افسسيان
فصل ۶
۱ ای فرزندان، والدین خود را در خداوند اطاعت نمایید، زیرا که این انصاف است.
۲ پدر و مادر خود را احترام نما که این حکم اوّل با وعده است.
۳ تا تو را عافیت باشد و عمر دراز بر زمین کنی.
۴ و ای پدران، فرزندان خود را به خشم میاورید بلکه ایشان را به تأدیب و نصیحت خداوند تربیت نمایید.
۵ ای غلامان، آقایان بشری خود را چون مسیح با ترس و لرز، با سادهدلی اطاعت کنید.
۶ نه به خدمتِ حضور، مثل طالبانِ رضامندیِ انسان، بلکه چون غلامان مسیح که ارادهٔ خدا را از دل به عمل میآورند،
۷ و به نیّت خالص خداوند را بندگی میکنند نه انسان را،
۸ و میدانند هرکس که عمل نیکو کند، مکافات آن را از خداوند خواهد یافت، خواه غلام و خواه آزاد.
۹ و ای آقایان، با ایشان به همین نَسَق رفتار نمایید و از تهدید کردن احتراز کنید، چونکه میدانید که خودِ شما را هم آقایی هست در آسمان و او را نظر به ظاهر نیست.
۱۰ خلاصه ای برادران من، در خداوند و در تواناییِ قوّتِ او زورآور شوید.
۱۱ اسلحهٔ تمام خدا را بپوشید تا بتوانید با مکرهای ابلیس مقاومت کنید.
۱۲ زیرا که ما را کُشتی گرفتن با خون و جسم نیست بلکه با ریاستها و قدرتها و جهانداران این ظلمت و با فوجهای روحانی شرارت در جایهای آسمانی.
۱۳ لهذا اسلحهٔ تامِّ خدا را بردارید تا بتوانید در روز شریر مقاومت کنید و همه کار را بهجا آورده، بایستید.
۱۴ پس کمر خود را به راستی بسته و جوشن عدالت را دربر کرده، بایستید.
۱۵ و نعلینِ استعدادِ انجیلِ سلامتی را در پا کنید.
۱۶ و بر روی این همه، سپر ایمان را بکشید، که به آن بتوانید تمامی تیرهای آتشین شریر را خاموش کنید.
۱۷ و خُودِ نجات و شمشیر روح را که کلام خداست بردارید.
۱۸ و با دعا و التماس تمام در هر وقت در روح دعا کنید و برای همین به اصرار و التماسِ تمام بجهت همهٔٔ مقدّسین بیدار باشید.
۱۹ و برای من نیز تا کلام به من عطا شود تا با گشادگی زبان سرّ انجیل را به دلیری اعلام نمایم،
۲۰ که برای آن در زنجیرها ایلچیگری میکنم تا در آن به دلیری سخن گویم، بطوری که میباید گفت.
۲۱ امّا تا شما هم از احوال من و از آنچه میکنم مطّلع شوید، تیخیکُس که برادر عزیز و خادم امین در خداوند است، شما را از هرچیز خواهد آگاهانید،
۲۲ که او را بجهت همین به نزد شما فرستادم تا از احوال ما آگاه باشید و او دلهای شما را تسلّی بخشد.
۲۳ برادران را سلام و محبّتِ با ایمان از جانب خدای پدر و عیسی مسیح خداوند باد.
۲۴ با همهٔٔ کسانی که به مسیح عیسی خداوند محبّت در بیفسادی دارند، فیض باد. آمین.
۶:۱ در باب پنجم ما میآموزیم که یکی از نتایج پُری روحالقدس مطیع شدن میباشد. ما دیدیم که یک زن پر از روح برای مثال مطیع شوهر خود میباشد. حالا میآموزیم که بچههای پر از روح نیز با اراده خود مطیع اقتدار والدین خود هستند. وظیفه فرزندان این است که والدین خود را در خداوند اطاعت نمایند. چه فرزندان مسیحی باشند و چه والدین مسیحی باشند، فرقی نمیکند. ارتباط والدین و فرزندان برای همه نسل بشر مقرر شده است و نه فقط برای ایمانداران. فرمان اطاعت در خداوند یعنی اولا فرزندان باید با رفتاری که طبق آن خداوند را اطاعت میکنند، مطیع والدینشان باشند. ایشان باید چنان از والدین خود اطاعت کنند که گوئی از خداوند اطاعت مینمایند. دوما، این یعنی که ایشان باید در تمامی مسائل که در ارتباط با اراده خداوند است از والدین خود اطاعت کنند. اگر والدین ایشان از آنها خواستند که گناه کنند نباید این کار را انجام دهند. در چنین موردی ایشان باید از انجام دستور سرباز زده و بدون تلافی از نتایج آن زحمت ببینند و تحمل کنند. به هر حال در همه موارد ایشان باید مطیع باشند.
چهار دلیل در اینجا برای لزوم اطاعت ایشان ذکر شده است. اولا، این انصاف است. این یک اصل اساسی است که فرامین خانوادهها در زندگی کسانی که نابالغ و نسنجیده هستند باید تحت قدرت والدین که بزرگتر و حکیمتر هستند باشد.
۶:۲ دلیل دومش، این است که این حکم، کتابمقدس است. در اینجا پولس از خروج ۲۰:۱۲ نقل قول میکند:پدر و مادر خود را احترام نما (همچنین به تثنیه ۵:۱۶ نگاه کنید.) احترام به خانواده این اولین حکم ده فرمان است که همراه با وعده ای مشخص میباشد. این حکم، فرزندان را به احترام، محبت و اطاعت والدین خود. دعوت میکند.
۶:۳ دلیل سوم، این است که اجرای این حکم برای فرزندان سبب عافیت میباشد:حتماً برایتان خوب خواهد بود. فکر کنید چه اتفاقی برای بچه ای که هیچ آموزشی و هیچ تربیتی از والدین دریافت نکند! او شخصاً تیرهبخت و از نظر اجتماعی غیرقابل تحمّل میشود.
دلیل چهارم این است که اطاعت یک زندگی دراز مدت را ترویج میکند:و شما میتوانید یک عمر دراز مدت را بر زمین زندگی کنید. در عهد عتیق یک فرزند یهودی که از وادین خود اطاعت مینمود از زندگی طولانی خود لذت میبرد. در این دوران انجیل این حکم استثناء قائل نمیشود. اطاعت محض دیگر باعث طولانی شدن عمر نمیشود. یک فرزند مطیع ممکن است در سن جوانی بمیرد. ولی این امر درست است که زندگی مطیعانه و منظم شامل سلامتی و طول عمر میشود، در حالی که یک زندگی نامطیعانه و از روی سرکشی معمولاً زود به اتمام میرسد.
۶:۴ فرامین مربوط به فرزندان حالا با یک حکم به پدران موازنه میشود. ایشان نباید فرزندان خود رابه خشم بیاورند و با درخواستهای بیدلیل و بیمنطق ایشان را عصبانی کنند، بلکه فرزندان باید به تأدیب و نصیحت خداوند تربیت شوند. تأدیب یعنی اصلاح منظم و میتواند لفظی یا بدنی باشد. اصلاح یعنی نصیحت، هشدار و ملامت. تأدیب فرزندان باید «در خداوند» باشد که این یعنی بر طبق اراده او که در کتابمقدس آشکار شده است.
سوزانا وسلی، مادر هفت فرزند که شامل جان و چارلز میشود چنین نوشته است:
پدر یا مادری که از اراده شخصی خود در تأدیب فرزندش استفاده نمیکند با خدا در نجات و تجدید حیات یک جان همکاری میکند. پدر یا مادری که این کار را نمیکند در واقع کار شیطان را انجام میدهد و مذهبی غیرعملی و نجاتی کسب نشدنی را انتظار خواهد کشید و همه کارهایش برای لعنت کردن فرزندانش به کار گرفته خواهد شد و جسم و جان ایشان را در واقع نفرین میکنند.
۶:۵ سومین و آخرین حوزه اطاعت در خانواده مسیحی این است که غلامان باید مطیع اربابان خود باشند. کلمهای که پولس از آن تحت عنوان غلام استفاده میکند در واقع به تمامی کارمندان یا خدمتگزاران همه مشاغل مربوط میشود.
اولین وظیفه یک کارمند یا خدمتگزار این است که ایشان آقایان بشری خود را با سادهدلی اطاعت کنند. عبارت آقایان بشری به ما خاطر نشان میسازد که رابطه ارباب - غلامی مربوط به کار ذهنی یا جسمانی میباشد ولی یک ارباب بشری نمیتواند در مسائل روحانی فرمان بدهد.
دوماً، به اربابان باید احترام گذاشته شود. ترس و لرز به معنی اجبار و زور نمیباشد. این ترس و لرز به معنای ترسی است که در قصور در انجام کار در برابر خداوند وجود دارد.
سوماً، خدمت غلامان باید با سادهدلی باشد. ما باید سعی کنیم برای هر ساعتی که پول میگیریم شصت دقیقه کار کنیم. سپس کار ما باید چنان باشد که گوئی برای مسیح کار میکنیم. این کلمات نشان میدهند که نباید هیچ فاصلهای بین مقدس و غیرمقدس باشد. آنچه که ما باید انجام دهیم باید برای او باشد-با این دید که کار ما او را یعنی مسیح را خشنود میکند و به او حرمت مینهیم. حتی شستن ظرفها میتواند باعث جلال نام خدا بشود. به خاطر همین است که بعضی از خانمهای خانهدار این شعار را کنار ظرفشویی آشپزخانه خود نصب کردهاند. «دراین مکان سه بار در روز خدمتی آسمانی انجام میگیرد.» (دراین مکان سه بار در روز به ملکوت خدا خدمت میشود.)
۶:۶ ما همیشه باید کوشا باشیم، نه فقط وقتی که رئیس ما در حال دیدن ما است، بلکه هشیار باشیم که همیشه آقای ما دارد ما را میبیند. این یک رفتار مرسوم است که وقتی ارباب میرود کارمندان دست از کار میکشند ولی این نوعی ناراستی میباشد. یک مشتری باری به یک فروشنده مسیحی اصرار کرد که بیشتر از حدّی که پول پرداخته بود به او کالایش را بدهد و آن کارمند مسیحی اطمینان داد که رئیس او نمیبیند. فروشنده جواب داد، «آقای من همیشه نگاه میکند» به همین شکل خادمین مسیح باید ارادهی خدا را از روی قلب انجام بدهیم، همینطور، به نیت خالص خداوند را بندگی کنند نه انسان را با این آرزو که بتوانند او را خشنود بسازند. اردمن میگوید:
بهبود یافتن کاری با وقار مانند اینگونه مورد توجه است. وظیفه بردهی فروتن این است که مسیح را بدینوسیله تجلیل و خوشحال کند، با چنین آرزوی خوبی، با چنین قلب آماده و با اشتیاق، شایسته تأیید خداوند میباشد.
۶:۷ سپس، همچنین، ما باید به نیت خالص خداوند را خدمت کنیم. ما باید به طور جدّی و منفعل کار کنیم و نه به صورت ظاهری. حتی اگر یک ارباب ما پرتحمل، صبور و یا بیتفاوت باشد هنوز هم کار ما باید بنابر بندگی خداوند باشد و نه انسان. این نوعی رفتار خارقالعاده است که در دنیای ما میتواند صدای بلندی ایجاد نماید.
۶:۸ مشوق بزرگ ما برای انجام همه کارها چنانچه گوئی برای مسیح هستند همانا این اطمینان هستند که ما برای همه اعمال نیکوی خود پاداش خواهیم گرفت. اینکه یک شخص غلام باشد یا آزاد فرقی نمیکند. خداوند به همه شغلهائی که برای او انجام میشوند توجه میکند و به هر کارگری که کار او را به هر شکلی انجام دهد پاداش خواهد داد.
قبل از اینکه این قسمت به پایان برسد بعضی تفاسیر باید ارائه شوند:
۱. عهد جدید زیاد غلام بودن را محکوم نمیکند. در حقیقت، عهد جدید ایماندار حقیقی را به یک غلام ارتباط میدهد (بنده) و آنهم غلام مسیح (آیه ۶) ولی نباید تا زمانی که انجیل وجود دارد از این مفهوم غلام برای بردهداری سوءاستفاده کرد.
۲. عهد جدید چیزهای بیشتری برای گفتن به غلامان دارد تا به پادشاهان. این میتواند انعکاس از این امر باشد که نه عدّه زیادی از حکیمان، قدرتمندان یا نوابغ هستند که دعوت شدهاند، (اول قرنتیان ۱:۲۶) بلکه اکثر مسیحیان از قرار معلوم در طبقه پائینتر اجتماعی هستند. تأکید بر غلامان همچنین نشان میدهد که اکثر خادمین نجیب از برکات مسیحیت محروم نمیمانند.
۳. تأثیرات این احکام بر غلامان در این حقیقت مشاهده میشود که در روزهای اولیه مسیحیت، غلامان مسیحی دارای قیمت بیشتری از دیگر بردگان داشتند. این امر نیز باید امروزه درست باشد که ارزش کارمندان و کارگران مسیحی بیشتر از روسای خود هستند که هرگز به وسیله خدا لمس نشدهاند.
۶:۹ آقایان باید به وسیله همان اصولی که غلامانشان را باید راهنمایی میردند هدایت شوند. ایشان باید با انصاف، مهربان و صادق باشند. ایشان باید مواظب باشند تا با غلامان خود با لفظ تهدیدآمیز سخن نگویند. اگر ایشان در این حوزه انصاف را به جا آورند، هرگز غلامان خود را آزار جسمانی نخواهند داد. و ایشان باید به خاطر داشته باشند که آنها هم آقایی دارند که در آسمان است و همان آقای غلامان ایشان نیز میباشد. فاصلههای زمینی در حضور خداوند هموار گشتهاند. هم آقا و هم خادم باید یک روز در حضور او بایستند.
ث. تشویق کردن نسبت به مبارزه مسیحی. (۶:۱۰-۲۰)
۶:۱۰ پولس به پایان رساله خود نزدیک میشود. او با درخواستی چشمگیر از همه خانواده الهی میخواهد که مثل سربازان مسیح باشند. هر فرزند حقیقی خدا خیلی زود میآموزد که زندگی مسیحی یک مبارزه است. عوامل شیطان میخواهند مانع کار مسیح شوند، پس هر سرباز را به جنگی کشنده دعوت میکنند. هر چقدر که یک ایماندار تحت تاثیر خداوند باشد بیشتر حملات شیطان را که دشمن است متحمل خواهد شد:شیطان مهمات خود را برای مسیحیان معمولی تلف نمیکند. ما با قوت خودمان با شیطان غلبه نخواهیم نمود. بنابراین اولین فرمان آمادگی این است که ما باید دائما در خداوند و در توانایی قوت او زورآور شویم. سربازان خوب خداوند کسانی هستند که از ضعف خود آگاه هستند و کسانی که بر او توکل میدارند. خدا ناتوانان عالم را برگزید تا توانایان را رسوا سازند. (اول قرنتیان ۱:۲۷) ضعف ما در توانایی قوت او زورآور میشود.
۶:۱۱ دومین فرمان مربوط به نیاز داشتن یک اسلحه آسمانی است. یک ایماندار باید اسلحه تمام خدا را بپوشد تا بتواند با مکرهای ابلیس مقاومت کند. ضروری است که حتما ایماندار اسلحه تمام خدا را بپوشد. یک یا دو سلاح کافی نیست. چیزی که کمتر از مجموعه باشکوه خدا باشد که برای ما تدارک دیده است ما را آسیبپذیر میگرداند. ابلیس مکرهای مختلفی دارد-شکستهای اخلاقی، تعالیم غلط، یأس و ناامیدی و اغتشاش. او نقاط ضعف ما را میداند و آنها را مورد هدف قرار میدهد. اگر او نتواند ما را با روشی ناتوان سازد از روشی دیگر استفاده میکند.
۶:۱۲ این نبرد در واقع مسئله ضدیت با فلاسفه بیدین، کاهنان و کشیشان حیلهگر یا حاکمان کافر نمیباشد. جنگ بر ضد فرشتگان سقوط کرده، ارواح شریر و نیروهای شیطانی است. اگر چه ما نمیتوانیم آنها را ببینیم، ولی ما دائماً در محاصره ارواح شریر قرار داریم. درست است که آنها نمیتوانند درون یک ایماندار حقیقی ساکن شوند ولی میتوانند بر او تأثیر بگذارند و سبب آشفتگی وی بشوند. یک مسیحی نباید زیاد مشغولیت با موضوع شیطان پیداکند. همچنین او نباید در ترس از ارواح شریر زندگی کند. در اسلحه خدا و همه چیزهایی را که برای نگه داشتن خاک خود بدانها بر ضد شیطان نیازمند است وجوددارد. پولس رسول ازا ین فرشتگان سقوط کرده تحت عنوان ریاستها و قدرتها و جهانداران این ظلمت و فوجهای روحانی شرارت در جایهای آسمانی سخن میگوید. ما دانش کافی برای تشخیص ومقایسه بین اینهارا نداریم. شاید اینها اشاره به حاکمان روحانی با درجات مختلف اقتدار مانند، رئیس جمهور، دولتمرد، قاضی و یا عضو انجمن شهر و... باشند.
۶:۱۳ چنانچه پولس نوشت، از قرار معلوم او به وسیله یک سرباز رومی که اسلحه تمام به تن داشت محافظت میشد. پولس رسول همیشه درسهای روحانی را فوری در حوزههای طبیعی میدید و درخواستی مطرح مینمود:ما در بین دشمنان و خصمان خود قرار گرفتهایم، پس ما باید اسلحه خدا را برداریم تا بتوانیم در روز شریر با او مقاومت کنیم. روز شریر احتمالا به هر زمانی اشاره دارد که دشمن در برابر ما و به ضد ما میایستد و آن روز همانند یک طوفان است. ضدیتهای شیطان برای لحظاتی همراه با موجها و بادها خواهد بود. حتی پس از وسوسه خداوند در بیابان، شیطان او را برای مدتی رها کرد.(لوقا ۴:۱۳)
۶:۱۴ اولین تکّه اسلحه کمربند راستی میباشد. ما مطمئناً باید در نگه داشتن راستی کلام خدا وفادار باشیم ولی همچنین لازم است که راستی نیز ما را نگاه دارد. ما باید راستی را هر روزه در زندگیهایمان به کار ببندیم. زمانی که ما همه چیز را با راستی بسنجیم در مبارزه خود قدرت و محافظت به دست خواهیم آورد.
دومین تکّه جوشن عدالت میباشد. هر ایمانداری با عدالت خدا ملبس میشود. (دوم قرنتیان ۵:۲۱) ولی همچنین باید درستی و صداقت را در زندگی شخصی خود به کار ببندد. شخصی گفته است، «وقتی که انسانی به عدالت ملبس میشود او آسیبناپذیر میشود. کلمات هیچ حصاری در برابر تهدیدها و تهمتها نیستند، بلکه یک زندگی خوب.» اگر وجدان ما در برابر خدا و انسان احساس خطا نکند، شیطان چیزی برای شلیک کردن به ما ندارد. داود جوشن عدالت را در مزمور ۷:۳-۵ به تن کرد. خداوند عیسی آن را همیشه بر تن داشت. (اشعیا ۵۹:۱۷)
۶:۱۵ یک سرباز باید نعلین استعداد انجیل سلامتی را در بر کند. این امر ما را میخواند تا برای رساندن خبر خوش سلامتی آماده باشیم و با این نعلین میتوان به جنگ با دشمن رفت. وقتی که ما در چادر خود راحت در حال استراحت هستیم، در واقع در خطر شکست هستیم. امنیتها در پیروی از پایهای زیبای نجات دهندهمان بر کوهها میباشد که خبر خوش سلامتی را با خود دارد و اعلام مینماید. (اشعیا ۵۲:۷؛ رومیان ۱۰:۱۵)
پایهای مرا بردار و بگذار آنها برای تو زیبا و تندرو باشند.
-فرانسس رایدلی هاورگال
۶:۱۶ به علاوه یک سرباز باید سپر ایمان را بر خود بکشد تا بتواند تمامی تیرهای آتشین شریر را خاموش کند. ایمان در اینجا یعنی اعتماد و اطمینان به خداوند و کلامش. وقتی که وسوسهها میآیند و شرایط نامطلوب میگردند، و شکها پدید میآیند و شکسته کشتی شدنها برای ما رخ میدهند، ایمان به بالا نگاه میکند و میگوید، «من به خدا ایمان دارم.»
۶:۱۷ کلاهخودی که خدا مهیا میکند نجات است. (اشعیا ۵۹:۱۷) مهم نیست که جنگ چقدر داغ باشد، یک مسیحی نگران نیست، چون میداند که پیروزی نهایی از آن خداوند است. اطمینان از نجات نهایی او را به جنگ و نه تسلیم شدن ترغیب میکند. «اگر خدا با ماست کیست به ضد ما؟» (رومیان ۸:۳۱)
بالاخره یک سرباز شمشیر روح را که کلام خداست برمیدارد. تمثیل کلاسیک این است که خداوند از شمشیر برای از بین بردن شیطان استفاده میکند. او سه بار از کلام خدا نقل میکند-نه فقط آیاتی تصادفی، بلکه آیاتی که روحالقدس تحت الهام به وی داد تا در موقع مناسب از آنها در برابر شیطان استفاده کند. (لوقا ۴:۱-۱۳) کلام خدا در اینجا به معنای تمام کتابمقدس نیست، بلکه قسمت مشخصی از کتابمقدس که در شرایط و وضعیت مورد نظر مناسب است.
دیوید واتسون میگوید:
خدا همه حفاظتهایی را که بدان نیاز داشتیم به ما داده است. ما باید این را مشاهده کنیم که حلقهای از حقیقت و راستی در قدمهایمان با خداوند ما را احاطه کرده است که در واقع زندگیهای راست ما میباشند («عدالت») که با خدا و با یکدیگر داریم که ما هر جا میرویم در پی سلامتی هستیم و اینکه ما ایمانمان را با هم به کار میبندیم تا مثل سپر از تیرهای شیطان محافظتمان کند و اینکه ما ذهنهای خود را از ترس و نگرانیها به راحتی مصون میداریم و از کلام نیکوی خدا که تحت تاثیر روحالقدس به ما داده میشود استفاده میکنیم. به یاد داشته باشید که شمشیری که عیسی به وسیله آن بر وسوسههای شیطان در بیابان غالب آمد کلام خداست که در دسترس ما قرار دارد.
۶:۱۸ دعا به عنوان قسمتی از اسلحه نشان داده نشده است، بلکه ما باید به اهمیت آن پی ببریم که در واقع در حکم هوا برای تنفس یک سرباز میباشد. یک سرباز باید در روح در مقابل دشمنش بایستد. دعا نباید پراکنده باشد، بلکه بیوقفه. یک عدت و نه عملی از روی عادت. یک سرباز باید از همه انواع دعا استفاده کند:جمعی و انفرادی و اعترافی و پرستشی و شکرگزاری و قدرتمندانه و متواضعانه.
و دعا باید در روح باشد که این یعنی به وسیله هدایتی که از الهام روحالقدس سرچشمه میگیرد. دعاهای فرمالیته اکثرا بدون توجه به مفهومشان، فقط بیان میشوند-اینها چه ارزشی در مبارزه بر علیه نیروهای جهنمی دارند؟ در دعا باید هشیاری وجود داشته باشد: در دعا بیدار باشید.ما باید مواظب خوابآلودگی، ذهن سرگردان و شیفتگی به چیزها باشیم. دعا احتیاج به تند و تیزی روحانی، هوشیاری و تمرکز دارد. ما باید در دعا اصرار و التماس نمائیم و در دعا خواهش کنیم، در را بکوبیم و در پی پشتیبانی ایمانداران و همه مقدسین باشیم. ایشان نیز متعهد هستند و نیازمند دعا به وسیله سربازان دیگر.
۶:۱۹ بلیکی با توجه به درخواست پولس در این قسمت، برای من، میگوید:
به این دیده غیررسولانه پولس توجه کنید! اگر چه پولس فیض بسیاری برای افسسیان به ارمغان آورده است، ولی به دعای ایشان محتاج است و او برای دریافت کلام فیض نیاز به دعای ایشان دارد.
پولس داشت از زندان این را مینوشت. ولی او تقاضای دعا برای آزاد شدن از زندان را نکرد. بلکه او خواست که کلام به او عطا شود تا با گشادگی زبان سِّر انجیل را به دلیری اعلام نماید. این آخرین باری است که پولس در رسالهی افسسیان به سِّر اشاره میکند. او در اینجا هرگز اظهار تأسف نمیکند که در بند است.
۶:۲۰ سفیران معمولاً بخاطر کارهای سیاسی از دستگیری و زندان شدن مصونیت دارند. اما انسان همه چیز را بهتر از پیام انجام تحمل میکند. هیچ موضوع دیگری نمیتواند این احساس را بهم بزند، که باعث بروز خصومت، و سوءظن شود، و برانگیزاننده چنین جفا باشد. پس نمونه مسیح در زنجیرها در اینجا ایلچیگری (سفیری) میکند. ادی به خوبی اعلام کرده:
نماینده تام الاختیار از دولت میپرسد، کسی که در سفارتخانهای اتهامی به او زده شده شریف و بینظیر است، و او اعتبار و صحت و بیاشتباهی را با خود حمل میکند، و در اسارت و بازداشت است.
اصلیترین قسمت پیغام پولس که مستلزم فروتنی است اعلان خبر یکی شدن ایمانداران یهودی و امتها در یک جامعه جدید با امتیازات برابر و سهیم شدن در شناخت و استفاده از برکات مسیح به عنوان سر میباشد.
ج. سلامهای شخصی پولس. (۶:۲۱-۲۴)
۶:۲۱، ۲۲ پولس تیخیکوس را از روم به افسس میفرستد تا مقدسین بدانند که احوال او چگونه است. او تیخیکوس را تحت عنوان برادر عزیز و خادم امین خداوند عنوان میکند. فقط پنج اشاره به این مرد در عهد جدید شده است. او یکی از کسانی بود که همراه پولس از یونان به آسیا رفت. (اعمال رسولان ۲۰:۴) او پیغامبر پولس برای مسیحیان کولس نیز بود. (کولسیان ۴:۷) و همچنین افسسیان (۶:۲۱ ؛ دوم تیموتائوس ۴:۱۲) و نزد تیطس فرستاده شد. (تیطس ۳:۱۲) او مامور بود که از نبرد پولس در زندان افسسیان را آگاه کند و همچنین دلهای ایشان را تقویت و تشویق نماید و از هر ترس غیرضروری آزاد کند.
۶:۲۳ در ایات پایانی، ما تحیات خاص پولس را داریم-فیض و سلامتی، با ادغام کردن این دو، او برای مقدسین دعای دریافت همه برکات را دارد. همچنین با ادغام مسیحیان امتها و یهودیان او آخرین اشاره را به سِّر یکی شدن ایشان در انجیل به طور ضمنی مینماید-یهودی و امت حالا در مسیح یکی شدهاند. در آیه ۲۳ او آرزو میکند که خوانندگانش سلامتی و محبت با ایمان از جانب خدای پدر و عیسی مسیح خداوند را دارا باشند. سلامتی میتواند دلهای ایشان را در همه شرایط زندگی تسلی ببخشد. محبت قادر است که ایشان را برای پرستش و ستایش خدا با یکدیگر و کار برای او ترغیب نماید. ایمان میتواند به ایشان ربای جنگ روحانی قدرت عطا کند و آنها را تجهیز نماید. همه این برکات از جانب خدای پدر و عیسی مسیح خداوند هستند. و این حقیقت در اینجا اعلام شده است که پدر و عیسی با هم برابر هستند.
۶:۲۴ در پایان پولس رسول برای همه کسانی که با محبتی عاری از فساد و صادقانه خداوند عیسی مسیح را دوست دارند آرزوی فیض مینماید. یک مسیحی واقعی در تمامی لحظات کیفیت محبتش افزوده میشود، آتش عشق و محبت او نسبت به خداوند هر لحظه فروزانتر میشود و هرگز خاموش نمیپذیرد.
پولس رسول به پاداش خود رسید و با محبوبش ملاقات کرد. ولی نامه او همچنان با ما است-به تازگی و زنده بودنی که گویا قلب و قلم او امروز نوشته است. در قرن بیستم هنوز هم ما فرامین، الهام و تشویق و ایمان و کلام این رساله با ما صحبت میکند.
در نتیجهگیری از تفسیرمان بر افسسیان ما خود را در موافقتی قلبی با کلام اچ. دبلیو. وب پیلو یافتیم:
شاید هیچ نوشتهای در کتاب خدا فوقالعادهتر و جذابتر از این نباشد. چقدر محال به نظر میآید که انسانی به عنوان پیامآور خدا عدالت را به اجرا درآورد! من امیدوارم که ما به او نزدیک شویم و به سادگی در پس تعالیم او پرتقدس باشیم، تعالیمی که ما باید در آنها سلوک کنیم و به وسیله آنها قادر خواهیم بود که خدا را جلال بدهیم.