The Epistile to the Hebrews
Believer’s Bible Commentary
by
William MacDonald
مقدمه
«در مورد نویسنده هیچ كدام از كتبمقدس مثل این كتاب منازعه وجود ندارد، همچنین در مورد الهامی بودن آن باید بگوییم كه هیچ كتابی مثل این بیچون و چرا نیست.»
— كانیبیر و هاسون (Conybeare & Howson)
Sea of Galilee
الف) جایگاه منحصر به فرد در میان کتب مقدس
رساله به عبرانیان به حساب بسیاری در عهد جدید جایگاه ویژهای دارد. اگر چه مثل یك نامه شروع نمیشود ولی مثل نامه تمام میشود و به وضوح به ایتالیا یا از آنجا (۱۳:۲۴) و خطاب به گروه مشخصی، قطعاً عبرانیان مسیحی نوشته شده است. این نظریه پیشنهاد شده كه این نامه اساساً خطاب به كلیسایی خانگی نوشته شده و بنابراین هیچ ربطی به جماعتی مشهور و بزرگ برای حفظ سنّن و سرنوشت اصیل ایشان ندارد. سبك این نامه در عهد جدید از تحتاللفظیترین متون است و جزو نوشتههای شعری میباشد و پر است از نقل قول از ترجمه یونانی عهد عتیق كه به ترجمه «هفتادتنان» مشهور است. دایره¬ لغات این رساله بسیار وسیع میباشد و از لحاظ به كار بردن افعال بسیار دقیق و در جزئیات و زبان یونانی بسیار غنی است.
اگر چه به نظر خیلی یهودی میآید (این رساله با لاویان مقایسه شده است)، اما هشدارهای آن بر ضدّ انحراف از حقیقت مرگ مسیح و توجه به سنّن مذهبی است و این نیاز همیشگی مسیحیت است. از اینرو كتاب عبرانیان بسیار حائز اهمیت است.
ب) نویسنده
اگر چه ترجمه قدیمی كینگ جیمز اسم پولس را در اول این كتاب نوشته بود ولی كتاب عبرانیان به نام اوست. كلیسای شرقی اولیه (دیونیسیوس و كلمنت هر دو از اسكندریه) این نظریه را پیشنهاد میكنند كه پولس نویسنده كتاب است. پس از شك و تردید بسیار، این نظریه بر پیشروان آتنی غلبه یافت و بالاخره غرب آن را قبول كرد. به هر حال امروزه عده كمی معتقد هستند كه پولس نویسنده رساله است. اوریجن پذیرفت كه متن پولسی است و اشارات پولسی در آن وجود دارد، ولی سبك اصلی خیلی از سبك پولس دور است (این نمیتواند پولسی بودن رساله را رد كند چون شیوه تحتاللفظی میتواند سبك او را دگرگون كند).
نویسندگان متفاوتی ممكن است نویسنده این نامه باشند كه در طول سالها نظریات مختلفی راجع به ایشان ارائه شده است: لوقا كه سبك مشابهی دارد و با موعظههای پولس آشنایی زیادی داشته است، برنابا، سیلاس، فیلیپس و حتی اكیلا و پرسكلا.
لوتر اپلّس را پیشنهاد كرد، مردی كه با سبك متنی این كتاب سازگار است: مقتدر در نوشته¬های عهد عتیق و بسیار فصیح (اسكندریه، شهر او به بلاغت و فصاحت بیان مشهور بود). بحثی كه بر ضدّ نویسنده بودن اپلّس وجود دارد این است كه هیچ روایتی از اسكندریه وجود ندارد كه این چنین نظریهای را مطرح سازد، و به نظر نمیآید كه یك بومی اسكندریهای این نامه را نوشته باشد.
بنا به دلایلی، خداوند نام نویسنده را ناشناخته حفظ كرده است. یك نظریه این است كه پولس این رساله را نوشته ولی از قصد نام خود را بنا بر اجبار به خاطر دشمنان یهودی متعصبش مخفی كرده است. اگر چه این ممكن است، كلمات قدیمی اوریجن هرگز كهنه نشدهاند: «اینكه چه كسی این رساله را نوشته فقط خدا میداند.»
ج) تاریخ نگارش
با وجود بینام بودن نویسنده، تعیین تاریخ نگارش رساله آسانتر است.
شواهد خارجی نشان میدهند كه باید در قرن اول نوشته شده باشد، از آنجا كه كلمنت اسكندریه از آن نقل قول كرده است (۹۵ میلادی). اگر چه پولیكارپ و ژوستین مارتر ( Justin Martyr ) از این نامه نقل قول كردند، اما از نویسنده نام نبردهاند. دیونیسیوس اسكندریه از عبرانیان به عنوان رساله پولس نقل قول كرده و كلمنت اسكندریه میگوید كه پولس آن را به عبری نوشته و لوقا ترجمهاش كرده است (به هر حال كتاب مثل یك ترجمه خوانده نمیشود). آیرنائوس و هیپولیتوس فكر نمیكردند كه پولس عبرانیان را نوشته باشد، و ترتولیان گمان میكرد كه برنابا آن را نوشته است.
از شواهد داخلی به نظر میآید كه نویسنده یك مسیحی نسل دوم است (۲:۳؛ ۱۳:۷)، بنابراین نمیتواند خیلی زود مثل یعقوب یا اول تسالونیكیان نوشته شده باشد (۱۰:۳۲) از آنجا كه هیچ اشارهای به جنگ یهودیان نشده (كه در سال ۶۶ میلادی آغاز شد) و قربانیهای هیكل همچنان ادامه مییافتند (۸:۴؛ ۹:۶؛ ۱۲:۲۷؛ ۱۳:۱۰)، تاریخ نگارش عبرانیان شاید قبل از ۶۶ و مطمئناً قبل از ویرانی اورشلیم (۷۰) بوده است. جفاها در این رساله دیده میشوند (۱۲:۴) ولی هنوز ایمانداران خونشان ریخته نشده بود. اگر ایتالیا مقصد این نامه باشد، جفای خونین نرون در آنجا (۶۴ میلادی) تاریخ نگارش این نامه را به حداقل اواسط ۶۴ میلادی برمیگرداند. تاریخی در حدود ۶۳ الی ۶۵ به نظر محتملتر است.
د) زمینه و موضوع
در كل، عبرانیان با منازعه و مشاجرات عظیمی سر و كار دارد كه بر اثر ترك كردن یك سیستم مذهبی برای رسیدن به سیستمی دیگر شكل گرفتهاند.
ولی در این رساله مشكل فقط ترك روشهای كهنه برای روشهای جدید باارزش برابر نبود. بلكه مسئله ترك یهودیت برای مسیح بود و چنانچه نویسنده نشان میدهد، این جا بحث بر سر ترك سایهها برای اصل و ترك سنّن برای واقعیت و ترك سابق برای رسیدن به كامل و ترك موقتی برای رسیدن به جاودانی میباشد؛ به طور خلاصه، ترك خوب برای رسیدن به بهترین.
مشكل دیگر در ترك عامهپسند برای رسیدن به غیرعام میباشد، اكثریت اقلیت، و ستمگری برای ستم دیدن. و این مشكلات جدی زیادی ایجاد مینماید.
این نامه به قومی با پیش زمینه یهودی نوشته شده است. این عبرانیان موعظهی انجیل را به وسیلهی رسولان شنیده بودند و دیگران در طی روزهای آغاز كلیسا معجزات مقتدر روحالقدس را كه پیغام را ثابت مینمودند مشاهده كرده بودند. آنها از سه طریق به خبرخوش پاسخ مثبت داده بودند:
۱. بعضی به خداوند عیسی مسیح ایمان آورده و به طور اصیل تغییر گرایش داده بودند.
۲. بعضی ادعا میكردند كه مسیحی شدهاند، تعمید گرفتهاند و در كلیسای محلی جا گرفتهاند. به هر حال، ایشان هرگز تولد تازه نیافته و از روح قدوس خدا مولود نگشته بودند.
۳. دیگران مطلقاً پیام نجات را رد كرده بودند.
رساله ما با دو مورد اول كار دارد، اول عبرانیان حقیقتاً نجات یافته و دیگر كسانی كه چیزی جز روكش ظاهری مسیحیت نداشتند.
حالا وقتی كه یك یهودی ایمان اجداد خود را ترك میكند به عنوان شخصی كه تغییر مسلك داده است و یك مرتد نگاه میكنند و معمولاً به وسیله یكی از طرق زیر مورد جفا و آزار قرار میگیرند:
محروم شدن از ارث به وسیله خانوادهاش.
اخراج از جماعت اسرائیل و كنیسه یهود.
بیكار شدن.
فقیر شدن به علت گرفتن اموال.
اذیت و آزار روانی و شكنجه جسمی.
استهزاء عمومی.
زندانی شدن.
شهید شدن.
البته همیشه راه فراری بود. اگر او مسیح را انكار كرده و به یهودیت باز میگشت، از جفاهای بیشتر گریخته بود. در حینی كه لابهلای خطوط رساله را میخوانیم، میتوانیم بعضی از بحثهای قومی كه جفادهندگان برای بازگرداندن چنین شخصی به یهودیت مطرح میساختهاند را كشف كنیم:
میراث غنی انبیاء.
وابستگی و وابستهسازی به نمونه موسی كه شریعت را عطا كرد.
خدمت برجسته فرشتگان در تاریخ قوم خاص خدا در قدیم.
جلال كهانت هارونی.
مكان مقدسی كه خدا برای ساكن شدن در میان قومش برگزیده بود.
عهد شریعت كه به وسیله خدا توسط موسی داده شد.
اسباب و وسائل مقدسی كه در مكان مقدس و پشت حجاب پرده بود.
خدمت در مكان اقدس، و خصوصاً خدمت سنتّی روز كفاره (یوم كیپور یا همان روز كفاره مهمترین روز در تقویم یهودی است).
ما همچنین میتوانیم صدای یهودیان قرن اول را بشنویم كه همه این جلال گذشته و مذهب سنتی را عنوان كرده و سپس با تمسخر میپرسیدند: «و شما مسیحیان چه دارید؟ ما همه اینها را داریم. شما چه چیزی دارید؟ هیچ چیز جز یك اتاق بالاخانه معمولی، یك میز، و چند نان و مقداری شراب بر روی آن! آیا منظورتان واقعاً این است كه همه آن چیزها را برای رسیدن به این چیزها ترك كردهاید!؟»
رساله به عبرانیان واقعاً جوابی برای این سوال است: «و شما چه چیزی دارید؟» در یك كلام جوابش مسیح است. در او ما اینها را داریم.
یگانه شخصی كه برتر از انبیاء است.
یگانه شخصی كه برتر از فرشتگان است.
یگانه شخصی كه برتر از موسی است.
یگانه شخصی كه برتر از یوشع است.
یگانه شخصی كه كهانتش فوق كهانت هارونی است.
یگانه شخصی كه در مكان اقدس بهتری خدمت میكند.
یگانه شخصی كه تابوت عهد بهتری را معرفی میكند.
یگانه شخصی كه نمونه یا مصداق وسایل و اسباب مقدس و نمونهای بود.
یگانه شخصی كه یك بار و برای همیشه خودش را برای گناه قربانی نمود و قربانی وی والاتر از قربانیهای مكرّر بزها و گاوها است.
درست چنانچه ستارگان نور خود را از خورشید میگیرند، بنابراین نمونهها و سایههای یهودیت نور خود را از نشانههای پرجلال خداوند عیسی و كار او میگیرند.
ولی هنوز هم مشكل جفا وجود دارد. آنانی كه ادعا میكنند پیروان خداوند عیسی هستند، با مخالفت و تلخی شدید مواجه میشوند. برای ایمانداران حقیقی این میتواند ایشان را به ناامیدی و دلسردی هدایت كند. بنابراین ایشان نیاز داشتند تا تشویق شوند كه در ایمان به وعدههای خدا محكم بایستند. ایشان در مورد پاداش آینده به صبر نیاز داشتند.
برای آنانی كه فقط مسیحیان اسمی بودند، خطر ارتداد وجود داشت. پس از اعتراف كردن برای پذیرش مسیح، ایشان كاملاً او را انكار كرده و به همان فرقه مذهبی و آداب و رسوم خود بازمیگشتند. این به مثابه پایمال كردن پسر خدا و خون باارزش او و توهین كردن به روحالقدس بود. برای این گناه عمدی هیچ توبه یا بخششی وجود نداشت. در رساله به عبرانیان هشدارهای مكرّری بر ضدّ این گناه وجود دارد. در ۲:۱ به عنوان مقصود پیغام مسیح توصیف شده است. در ۳:۷-۱۹ گناه سركشی یا سخت كردن دل میباشد. در ۶:۶ ارتكاب به ارتداد عنوان شده است و در۱۰:۲۵ رها كردن جماعت الهی می¬باشد. در۱۰:۲۶ گناه اجباری است. در۱۲:۱۶ از این مسئله به عنوان فروختن نخستزادگی به ازای وعده غذا سخن به میان آمده است. بالاخره در ۱۲:۲۵ سَر باز زدن از شنیدن كسی میباشد كه از آسمان سخن میگوید. ولی همه این هشدارها مستقیماً به سیمای زشت همین گناه اشاره دارند - گناه ارتداد. پیغام عبرانیان درست چنانچه به روزگار خود مربوط میشد به زمان ما هم مربوط میشود. ما نیاز داریم كه دائماً بركات ابدی و مزایایمان را كه در مسیح مال ما هستند به یاد بیاوریم. ما نیاز داریم كه در برابر مخالفتها و سختیها تشویق شویم و همه ایمانداران مدعی نیاز دارند كه بر ضدّ برگشتن به مذهب سنتی پس از چشیدن اینكه خداوند محبت است هشدار دهند.
طرح كلی رساله به عبرانیان
۱.
برتری مسیح در شخصیت خود (۱:۱-۴:۱۳)
الف
–
برتری مسیح بر انبیاء (۱:۱-۳)
ب
–
برتری مسیح بر فرشتگان (۱:۴-۲:۱۸)
پ
–
برتری مسیح بر موسی و یوشع (۳:۱-۴:۱۳)
۲.
برتری مسیح در كهانت خویش (۴:۱۴-۱۰:۱۸)
الف
–
برتری مسیح به عنوان كاهن اعظم بر هارون (۴:۱۴-۷:۲۸)
ب
–
برتری خدمت مسیح نسبت به خدمت هارون (باب ۸)
پ
–
برتری قربانی مسیح بر قربانیهای عهد عتیق (۹:۱-۱۰:۱۸)
۳.
هشدارها و ترغیبها (۱۰:۱۹-۱۳:۱۷)
الف
–
هشدار بر ضدّ تحقیر مسیح (۱۰:۱۹-۳۹)
ب
–
ترغیب به ایمان به وسیله نمونههای عهد عتیق (باب ۱۱)
رساله به عبرانیان
تفسیر کتاب مقدس برای ایماندارن
ویلیام مک دونالد
The Epistile to the Hebrews
Believer’s Bible Commentary
by
William MacDonald
مقدمه
«در مورد نویسنده هیچ كدام از كتبمقدس مثل این كتاب منازعه وجود ندارد، همچنین در مورد الهامی بودن آن باید بگوییم كه هیچ كتابی مثل این بیچون و چرا نیست.»
— كانیبیر و هاسون (Conybeare & Howson)
الف) جایگاه منحصر به فرد در میان کتب مقدس
رساله به عبرانیان به حساب بسیاری در عهد جدید جایگاه ویژهای دارد. اگر چه مثل یك نامه شروع نمیشود ولی مثل نامه تمام میشود و به وضوح به ایتالیا یا از آنجا (۱۳:۲۴) و خطاب به گروه مشخصی، قطعاً عبرانیان مسیحی نوشته شده است. این نظریه پیشنهاد شده كه این نامه اساساً خطاب به كلیسایی خانگی نوشته شده و بنابراین هیچ ربطی به جماعتی مشهور و بزرگ برای حفظ سنّن و سرنوشت اصیل ایشان ندارد. سبك این نامه در عهد جدید از تحتاللفظیترین متون است و جزو نوشتههای شعری میباشد و پر است از نقل قول از ترجمه یونانی عهد عتیق كه به ترجمه «هفتادتنان» مشهور است. دایره¬ لغات این رساله بسیار وسیع میباشد و از لحاظ به كار بردن افعال بسیار دقیق و در جزئیات و زبان یونانی بسیار غنی است.
اگر چه به نظر خیلی یهودی میآید (این رساله با لاویان مقایسه شده است)، اما هشدارهای آن بر ضدّ انحراف از حقیقت مرگ مسیح و توجه به سنّن مذهبی است و این نیاز همیشگی مسیحیت است. از اینرو كتاب عبرانیان بسیار حائز اهمیت است.
ب) نویسنده
اگر چه ترجمه قدیمی كینگ جیمز اسم پولس را در اول این كتاب نوشته بود ولی كتاب عبرانیان به نام اوست. كلیسای شرقی اولیه (دیونیسیوس و كلمنت هر دو از اسكندریه) این نظریه را پیشنهاد میكنند كه پولس نویسنده كتاب است. پس از شك و تردید بسیار، این نظریه بر پیشروان آتنی غلبه یافت و بالاخره غرب آن را قبول كرد. به هر حال امروزه عده كمی معتقد هستند كه پولس نویسنده رساله است. اوریجن پذیرفت كه متن پولسی است و اشارات پولسی در آن وجود دارد، ولی سبك اصلی خیلی از سبك پولس دور است (این نمیتواند پولسی بودن رساله را رد كند چون شیوه تحتاللفظی میتواند سبك او را دگرگون كند).
نویسندگان متفاوتی ممكن است نویسنده این نامه باشند كه در طول سالها نظریات مختلفی راجع به ایشان ارائه شده است: لوقا كه سبك مشابهی دارد و با موعظههای پولس آشنایی زیادی داشته است، برنابا، سیلاس، فیلیپس و حتی اكیلا و پرسكلا.
لوتر اپلّس را پیشنهاد كرد، مردی كه با سبك متنی این كتاب سازگار است: مقتدر در نوشته¬های عهد عتیق و بسیار فصیح (اسكندریه، شهر او به بلاغت و فصاحت بیان مشهور بود). بحثی كه بر ضدّ نویسنده بودن اپلّس وجود دارد این است كه هیچ روایتی از اسكندریه وجود ندارد كه این چنین نظریهای را مطرح سازد، و به نظر نمیآید كه یك بومی اسكندریهای این نامه را نوشته باشد.
بنا به دلایلی، خداوند نام نویسنده را ناشناخته حفظ كرده است. یك نظریه این است كه پولس این رساله را نوشته ولی از قصد نام خود را بنا بر اجبار به خاطر دشمنان یهودی متعصبش مخفی كرده است. اگر چه این ممكن است، كلمات قدیمی اوریجن هرگز كهنه نشدهاند: «اینكه چه كسی این رساله را نوشته فقط خدا میداند.»
ج) تاریخ نگارش
با وجود بینام بودن نویسنده، تعیین تاریخ نگارش رساله آسانتر است.
شواهد خارجی نشان میدهند كه باید در قرن اول نوشته شده باشد، از آنجا كه كلمنت اسكندریه از آن نقل قول كرده است (۹۵ میلادی). اگر چه پولیكارپ و ژوستین مارتر ( Justin Martyr ) از این نامه نقل قول كردند، اما از نویسنده نام نبردهاند. دیونیسیوس اسكندریه از عبرانیان به عنوان رساله پولس نقل قول كرده و كلمنت اسكندریه میگوید كه پولس آن را به عبری نوشته و لوقا ترجمهاش كرده است (به هر حال كتاب مثل یك ترجمه خوانده نمیشود). آیرنائوس و هیپولیتوس فكر نمیكردند كه پولس عبرانیان را نوشته باشد، و ترتولیان گمان میكرد كه برنابا آن را نوشته است.
از شواهد داخلی به نظر میآید كه نویسنده یك مسیحی نسل دوم است (۲:۳؛ ۱۳:۷)، بنابراین نمیتواند خیلی زود مثل یعقوب یا اول تسالونیكیان نوشته شده باشد (۱۰:۳۲) از آنجا كه هیچ اشارهای به جنگ یهودیان نشده (كه در سال ۶۶ میلادی آغاز شد) و قربانیهای هیكل همچنان ادامه مییافتند (۸:۴؛ ۹:۶؛ ۱۲:۲۷؛ ۱۳:۱۰)، تاریخ نگارش عبرانیان شاید قبل از ۶۶ و مطمئناً قبل از ویرانی اورشلیم (۷۰) بوده است. جفاها در این رساله دیده میشوند (۱۲:۴) ولی هنوز ایمانداران خونشان ریخته نشده بود. اگر ایتالیا مقصد این نامه باشد، جفای خونین نرون در آنجا (۶۴ میلادی) تاریخ نگارش این نامه را به حداقل اواسط ۶۴ میلادی برمیگرداند. تاریخی در حدود ۶۳ الی ۶۵ به نظر محتملتر است.
د) زمینه و موضوع
در كل، عبرانیان با منازعه و مشاجرات عظیمی سر و كار دارد كه بر اثر ترك كردن یك سیستم مذهبی برای رسیدن به سیستمی دیگر شكل گرفتهاند.
ولی در این رساله مشكل فقط ترك روشهای كهنه برای روشهای جدید باارزش برابر نبود. بلكه مسئله ترك یهودیت برای مسیح بود و چنانچه نویسنده نشان میدهد، این جا بحث بر سر ترك سایهها برای اصل و ترك سنّن برای واقعیت و ترك سابق برای رسیدن به كامل و ترك موقتی برای رسیدن به جاودانی میباشد؛ به طور خلاصه، ترك خوب برای رسیدن به بهترین.
مشكل دیگر در ترك عامهپسند برای رسیدن به غیرعام میباشد، اكثریت اقلیت، و ستمگری برای ستم دیدن. و این مشكلات جدی زیادی ایجاد مینماید.
این نامه به قومی با پیش زمینه یهودی نوشته شده است. این عبرانیان موعظهی انجیل را به وسیلهی رسولان شنیده بودند و دیگران در طی روزهای آغاز كلیسا معجزات مقتدر روحالقدس را كه پیغام را ثابت مینمودند مشاهده كرده بودند. آنها از سه طریق به خبرخوش پاسخ مثبت داده بودند:
۱. بعضی به خداوند عیسی مسیح ایمان آورده و به طور اصیل تغییر گرایش داده بودند.
۲. بعضی ادعا میكردند كه مسیحی شدهاند، تعمید گرفتهاند و در كلیسای محلی جا گرفتهاند. به هر حال، ایشان هرگز تولد تازه نیافته و از روح قدوس خدا مولود نگشته بودند.
۳. دیگران مطلقاً پیام نجات را رد كرده بودند.
رساله ما با دو مورد اول كار دارد، اول عبرانیان حقیقتاً نجات یافته و دیگر كسانی كه چیزی جز روكش ظاهری مسیحیت نداشتند.
حالا وقتی كه یك یهودی ایمان اجداد خود را ترك میكند به عنوان شخصی كه تغییر مسلك داده است و یك مرتد نگاه میكنند و معمولاً به وسیله یكی از طرق زیر مورد جفا و آزار قرار میگیرند:
البته همیشه راه فراری بود. اگر او مسیح را انكار كرده و به یهودیت باز میگشت، از جفاهای بیشتر گریخته بود. در حینی كه لابهلای خطوط رساله را میخوانیم، میتوانیم بعضی از بحثهای قومی كه جفادهندگان برای بازگرداندن چنین شخصی به یهودیت مطرح میساختهاند را كشف كنیم:
ما همچنین میتوانیم صدای یهودیان قرن اول را بشنویم كه همه این جلال گذشته و مذهب سنتی را عنوان كرده و سپس با تمسخر میپرسیدند: «و شما مسیحیان چه دارید؟ ما همه اینها را داریم. شما چه چیزی دارید؟ هیچ چیز جز یك اتاق بالاخانه معمولی، یك میز، و چند نان و مقداری شراب بر روی آن! آیا منظورتان واقعاً این است كه همه آن چیزها را برای رسیدن به این چیزها ترك كردهاید!؟»
رساله به عبرانیان واقعاً جوابی برای این سوال است: «و شما چه چیزی دارید؟» در یك كلام جوابش مسیح است. در او ما اینها را داریم.
درست چنانچه ستارگان نور خود را از خورشید میگیرند، بنابراین نمونهها و سایههای یهودیت نور خود را از نشانههای پرجلال خداوند عیسی و كار او میگیرند.
ولی هنوز هم مشكل جفا وجود دارد. آنانی كه ادعا میكنند پیروان خداوند عیسی هستند، با مخالفت و تلخی شدید مواجه میشوند. برای ایمانداران حقیقی این میتواند ایشان را به ناامیدی و دلسردی هدایت كند. بنابراین ایشان نیاز داشتند تا تشویق شوند كه در ایمان به وعدههای خدا محكم بایستند. ایشان در مورد پاداش آینده به صبر نیاز داشتند.
برای آنانی كه فقط مسیحیان اسمی بودند، خطر ارتداد وجود داشت. پس از اعتراف كردن برای پذیرش مسیح، ایشان كاملاً او را انكار كرده و به همان فرقه مذهبی و آداب و رسوم خود بازمیگشتند. این به مثابه پایمال كردن پسر خدا و خون باارزش او و توهین كردن به روحالقدس بود. برای این گناه عمدی هیچ توبه یا بخششی وجود نداشت. در رساله به عبرانیان هشدارهای مكرّری بر ضدّ این گناه وجود دارد. در ۲:۱ به عنوان مقصود پیغام مسیح توصیف شده است. در ۳:۷-۱۹ گناه سركشی یا سخت كردن دل میباشد. در ۶:۶ ارتكاب به ارتداد عنوان شده است و در۱۰:۲۵ رها كردن جماعت الهی می¬باشد. در۱۰:۲۶ گناه اجباری است. در۱۲:۱۶ از این مسئله به عنوان فروختن نخستزادگی به ازای وعده غذا سخن به میان آمده است. بالاخره در ۱۲:۲۵ سَر باز زدن از شنیدن كسی میباشد كه از آسمان سخن میگوید. ولی همه این هشدارها مستقیماً به سیمای زشت همین گناه اشاره دارند - گناه ارتداد. پیغام عبرانیان درست چنانچه به روزگار خود مربوط میشد به زمان ما هم مربوط میشود. ما نیاز داریم كه دائماً بركات ابدی و مزایایمان را كه در مسیح مال ما هستند به یاد بیاوریم. ما نیاز داریم كه در برابر مخالفتها و سختیها تشویق شویم و همه ایمانداران مدعی نیاز دارند كه بر ضدّ برگشتن به مذهب سنتی پس از چشیدن اینكه خداوند محبت است هشدار دهند.