اولتسالونيکيان
فصل ۴
۱ خلاصه ای برادران، از شما در عیسی خداوند استدعا و التماس میکنیم که چنانکه از ما یافتهاید که به چه نوع باید رفتار کنید و خدا را راضی سازید، به همانطور زیادتر ترقی نمایید.
۲ زیرا میدانید چه احکام از جانب عیسی خداوند به شما دادیم.
۳ زیرا که این است ارادهٔ خدا یعنی قدّوسیّت شما تا از زنا بپرهیزید.
۴ تا هرکسی از شما بداند چگونه باید ظرف خویشتن را در قدّوسیّت و عزّت دریابد،
۵ و نه در هوسِ شهوت، مثل امّتهایی که خدا را نمیشناسند.
۶ و تا کسی در این امر دست تطاول یا طمع بر برادر خود دراز نکند، زیرا خداوند از تمامی چنین کارها انتقام کشنده است.
۷ چنانکه سابقاً نیز به شما گفته و حکم کردهایم، زیرا خدا ما را به ناپاکی نخوانده است، بلکه به قدّوسیّت.
۸ لهذا هرکه حقیر شمارد، انسان را حقیر نمیشمارد، بلکه خدا را که روح قدّوس خود را به شما عطا کرده است.
۹ امّا در خصوص محبّت برادرانه، لازم نیست که به شما بنویسم، زیرا خود شما از خدا آموخته شدهاید که یکدیگر را محبّت نمایید؛
۱۰ و چنین هم میکنید با همهٔ برادرانی که در تمام مَکادونیه میباشند. لیکن ای برادران از شما التماس داریم که زیادتر ترقّی کنید.
۱۱ و حریص باشید در اینکه آرام شوید و به کارهای خود مشغول شده، به دستهای خویش کسب نمایید، چنانکه شما را حکم کردیم،
۱۲ تا نزد آنانی که خارجاند بطور شایسته رفتار کنید و به هیچ چیز محتاج نباشید.
۱۳ امّا ای برادران نمیخواهیم شما از حالت خوابیدگان بیخبر باشید که مبادا مثل دیگران که امید ندارند، محزون شوید.
۱۴ زیرا اگر باور میکنیم که عیسی مرد و برخاست، به همینطور نیز خدا آنانی را که در عیسی خوابیدهاند با وی خواهد آورد.
۱۵ زیرا این را به شما از کلام خدا میگوییم که، ما که زنده و تا آمدن خداوند باقی باشیم، بر خوابیدگان سبقت نخواهیم جست.
۱۶ زیرا خود خداوند با صدا و با آواز رئیس فرشتگان و با صور خدا از آسمان نازل خواهد شد و مردگانِ در مسیح اوّل خواهند برخاست.
۱۷ آنگاه ما که زنده و باقی باشیم، با ایشان در ابرها ربوده خواهیم شد تا خداوند را در هوا استقبال کنیم و همچنین همیشه با خداوند خواهیم بود.
۱۸ پس بدین سخنان همدیگر را تسلی دهید.
۳ـ نصایح عملی (۴:۱-۵:۲۲)
الف. تقدسی که اراده خدا را به انجام میرساند (۴:۱-۸)
۴:۱ کلمهی خلاصه به این معنی نیست که پولس به پایان نامهاش نزدیک شده است. این کلمه اغلب اوقات نشان دهندهی تفسیر موضوع میباشد، چنانچه در اینجا موضوع به نصایح عملی تغییر میکند.
سه کلمهی برجسته در پایان باب سوم، تقدس، محبت و آمدن بودند. اینها سه موضوع اساسی باب چهارم هستند: (۱) تقدس (آیات ۱ـ۸)، (۲) محبت (آیات ۹،۱۰) و (۳) آمدن (آیات ۱۳ـ۱۸). زمینه اصلی دیگر سعی و کوشش است (آیات ۱۱،۱۲).
باب چهارم با یک درخواست مبنی بر گام برداشتن در تقدس برای رضای خدا شروع میشود و با اشاره به مقدشین خاتمه میپذیرد. احتمالاً پولس داشت به خنوخ فکر میکرد که این را نوشت. به این تشابه توجه کنید: (۱) خنوخ با خدا راه میرفت (پیدایش ۵:۲۴ الف). (۲) خنوخ خدا را راضی ساخت (عبرانیان ۱۱:۵ب). و(۳) خنوخ بالا برده شد (پیدایش ۵:۲۴ب، عبرانیان ۱۱:۵الف). پولس رسول به ایمانداران حکم میکند که مقدس باشند و از آنها میخواهد که به کنند. تقدس یک روند است و نه یک دستاورد.
۴:۲ وقتی پولس با ایشان بود، مکرراً با اقتدار خداوند عیسی به آنها حکم کرده بود که باید خدا را بوسیله زندگیهای مقدس خود خشنود سازند.
۴:۳ اراده خدا برای قومش تقدس ایشان است. تقدیس یعنی جدا شدن برای استفاده ملکوتی. به یک مفهوم، همهی ایمانداران از دنیا جدا شدهاند تا برای خداوند خدمت کنند؛ این به عنوان تقدیس وابسته به موقعیت است و کامل میباشد (اول قرنتيان ۱:۲ ، عبریان ۱۰:۱۰). بهر حال، در مفهومی دیگر، ایمانداران باید خود را تقدیس کنند و این یعنی آنها باید خود را از همهی اَشکال گناه جدا سازند؛ این به عنوان روند یا فرآیند تقدیس شناخته میشود. این روندی است که تا زمان مرگ ایماندار یا بازگشت خداوند ادامه مییابد. این همان مفهوم دوم کلمهای است که در آیه ۳ یافت میشود. (به بحثی که در رابطه با تقدیس در ۵:۲۳ یافت میشود نگاه کنید).
گناه خاصی که پولس بر ضد آن هشدار میدهد عمل رابطه نامشروع جنسی است، و در این قسمت احتمالاً همان زنا است. این یکی از گناهان اخلاقی دنیای بیدین است. این هشدار که از زنا بپرهیزید، امروزه خیلی بیشتر از روزهای قرن اول کلیسا مورد نیاز است.
۴:۴ برنامهی مسیحی برای همه است همه بدانند چگونه باید ظرف خویشتن را در قدوسیت و عزّت دریابد. کلمهی ظرف در این آیات میتواند به معنی همسر یا بدن خود انسان باشد. این کلمهی در اول پطرس ۳:۷ برای همسر و در دوم قرنتیان ۴:۷ برای بدن بکار رفته است.
ترجمهی ( RSV ) آن را برای همسر بکار میبرد: «تا هر کس از شما بداند چگونه باید همسر خویشتن را در قدوسیت و عزت دریابد.»
ترجمه ( NEB) نظریه بدن را به عنوان معنی کلمهی ظرف پذیرفته است: «تا هر کس از شما بداند چگونه باید ظرف خویشتن را در قدوسیت و عذت دریابد.»
اگر ما اجازه بدهیم که متن تصمیم بگیرد، پس ظرف یعنی همسر شخص. تعلیم این است که هر انسان باید با همسرش با احترام و محبت رفتار کند و هرگز وارد هیچگونه ورطهای از بیوفایی نگردد. این آیه دستور داشتن یک همسر را تقویت میکند و آن را به عنوان ارداه خدا برای بشر بیان میکند. (اول قرنتيان ۷:۲ را نیز نگاه کنید)
۴:۵ . نظر مسیحیان در رابطه با ازدواج در ضدیت شدید با نظریه بیدینان است. چنانچه یک مفسر گفته است: «وقتی که عیسی دستش را بر زنی نهاد (لوقا ۱۳:۱۳) او راست شد ولی وقتیکه یک مرد بیدین یک زن را لمس میکند، او کج میشود.»
امتها به رابطه جنسی تحت عوان ارضای هوس شهوت خود نگاه میکنند. برای آنها عفت یک ضعف میباشد و ازدواج یعنی گناه را شروع کردن. آنها بوسیلهی گفتگوهای کثیف و نوشتههای شهوتانگیز خود بر دیوارهای عمومی، شرم خود را جلال میدهند.
۴:۶ فساد جنسی گناه است به ضد روحالقدس خدا (اول قرنتيان ۶:۱۹)؛ این گناهیست به ضد بدن خود شخص زانی (اول قرنتيان ۶:۱۸)؛ ولی این گناه همچنین بر ضد دیگر اشخاص نیز میباشد. بنابراین پولس اضافه میکند: و تا کسی در این امر دست تطاول یا طمع بر برادر خود دراز نکند. به بیانی دیگر، یک مرد مسیحی نباید پشت عمل ازدواج قائم شده و به زن برادر خویش طمع بورزد. این مسائل در دادگاه جنائی امروزه مورد مجازات قرار نمیگیرد، خداوند دادخواه همه چیز است. اگر چه این تجاوزات باعث ایجاد غم و مشکلات ذهنی و جسمی زیادی در زندگی میشود ولی اینها در مقایسه با نتایج ابدی نشان هیچ هستند، اگر این تجاوزات اعتراف نشده و بخشیده نشوند. پولس از قبل به تسالونیکیان در این مورد هشدار داده است
یکی از بهترین نویسندگان انگلیسی قرن نوزدهم دچار گناه جنسی شده و در خفت و خواری در زندگی مِرد. او مینویسد:
خدا به من همه چیز داده بود. ولی من اجازه دادم که طمع مرا به آسانی گرفتار سازد ... من که از بارهای زندگی خسته شده بودم به دنبال احساس جدیدی به راه افتادم. ...من در مورد زندگی دیگران بیدقت پیش رفتم. من در جاییکه لذت مرا خشنود میساخت آن را برگزیدم و یادم رفت که همهی اعمال کوچک من در طول روز شخصیت مرا میسازند. من یادم رفت که این حلقهی مرموز، روزی دورِ من خواهد پیچید. من دیگر کاپیتان جان خود نبودم و این را ن میدانستم. من اجازه دادم که لذت بر من چیره شود. من در خفتی وحشتناک کار خود را به اتمام رساندم.
او چنانچه پولس میگوید نسبت به زندگی بیدقت پیش رفت و به همسر برادر خود در این مورد طمع ورزید.
۴:۷ خدا ما را بر پایهی ناپاکی اخلاقی نخوانده است، بلکه تا زندگی مقدس و پاکی داشته باشیم. او ما را از چاه مستراح خوانده است و شروع کرده به روند تقدس در ما تا ما را هر چه بیشتر به شباهت خود درآورد.
۴:۸ هر کس که این دستوالعمل را رد کند به سادگی انسان را حقیر میشمارد چنانچه پولس تعلیم میدهد؛ او خودِ خدا را رد کرده و حقیر میشمارد ـ یعنی کسی را که روحالقدس را عطا نموده است. کلمهی مقدس در اینجا با تأکید بیان شده است. چگونه یک شخص میتواند در گناه جنسی گرفتار شود اگر روحالقدس در او ساکن باشد؟
توجه داشته باشید که همهی اقانیم تثلیث در این پارگراف نام برده شدهاند. پدر (آیه۳)، پسر (آیه۲)و روحالقدس (آیه۸). چه تفکر فوقالعادهای! هر سه شخصیت ذاتِ خدا در اینجا مورد توجه گرفتهاند و در تقدیس ایمانداران نقش و اشتیاق دارند.
حالا موضوع از شهوت (آیات ۱ـ۸) به محبت (۹ـ۱۲) و از پرهیز به فراوانی تغییر مییابد.
ب. محبتی که به فکر دیگران است (۴:۹،۱۰)
۴:۹ نه تنها اینکه ایماندار بدنی کنترل شده دارد؛ او همچنین باید قلبی آکنده از محبت برای برادرانش در خداوند نیز داشته باشد. محبت کلید کلمهی مسیحیت است چنانچه گناه کلید بیایمانان است.
نیازی به نوشتن برای تسالونیکیان راجع به این پرهیزکاری نمیباشد. آنها بوسیله ی خدا برای محبت دیگر برادرانِ خود، تعلیم داده شدهاند (اول یوحنّا ۲:۲۰، ۲۷). ایمانداران در تسالونیکیه محبت خود را بوسیلهی محبت دیگر مسیحیان در مکادونیه تشخیص میدادند. پولس بوسیلهی حکم کردن بدیشان در این مورد یادآوری ابدی به آنها ارائه میدهد.
۴:۱۰ چنانچه قبلاً نشان داده شد، محبت برادرانه یک دستاورد نیست؛ این چیزی است که ما باید دائماً آن را بکار ببریم، و بنابراین پولس ایمانداران را تشویق میکند تا در این فیض بیشتر و بیشتر رشد کنند.
چرا محبت برادرانه به اینقدر مهم است؟ چونکه در آن محبت و یگانگی وجود دارد و در جاییکه یگانگی هست، برکات خداوند وجود دارد (مزمور ۱۳۳:۱،۳).
پ. زندگی در نظر خارجیان (۴:۱۱،۱۲)
۴:۱۱ پولس مقدسین را تشویق میکند تا در انجام سه چیز حریص باشند. در اصطلاح امروزی سه دستور در این آیات میتواند اینها باشد:
۱. در پی کانون توجه نباشید. به اینکه تنها مسیح شما را میشناسد، محبت میکند و پاداش میدهد قانع باشید اگر چه «کوچک و ناشناخته» بمانید.
۲. به کارهایِ خود مشغول شوید بجای اینکه در حقوق دیگران دخالت کنید.
۳. به دستهایِ خود کسب نمایید و از کسی گدائی ننمایید.
۴:۱۲این حقیقت که ما مسیحی هستیم و منتظر آمدن مسیح میباشیم ما را از مسئولیتِ زندگی آزاد نمیسازد. ما باید به یاد داشته باشیم که دنیا ما را میبیند. انسانها نجات دهندهی ما را بوسیلهی ما داوری میکنند. ما باید بطور شایسته در برابر دیگران و خارجیان رفتار کنیم و از لحاظ مالی از آنها مستقل باشیم.
ت. امیدی که ایمانداران را راحتی میبخشد (۴:۱۳ـ۱۸)
۴:۱۳ ایمانداران عهد عتیق دانش ناقص و کمی از آنچه که به شخص در حین وفاتش روی میدهد داشتند. برای آنها خوابیده بهترین کلمهای بود که میتوانستند برای توصیف مردگان بکار برند، چه ایماندار و چه غیر ایماندار.
آنها اعتقاد داشتند که همه عاقبت خواهند مُرد و در پایان جهان یک قیامت وجود خواهد داشت و سپس یک داوری نهایی. مارتا تصویری از این اعتقادات ناقص را در حینی که گفت: « میدانم که او (الیعازر) در روز قیامت بازپسین خواهد برخاست» (یوحنّا ۱۱:۲۴)، منعکس کرد.
خداوند عیسی "حیات و بیفسادی را بوسیلهی انجیل روشن گردانید" (دوم تیموتائوس ۱:۱۰). ما امروزه میدانیم که ایماندار جدا شده است تا با مسیح در زمان مرگ خود باشد (دوم قرنتيان ۵:۸؛ فلیپیان ۲۱:۱، ۲۳) بیایمانان به جهنم خواهند رفت (لوقا ۲۲:۱۶، ۲۳). ما میدانیم که همهی ایمانداران نخواهند مُرد، بلکه همه تبدیل خواهند شد (اول قرنتيان ۱۵:۵۱). میدانیم که بیش از یک قیامت وجود داشت. در زمان ربوده شدن، تنها ایمانداران قیام خواهند کرد (اول قرنتيان ۱۵:۲۳، اول تسالونيكيان ۴:۱۶)؛ شریران خواهند مُرد و در پایان سلطنت هزار سالهی مسیح قیام خواهند کرد (مکاشفه۲۰:۵).
هنگامی که پولس برای اولین بار به تسالونیکیه رفت، به مسیحیان راجع به آمدن مسیح برای سلطنت تعلیم داد. ولی با گذشت زمان مشکلاتی در رابطه با مقدسین که مُرده بودند پیش آمد. آیا بدنهای آنها تا روز بازپسین در قبرها باقی خواهند مان؟ آیا آنها از مشارکت در آمدن مسیح و ملکوت پرجلالش محروم بودند؟ برای جواب دادن به سئوالات ایشان و بر طرف کردن ترسهایشان، پولس حالا ترتیب وقایعی را که در زمان بازگشت مسیح برای قومش بوقوع خواهند پیوست بیان میکند.
الگوی اما ای برادران ن می خواهیم شما بی خبر باشید، برای جلب نظر خوانندگان به یک اعلان مهم مورد استفاده قرار گرفته است. در اینجا اعلان داجع به کسانی است که خوابیدهاند که این عیسی آن دسته از ایماندارانی که وفات یافتهاند. خوابیدن برای توصیف بدنهای مسیحیان جدا شده بکار رفته است و نه روح و جان آنها. خواب یک تشبیه معمول از مرگ است چون در مرگ، یک شخص به نظر خوابیده است. حتی کلمهی قبرستان از یک لغت یونانی به مفهوم «جای خواب» گرفته شده است (koimeterion). خواب یک تشبیه آشناست چون هر شب ما این عمل را سمبل مرگ است انجام میدهیم . هر روز صبح مثل عمل قیام را نیز انجام میرسانیم.
کتابمقدس تعلیم نمیدهد که جان در زمان مرگ به خواب میرود. مرد ثروتمند و ایلعازر هر دو مرگِ خود هشیار بودند (لوقا ۱۶:۱۹ـ۳۱). وقتیکه ایماندار میمیرد، «با خداوند خواهد بود» (دوم قرنتيان ۵:۸). مردن یعنی «با مسیح بودن،» وضعیتی که پولس از آن تحت عنوان «سود» یا وضعیت «خیلی بهتر» نام میبرد (فیلیپیان ۱:۲۱، ۲۳). این تقریباً هیچ وقت نمیتوانست درست باشد اگر روح نیز میخوابید!
همچنین کتابمقدس هرگز نابودی کامل بدن را تعلیم نمیدهد. هیچ گونه توقفی در مردن وجود ندارد. ایماندار از حیات ابدی لذت میبرد (مرقس ۳۰:۱۰). بیایمانان از هلاکت ابدی رنج میبرند (مرقس ۹:۴۸، مکاشفه ۱۴:۱۱).
در رابطه با آن مقدسینی که مردهاند، پولس رسول میگوید که نیازی به ناراحتی و ناامیدی نیست. او ناراحتی و غم را ممنوع نمیکند؛ عیسی سر پای قبر ایلعازر گریست اگر چه میدانست که او پس از چند دقیقه خواهد برخاست (یوحنّا ۱۱:۳۵ـ۴۴). ولی او به کسانی حکم میکند که غمی از روی یأس دارند و برای بهشت هیچگونه امیدی ندارند و فقط در فکر داوری هستند.
عبارت دیگران که امید ندارند همواره این صحنه را به یادمان میآورد که عدهای بر سر قبر خویشاوند بیایمان خود جمع شده و با گریه و زاری میگویند: «آه، ماری، خدای من، خدای من، ماری! » این صحنهی فراموش نشدنی ناامیدی بیایمانان و نجات نیافتگان است.
۴:۱۴ اساس امید یک ایماندار قیام مسیح است. درست چنانچه ما معتقدیم که عیسی مُرد و دوباره برخاست، همچنین اعتقاد داریم که آنانی که در عیسی خوابیدهاند قیام کرده و در آمدن او سهیم خواهند بود. و «چنانکه در آدم همه میمیرند، در مسیح نیز همه زنده خواهند گشت» (اول قرنتيان ۱۵:۲۲). قیام او بیعانه و دلیل قیام ماست.
به عبارت خوابیدن در عیسی توجه کنید یا «آنهایی که از طریق عیسی خوابیدهاند». ما این را میدانیم که دوست دارندهی جان ما به بدنهای محبوبانش در هنگام مرگ خواب عطا میکند.
اطمینان مثبت ما راجع به کسانی که در مسیح مردهاند این است که خدا آنها را با او خواهد آورد. این در دو شکل میتواند درک شود:
۱. میتواند به این معنی باشد که وقتی مسیح برای سلطنت به زمین بازگردد، خدا بدنهای ایمانداران را قیام داده و با خداوند عیسی به آسمان باز میگرداند.
۲. یا میتواند بدین معنا باشد که وقتی مسیح برای سلطنت به زمین باز گردد، خدا کسانی را که در ایمان مردهاند با او باز میگردند. به بیانی دیگر، پولس رسول دارد میگوید: «نگران نباشید که آن کسانی که مردهاند در جلال ملکوت چیزی را دست بدهند. خدا آنها را با عیسی در زمان بازگشت ثانوی خود با قوت و جلال عظیم باز خواهد آورد». (این عموماً مفهوم قابل قبولی است)
ولی این چگونه انجام میشود؟ بدنهای آنها حالا در قبر است. چگونه میتوانند با عیسی بازگردند؟ جواب در آیات ۱۵ـ۱۷ آمده است. قبل از اینکه مسیح ملکوت خود را برقرار سازد، او باز خواهد گشت تا قوم خود را به خانهی آسمانی ببرد. سپس در زمانی متأخرتر، او با ایشان باز خواهد گشت.
۴:۱۵ . پولس چگونه این را میدانست جواب او این است، زیرا این را به شما از کلام خداوند می*۱ #گوییم. او این را به عنوانی مکاشفهای زنده از خداوند دریافت کرده بود. به ما گفته نشده است که او چگونه این مکاشفه را دریافت کرد ـ آیا بوسیلهی یک رؤیا، با یک صدا، یا الهام درونی روحالقدس. ولی قطعاً این امر یک حقیقت ناشناخته برای انسانهای آن زمان بود.
سپس او ادامه میدهد تا به این توضیح برسد که وقتی مسیح بازگردد، مقدسین زنده بر مقدسین که قبلاً در مسیح خوابیدهاند سبقت نخواهند جست یا هیچ امتیازی نسبت به آنها نخواهد داشت.
پولس در این آیه از خود به عنوان کسی که در زمان بازگشت مسیح زنده است نام میبرد (همچنین به اول قرنتيان ۱۵:۵۱،۵۲ نگاه کنید). بهرحال، در دوم قرنتیان ۴:۱۴ و ۵:۱ او از امکان بودنش در میان مردگان که برخواهند خواست سخن میگوید. نتیجهی آشکار این است که ما باید منتظر خداوند باشیم تا هر لحظه بیاید و آگاه باشیم که ما شاید برای رسیدن به آسمان از راه مرگ خوانده شده باشیم.
۴:۱۶ ترتیب درست وقایع آمدن مسیح برای مقدسین در اینجا داده شده است. خود خداوند از آسمان نازل خواهد شد. او فرشتهای نخواهد فرستاد، بلکه خودش خواهد آمد!
این وقایع همراه با صدا و با اواز رئیس فرشتگان و با حضور خدا از آسمان همراه خواهد بود. توصیفات زیادی به عنوان نشانههایی از کسانی که صدا خواهند زد شده است ولی بیپرده باید گفت که غیر ممکن است راجع به آنها بطور قطعی سخن گفت:
۱. بعضی حس میکنند که صدا همان صدای خداوند عیسی است که مردگان را قیام میدهد (یوحنّا ۵:۲۵؛ ۱۱:۴۳، ۴۴) و زندگان را نیز متبدل میکند. دیگران مثل هاج وواین میگویند که صدا، صدای فرشتگان بزرگ است.
۲.صدای میکائیل، رئیس فرشتگان به عنوان صدای غالب برای مقدسین عهد عتیق شناخته شده است چون نام او با اسرائیل آمده است (دانیال ۱:۱۲؛ یهودا ۹؛ مکاشفه ۱۲:۴ـ۷). دیگران هستند که این نظریه را پیشنهاد میکنند که صدا، صدای فرشتگانی است که شخص وفات یافته را به آغوش خداوند میبرند (لوقا ۱۶:۲۲).
۳. صورِ خدا در اول قرنتیان ۱۵:۵۲ نیز آمده است که مربوط به قیام ایمانداران در زمان ربوده شدن است. این صور، مقدسین را به برکات ابدی میخواند. این صدا نباید با هفت صور مکاشفه ۱۱:۱۵ـ۱۸ اشتباه گرفته شود که فرشتگان با آنها داوری را بر دنیا در زمان مصیبت عظیم فرود میآورند. آخرین صور در اینجا آخرین صدا برای کلیسا است. هفتمین صور مکاشفه آخرین صدا برای دنیای بیایمان است (اگر چه هرگز آخرین صور نامیده نمیشود).
مردگان در مسیح اول برخواهند خاست. در این که آیا شامل مقدسین عهد عتیق میشود شک داریم. آنانی که فکر میکنند این به صدای رئیس فرشتگان اشاره دارد در واقع رابطه نزدیک آن با سرنوشت اسرائیل را در نظر میگیرند (دانیال ۱۲:۱). آنانی که فکر میکنند مقدسین عهد عتیق در زمان ربوده شدن بر خواهند خاست به ما یادآوری میکنند که در مسیح (مردگان در مسیح) هرگز به طور ضمنی به کسانی که قبل از پیدایش کلیسا زندگی میکردهاند اشاره نمیکند؛ این ایمانداران قطعناً در پایان زمان مصیبت عظیم قیام خواهند کرد (دانیال ۱۲:۲). در هر صورت واضح است که بطور قطعی یک قیامت وجود ندارد. همهی مردگان در این زمان قیام نخواهند کرد بلکه فقط مردگان در مسیح.
۴:۱۷ سپس زندگان با ایشان در ابرها ربوده خواهند شد تا خداوند را در هوا استقبال کنند. که این برای توصیف اولین مرحلهی بازگشت خداوند بکار رفته است و از فعلی که در ترجمهی لاتینی کتابمقدس بکار رفته است میتوان آن را دریافت. ربوده شدن همان قاپیدن ولی در زمان آینده است. این فعل در اعمال رسولان ۸:۳۹ و در دومقرنتیان ۱۲:۲،۴ و در مکاشفه ۵:۱۲ بکار رفته است.
هوا در واقع محل قدرت شیطان است (افسسیان ۲:۲)، عبرانیان چنین جمعی در هوا به مفهوم پیروزی در برابر قدرت شیطان است.
به همهی چیزهایی که در این آیات آمده است فکر کنید! زمین و دریا خاکستر همهی مردگان در مسیح را تسلیم خواهند کرد. سپس معجزهی متبدل شدن بوسیله تبدیل شدن خاکستر به بدنهای جلال یافته به انجام خواهد رسید و این بدنها جلال یافته برای همیشه از بیماری، درد و مرگ مصون خواهند بود. سپس آنها مستقیماً به آسمان پرواز خواهند کرد. و همهی اینها در یک چشم به هم زدن بوقوع خواهند پیوست (اول قرنتيان ۱۵:۲۲). انسانها دنیوی به سخن پیدایش انسان را که در پیدایش ۱و۲ شرح آن آمده است باور میکنند. اگر آنها با پیدایش مشکلی داشته باشند، با ربوده شدن چطور ـ وقتیکه خدا دوباره میلیونها انسان را از خاکستر دوباره بنا میکند؟
انسانهای دنیوی مشتاق سفرهای هوایی هستند. ولی آیا میتوانند پروازهای مسافرتی خود را با پرواز به سوی آسمان و گذشت از جو زمین مقایسه کنند؟
در ارتباط با آمدن مسیح در اینجا صدای وجود دارد که شنیده میشود و تصویری که دیده میشود و معجزهای که احساس میشود و ملاقاتی که از آن لذت برده میشود و آرامش که تجربه میگردد.
همچنین خوب است که به تکرار مجدد کلمهی خداوند در این آیات توجه کنیم: کلام خداوند (آیهی ۱۵)، آمدن خداوند (آیهی ۱۵)، خود خداوند (آیهی )، ملاقات با خداوند (آیهی۱۷)، همیشه بودن با خداوند (آیهی ۱۷).
برای همیشه با خداوند! چه کسی میتواند برکات و لذاتی که این کلمات شامل آن میشود را بیان کند؟
۴:۱۸ . پس بدین سخنان همدیگر را تسلی دهید. تفکر راجع به آمدن خداوند باعث ترس ایماندار ن میشود. این امیدی است که به ایماندار هیجان، آرامش و خوشی میبخشد.
نكاتي در باب نشانههای ايام آخر
نشانههای بسیاری برای اعلان نزدیک بودن واقعهی ربوده شدن وجود دارند. ما این نوشتههای پایین را به عنوان کاهی در باد ملاحضه میکنیم:
۱. تشکیل دولت اسائیل در سال ۱۹۴۸ (لوقا ۲۱:۲۹). درخت انجیر (اسرائیل) که پر از برگهاست (لوقا ۲۱:۲۹ـ۳۱). برای اولین بار در طی قرون، یهودیان موجودیتی ملی در سرزمین خود یافتند. این یعنی ملکوت خدا نزدیک است.
۲. برخاستن قومهای بسیار دیگری (لوقا ۲۱:۲۹). عیسی پیشگویی کرد که نه فقط درخت انجیر بریده خواهد شد بلکه درختهای دیگر نیز. ما اخیراً شهادت دادیم که دولتهای استعمارگر از بین خواهند رفت و این یک آغاز جدید برای یک ملت جدید است
۳. بازگشت اسرائیل به سرزمین در کمال ناباوری (حزقیال ۳۶:۲۴،۲۵). حزقیال پیشگویی کرد که فقط پس از بازگشت ایشان خواهد بود که میتوانند از گناهانشان پاک شوند. اسرائیل امروزه قومی بزرگ و منکر خدا هستند؛ و فقط عده کمی از آنها یهودیان راست دین میباشند.
۴. جابجایی جهانی (مکاشفه ۱۷،۱۸). ما درک میکنیم که بابل عظیم از لحاظ سیاسی، مذهبی و اجتماعی و نظامی بسیار بزرگ است و در آنها افرادی وجود دارند که ادعا میکنند مسیحی هستند و شاید کاتولیک یا پرتستان باشند. عالم مسیحیت در آنجا مرتد شدهاند (اول تیموتائوس ۴:۱، دوم تسالونيكيان ۲:۳) و وارد قلمرو کلیسای دنیوی شدهاند.
۵. نزول جهان شمول روحانی (اول تیموتائوس ۴:۱ـ۳). در این زمان، این مشکل از نقاط عظیم جهان خواهد روئید.
۶. سقوط بنیادی معیارهای اخلاقی (دوم تیموتائوس ۳:۱ـ۵). روزنامهها، هر روز بسیاری از این وقایع را گزارش میکنند.
۷.خشونت و نا اطاعتی داخلی (دوم تسالونيكيان ۲:۷،۸). روح بیقانونی در خانهها حکمفرما خواهد بود و همچنین در زندگی عادتی و حتی در کلیسا.
۸. مردم به شکل دینداری ولی منکر قدرت آن (دوم تیموتائوس ۳:۵).
۹. روح ضد مسیح (اول یوحنّا ۲:۱۸) که در جوامعی که فرهنگ غلطی درند و ادعا میکنند مسیحی هستند ولی همهی آموزههای اساسی ایمان را رد میکنند، بر میخیزد. آنها با مکانت جعلی فریفته میشوند (دوم تیموتائوس ۳:۸)
۱۰. گرایش به اتحاد قومها در روزهای آخر. پول واحد اروپاییها که بر پایهی آنچه از الگوی رو میها شناخته شده است میتواند حکومت روم را نمایان سازد ـ ده انگشت آهنین و خاکی (دانیال ۲:۳۲ـ۳۵).
۱۱. انکار وعدههای خدا در مورد راه داوری (دوم پطرس۳:۳،۴).
به همهی اینها نشانههایی از قبیل زلزلهها در کشورهای مختلف، تهدیدات جهانی، قحطی و افزایش خصومت میان قومها را میتوان اضافه کرد (متی ۲۴:۶،۷). شکست دولتها برای استحکام بخشیدن، قوانین و از میان برداشتن تروریزم، آب و هوای مساعدی را برای ظهور یک دیکتاتور جهانی مهیا میکند. ساخته شدن مهمات جنگی و اسلحههای هستهای معنای بیشتری به این سؤال ما میبخشد: «چه کسی قادر است با استفاده از آن جنگ ایجاد نماید؟» وحش (مکاشفه ۱۳:۴) امکانات تلویزیون جهانی میتواند به مفهوم محقق شدن نوشتههای کتابمقدس راجع به وقایع سیارهی ما باشد (مکاشفه ۱:۷).
اکثر این وقایع قبل از بازگشت مسیح به زمین برای سلطنت به وقوع خواهند پیوست. کتابمقدس نمیگوید که اینها قبل از ربوده شدن ایمانداران به وقوع خواهند پیوست، بلکه قبل از ظاهر شدن او در جلال. اگر چنین باشد و اگر ما، الان به اینها گرایش داشته باشیم، پس اینست که ربوده شدن باید قریبالوقوع باشد.