Main Banner

ج. پرانتزی در سِرّ. (۳:‏۱-‏۱۳)

۳:‏۱ پولس جمله خود در آیه ۱ را طوری آغاز می‌‌کند که آیه ۲ آنرا قطع کرده و تا آیه ۱۴ ادامه می‌­یابد. آیات میانی یک پرانتز را تشکیل می‌‌دهند که محتوایش سرّ است-‏‏مسیح و کلیسا.

آنچه که در اینجا به طور خاصی جالب است، این می‌‌باشد که عصر حاضر کلیسا خودش در نقشه خدا پرانتزی است. این امر می‌‌تواند بدین صورت توضیح داده شود:‏در طی دوران ثبت شده عهد عتیق، خدا اساسا با قوم یهود سر و کار داشت. در حقیقت از پیدایش ۱۲ تا ملاکی ۴، مرکز داستان اکثراً ابراهیم و ذریتش هستند. وقتی که خداوند عیسی به زمین آمد، به وسیله اسرائیل رد شد. در نتیجه، خدا موقتا قومش را به عنوان قوم برگزیده‌­اش کنار گذاشت. ما حالا در دوران کلیسا زندگی می‌‌کنیم، یعنی زمانی که یهودیان و امتها در حضور خدا از درجه‌­ای مساوی برخوردار هستند. پس از اینکه کلیسا کامل شده و به آسمان بالا برده شود، خدا برنامه‌­اش را با قوم اسرائیل از سر خواهد گرفت. عقربه­‌های ساعت نبوتی دوباره برای یک بار دیگر شروع به کار خواهند کرد. بنابراین، عصر حاضر پرانتزی است در میان رفتار گذشته خدا با اسرائیل و رفتار آینده او. این یک عمل جدید در برنامه ملکوت است-‏‏برنامه­ای بخصوص و جدا از هر آنچه که قبلاً وجود داشته و بعدا وجود خواهد داشت.

در آیات ۲-‏۱۳ پولس جزئیاتی منصفانه راجع به این توضیحات عنوان می‌‌کند. آیا این نوشته‌ها تصادفی امضا شده است که آنها را باتقدیر معمولی توضیح دهد.

پولس رسول این بخش را با این مطلب آغاز می‌‌کند:‏از این سبب من که پولس هستم و اسیر مسیح عیسی، برای شما ای امتها. عبارت از این سبب به زمانی برمی‌‌گردد که او راجع به مزایایی که امتهای ایماندار در اثر یکی شدنشان با مسیح کسب کرده‌­اند سخن می‌‌گوید.

عموما اعتقاد بر این است که این نامه زمانی نوشته شده است که پولس برای اولین بار در روم زندانی شد. ولی او از خودش به عنوان زندانی روم سخن نمی‌‌گوید. این امر می‌‌تواند نشان­دهنده حس شکست خوردن، احساس نگرانی برای خویشتن یا مرثیه­‌خوانی داشته باشد. پولس خودش را اسیر مسیح عیسی می‌‌خواند. این از پذیرش، اعتبار و پیروزی صحبت می‌‌کرد. روت پاکسون به خوبی این مطلب را عنوان می‌‌کند:‏

هیچ بوئی از زندان در افسس به مشام نمی‌‌رسد، چونکه پولس در روح اسیر نشده است. او در آنجا به عنوان یک زندانی رومی هست ولی این را قبول ندارد و ادعا می‌‌کند که اسیر عیسی مسیح است. سّر این چنین پیروزی در دنیایی دیگر (روم) چیست؟ روح پولس با مسیح در آسمان است اگر چه بدنش در زندان اسیر می‌‌باشد.

زندانی بودن او قطعا به نفع امتها بود. او در طی دوران خدمتش شروع به مبارزه تلخی کرد برای اثبات تعالیم خود مبنی بر اینکه امتهای ایماندار به میزان مشابه از برکات و مزایای ایمانداران یهودی در کلیسای مسیحی برخوردار هستند. آنچه که در نهایت باعث دستگیر شدن و رفتن او به حضور قیصر شد، تهمت دروغی بود که به او بسته بود. بر این مبنا که وی تروفیموسی که یک شخص افسسی بوده است را به هیکل برده بود که آن منطقه برای ورود امتها ممنوع بود. (اعمال رسولان ۲۱:‏۲۹) ولی در پشت آن تهمت خصومت بی‌­رحمانه رهبران مذهبی قرار داشت.

۳:‏۲ حالا پولس الگوی تفکر خود و بیانش را ختم کرده و سراغ مسئله سّر می‌‌رود که ما به آن تحت عنوان یک پرانتز بر مشیت الهی اشاره کردیم.

اگر در آیه ۲ (اگر شنیده باشید...) می‌‌تواند این نظریه را ایجاد کنید که خوانندگان پولس رسول از ماموریت خاص او برای امتها بی‌­خبر بودند. در حقیقت با این آیه برای اثبات این نظریه به کار می‌‌رود که پولس نمی‌‌دانسته است این نامه را برای چه کسانی می‌‌نوشته و بنابراین نامه نمی‌‌توانسته به حبیبان افسسی نوشته شده باشد. ولی، «اگر» اکثر مواقع مفهوم «از آنجا» که را نیز دارد، چنانکه فیلیپی آن را چنین به کار می‌‌برد:‏«چونکه شما شنیده‌­اید...» ایشان حتما می‌‌دانستند که خدمت مخصوص او این است. او خدمتش را، تدبیر فیض خدا که به جهت شما به من عطا شده است، معرفی می‌‌کند. در اینجا تدبیر به مباشرت اشاره دارد. مباشر کسی است که انتخاب شده تا مسائل مشخص دیگری را اجرا کند. پولس مباشر خداوند بود که کارهای عالی خدا را بر طبق حقایق عهد جدید اجرا می‌‌کرد. این مباشرت فیض خدا در حداقل ۳ مفهوم بوده است:‏

۱. به عنوان یک شخص برگزیده. این لطفی بود که پولس لایقش نبود، ولی خدا او را برای چنین مزیت والایی برگزیده بود.

۲. به عنوان محتوای پیام. این پیغام خدا بود، مبنی بر آزادی و مهر و محبتی که شایستگی آن را نداشت.

۳. به عنوان پذیرش او. امتها قومی ناشایست برای چنین لطفی بودند.

ولی این تدبیر فیض به پولس داده شد تا او آن را در میان امتها تقسیم کند.

۳:‏۳ او این سّر را از هیچکس دیگری نیاموخت و نه اینکه از طریق استعداد خودش به آن دست پیدا کرده باشد. این سّر از طریق مکاشفه مستقیم خدا به او شناسانیده شده بود. به ما گفته نشده است که چگونه و کجا او به این مکاشفه رسید. آنچه که ما می‌‌دانیم این است که خدا از طریقی خارق‌­العاده به پولس نقشه­ا‌ش را برای کلیسای تشکیل یافته از امتها و یهودیان ایماندار نشان داده است. ما نشان دادیم که سّر، یک حقیقت مقدس و ناشناخته و مرموز می‌‌باشد که از نظر انسانی قابل شناخت نمی‌‌باشد و حالا از طریق آسمان مکاشفه شده است. پولس رسول به طور خلاصه و ضمنی در ۱:‏۹-‏۱۴، ۲۲، ۲۳ و ۲:‏۱۱-‏۲۲ به آن اشاره کرده بود.

۳:‏۴ آنچه که او راجع به موضوع نوشت برای این کافی بود که به خوانندگانش نشان دهد که او سّری از جانب خدا دارد که مربوط به مسیح است. بلیکی این متن را چنین توضیح می‌‌دهد:‏

در اشاره به آنچه که قبلاً نوشتم:‏این موضوع را کاملاً روشن می‌‌کند. بنابراین شما باید شاهد این باشید که معلم شما در این مسئله سّر کاملاً آگاه و مطیع است.

ترجمه داربی، «سّر مسیح،» این امر را نشان می‌‌دهد که مسیح عرفانی در اینجا به تصویر کشیده شده است، سر و بدن. (به عنوان مثالی دیگر، نام مسیح شامل هم خداوند عیسی و هم قومش آمده است، به اول قرنتیان ۱۲:‏۱۲ نگاه کنید.)

۳:‏۵ آیات ۵ و ۶ کاملترین توصیفی که ما راجع به سّر داریم را به ما می‌‌دهد. پولس توضیح می‌‌دهد که یک سّر چیست، سپس توضیح می‌‌دهد که سّر مسیح چیست.

اولا حقیقتی است که در قرنهای گذشته به بنی آدم آشکار نشده بود. یعنی جستجوی آن در عهد عتیق بیهوده است. شاید نمونه­‌ها و تصاویری از آن در عهد عتیق باشد، ولی خود حقیقت در آن زمان ناشناخته بود.

دوما، این حقیقتی است که الحال بر رسولان مقدس و انبیای خدا به روح مکشوف شده است. خدا مکشوف کننده بود وروح‌­القدس دریچه‌­ای بوده که مکاشفه از طریق آن به رسولان و انبیاء داده شده است.

از آنجا که ما می‌‌بینیم که رسولان و انبیاء مربوط به عهد جدید هستند و نه عهد عتیق، این آیه متناقض است. اولین قسمت می‌‌گوید که این حقیقت در دوران دیگر مکشوف نشده است. بنابراین برای انبیای عهد عتیق ناشناخته بوده است. پس چگونه می‌توانسته در روزگار پولس به وسیله انسانهایی که برای قرنها مرده بودند شناخته شده باشد؟ معنی آشکار آن این است که حقیقت بزرگ مسیح و کلیسا به انسانهای دوران کلیسا مثل پولس شناسانده شده است که به طور مخصوص به وسیله خداوند قیام کرده برای خدمت کلام و موعظه مامور شده بودند. (پولس ادعا نمی‌‌کند تنها شخصی است که راز مقدس برای او باز شده است. او یکی از میان بسیاری بود، اگر چه او بیش از بقیه حقیقت را به امتهای روزگار خود و نسلهای بعدی از طریق نامه­‌هایش منتقل می‌‌کرد.)

منصفانه است که بگوئیم بسیاری از مسیحیان نظری متفاوت با آنچه که در بالا داده شد دارند. ایشان می‌‌گویند که کلیسا عملا در عهد عتیق وجود داشته است. که اسرائیل کلیسا بوده است. ولی حقیقت کلیسا حالا کاملتر مکشوف گردیده است. ایشان می‌‌گویند، «سّر آنچنان که الآن شناخته شده در دورانهای دیگر شناخته نشده بود. این سّر شناخته شده بود ولی نهبه حدی که الآن شناخته شده است. ما مکاشفه کاملتری داریم، ولی هنوز هم ما اسرائیل خدا هستیم که این یعنی بقیه قوم خدا.» ایشان برای اثبات نظریه خود به اعمال رسولان ۷:‏۳۸ رجوع می‌‌کنند و ترجمه آن از روی کینگ جیمز ۱۶۱۱. در جائی که قوم اسرائیل تحت عنوان کلیسا (ترجمه جدید، مژده برای عصر جدید:‏جماعت در بیابان) خوانده شده‌­اند. درست است که از قوم برگزیده خدا تحت عنوان «جماعت در بیابان» نام برده شده ولی این امر بدان معنا نیست که ایشان ارتباطی با کلیساس مسیح داشتند. در نهایت، کلمه یونانی اِکِلیسا می‌‌تواند به معنی جماعت، جامع و یا یک گروه برگزیده باشد. این کلمه فقط به طور تلویحی در اعمال ۷:‏۳۸ نیامده است، بلکه همان کلمه در اعمال رسولان ۱۹:‏۳۲، ۴۱ جماعت ترجمه شده است. از متن مشخص می‌‌شود که ما کلمه «کلیسا» و یا جماعت را داریم.

ولی راجع به بحث آیه ۵ چه؟ در آنجا بحث این است که کلیسا درعهد عتیق وجود داشته اگر چه الآن کاملتر مکشوف گردیده است. این امر در کولسیان ۱:‏۲۶ جواب داده شده است که به وضوح می‌‌گوید «سّر از دهرها و قرنها مخفی داشته شده بود، لیکن الحال به مقدّسان او مکشوف گردید. مسئله بر سر درجه مکاشفه نیست، بلکه حقیقت آن.»

۳:‏۶ حالا ما به حقیقت مرکزی سّر می‌‌رسیم که در کلیسای خداوند عیسی مسیح، امتهای ایماندار در میراث و در بدن و در بهره وعده او در مسیح به وساطت انجیل شریک هستند. به بیانی دیگر، امتها تغییر گرایش یافته حالا از برکات و مزایای مساوی با یهودیان تفئیر گرایش یافته لذت می‌‌برند.

اولا ایشان وارث هستند. تا آنجا که به ارث مربوط می‌‌شود، ایشان با یهودیان نجات یافته مساوی هستند. ایشان میراث خدا هستند و عیسی مسیح در ارث با همه نجات یافتگان شریک هستند.

سپس ایشان اعضای همان بدن مسیح هستند. ایشان دیگر هیچ فاصله‌ای ندارند، بلکه وضعیت مشابه‌ای با یهودیان نجات یافته در کلیسا، بدن مسیح دارند.

بالاخره ایشان به وساطت انجیل شریک بهره وعده او هستند. وعده در اینجا به معنی روح‌­القدس است. (اعمال رسولان ۱۵:‏۸؛ غلاطیان ۳:‏۱۴) یا می‌تواند به معنی همه چیزهایی باشد که در انجیل به تمام کسانی که در مسیح عیسی هستند وعده داده شده است. امتها در همه چیز با یهودیان شریک هستند.

هیچکدام از اینها در تقدیر الهی در عهد عتیق صادق نبوده­‌اند و در ملکوت قریب‌­الوقوع مسیح نیز نخواهند بود.

در عهد عتیق، اسرائیل مزیت مستقیم و جایگاه ویژه‌­ای در حضور خدا دانست. یک یهودی می‌‌بایست در مورد هرگونه نظری راجع به اینکه از حقوقی مساوی با یک غیریهودی در حضور خدا برخوردار باشد می‌‌خندید. این مسئله درست نبود. انبیای اسرائیل پیشگوئی دعوت امتها را کرده بودند. (اشعیا ۴۹:‏۶؛ ۵۶:‏۶، ۷)، ولی ایشان در هیچ جا نگفتند که امتها اعضای یک بدن به همراه یهودیان خواهند بود.

در آمدن ملکوت خداوند ما، اسرائیل سر قومها خواهد بود. (اشعیا ۶۰:‏۱۲) امتها برکت خواهند یافت ولی این از طریق اسرائیل خواهد بود. (اشعیا ۶۰:‏۳؛ ۶۱:‏۶ و زکریا ۸:‏۲۳)

دعوت اسرائیل اساسا برکت زمینی بوده است. (تثنیه ۲۸ و عاموس ۹:‏۱۳-‏۱۵) دعوت کلیسا برکات روحانی در جایهای آسمانی است. (افسسیان ۱:‏۳) اسرائیل قوم برگزیده خدا بر روی زمین خوانده شده است. کلیسا عروس مسیح در آسمان خوانده شده می‌‌باشد. (مکاشفه ۲۱:‏۲، ۹) اسرائیل در حین سلطنت هزارساله‌ی مسیح برکت خواهد یافت. (هوشع ۳:‏۵) کلیسا برای قرنها و قرنها بر کل جهان سلطنت خواهد کرد و در جلال او سهیم خواهد شد. (افسسیان ۱:‏۲۲، ۲۳)

بنابراین واضح است که کلیسا مشابه اسرائیل یا ملکوت نیست. این یک جامعه جدید است، یک پیروی بخصوص و مبارکترین بدن ایماندارنی که می‌‌شود راجع به آن در کتاب‌مقدس خواند. کلیسا پس از صعود مسیح به وجود آمد و روح‌­القدس به آن داده شد. (اعمال رسولان ۲ ) کلیسا به وسیله تعمید روح‌­القدس شکل گرفت. (اول قرنتیان ۱۲:‏۱۳) و در هنگام ربوده شدن کامل خواهد شد و در آن زمان همه آنانی که به مسیح تعلق دارند به خانه آسمانی خواهند رفت. (اول تسالونیکیان ۴:‏۱۳-‏۱۸؛ اول قرنتیان ۱۵:‏۲۳، ۵۱-‏۵۸)

۳:‏۷ پولس حالا با تاکید بر مساوی بودن امتها و یهودیان در کلیسا خدمت شخصی خودش و ارتباط با آن را به بحث می‌‌گذارد. (آیات ۷-‏۹)

اولا او به خادم انجیل مبدل می‌‌شود. وست می‌‌نویسد:‏«کلمه خادم گول زننده است، از آنجا که امروزه برای خطاب کردن شبان یک کلیسا استفاده می‌‌شود.» این معنی هرگز در عهد جدید مکتوب نمی‌‌باشد. معنی اصلی این کلمه، خدمتکار است. پولس به سادگی می‌‌گفت که او در ارتباط با این سّر به خداوند خدمت می‌‌کند.

این خدمت بصورت طبیعی هدیه بدون استخقاق بود:‏که بر حسب عمل قوت خدا به او داده شده بود. و این فقط شکلی از فیض نبود، بلکه همچنین نشان دهنده قدرت خدا در مقابل فریسیان مغرور و متکبر و برای نجات جانها بود و همچنین او را به عنوان یک رسول مطرح کرده بود و به او قدرت داده بود مکاشفه دریافت کند و برای کار وی را تجهیز کرده بود. بنابراین پولس می‌‌گوید که این عطا برحسب عمل قوت خدا به او داده شده بود.

۳:‏۸ پولس رسول از خودش به عنوان کمتر از کمترین همه مقدسین سخن می‌‌گوید. این می‌‌تواند برای بعضی، یک نوع فروتنی کاذب باشد. ولی این عملا فروتنی شخصی است که از روح‌­القدس پر می‌‌باشد. هر کس که مسیح را در جلالش ببیند گناهکار بودن و بی­‌مصرف بودن خودش را درک خواهد کرد. در مورد پولس مطالب اضافه‌­ای هم وجود داشت و آن خاطره جفا رساندن به خداوند عیسی بود. (اعمال رسولان ۹:‏۴) که این کار را به وسیله جفا رساندن به کلیسا انجام می‌‌داد. (غلاطیان ۱:‏۱۳ ؛ فیلیپیان ۳:‏۶) در نقطه مقابل این، خداوند او را در طریقی بخصوص مامور کرده بود که انجیل را نزد امتها ببرد. (اعمال رسولان ۹:‏۱۵؛ ۱۳:‏۴۷؛ ۲۲:‏۲۱ و غلاطیان ۲:‏۲، ۸) پولس رسول امتها بود، چنانکه پطرس برای یهودیان. خدمت او دو جنبه داشت:‏راجع به انجیل و راجع به کلیسا. اول او به انسانها می‌‌گفت که چگونه می‌‌توانند نجات بیابند و سپس ایشان را به حقایق عهد جدید در مورد کلیسا رهبری می‌‌نمود. برای او بشارت پایان کار نبود، بلکه قدمی بود برای ساختن و تاسیس کلیساهای عهد جدید.

اولین هدف خدمت او، بشارت دادن در میان امتها به دولت بی‌­قیاس مسیح بود. بلیکی به خوبی این را عنوان می‌‌کند:‏

دو کلمه جذّاب، دولت و بی‌­قیاس، این نظریه را می‌‌سازد که چیزهای با ارزشی در اینجا مدنظر هستند. خیلی با ارزش اکثرا بی‌­نظیر هستند و این بی­نظیر بودنشان ارزش آنها را بالا می‌‌برد. ولی در اینجا آنچیزی که با ارزش­‌تر از همه است، همچنین بی‌­پایان و نامحدود نیز می‌‌باشد-‏‏دولت محبت، مهربانی، تقدس، نیکویی، رحمت، بلوغ و قدرت اصلاح و آسایش. همه اینها بدون محدودیت و در دسترس همه آنانی که می‌‌خواهند برای همیشه و تا به ابد مهیا هستند.

وقتی که شخصی به خداوند عیسی اعتماد می‌‌کند فورا یک بیلیونر روحانی می‌‌شود. در مسیح او از گنجهایی تمام نشدنی برخوردار می‌‌گردد.

۳:‏۹ دومین بخش خدمت پولس روشن ساختن انتظام سّر می‌‌باشد. به بیانی دیگر، «روشن ساختن اینکه آن سّر دارد کار می‌‌کند.» نقشه خدا از این زمان حال دعوت امتها به اسم او بود. (اعمال رسولان ۱۵:‏۱۴) عروسی برای پسرش. همه کسانی که در این نقشه خوانده شده‌­اند، مجریان این سّر هستند. همه در اینجا به معنی همه ایمانداران است. نجات یافتگان نباید انتظار داشته باشند که حقایق عمیق این سّر عظیم را بفهمند. (اول قرنتیان ۲:‏۱۴) بنابراین پولس به همه در مفهوم همه انواع نجات یافتگان اشاره می‌‌کند – یهودیان و امتها، برده یا آزاد.

این سّری است که از بنای عالم‌­ها مستور بود. خود نقشه در ذهن خدا از ازل بوده است ولی در اینجا تعلیم این است که او آن را تا این عصر از تاریخ بشر مخفی نگاه داشته است. یکبار دیگر ما باید به این امر توجه کنیم که روح­‌القدس به این امر تاکید می‌‌کند که جماعت یا کلیسای جهانی چیزی جدید و بخصوص است که قبلاً وجود نداشته است. کلیسا به جز خدا قبلاً برای هیچکس شناخته شده نبده است. این سّر در خدایی که همه چیز را به وسیله عیسی مسیح آفرید مستور بوده است. او جهان مادی را ساخت، او دورانها را خلق نمود و کلیسا را نیز ساخت – ولی حکمت او تا قبل از زمان آمدن اولیه مسیح بر روی زمین در باب این خلقت جدیدش شناخته نشده بود.

۳:‏۱۰ یکی از اهداف حال حاضر خدا در ارتباط با سّر آن است که حکمت گوناگون خود را بر ارباب ریاستها و قدرتها در جایهای آسمانی مکشوف بسازد. پولس مجددا از استعاره مدرسه استفاده می‌‌کند. خدا معلم است. جهان کلاس درس می‌‌باشد. ریاستها و قدرتهای آسمانی شاگردان هستند. «درس نیز حکمت خداست.» کلیسا هم موضوع درس می‌‌باشد. فرشتگان در آسمان مجبور هستند داوری بی­‌نظیر و فوق‌­العاده او در طریقهای گذشته‌­اش را بپذیرند. ایشان می‌‌بینند که خدا چگونه با جلال خودش بر گناه ظفر یافت. ایشان خواهند دید که خدا چگونه بهترین آسمان را برای بدترین زمین فرستاد. ایشان می‌‌بینند که او دشمنانش را با بهائی گران آزاد کرده و ایشان را به وسیله محبت عوض می‌‌کند و به عنوان عروس برای پسرش آماده می‌‌سازد. ایشان شاهد این امر خواهند بود که خدا چگونه آنها را با همه برکات روحانی در جایهای آسمانی مبارک می‌‌سازد. و می‌‌بینند که از طریق کار خداوند عیسی مسیح بر روی صلیب جلال بیشتری به خدا داده شد و برکات بیشتری به امتها و یهودیان ایماندار رسید که به وسیله آنها دیگر گناه هرگز اجازه ندارد بدیشان راه یابد. خدا حاکم به حق است. مسیح در بالاترین رتبه قرار دارد. شیطان شکست خورده و کلیسا در مسیح در جلال او سلطنت می‌‌کند.

۳:‏۱۱ سّر به خودی خود، مخفی بودن آن، افشاگری آن و مفهوم آن بر حسب تقدیر ازلی است که در خداوند ما مسیح عیسی می‌‌باشد. قبل از اینکه جهان به وجود آید خدا می‌‌دانست که شیطان شکست خواهد خورد و انسان او را در گناه پیروی خواهد کرد. و او یک نقشه عالی و بی‌­نظیر برای نجات انسان طراحی کرده بود. این نقشه به وسیله کار تجسم، مرگ، قیام، صعود و جلال یافتن مسیح انجام شد. کل برنامه بر محور مسیح بود و از طریق او درک می‌‌شود. حالا خدا می‌‌تواند یهودیان و امتهای بی‌­دین را نجات داده و ایشان را عضو بدن مسیح بگرداند و ایشان را به شکل پسرش درآورده، بر ایشان به عنوان عروس برّه تا به ابد در طریقی خاص حرمت و جلال عطا کند.

۳:‏۱۲ درنتیجه کار مسیح و اتحاد مابا وی حالا امتیازی بی‌­نظیر در ورود به حضور خدا در هر لحظه‌­ای که بخواهیم و با اطمینان کامل و بدون ترس از سرزنش شدن را کسب کرده‌­ایم. (یعقوب ۱:‏۵ ) جسارت ما رفتاری محترمانه و بدون ترس است، چونکه ما فرزندان او هستیم و وی را پدر خطاب می‌‌کنیم. دخول ما، آزادی ما در صحبت کردن با خدا در دعا است. اعتماد ما برپایه پذیرفته شدنمان، گوش کردن او به دعای ما و حکمت و جوابهای دوست داشتنی خداست. و اینها همه از طریق ایمان به اوست که این یعنی ایمان به خداوند عیسی مسیح.

۳:‏۱۳ پولس با نظر به اعتبار خدمتش و نتایج فوق‌­العاده آن مقدسین را تشویق می‌‌کند که وقتی به زحمات او فکر می‌‌کنند خسته خاطر نشوند. او افتخار می‌‌کرد که به امتها خدمت می‌‌کند. به جای آنکه از رنجها و مصیبتهایش به خاطر ایشان ناامید شوند، او می‌‌گوید که ایشان باید فخر کنند که این زحمات برای خداوند عیسی هستند. ایشان باید به جهت زحماتی که او برای دیگر امتها می‌‌کشد شاد باشند. ایشان می‌‌بایست زحمات او در زندان را به عنوان جلال می‌‌دیدند و نه بی‌آبرویی.

چ. دعای پولس برای مقدسین. (۳:‏۱۴-‏۱۹)

۳:‏۱۴ حالا پولس تفکر خود را در باب اول با قطع توضیحات راجع به سّر از سر می‌‌گیرد. بنابراین کلمات از این سبب به باب ۲ اشاره دارند که راجع به این امر بود که امتها چگونه با یهودیان از طریق یکی شدن با مسیح متحد می‌‌شوند. قیام حیرت‌انگیز ایشان از مرگ و ضعف باعث شد که پولس برای ایشان دعا کند تا همیشه در شادی عملی در وضعیت رفیع خود زندگی کنند.

حالت پولس در دعا نشان داده شده است:‏زانو می‌‌زنم. این بدین معنا نیست که زانو زدن همیشه باید حالت بدن در دعا باشد و یا اینکه جانهای ما باید برای نشان دادن فروتنی و احترام خم باشد.

دعابه پدر خطاب می‌‌شود. در مفهوم عمومی، خدا، پدر همه نسل بشر است، یعنی که او خالق است. (اعمال رسولان ۱۷:‏۲۸، ۲۹) در مفهومی مستقیم‌­تر او پدر همه ایمانداران است که یعنی ایشان را در خانواده الهی و روحانی خود پذیرفته است. (غلاطیان ۴:‏۶) در معنی خاص آن او پدر خداوند ما عیسی مسیح است که یعنی ایشان یکی هستند. (یوحنا ۵:‏۱۸)

۳:‏۱۵ نقش اساسی پدر که پولس در اینجا مدنظر دارد این است که از او هر خانواده­ای در آسمان و بر زمین مسمی می‌‌شود. این می‌‌تواند بدین معنا باشد:‏

۱. همه نجات یافتگان در آسمان و بر روی زمین به او به عنوان سر خانواده نگاه م‌‌کنند.

۲. همه مخلوقات، بشر و فرشتگان، وجود خود را مدیون فقط شخص او هستند و خانواده­‌های خود را نیز. خانواده­‌های آسمانی شامل ریاستها و قوات آسمانی و مخلوقات آنجا هستند. خانواده­‌های زمینی شامل نسلهای متعدد هستند که از نوح به وجود آمدند و حالال به قومهای مختلف تقسیم شده­‌اند.

۳. همه پدرهای دنیا نام خود را از او گرفته‌­اند. پدر بودن خدا اصیل است. او منشاء تمام والدین دیگر است. فیلیپس این آیه را چنین ترجمه می‌‌کند:‏که همه‌ی پدرها چه در آسمان و چه در زمین نام خود را از او می‌‌گیرند.

۳:‏۱۶ ما نمی‌‌توانیم کمک کنیم ولی از گستردگی درخواست پولس روشن می‌‌شود:‏که او به شما به حسب دولت جلال خود عطا می‌ ‌کند. او می‌‌خواهد درخواست کند که مقدسین از لحاظ روحانی زور­آور و قوی شوند. ولی تا چه حد؟ جیمیسون، فاست و بران جواب می‌‌دهند:‏«به اندازه دولت جلال او. نه حتی بر طبق یا اندازه ظرفیت قلبهایمان.» واعظین اکثرا این نکته را عنوان می‌‌کنند که بین «به حسب دولت» و بر طبق دولت تفاوتی وجود دارد. یک شخص ثروتمند شاید پول زیادی بتواند پرداخت کند. این بر طبق دولت اوست ولی نه مقیاس ثروت او! پولس از خدا می‌‌خواهد که به ایشان بر طبق کاملیت دولت جلال خود قدرت ببخشد. از آنجا که خدا در جلالش به طور نامحدودی ثروتمند است، پولس اجازه می‌‌دهد که ایمانداران برای ریزش سیل‌­آسای آن آماده شوند! چرا ما باید از چنین پادشاه بزرگی فقط مدرکی درخواست کنیم؟ وقتی که شخصی از ناپلئون لطف بزرگی را درخواست کرد فورا آن را کسب کرد، چون ناپلئون گفت، «این شخص به من به وسیله بزرگی خود حرمت نهاد.»

برای آمدن پیش شاه،
طومار بزرگ برای تو به ارمغان بیاورد؛
برای فیض و قدرت خود را اینگونه،
هیچ تا کنون می‌تواند بیش از حد بپرسد.
-‏جان نیوتُن

حالا ما به درخواستهای خاص دعای پولس می‌‌رسیم. این درخواست­‌ها را به شکل یک اهرام در نظر بگیرید:‏اولین درخواست سنگ اولیه بنا ایت. چنانچه دعاها عنوان می‌‌شوند پولس به اوج ساختمان پرشکوه خود می‌‌رسد.

اولین درخواست این است که ایشان در انسانیت باطنی خود از روح او به قوت زور­آور شوند. برکات طالب قدرت روحانی هستند. این قدرت نیست که معجزات را ظاهر می‌‌سازد، بلکه قدرت روحانی است که برای بلوغ، ثبات، و استعداد روحانی مسیحیان لازم است. شخصی که این قدرت را توزیع می‌‌کند روح ‌القدس است. البته، او فقط زمانی می‌‌تواند به ما قوت ببخشد که ما هر روز از کلام خدا تغذیه شویم و هوای دعا را تنفس کنیم و هر روزه در خدمت خداوند مشغول باشیم.

این قدرت در انسانیت باطنی عمل می‌‌کند که این یعنی بخش روحانی طبیعت ما. این انسانیت باطنی ماست که در شریعت خدا شادی می‌‌کند. (رومیان ۷:‏۲۲) این انسانیت باطنی ما است که روز به روز تازه می‌‌شود اگر چه انسانیت ظاهریمان کهنه می‌‌گردد. (دوم قرنتیان ۴:‏۱۶) اگر چه این از خداست، انسانیت باطنی ما محتاج قدرت، رشد و رسیدگی است.

۳:‏۱۷ قدم دوم این است که مسیح به وساطت ایمان، در دلهای شما ساکن شود. این نتیجه نیروبخش روحانی است:‏ما به خاطر این تقویت شدیم که مسیح مطمئناً در قلبهای ما ساکن شده. خداوند عیسی عملا در زمان تفئیر گرایشِ ایماندار در او شخصا ساکن می‌‌شود. (یوحنا ۱۴:‏۲۳ ؛ مکاشفه ۳:‏۲۰) ولی این امر موضوع دعای پولس در اینجا نیست. در اینجا مسئله سکونت او در ایماندار مطرح نیست، بلکه این مسئله که احساس عیسی مسیح در خانه‌­اش چگونه می‌‌باشد؟ او در هر شخصی به طور دائمی سکونت دارد ولی این درخواستی است مبنی بر اینکه او راهی برای دسترسی به تمامی اتاقها و کمدها در خانه داشته باشد! که یعنی او به وسیله کلمات گناه‌­آلود، تفکرات و انگیزه‌­ها و اعمال بد محزون نشود تا بتواند از رابطه­‌ای ناگسستنی با ایماندار لذت ببرد. در آن صورت قلب یک مسیحی خانه مسیح می‌‌شود و جائی که او دوست دارد در آنجا بماند-‏‏مثل خانه مریم، مرتا و ایلعازر در بیت عنیا. البته قلب به معنای مرکز حیات روحانی است. قلب است که هرگونه رفتاری را کنترل می‌‌کند. پولس رسول دعا می‌‌کند که خداوندی مسیح برای خوانندگانش چنانچه کتاب را خوانده و پیش می‌‌روند و کارهایی که انجام می‌‌دهند و غذایی که می‌‌خورند و پولی که خرج می‌‌کنند و کلماتی که می‌‌گویند بر ایشان بیشتر باز شود -‏ خلاصه در تمامی جزئیات زندگیهای ایشان.

هر چقدر که ما بیشتر قدرت روح‌­القدس را دریافت کنیم، بیشتر به شباهت خداوند عیسی مسیح می‌‌شویم. و هر چقدر بیشتر شبیه او می‌‌شویم «او بیشتر در جائی که ساکن شده است یعنی در قلبهای ما احساس راحتی می‌‌کند.»

ما از طریق ایمان، شادی سکونت او در خودمان را کسب می‌‌کنیم. این امر نشان­‌دهنده وابستگی دائمی و تسلیم و سرسپردگی همیشگی با اوست. این از طریق ایمان است که ما «حضور او» را تجربه می‌‌کنیم.

تا اینجا دعای پولس همه شخصیت­‌های تثلیث را نمایان ساخته است. از پدر درخواست می‌‌شود. (آیه ۱۴) تا از طریق روحش ایمانداران را قوت ببخشد. (آیه ۱۶) تا مسیح بتواند کاملاً در خانه قلب ایشان ساکن شود. (آیه ۱۷) یکی از بزرگترین مزیت‌­های یک ایماندار این است که ما می‌‌توانیم از کار ازلی ذات خدا به نفع خودمان و دیگران بهره ببریم.

نتیجه پیشرفت نامحدود مسیح این است که مسیحیان در محبت ریشه کرده و بنیاد نهاده می‌‌شوند. در اینجا پولس از کلماتی در دنیای گیاهان استفاده می‌‌کند. ریشه یک گیاه نیازمند رسیدگی و تغذیه است. کار بزرگ یک ساختمان، بنیاد آن است که بر آن قرار گرفته. چنانچه اسکورجی می‌‌گوید، «محبت خاکی است که زندگی ما باید ریشه‌­های خود را در آن قرار بدهد و صخره‌­ای است که ایمان ما باید بر بنیاد آن نهاده شود.» ریشه کردن و بنیاد نهادن در محبت یعنی بنا شدن در محبت به عنوان طریقی از زندگی. زندگی با محبت یعنی زندگی با مهربانی، فروتنی، تواضع و افتادگی. این زندگی مسیح است که در ایمانداران دیده می‌‌شود. (اول قرنتیان ۴:‏۱۳-‏۷)

۳:‏۱۸ مطلبی که در آیه قبلی مورد درخواست واقع شد برنامه‌­ای از رشد روحانی و رسیدگی را عرضه می‌‌کند که بنا بر آن فرزند خدا آماده می‌‌شود دریابد که عرض و طول و عوق و بلندی چیست.

قبل از اینکه بعد و اندازه را بررسی کنیم اجازه بدهید به این عبارت توجه کنیم، با تمامی مقدسین. موضوع آنقدر بزرگ است که هیچ ایمانداری نمی‌‌تواند به تنهایی قسمت کوچکی از آن را نیز درک کند. بنابراین مستلزم مشارکت، تعلیم و بحث با دیگران است. روح­‌القدس می‌‌تواند در میان ایمانداران همانند طوفانی از نور بر روی نوشته‌­های کتاب‌مقدس عمل کند.

این ابعاد که در اینجا اشاره شده است عموما مربوط به مسیح هستند. اگر چه متن این را نمی‌‌گوید. در حقیقت، محبت مسیح به طور جداگانه در این عبارات آمده است. اگر محبت مسیح منظور نظر پولس در این آیه باشد، پس ارتباطی که نشان داده شده است چنین می‌‌باشد:‏

عرض-‏‏جهان. (یوحنا ۳:‏۱۶)

طول-‏‏ابدیت. (اول قرنتیان ۱۳:‏۸)

عمق-‏‏حتی مرگ بر روی صلیب. (فیلیپیان ۲:‏۸)

بلندی-‏‏آسمان. (اول یوحنا ۳:‏۱-‏۲)

اِف. بی. مایر به خوبی می‌‌نویسد:‏

همیشه افقی در پیش است، چنانچه در پشت سر ما قرار دارد. و وقتی که ما به چهره عیسی در سلطنت هزارساله‌­اش نگاه می‌‌کنیم، زیبایی آن چنان خواهد بود که ما جذابیت، تازگی و عمق آن را از دریچه بهشت برای اولین بار خواهیم دید.

ولی این ابعاد همچنین می‌‌تواند به اهمیت جایگاه خدمتی که در میان افسسیان بود اشاره داشته باشد. در حقیقت، پیدا کردن این ابعاد در متن آسان است:‏

۱. عرض در ۲:‏۱۱-‏۱۸ شرح داده شده است. این به گستردگی فیض خدا در نجات یهودیان و امتها اشاره می‌‌کند و سپس ایشان را به کلیسا ملحق می‌‌کند. این سّر هر دوی اینهارا شامل می‌‌شود.

۲. طول از ازل تا ابد را رد برمی‌‌گیرد. چنانکه قبلاً گفتیم، ایمانداران پیش از بنیاد عالم در مسیح برگزیده شده­اند. (۱:‏۴) در آینده او دولت بی‌­نهایت فیض خود را به لطفی که بر ما در مسیح عیسی دارد ظاهر خواهد کرد. (۲:‏۷)

۳. عمق به روشنی در ۲:‏۱-‏۳ وصف شده است. ما در گودال گناهان خود غرق شده بودیم. مسیح به این جنگل کثیف و فاسد آمد تا به جای ما بمیرد.

۴. بلندی در ۲:‏۶ نشان داده شده است. در جائی که ما هنوز با مسیح برخیزانده نشده‌­ایم، ولی با او در جایهای آسمانی نشسته و در جلالش شریک گشته‌­ایم.

این عظمت، راستی و بی‌­کران بودن ابعاد را نشان می‌‌دهد. وقتی که ما به اینها فکر می‌‌کنیم به قول اسکورجی «تنها کاری که می‌‌توانیم انجام دهیم» این است که «در این ابهام کلمات مقدس، فرمان را مشخص کنیم.»

۳:‏۱۹ درخواست بعدی پولس رسول این است که مقدسین به محبت مسیح عارف شوند. ایشان نمی‌‌توانند آن را یکجا به عمل بیاورند، چون محبن مسیح اقیانوس بی‌­پایان است، بلکه آنها باید هر روزه هر چه بیشتر راجع به او بیاموزند. و بنابراین او برای شناختی عمیق و تجربی و لذت بردن از محبت بی‌­نظیر خداوند بی‌­نظیر دعا می‌‌کند.

نقطه اوج این دعای پرشکوه در جائیست که پولس دعا می‌‌کند تا پر شوید تا تمامی پری خدا. تمامی پری خدا در خداوند عیسی مسیح ساکن است. (کولسیان ۲:‏۹) هر چقدر که او بیشتر در ما به واسطه ایمان ساکن می‌‌شود تا تمامی پری خدا پر می*۱ #‌شویم. ما هرگز نمی‌‌توانیم به تمامی پری خدا پُر شویم. ولی این یک هدف است که ما به سمت آن پیش می‌‌رویم. و اگر چه ما این قسمت را توضیح می‌‌دهیم، باید بدانیم که در این قسمت شکهایی وجود دارد. از آنجا که ما نوشته­‌های کتاب‌مقدس سر و کار داریم باید هشیار باشیم که سر و کارمان با حقایقی است که از توانایی درک و توضیح دادن ما فراتر است. ما می‌‌توانیم از تمثیل­‌ها برای روشن کردن این آیه استفاده کنیم، به عنوان مثال انگشتانه‌­ای در اقیانوس غرق می‌‌شود و از آب پُر می‌‌گردد. ولی چقدر اقیانوس داخل آن کوچک است! اگر چه ما همه اینها را گفتیم ولی رموز این آیه همچنان باقیست و ما فقط می‌توانیم در شگفتیِ کلامِ خدا مانده و از حقایق آن حیرت کرد.

ح. حمد و ثنای پولس. (۳:‏۲۰، ۲۱)

۳:‏۲۰ دعای پولس با یک حمد و ثنایِ روح­‌بخش خاتمه می‌­یابد. درخواستهای قبلی پولس عظیم، شجاعانه و به نظر غیرممکن می‌‌آیند. ولی خدا قادر است بیش از اینها را انجام دهد سپس ما میتوانیم سئوال یا فکر کنیم. گستردگی توانایی او در هرم کلمات پولس که با آنها برکات فوق‌­العاده خدا را توصیف می‌‌کند دیده می‌‌شود:‏

قادر
قادر است که بکند
قادر است که بکند هر آنچه بخواهیم
قادر است که بکند هر آنچه بخواهیم یا فکر کنیم
قادر است که بکند زیادتر از هر آنچه بخواهیم یا فکر کنیم
قادر است که بکند بی ‌­نهایت زیادتر از هر آنچه بخواهیم یا فکر کنیم

معنی اینکه خدا جواب دعا را می‌‌دهد با این عبارت بیان شده است. برحسب قوتی که در ما عمل می‌‌کند. این به روح‌­القدس اشاره دارد که دائما در زندگی­‌های ما کار می‌‌کند و در پی ثمربخشی به زندگی ما و شبیه مسیح شدن ما می‌‌باشد و ما را نسبت به گناه ملزم کرده و در دعا ما را هدایت می‌‌کند و همچنین در پرستش به ما الهام می‌‌بخشد و در خدمت ما را راهنمایی می‌‌نماید. هر چقدر که بیشتر ما تسلیم او می‌‌شویم، عمل او در ما برای پیروی از مسیح بیشتر ظاهر می‌‌شود.

۳:‏۲۱ مر او را در کلیسا و در مسیح عیسی تا جمیع قرنها تا ابدالآباد جلال باد. آمین. خدا لایق است که تا به ابد پرستیده بشود. قدرت و حکمت او را می‌‌توان در اجرام آسمانی مشاهده کرد، در خورشید، ماه و ستارگان و همچنین در حیوانات و پرندگان و ماهیها و در آتش و کوه و برف و مه و در باد در تپه­ها و درختها. در پادشاه و در رعیت و در پیران و جوانان، در اسرائیل و در قومهای دیگر. همه اینها مختص این منظور هستند که نام خداوند پرستیده بشود. (مزمور ۱۴۸)

ولی گروهی دیگر وجود دارد که جلال ابدی را به خدا می‌‌دهند و آن کلیسا است-‏‏مسیح سر است و ایمانداران، بدن می‌‌باشند. این جامعه نجات یافته شهادتی ابدی برای فیض فوق‌­العاده و بی‌­نظیر اوست. ویلیامز می‌‌نویسد:‏

جلال ابدی خدا به عنوان خدای پدر در تمامی دورانها در کلیسا در مسیح عیسی قابل رویت است. چه جمله‌ی جالبی! مسیح و کلیسا به عنوان یک بدن وسیله نمایش ابدیت هستند.

حتی حالا هم کلیسا باید در خدمت پرستش و «در زندگی اعضای خود و اعلان جهانی انجیل و در خدمات خود به نیازهای بشری، خدا را جلال بدهد» (اردمان).

دوره این پرستش تا جمیع قرنها و تا ابدالآباد است. وقتی که دعوت پولس برای پرستش ابدی خدا در کلیسا و در مسیح عیسی را می‌‌شنویم جواب قلبهای ما یک آمینِ قلبی است آمین!

افسسيان

فصل   ۳

۱  از این سبب، من که پولُس هستم و اسیر مسیح عیسی برای شما ای امّت‌ها،

۲  اگر شنیده باشید تدبیر فیض خدا را که بجهت شما به من عطا شده است،

۳  که این سّر، از راه کشف بر من اعلام شد، چنانکه مختصراً پیش نوشتم،

۴  و از مطالعهٔ آن می‌توانید ادراک مرا در سرّ مسیح بفهمید.

۵  که آن در قرنهای گذشته به بنی‌آدم آشکار نشده بود، بطوری که الحال بر رسولان مقدّس و انبیای او به روح مکشوف گشته است،

۶  که امّت‌ها در میراث و در بدن و در بهرهٔ وعدهٔ او در مسیح بوساطت انجیل شریک هستند.

۷  که خادم آن شدم بحسب عطای فیض خدا که برحسب عمل قوّت او به من داده شده است.

۸  یعنی به من که کمتر از کمترین همهٔ مقدّسینم، این فیض عطا شد که در میان امّت‌ها به دولت بی‌قیاس مسیح بشارت دهم،

۹  و همه را روشن سازم که چیست انتظام آن سِرّی که از بنای عالمها مستور بود، در خدایی که همه‌چیز را به‌وسیلهٔ عیسی مسیح آفرید.

۱۰  تا آنکه الحال بر ارباب ریاستها و قدرتها در جایهای آسمانی، حکمتِ گوناگون خدا به‌وسیلهٔ کلیسا معلوم شود،

۱۱  برحسب تقدیر ازلی که در خداوند ما مسیح عیسی نمود،

۱۲  که در وی جسارت و دخولِ بااعتماد داریم به‌سبب ایمان وی.

۱۳  لهذا استدعا دارم که از زحمات من بجهت شما خسته خاطر مشوید که آنها فخر شما است.

۱۴  از این سبب، زانو می‌زنم نزد آن پدر،

۱۵  که از او هر خانواده‌ای در آسمان و بر زمین مُسَمّیٰ می‌شود؛

۱۶  که بحسب دولت جلال خود به شما عطا کند که در انسانیّتِ باطنیِ خود از روح او به قوّت زورآور شوید،

۱۷  تا مسیح به وساطت ایمان در دلهای شما ساکن شود؛

۱۸  و در محبّت ریشه کرده و بنیاد نهاده، استطاعت یابید که با تمامی مقدّسین ادراک کنید که عرض و طول و عمق و بلندی چیست؛

۱۹  و عارف شوید به محبّت مسیح که فوق از معرفت است تا پر شوید تا تمامی پری خدا.

۲۰  الحال او را که قادر است که بکند بی‌نهایت زیادتر از هرآنچه بخواهیم یا فکر کنیم، ب