتر از آنها نیز انجام خواهند داد. در کتاب اعمال رسولان، ما میخوانیم که رسولان معجزاتی از قبیل شفای جسمی درست مانند نجاتدهنده به ظهور میرسانند. ولی همچنین ما دربارهی معجزاتی بزرگتر نیز میخوانیم –همانند ایمان آوردن سه هزار نفر در روز پنطیکاست. بدونشک خداوند با گفتن کارهایی بزرگتر منظورش، جهان شمول شدن انجیل، نجات جانهای بسیار و ساخته شدن کلیسای بسیار در سراسر جهان بودهاست. نجات جانها بزرگتر است از شفای جسمی. وقتی که خداوند به آسمان برگشت، او جلال یافت و روحالقدس را به زمین فرستاد. از طریق قدرت روحالقدس بود که رسولان معجزاتی بزرگتر ظاهر ساختند.
۱۴:۱۳ چه تسلی بزرگی بودهاست برای شاگردان داشتن اینکه حتی درحالیکه خداوند ایشان را ترک میکند، آنها میتوانند در نام او نزد خدای پدر دعا کنند و درخواستهای خود را از او بگیرند. این آیه بدین معنی نیست که همهی ایمانداران هرآنچه که بخواهند میتوانند از خدا دریافت کنند. کلید فهم این وعده در کلمات به اسم من است -هر چیزی را که به اسم من سؤال کنید. سؤال کردن به اسم عیسی به سادگی عنوان کردن و قرار دادن اسم او در پایان دعا نیست. این امر یعنی در اراده و با ذهنیت او درخواست کردن. این یعنی درخواست چیزهایی را که خدا را جلال میدهند دوست داشتند، برکت مردم و خواهشهایی در جهت روحانیت خودمان.
برای سؤال کردن در نام مسیح، ما باید در صمیمیت نزدیکی با او زندگی کنیم. در غیر این صورت ما، طرز رفتار او را نخواهیم شناخت. هرچقدر که به او نزدیکتر باشیم، آرزوهای ما هم به همان میزان به آرزوهای او شبیه میشوند. پدر، پسر را جلال میدهد زیرا پسر فقط آرزوی چیزهایی را دارد که در دیدگان خدا خشنودکننده هستند.
۱۴:۱۴ وعده برای تشویق و قوی شدن قوم هدا بارها تکرار و بر آن تأکید شدهاست. زندگی در مرکز ارادهی او، قدم زدن در پیروی از خداوند و خواستن هرآنچه که خداوند میخواهد و این یعنی جوابدادهشدن دعاهای شما.
ژ) وعده ی کمکی دیگر (کمک کنندهای دیگر) (۱۴:۱۵-۲۶)
۱۴:۱۵ خداوند عیسی در شرف ترک کردن شاگردانش بود و آنها پر از غم و اندوه شدند. آنها چگونه میتوانستند دوست داشتن خود را نسبت به او نشان دهند؟ جواب در نگاه داشتن احکام او میباشد. نه با اشکها بلکه به وسیلهی اطاعت. احکام خداوند دستورات او هستند که در انجیل و کل عهد جدید به ما داده شدهاند.
۱۴:۱۶ کلمهای که دعا ترجمه شدهاست و خداوند در اینجا آن را بکار برده مشابه سؤال کردن شخصی حقیرتر از وجودی فراتر نمیباشد بلکه درخواستی از وجودی مساوی خود. خداوند از پدر با دعا می خواهد تا تسلیدهندهی دیگری بدیشان عطا کند. کلمهی تسلیدهنده (پاراکلت) یعنی کسی صدا زده میشود تا به دیگری کمک کند. همچنین این کلمه شفیع نیز ترجمه شدهاست(۱-یوحنا۲:۱) خداوند عیسی شفیع و تسلیدهندهی ماست و روحالقدس تسلی دهندهای دیگراست –نه دیگری از جنسی مخالف بلکه از همان ذات. روحالقدس با ما برای ابد خواهد ماند. در عهد عتیق؛ روحالقدس به زمانهای لازم آمده ولی اکثراً ایشان را ترک میکرد. حالا او میآید و تا ابد در ایمانداران ساکن میشود.
۱۴:۱۷ روحالقدس، روح راستی نامیده شدهاست زیرا تعالیم او راستی و مسیح را که راستی میباشد جلال میدهد. جهان نمیتواند روحالقدس را قبول کند زیرا نمیتواند آن را ببیند. بیایمانان میخواهند قبل از اینکه ایمان آورند، ببینند -درحالیکه آنها باد و الکتریسیته را باور دارند اگر چه آنها را نمیتوانند ببینند. نجاتنیافتگان روحالقدس را نمیشناسند و او را نمیفهمند. او آنها را از گناه خواهد برگردانید، و ایشان نخواهند دانست که او اینکار را انجام میدهد. شاگردان روحالقدس را میشناسند. آنها اعمال او را در زندگیهایشان خواهند دانست و خواهند دید که خداوند عیسی کارش را به وسیلهی روحالقدس به انجام میرساند.
"او با شما میماند و در شما خواهد بود." قبل از پنطیکاست، روحالقدس بر انسانها فرود آمد و در ایشان ساکن شد. ولی از پنطیکاست به بعد در زمانی که انسانی به خداوند عیسی ایمان میآورد، روحالقدس در بدن ایمانداران برای همیشه خواهد ماند. دعای داود: "روح قدوست را از من مگیر." امروزه این دعا مناسب نیست. روحالقدس هرگز از یک ایماندار گرفته نمیشود تا جائی که اگر چنین شود او اندوهگین و ناامید شود.
۱۴:۱۸ خداوند شاگردان را یتیم و تنها نمیگذارد. او دوباره نزد ایشان خواهدآمد. از یک سو او پس از برخاستنش از مرگ نزدشان خواهدآمد البته شک داریم که این آیه دین معنی باشد. از طرفی دیگر، او برای آنها در شخصیت روحالقدس در روز پنطیکاست خواهد آمد. آمدن روحانی در اینجا معنی حقیقی آیه میباشد. "چیزی راجع به پنطیکاست است که آمدن مسیح را مسجل میکند." در سومین مورد، او عملاً (به طور تحتاللفظی) خواهد آمد و در پایان این دوران همهی برگزیدگان خود را به آسمان خواهد برد.
۱۴:۱۹ هیچ بیایمانی عیسی خداوند را پس از دفن شدنش ندید. پس از اینکه او برخاست، او فقط توسط کسانی دیده شد که او را دوست میداشتند. ولی حتی پس از صعودش، شاگردانش به وسیلهی ایمان او را میبییند. این بدونشک به وسیلهی این کلمات معنا مییابد: "اما شما مرا میبیند." پس از اینکه دنیا دیگر نتواند او را ببیند، "چون که من زنده هستم شما هم زیست خواهید نمود." در اینجا او دارد به حیات پس از قیامش اشاره میکند. این وعدهی حیات برای همهی کسانی است که به او اعتماد دارند. حتی اگر آنها بمیرند، خواهند برخاست تا دیگر هرگز نمیرند.
۱۴:۲۰ "درآن روز"، احتمالاً به نزول روحالقدس اشاره دارد. او ایمانداران را به راستی فرمان میدهد درست چنان که ارتباطی مستقیم بین خدای پسر و پدر وجود دارد بنابراین اتحادی خارقالعاده از زندگی و لذات روحانی مسیح و مقدسینش وجود خواهد داشت. سخت است که توضیح دهیم چگونه مسیح در ایماندار ساکن است و همزمان ایماندار در مسیح. مثل معمول سیخی در آتش است. نه فقط سیخی در آتش بلکه آتش نیز در سیخ است. ولی این کل داستان را بیان نمیکند. مسیح در ایمانداران است به این مفهوم که حیات او در وی است. او عملاً در ایماندار ساکن است از طریق روحالقدس. ایماندار در مسیح است در این معنی که او در مقابل همهی ارزشهای خدا و شخصیت و کار مسیح با فروتنی سلوک کردهاست.
۱۴:۲۱ دلیل واقعی محبت یک شخص به خداوند، اطاعت از احکام اوست. بیفایده است که دربارهی دوستداشتن او صحبت کنیم اگر نخواهیم که از وی اطاعت کنیم. ازیک سو، پدر همهی جهان را دوست دارد ولی او محبتی خاص نسبت به کسانی که پسرش را دوست دارند دارد. آنانی که به وسیلهی مسیح محبت میشوند و او خود را بدیشان در طریقی بخصوص میشناساند. هر چقدر بیشتر ما نجاتدهنده را دوست داشته باشیم، بهتر او را خواهیم شناخت.
۱۴:۲۲ یهودا در اینجا با بداقبالی مواجه شدهاست که اسمش مشابه همان یهودای خائن است. ولی روح خدا با محبت او را از آن اسخریوطی جدا میکند. او نتوانست بفهمد که چگونه خداوند به شاگردان بدون دیدهشدن توسط جهانیان ظاهر خواهد شد. بدونشک او داشت به آمدن خداوند به عنوان سلطنت گرفتن پادشاه یا قهرمانی مردمی فکر میکرده او نفهمیده بود که خداوند خودش را به خاصانش در مفهومی روحانی آشکار ساخته است. آنها او را به وسیلهی ایمان به خدا از طریق کلامش خواهند دید.
به وسیلهی روح خدا ما میتوانیم عملاً مسیح را امروزه بهتر بشناسیم بیش از شاگردانی که وقتی او بر روی زمین بود او را میشناختند. وقتی او دراینجا بود آنانی که در مقابل تودهی جمیعت بودند به وی بیشتر از آنانی که در وسط جمیعت بودند نزدیک بودند. ولی امروزه بهواسطهی ایمان، هرکدام از ما میتوانیم از ارتباط نزدیک با او لذت ببریم. جواب مسیح به سؤال یهودا نشاندهندهی تجلی مشارکت شخص مسیح با هر یکی از پیروان خود به وسیلهی کلام خداست. اطاعت از کلام در نتیجهی آمدن و ماندن نزد خدای پدر و پسرش به دست میآید.
۱۴:۲۳ اگر کسی حقیقتاً خداوند را دوست داشته باشد، او خواهد خواست که تمامی تعالیم او را نگاه داشته و نه اینکه فقط آنها را صرفاً حفظ کرده باشد. پدر آنانی را که اراده میکنند از پسرش بدون سؤال یا شرطی اطاعت کنند، دوست دارد. هم پدر و هم پسر به قلبهای چنین مشتاق و مطیع نزدیک هستند.
۱۴:۲۴ از طرفی دیگر، آنانی که او را دوست ندارند کلام او را نگاه نمیدارند و آنها فقط کلام مسیح را رد نمیکنند بلکه کلام پدر را نیز.
۱۴:۲۵ تا زمانی که او با ایشان است، خداوند ما به شاگردان نکاتی اطمینانبخش را تعلیم میدهد. او نمیتوانست حقایق بیشتری را برایشان عنوان کند زیرا نمیتوانستند آنها را درک کنند.
۱۴:۲۶ اما روحالقدس خودش را بیشتر نشان می دهد. او توسط پدر در نام مسیح در روز پنطیکاست فرستاده شد. ولی روح در نام مسیح و برای ظاهر کردن محبت مسیح بر روی زمین خواهد آمد. او نخواهد آمد که خود را جلال دهد بلکه تا مردان و زنان را به سوی نجاتدهنده بکشاند. "او همهچیز را به شما تعلیم خواهد داد." خداوند این لغت را گفت. او ابتدا این کار را در سخنان رسولان انجام داد سپس در نوشتهشدن کلام خدا که امروزه دراختیار ماست. روحالقدس آنچه که نجاتدهنده تعلیم داده و گفته بود را به یاد ایشان میآورد. عملاً خداوند عیسی به نظر میآید محور همهی تعالیمی که به وسیلهی روحالقدس در تمامی عهد جدید آشکار شدهاست باشد.
س) عیسی سلامتی را برای شاگردانش میگذارد (۱۴:۲۷-۳۱)
۱۴:۲۷ شخصی که مرگش نزدیک است معمولاً آرزوهای پایانی و وصیت خود را راجع به اموالش مینویسد(رو به عزیزانش). در اینجا خداوند عیسی در حال انجام چنین کاری بود. بههرصورت، او چیزی از خود به ارث نگذاشت بلکه چیزهایی را که با پول نمیشود خرید -سلامتی، سلامتی باطنی با آگاهی از اینکه از احساس گناهکار بودن آزاد شدیم و با خدا مصالحه یافتهایم. مسیح میتواند این سلامتی را بدهد زیرا او خاصانش را با خون خود در جلجتا خریده است. این سلامتی چنان نیست که جهان میدهد –با صرفهجوئی، خودخواهی و آن هم رأی مدتی کوتاه. هدیهی مسیح، سلامتی ابدی است. پس چرا باید یک مسیحی مضطرب و هراسان باشد؟
۱۴:۲۸ عیسی بدیشان گفته بود که چگونه آنها را ترک خواهد کرد و سپس چگونه باز خواهد گشت تا ایشان را با خود به خانهی آسمانی ببرد. اگر آنها وی را دوست میداشتند، این باعث خوشحالی ایشان میشد. البته از سویی، آنها او را دوست میداشتند. ولی کاملاً نمیدانستند که او چه کسی است و بنابراین محبت ایشان چنان بزرگ نبود که باید میبود.
"خوشحال میگشتید که گفتم نزد پدر میروم، زیرا از من بزرگتر است." در ابتدا به نظر میآید که او مساوی بودنش را با خدای پدر تکذیب میکند. ولی هیچ انکاری وجود ندارد و کل متن این مفهوم را تأکید میکند که وقتی عیسی بر روی زمین بود، او مورد تنفر و تعقیب و جفا و حمله قرار گرفت. مردم به او کفر گفتند، فحش دادند و بر روی او آب دهان انداختند. او تحقیر و توهین را از سوی مخلوقاتش تحمل کرد.
خدای پدر هرگز از رفتار وقیحانهی چنین انسانهایی رنج نبرده است. او در آسمان ساکن است، دور از شرارتهای گناهکاران. وقتی که خداوند عیسی به آسمان برگشت، او در جائی خواهد بود که دیگر توهینها بدانجا نخواهد رسید. بنابراین شاگردان خوشحال خواهند بود که عیسی گفت او نزد پدر میرود زیرا از طرفی پدر بزرگتر از او بود. پدر به عنوان خدا بزرگتر نبود بلکه بزرگتر بود چونکه هرگز به جهان نیامده بود آن هم به عنوان انسانی تا با او به شکلی جنایتکارانه رفتارشود. تا جائی که به ویژگیهای اولوهیت مربوط میشود پدر و پسر یکی هستند. ولی زمانی که راجع به سطح محقرانهای که خداوند خدمت میکرد فکر میکنم میفهمیم که در آن موقعی که او به عنوان انسان روی زمین بود، خدای پدر از او بزرگتر بود. او بزرگتر بود در شرایط نه در شخصیت.
۱۴:۲۹ با نگرانی فروتنانه برای شاگردان مضطرب، خداوند این وقایع آینده را به ایشان نشان داد تا ناامید، رنجیدهخاطر و ترسان نشوند بلکه ایمان آورند.
۱۴:۳۰ خداوند میدانست که زمان تسلیم شدن او نزدیک است و زمان بیشتری برای صحبت کردن با خاصانش ندارد. شیطان هم حتی داشت نزدیکتر میشد ولی نجاتدهنده میدانست که دشمن هیچگونه آلودگی گناه در او نخواهد یافت. هیچ چیز در مسیح وجود نداشت که به وسوسههای شیطان جواب مثبت بدهد. برای شخصی بغیر از عیسی مضحک است که بگوید شیطان در او چیزی ندارد.
۱۴:۳۱ ما باید این آیه را چنین خلاصه کنیم: "زمان تسلیم شدن من نزدیک است. من داوطلبانه بر روی صلیب میروم. این ارادهی پدر برای من است. این به جهان میگوید که من چقدر پدر را محبت مینمایم. این دلیلی است که به خاطر آن من حالا بدون هیچ درخواستی برای خود از اینجا میروم. با این سخنان، خداوند به شاگردان دستور داد که برخیزید و با او از اینجا بروند. روشن نیست که آیا آنها از اتاق بالاخانه در همان لحظه خارج شدند یا نه. شاید اکثر خطابهها در همین اثناء که آنها راه میرفتند بدیشان بازگو شده باشد.