دومتيموتيوس
فصل ۴
۱ تو را در حضور خدا و مسیح عیسی که بر زندگان و مردگان داوری خواهد کرد قسم میدهم و به ظهور و ملکوت او
۲ که به کلام موعظه کنی و در فرصت و غیر فرصت مواظب باشی و تنبیه و توبیخ و نصیحت نمایی، با کمال تحمّل و تعلیم.
۳ زیرا ایّامی میآید که تعلیم صحیح را متحمّل نخواهند شد، بلکه برحسب شهوات خود خارش گوشها داشته، معلّمان را بر خود فراهم خواهند آورد،
۴ و گوشهای خود را از راستی برگردانیده، به سوی افسانهها خواهند گرایید.
۵ لیکن تو در همهچیز هشیار بوده، متحمّل زحمات باش و عملِ مبشّر را بجا آور و خدمت خود را به کمال رسان.
۶ زیرا که من الآن ریخته میشوم و وقت رحلت من رسیده است.
۷ به جنگِ نیکو جنگ کردهام و دورهٔ خود را به کمال رسانیده، ایمان را محفوظ داشتهام.
۸ بعد از این تاج عدالت برای من حاضر شده است، که خداوندِ داورِ عادل در آن روز به من خواهد داد؛ و نه به من فقط بلکه نیز به همهٔ کسانی که ظهور او را دوست میدارند.
۹ سعی کن که به زودی نزد من آیی،
۱۰ زیرا که دیماس برای محبّت این جهانِ حاضر مرا ترک کرده، به تَسّالونیکی رفته است و کَرِیسکیس به غلاطیه و تیطُس به دلماطیه.
۱۱ لوقا تنها با من است. مرقس را برداشته، با خود بیاور، زیرا که مرا بجهت خدمت مفید است.
۱۲ امّا تیخیکُس را به اَفَسُس فرستادم.
۱۳ ردایی را که در تروآس نزد کرْپُس گذاشتم، وقت آمدنت بیاور و کتب را نیز و خصوصاً رقوق را.
۱۴ اسکندر مِسْگر با من بسیار بدیها کرد. خداوند او را بحسب افعالش جزا خواهد داد.
۱۵ و تو هم از او باحذر باش، زیرا که با سخنان ما به شدّت مقاومت نمود.
۱۶ در محاجّهٔ اوّلِ من، هیچکس با من حاضر نشد، بلکه همه مرا ترک کردند. مباد که این بر ایشان محسوب شود.
۱۷ لیکن خداوند با من ایستاده، به من قوّت داد تا موعظه بهوسیلهٔ من به کمال رسد و تمامی امّتها بشنوند و از دهان شیر رستم.
۱۸ و خداوند مرا از هر کار بد خواهد رهانید و تا به ملکوت آسمانی خود نجات خواهد داد. او را تا ابدالآباد جلال باد. آمین.
۱۹ فِرِسْکا و اَکیلا و اهل خانهٔ اُنیسیفورُس را سلام رسان.
۲۰ اَرَسْتُس در قُرِنْتُسْ ماند؛ امّا تَرُفیمُس را در میلیتُس بیمار واگذاردم.
۲۱ سعی کن که قبل از زمستان بیایی. اَفْبُولُس و پُودِیس و لینُس و کَلادیه و همهٔ برادران تو را سلام میرسانند.
۲۲ عیسی مسیح خداوند با روح تو باد. فیض بر شما باد. آمین.
۴:۱ اكنون پولس به آخرين مسئوليت به تيموتائوس ميپردازد. او اين كار را در حضور خدا و خداوند عيسي مسيح انجام ميدهد. تمام خدمات بايد با در نظر گرفتن اين حقيقت كه توسط چشمان همهبين خدا ديده میشوند، انجام شوند.
در اين آيه خداوند عيسي به عنوان شخصي معرفي شده است كه بر زندگان و مردگان داوري خواهد كرد به ظهور و ملكوت او. واژهی به در اينجا دربردارندهی اين مفهوم است كه به هنگام بازگشت نجاتدهنده براي برقرار ساختن ملكوت خود، يك قيامت و داوري همگاني رخ خواهد داد. اما در متن اصلي يوناني واژهی kata به طور تحتاللفظي به معناي «مطابق با» يا «هماهنگ با» است.
خداوند عيسي كسي است كه بر زندگان و مردگان داوري میكند، اما زماني مشخص براي آن ذكر نشده است. پولس ظهور و ملكوت مسيح را انگيزهاي براي خدمت وفادارانه ميداند.
ما از اشارات ديگر كتاب مقدس درمييابيم كه بازگشت ثانوي مسيح به هنگام داوري بر زندگان و مردگان نيست. برطبق مكاشفه ۲۰:۵ تا پايان سلطنت هزارسالهی مسيح بر مردگان گناهكار داوري نخواهد شد.
خدمت ايمانداران در مقابل تخت داوري مسيح پاداش خواهد داشت، اما اين پاداشها به هنگام ظهور مسيح و ملكوت او ظاهر خواهد شد. به نظر میرسد كه اين پاداشها با حكومت و زمامداري در دورهی سلطنت هزارساله مرتبط باشند. به عنوان مثال كساني كه امين باشند بر ده شهر حكومت خواهند كرد (لوقا ۱۹:۱۷)
۴:۱ با توجه به مراقبت كنوني خدا از خادمين خود و نيز پاداش آينده او، تيموتائوس بايد كلام را اعلان نمايد. او بايد بدون تلف كردن وقت اين كار را انجام دهد و از هر فرصتي سود جويد. پيغام در هر زماني در فرصت است، حتي اگرچه برخي گمان برند كه غير فرصت باشد. تيموتائوس به عنوان خادم مسيح خوانده شده است تا تنبيه نمايد، يعني يا ثابت نمايد يا ترد كند. او بايد آنچه كه اشتباه است را توبيخ نمايد. لازم است كه او گناهكاران را تشويق و نصيحت نمايد كه ايمان بياورند و نيز مقدسين را تا به راه خود در خداوند ادامه دهند. او در همه اين امور بايد صبور باشد و هر چيز را تحمل نمايد و نسبت به تعليم آموزههاي درست امين باشد.
۴:۳ پولس در آيات ۳–۶ براي مسئوليتي كه به تيموتائوس سپرده دو دليل قوي ارايه ميكند. دليل اول اين است كه يك ارتداد عمومي از تعليم صحيح رخ خواهد داد و دليل دوم اين است كه وقت رحلت پولس نزديك است.
پولس رسول به آينده مينگرد هنگامي كه مردم به طرز وسيعي از تعليم صحيح رويگردان ميشوند. آنها با عزمي راسخ از كساني كه حقيقت كلام خدا را موعظه ميكنند رويگردان ميشوند. گوش آنها مشتاق شنيدن تعاليمي است كه خوشايند و راحت باشند. آنها براي اينكه اشتياق خود براي تعاليم نوين و رضايتبخش را ارضا نمايند، گروهي از معلمان را گردهم ميآورند تا آنچه كه دوست دارند را از آنها تعليم گيرند.
۴:۴ اشتياق براي شنيدن تعاليم آرام و ملايم باعث خواهد شد مردم گوشهاي خود را از راستي برگردانيده و به افسانهها گوش فرادهند. اين يك معاملهی بیارزش است-اينكه حقيقت را فداي افسانهها كنيم-اما اين پاداش به كساني است كه تعليم صحيح را رد ميكنند.
۴:۵ در همه چيز هشيار باش يعني اينكه مراقب همه چيز باش. تيموتائوس بايد در كارهايش جدي و متعادل باشد، او نبايد از زير بار زحمات شانه خالي كند بلكه بايد مشتاقانه متحمل سختيهايي كه در خدمت مسيح رخ ميدهد شود.
در مورد عبارت «عمل مبشر را بجا آور» كمي اختلافنظر وجود دارد. برخي گمان ميكنند كه تيموتائوس واقعاً يك مبشر بود و پولس در اينجا تنها به او ميگويد كه به خدمت خود ادامه دهد. ديگران بر اين باورند كه تيموتائوس عطاي بشارت نداشته است، شايد عطاي تعليم يا شباني داشته است، اما اين امر نبايد موجب اين ميشد كه او را از بشارت انجيل در فرصتهايي كه فراهم ميشد بازدارد. احتمالاً تيموتائوس يك مبشر بود و هدف پولس در اينجا تنها تشويق او در اين كار است.
او در هر زمينه بايد خدمت خود را به كمال رساند و بهترين استعدادهاي خود را وقف خدمت خود نمايد.
۴:۶ دليل دوم در سپردن اين مسئوليت به تيموتائوس اين است كه رحلت پولس نزديك بود. او اكنون بايد همچون هديهی ريختني، ريخته شود. او ريخته شدن خون خود را به هنگام شهادت به ريخته شدن هديهی ريختني بر قرباني تشبيه مينمايد (مراجعه نماييد به خروج ۲۹:۴۰؛ اعداد ۱۵:۱-۱۰) پولس قبلاً هم در فيليپيان ۲:۱۷ مرگ خود را به هديهی ريختني تشبيه كرده بود. هيبرت ميگويد:«تمام زندگي او همچون يك قرباني زنده به خدا تقديم شده بود؛ اكنون مرگ او، كه با ريخته شدن شراب به عنوان آخرين عمل مراسم قرباني مقايسه شده است، قرباني را كامل خواهد كرد.»
وقت رحلت من رسيده است. واژهی يوناني analusis (تحتاللفظي به معناي «از دست دادن») كه پولس در اينجا براي وقت رحلت خود استفاده كرده، واژهاي بسيار پرمفهوم است كه حداقل چهار تصوير متفاوت در مقابل ما قرار ميدهد؛ ۱) اين واژهی مورد استفادهی دريانوردان است كه براي «باز نكردن» كشتي از لنگرگاه به كار ميرود ۲) اين واژهی مورد استفادهی كارگران شخمزن است كه اشاره دارد به «باز كردن يوغ» گروه خستهی حيوانات پس از شخم زدن ۳) اين واژه مورد استفادهی مسافران است، كه مفهوم «جمعكردن» چادري است كه قبل از آغاز يك سفر انجام ميشود ۴) اين واژهی مورداستفادهی فيلسوفان بود كه دلالت بر «راهحل» يك مشكل دارد. در اينجا بار ديگر با تصويرپردازي غني پولس روبرو ميشويم.
۴:۷ در نگاه اول به نظر ميرسد پولس در اين آيه به خود فخر ميكند. اما موضوع اين نيست. مقصود اين نيست كه جنگ نيكويي كرده باشد، بلكه او جنگيده بود و هنوز هم به جنگ نيكو جنگ ميكرد، يعني جنگ ايمان. او انرژي خود را در جنگ نيكو صرف كرده بود. جنگ در اينجا لزوماً به معناي نبرد نيست، بلكه مقصود يك مسابقه ورزشي است.
حتي اگرچه او مینوشت اما ميدانست كه جنگ توانفرسا تقريباً پايان يافته بود. او در طول دورهی خود دويده بود و به هدف نظر داشت.
پس پولس نيز ايمان را محفوظ داشته بود. مقصود اين است كه نه تنها پولس خود به آموزههاي غني ايمان مسيحي ايمان داشت، بلكه همچون يك مباشر از تعليمي كه به او سپرده شده بود محافظت نموده بود و آن را با همان شفافيت اوليه به ديگران انتقال داده بود.
۴:۸ پولس رسول اطمينان خود را ابراز ميدارد از اينكه عدالتي كه در خدمت خود ظاهر نمود در مقابل تخت داوري مسيح از سوي خداوند عادل پاداش دريافت خواهد نمود.
خداوند در اينجا به عنوان داور عادل نام برده شده است، اما مفهوم در اينجا قاضي دادگاه نيست بلكه داور مسابقات ورزشي است. او برخلاف داوران زميني، دانش كاملي خواهد داشت، او به اشخاص اعتنايي نخواهد كرد، بلكه او انگيزهها و اعمال را ارزيابي خواهد نمود و داوري او صحيح و منصفانه خواهد بود.
تاج عدالت در اينجا حلقهی گلي است (نه تاج شاهي) كه به آن دسته از ايمانداران داده ميشود كه در خدمت خود عدالت را به جا آورند. در حقيقت، اين حلقهی گل به تمام كساني داده ميشود كه ظهور مسيح را دوست دارند. اگر شخصي حقيقتاً با اشتياق تمام انتظار آمدن مسيح را ميكشد و در پرتو اين حقيقت زيست ميكند، پس زندگي او در عدالت خواهد بود و در نتيجه پاداش خواهد يافت. در اينجا به ما يادآوري ميشود هنگامي كه حقيقتاً به آمدن ثانوي مسيح ايمان داريم و مشتاق آن هستيم، اين موضوع تأثيري تقديس كننده بر زندگي شخص دارند.
۴. تقاضاها و سخنان شخصي (۴:۹-۲۲)
۴:۹ پولس پا به سن گذاشته در انتظار مشاركت با برادر جوان خود در خداوند است. از اين رو به او توصيه ميكند تا تلاش نمايد در آيندهی نزديك به روم بيايد. پولس رسول در زندان روم به شدت احساس تنهايي ميكند.
۴:۱۰ يكي از تلخترين تجربيات در خدمت مسيحي اين است كه شخص از سوي كساني كه قبلاً با او همكار بودهاند طرد شود. ديماس دوست پولس، برادر ايماندار و همكار ايماندار او بود. اما پولس اكنون در زندان بود، مسيحيان تحت جفا بودند، و جو سياسي به طور خاص براي مسيحيان نامناسب بود. ديماس به جاي اينكه مشتاق ظهور خداوند باشد به جهان حاضر محبت نمود و از اين رو پولس را ترك نموده به تسالونيكي رفت. اين لزوماً بدان معنا نيست كه ديماس اعتراف مسيحي خود را كنار گذاشته و مرتد شد. و نه به اين معنا است كه او يك ايماندار نبوده است. بلكه ترس از جان باعث شد كه به وضع بد گذشته برگردد.
سپس پولس رسول میافزايد كه كريسكيس به غلاطيه رفته بود، و تيطس به دلماطيه. دربارهی آنها هيچ واژهاي حالي از ملامت وجود ندارد؛ شايد آنها به خاطر خدمت مسيحي به آنجا رفته بودند. در كل كتاب مقدس تنها در اينجا به كريسكيس اشاره شده است (كه معناي اسمش «رشد كردن» است) ما بيشتر از اين دربارهی او نميدانيم. اين بايد مايهی ترغيب ايمانداران باشد. مهم نيست كه چقدر وضعيت آنها در زندگي پست باشد، حتي يك مأموريت براي خداوند بدون پاداش نخواهد ماند.
۴:۱۱ طبيب محبوب لوقا تنها كسي بود كه با پولس در روم ارتباط داشت. چقدر براي پولس رسول ارزش داشت كه اين مرد بزرگ خدا مايهی دلگرمي روحاني او ميشد!
و چقدر ما بايد براي قسمت دوم آيهی ۱۱ خدا را شكر كنيم! اين موضوع ما را تشويق ميكند كه علیرغم ناكامي در خدمت به خداوند او به ما فرصتي ديگر ميدهد تا به همراه او پيش رويم. مرقس كسي بود كه در اولين سفر بشارتي پولس و برنابا به همراه آنان رفت، اما سپس آنها را در پرچه ترك نمود و به خانه بازگشت. هنگامي كه زمان سفر دوم بشارتي فرا رسيد، پولس به خاطر رفتار مرقس جوان در سفر قبل نميخواست كه او همراهش بيايد. هنگامي كه برنابا اصرار ورزيد مرقس همراه آنها بيايد، با عزيمت پولس و سيلاس به سوريه و قيليقيه موضوع حل شد، در حالي كه برنابا و مرقس به قبرس رفتند. سپس پولس و مرقس با هم آشتي كردند، و در اينجا پولس به طور خاص ميخواهد كه مرقس كه بجهت خدمت مفيد است نزد او بيايد.
۴:۱۲ آندسته از افرادي كه بر اين باورند تيموتائوس به هنگام نوشتن اين رساله در افسس بود ميگويند پولس تيخيكس را به عنوان جايگزيني براي تيموتائوس به هنگام غيبت وي به آنجا فرستاد. آنها بر اين باورند مقصود پولس در اينجا اين است:«اما به تيخيكس مأموريت دادم به افسس برود.»
۴:۱۳ رداي مذكور در اينجا ميتواند هم يك پوشش بيروني باشد و يا كيفي كه كتابها را در آن حمل ميكنند. عموماً آن را همان ردا ميدانند.
در مورد تفاوت ميان كتابها و رقوق اتفاقنظري نيست. آيا آنها قسمتهايي از كلام خدا بودند؟ آيا برخي از رسالات پولس بودند؟ آيا مقصود اوراقي بودند كه به هنگام محاكمه از آن استفاده ميكرد؟ آيا آنها كاغذها يا پاپيروسهاي سفيد بودند كه او به هنگام نوشتن از آنها استفاده ميكرد؟ نميتوان به طور قطع گفت. اما موضوع مهم اين است كه پولس حتي در زندان هم خود را با نوشتن و مطالعه مشغول ميساخت.
داستان بسيار جالبي در مورد اين آيهی به ظاهر كماهميت گفته شده است. اف. دبليو. نيومن ( F.W. Newman )، برادر كوچك كاردينال نيومن، روزي از داربي پرسيد اگر اين آيه در كلام نبود چگونه ميشود كه در اين زمينه فقير ميشديم؟ آيا ارزش آن مربوط به همان زمان نبود؟ آيا اگر پولس آن را نمينوشت چيزي را از دست ميداديم؟ داربي بيدرنگ پاسخ داد:«مسلماً يك چيز را از دست ميدادم؛ چرا كه به خاطر همين آيه كتابخانهام را نفروختم. هر واژه كه به آن وابسته است از روحالقدس است، و براي خدمت ابدي است.»
۴:۱۴ احتمالاً اسكندر زرگر همان كسي است كه در ۱ تيموتائوس ۱:۲۰ در مورد وي گفته شده ايمانش تنزل يافته است. به هرحال او نسبت به پولس بديهاي بسياري مرتكب شده بود. ما تنها ميتوانيم پي ببريم كه ذات او شرير بود. اگر اين آيه را با آيهی بعد ارتباط دهيم، چنين به نظر ميرسد كه گويا اسكندر برعليه پولس رسول شهادت داده و اتهامات دروغين بر وي وارد آورده بود. كانيبير (Conybeare ) و هاوسن (Howson) آن را چنين ترجمه كردهاند:«اسكندر زرگر اتهامات بدي بر من وارد آورد.» پولس مطمئن بود كه خداوند به حسب افعالش او را جزا خواهد داد.
۴:۱۵ اين آيه رسيدن تيموتائوس به روم را پيشبيني ميكند. او بايد از اسكندر با حذر باشد، كه مبادا از دستان اين مرد شرير رنج بيند. بعيد نيست كه اسكندر با مخالفت بسيار با شهادت پولس در اجتماعات عمومي بشدت با او مقاومت كرده باشد.
۴:۱۶ احتمالاً پولس به وقايع چند روز گذشته فكر میكند. مقصود از محاجهی اول اولين فرصتي است كه به او داده شد تا در محاكمهی آخر از خود دفاع كند. اين موضوع بسيار غمانگيز بود كه هيچ كس حاضر نشد در طرفداري از اين رسول هشيار كه نوشتههايش تا قرنها بعد جانها را سيراب نمود، سخني ارايه دهد. هيچكس از او دفاع نكرد، اما اين موضوع باعث نشد كه پولس نسبت به ديگران كينه به دل گيرد. او به مانند نجاتدهنده، دعا ميكند كه اين برايشان محسوب نشود.
۴:۱۷ گرچه انسانها او را ترك كردند اما خداوند با او ايستاده بود. نه تنها اين، بلكه او از خدا قوت يافته بود تا به هنگام محاكمه انجيل را بشارت دهد. اين پيغام بدون هيچ مقاومتي بيان شد، و يك محكمهی غيريهودي پيغام نجات را شنيد. استاك با تعجب ميگويد:
«تمامي امت ها-عجب گروه سرشناسي از رميها در اين عبارت ساده به چشم ميخورند! در آن روز پيغام خدا به بشر را شنيدند؛ همه شنيدند كه عيسي مصلوب و جلال يافته به عنوان تنها نجاتدهنده به اين جهان آمد. اين يك تصوير بسيار بزرگ است؛ تصور ما از درك اين صحنهی خارق العاده عاجز است؛ اين احتمالاً يكي از لحظات بزرگ تاريخ بوده است؛ آيا پيامدهاي آن در ابديت بر ما آشكار نخواهد شد؟»
واژهی قوت داد در اين آيه يك واژهی معمول نيست؛ اين واژه تنها هشت بار در عهد جديد يافت ميشود. آن در اعمال ۹:۲۲ ديده میشود يعني در آغاز خدمت عمومي پولس:«بيشتر تقويت يافته» در اينجا باري ديگر به كار رفته است، اما اكنون در پايان خدمت او به كار رفته-يادآور قوت پايدار خداوند در تمام زندگي پر از خدمت او.
عبارت «از دهان شير رستم» يك سبك سخن گفتن است كه در واقع ميگويد يك فرصت موقت به او اعطا شد. محاكمه ادامه ميیافت. براي مدتي خطر دور شده بود. تلاش شده است تا شير را به نرون، شرير، يا حيوانات وحشي نسبت دهند. اما درك اين موضوع كه مقصود در اينجا خطر است سادهتر است.
۴:۱۸ هنگامي كه پولس گفت خداوند او را از هر كار بد خواهد رهانيد، مقصود او اين نبود كه به طور قطع از اعدام شدن خواهد رست. او ميدانست كه لحظهی مرگش نزديك شده است (آيه ۶). پس مقصود او چه بود؟ ترديدي نيست كه او ميخواهد بگويد خداوند او را از هر عيب در روزهاي آخر شهادت خود دور نگاه ميدارد. خداوند او را از انكار، هر چيزي كه باعث انكار نام او ميشد، از ترس، يا از اشكال گوناگون تنزل اخلاقي رهايي ميبخشيد.
نه تنها اين، بلكه پولس مطمئن بود كه خداوند او را تا به ملكوت آسماني خود حفظ خواهد نمود. مقصود از ملكوت آسمان نه تنها سلطنت هزارسالهی مسيح بر روي زمين است، بلكه مقصود خود آسمان نيز است، هنگامي كه حكومت خداوند به طور كامل مستقر میشود.
در اينجا پولس جلال را تا ابدالاباد به خدا ميدهد. تا ابدالاباد به طور تحتاللفظي به معناي «سالهاي سال» است و اين واژه مفهوم ابديت را به شديدترين شكل ممكن در زبان يوناني بيان ميكند (واژهی ابدالاباد در زبان فارسي نيز چنين است) به معني واقعي كلمه، در ابديت «سال» ديگر معني ندارد، بلكه از آنجايي كه مصداق عدم زمان در ذهن بشر وجود ندارد، استفاده از عبارت زمان بسنده ميكند.
۴:۱۹ اكنون پولس به زوجي كه همواره با او در انجيل خدمت كردهاند سلام ميرساند. فرسكا (پرسكلا) و اكيلا براي اولين بار پولس را در قرنتس ملاقات نمودند و سپس با او تا به افسس هم سفر كردند. آنها براي مدتي در روم زندگي نمودند (رومیان ۱۶:۳)، و به مانند پولس خيمهدوز بودند.
انيفورس قبلاً در ۱:۱۶ نيز به عنوان كسي كه پولس را تسلي داد و از زنداني شدن او عار نداشت ذكر شد.
۴:۲۰ احتمالاً ارستس همان كسي است كه خزانهدار شهر قرنتس بود (رومیان ۱۶:۲۳) تروفميس قبلاً در اعمال ۲۰:۴ و ۲۱:۲۹ ذكر شده بود. او كه در افسس ايمان آورده بود پولس را تا اورشليم همراهي نمود. يهوديان در آنجا گمان بردند كه پولس او را به هيكل برده است. ما در اينجا ميخوانيم كه پولس او را در ميليتس بيمار واگذارد. اين عبارت حاكي از آن است كه گرچه پولس خود قدرت شفا دادن داشت، اما هميشه از آن استفاده نميكرد. معجزهی شفا هيچگاه براي آسايش و رفاه شخصي به كار گرفته نميشد، بلكه به عنوان شهادتي براي يهوديان بیايمان به حقيقت انجيل.
۴:۲۱ تيموتائوس بايد سعي مينمود تا قبل از زمستان كه وضعيت آب و هوا سفر را مشكل ميساخت بيايد. دوست زنداني او در روم به حضور او نياز داشت و منتظر او بود. تكرار درخواست از تيموتائوس براي آمدن بسيار رقتانگيز است. (مراجعه نماييد به ۱:۳ و ۴؛ ۴:۹)
سپس ميخوانيم كه افبولس، پوديس و لينس و كلاديه و همهی برادران به تيموتائوس سلام ميرسانند. به نظر اين اسامي چندان حائز اهميت نيستند، اما يادآور اين موضوع است كه همانگونه راجزر ( Rodgers ) ميگويد، «يكي از امتيازات و شاديهاي خاص خدمت مسيحي اين است كه در آن دوستيها شكل ميگيرد و رشد مييابد.»
۴:۲۲ و اكنون پولس رسالهی خود را به پايان ميرساند. او به خود شخص تيموتائوس ميگويد، «عيسي مسيح خداوند با روح تو باد» سپس، پولس خطاب به تيموتائوس و تمام كساني كه در آن هنگام كه او اين نامه را ميخواند ميگويد:«فيض بر شما باد. آمين» .
او در اينجا قلم خود را پايين ميگذارد. نامه به پايان رسيد. خدمت او به پايان رسيد. اما عطر زندگي و شهادت او هنوز هم با ما است، و ما او را بار ديگر خواهيم ديد و دربارهی مفاهيم عميق انجيل و كليسا با او سخن خواهيم گفت.