Fawn Resting

ح) عیسی به نیقودیموس راجع به تولد تازه تعلیم می‌دهد (۳:‏۱-‏۲۱)

۳:‏۱ ماجرای نیقودیموس با هر آنچه که تا حال گذشته بود‌، متفاوت می‌باشد. بسیاری از یهودیان اورشلیم به ایمان به خداوند اعتراف کرده بودند ولی او می‌دانست که ایمان ایشان خالص نیست. نیقودیموس یک استثناء بود. خداوند در او اشتیاقی جدی برای دریافتی حقیقی دید. آیه‌ی ۱ لزوماً باید با یک حرف اضافه شروع می‌شد:‏ "اما شخصی از فریسیان نیقودیموس نام از رؤسای یهود بود."

نیقودیموس برای مردم به عنوان یک معلم شناخته شده‌بود. شاید او به نزد خداوند آمده بود برای تعلیم دیدن تا بتواند در بازگشت تعالیم بیشتری ارائه دهد.

۳:‏۲ کتاب‌مقدس نمی‌گوید که چرا نیقودیموس در شب نزد عیسی آمد. توضیح واضحی که در این مورد وجود دارد که او مخفیانه به دیدار عیسی آمد زیرا خداوند توسط عموم مردم قوم یهود مورد قبول واقع شده‌بود ولی نه به معنای واقعی. به‌هرحال‌، او نزد عیسی آمد. نیقودیموس اذعان داشت که خداوند معلمی است از سوی خدا زیرا هیچ کس نمی‌تواند معجزاتی که از او صادر شده‌بود را بدون کمک مستقیم خدا انجام دهد. در میان همه‌ی تعالیم او‌، نیقودیموس بدون غرض متوجه نشده‌بود که خداوند خدای مجسم در بدن است. او مانند بسیاری امروزه بود که می‌گویند عیسی انسان فوق‌العاده‌ای است‌، یک معلم فوق‌العاده و یک انسان مثال‌زدنی. تمام این جملات و عبارات توصیفی فقط قسمت کوچکی از حقیقت هستند. عیسی خدا بود و هست.

۳:‏۳ در نگاه اول‌، جوابی که خداوند عیسی داد با آنچه که نیقودیموس گفت ارتباطی نداشت. خداوند ما می‌گوید:‏ "نیقودیموس‌، تو برای تعلیم دیدن نزد من آمده‌ای ولی چیزی که تو واقعاً به آن نیاز داری تولد تازه است. این جائی است که تو باید آغاز کنی. تو باید از بالا مولود شوی. در غیر این صورت‌، تو نمی‌توانی ملکوت خدا را ببینی."

خداوند این کلمات فوق‌العاده را با عبارت "نهایت اطمینان" (غالباً آمین آمین) بیان کرد. این کلمات به ما هشدار می‌دهند که حقیقتی بسیار مهم را خداوند در اینجا به ما یادآور می‌شود.

به عنوان یک یهودی‌، نیقودیموس در پی مسیحی بود که بیاید و اسرائیل را از سیطره‌ی رومیان آزاد کند. امپراطوری روم دنیا را تحت کنترل داشت‌، و یهودیان تابع دولت و قوانین روم بودند. نیقودیموس انتظار می‌کشید تا مسیح بیاید و ملکوتش را بر زمین برقرار کرده و یهودیان به‌واسطه‌ی سلطنت او بر دنیا فرمانروایی کنند تا همه‌ی دشمنانشان هلاک گردند. حالا خداوند به نیقودیموس می‌گوید که برای ورود به این ملکوت‌، انسان باید دوباره مولود شود(حیات تازه بیابد). همانطور که تولد آغازین برای زندگی جسمانی لازم است بنابراین تولد دوم لازمه‌ی زندگی روحانی است. (واژه‌ی تولد تازه همچنین می‌تواند به معنای "تولد از بالا" باشد). به بیانی دیگر‌، ملکوت مسیح مخصوص فقط کسانی است که زندگیشان تغییر کرده باشد. از آنجا که سلطنت او عادلانه خواهد بود‌، اعضای آن نیز باید عادل باشند. او بر انسان‌هائی که در گناهان خود بسر می‌برند‌، سلطنت خواهد کرد.

۳:‏۴ در این جا دوباره می‌بینیم که چقدر سخت است که انسانی کلام خداوند عیسی را بفهمد. نیقودیموس راجع به همه‌ی صحبت‌ها به دقت پافشاری می‌کرد. او نمی‌توانست بفهمد که چگونه شخص بالغی می‌تواند دوباره مولود شود. او به این فکر فرو رفته بود که امکان ندارد انسانی بار دیگر به داخل شکم مادر برگشته و مولود گردد.

نیقودیموس روشن ساخت که انسان‌های جسمانی نمی‌توانند عطایای روحانی خدا را دریافت کنند زیرا برایشان ابلهانه است و حتی نمی‌توانند حقایق روحانی را بفهمند (۱-‏قرنتیان ۱۴:‏۲).

۳:‏۵ در توضیحات بعدی‌، عیسی به نیقودیموس گفت که او باید از آب و روح مولود گردد. در غیر اینصورت او نمی‌تواند به ملکوت خدا وارد گردد.

منظور عیسی چه بود؟ خیلی‌ها اصرار دارند که آب در اینجا غالباً نشان می‌دهد که خداوند عیسی راجع به لزوم تعمید برای نجات سخن می‌گوید. درحالیکه‌، این تعلیم در تضاد با دیگر قسمت‌های کتاب‌مقدس است. بر طبق کلام خدا ما می‌خوانیم که نجات فقط به‌واسطه‌ی ایمان به خداوند عیسی مسیح میسر است. تعمید نشان‌دهنده‌ی آنهایی است که نجات یافته‌اند‌، ولی نه به معنای مشابه نجات.

بعضی‌ها معتقدند که آب در این آیه به کلام خدا اشاره می‌کند. در افسسیان ۵:‏۲۵-‏۲۶ آب بسیار شبیه کلام خدا تفسیر شده‌است. همچنین در ۱-‏پطرس ۱:‏۲۳ و یعقوب ۱:‏۱۸ تولد تازه به واسطه‌ی کلام خدا بیان شده‌است. همچنین ممکن است که آب در این آیه به کتاب‌مقدس نسبت داده شده باشد. ما می‌دانیم که نجات جا از مکتوبات کتاب‌مقدس وجود ندارد. این پیغام در کل کلام خدا تکرار شده‌است که گناهکار باید برای کسب تولد تازه از کلام بهره‌مند شود.

همچنین آب می‌تواند به روح‌القدس اشاره کند. در یوحنا ۷:‏۳۸-‏۳۹ خداوند از نهرهای آب زنده سخن می‌گوید و ما واضحاً می‌گوئیم که او وقتی راجع به آب سخن می‌گوید منظورش روح‌القدس است. اگر این آب در باب هفتم معنای روح‌القدس را دارد پس چرا نباید همین معنا را در باب سوم داشته باشد؟

بهر حال‌، اگر این برداشت را قبول کنیم‌، مسئله به نظر سخت می‌آید. عیسی گفت:‏ "اگر کسی از آب و روح مولود نگردد ممکن نیست که داخل ملکوت خدا شود." اگر آب را به معنی روح‌القدس برداشت کنیم‌، دوبار در این آیه از آب نام برده‌ایم. ولی کلمه‌ای که... ترجمه شده‌است به همان میزان درست است که یعنی ترجمه شود. بنابراین آیه چنین خوانده می‌شود:‏ اگر کسی از آب به معنی روح مولود نگردد‌،ممکن نیست به ملکوت خدا وارد شود. ما اعتقاد داریم که این معنی درست آیه است. تولد جسمانی کافی نیست. همچنین باید تولد روحانی در میان باشد تا شخصی بتواند به ملکوت خدا وارد شود. این تولد تازه به وسیله‌ی روح قدوس خدا در شخصی که به خداوند عیسی مسیح ایمان می‌آورد عطا می‌شود. این برداشت با حقایقی که در باب تولد از روح در دو آیه جلوتر مشاهده می‌شود‌، ثابت می‌گردد(آیات۶و۸)

۳:‏۶ حتی اگر نیقودیموس می‌توانست از طریقی مجدداً وارد شکم مادرش گشته و دوباره متولد شود‌، آنچه از جسم مولود گشت جسم است به این معناست که فرزندانی (بچه‌هایی) که از انسان‌ها مولود می‌شوند در گناه و ناامیدی و ناچاری به دنیا می‌آیند تا هنگامی که نگران نجات خود بشوند. در طرف دیگر‌، آنچه از روح مولود گشت‌، روح است. تولد روحانی زمانی به وقوع می‌پیوندد که شخصاً به خداوند عیسی اعتماد کند. وقتی که شخصی از روح تولد تازه می‌یابد‌، او طبیعتی تازه کسب می‌کند که با حیات او در ملکوت سازگاری دارد.

۳:‏۷ نیقودیموس نباید تعجب می‌کرد از تعالیمی که خداوند عیسی به او می‌داد. او باید می‌فهمید که شخص باید از نو مولود گردد و درک کند که بشر در درمان طبیعت سقوط کرده‌ی خودش ناتوان است. او باید می‌فهمید که برای عضویت در ملکوت خدا‌، انسان باید مقدس‌، بی‌عیب و روحانی باشد.

۳:‏۸ چنانچه او اکثر مواقع نیز چنین می‌کرد‌، خداوند عیسی از طبیعت برای نشان دادن حقایق روحانی استفاده کرد. او به نیقودیموس یادآور شد که باد هر جا که می‌خواهد می‌وزد و شخص می‌تواند صدای آن را بشنود و لیکن نمی‌داند از کجا می‌آید و به کجا می‌رود. تولد تازه بسیار مشابه باد است. اول از همه‌، آن جائی بر طبق خدا پیدا می‌کند. این قدرتی نیست که انسان با کنترل و اراده‌ی خود آن را به دست آورد. دوماً‌، تولد تازه نادیدنی است. شما وقوع آن را نمی‌توانید ببینید ولی نتیجه‌ی آن را در زندگی اشخاص می‌توانید ببینید. وقتی که انسانی نجات یافت‌، تغییر درون او وارد می‌شود. اعمال شریرانه که او سابقاً دوست می‌داشت‌، حالا از آنها متنفر است. اعمال خدا که او سابقاً از آن نفرت داشت‌، چیزهایی هستند که او حالا بسیار بسیار دوستشان دارد. درست چنانچه هیچ کس کاملاً نمی‌داند که باد چیست‌، تولد تازه هم کار معجزه‌آمیز روح خداست که انسان قادر به فهمیدن آن نیست. علاوه بر اینها‌، تولد تازه مانند باد‌، غیر قابل پیش‌بینی است. این امکانپذیر نیست که بگوئیم از کجا می‌آید و به کجا می‌رومد و در کجا واقع می‌شود.

۳:‏۹ دوباره‌، نیقودیموس نشان داد که ذهن نفسانی نمی‌تواند پذیرای مسائل ملکوتی باشد. بدون‌شک او هنوز سعی می‌کرد که تولد تازه را در وقایع طبیعی و جسمانی بیابد و نه به عنوان واقعه‌ای روحانی. و بنابراین او از خداوند عیسی پرسید:‏ "چگونه ممکن است که چنین بشود؟"

۳:‏۱۰ عیسی پاسخ داد که به عنوان معلم اسرائیل‌، نیقودیموس باید این چیزها را بداند و فهمیده باشد. نوشته‌های عهد عتیق واضحاً تعلیم می‌داد که وقتی مسیح موعود برای برقراری سلطنتش به زمین برگردد‌، او اول دشمنانش را داوری کرده و همه‌ی چیزهایی را که به خطا رفته‌اند نابود خواهد کرد. تنها کسانی که گناهانشان را اعتراف کرده و از آنها دست کشیده‌اند می‌توانند به ملکوت وارد گردند.

۳:‏۱۱ خداوند عیسی سپس برائت اشتباه از تعالیمش را مشخص کرد‌، و ناباوری انسان‌ها را نیز. از ازل‌، او حقایق این تعالیم و چیزهایی را که دیده بود‌، تعلیم داده بود. ولی نیقودیموس و اکثر یهودیان دیگر شهادت او را نپذیرفته و از ایمان آوردن سرباز زده بودند.

۳:‏۱۲ امور زمینی که خداوند در این آیه به آن اشاره کرد چه چیزهایی هستند؟ آن امور زمینی‌، ملکوت زمینی است. نیقودیموس به عنوان شاگرد عهد عتیق می‌دانست که روزی مسیح به زمین می‌آید و سلطنت غلبه یافته‌اش را بر زمین استوار خواهد کرد و اورشلیم شهر پادشاهی او خواهد بود. آنچه که نیقودیموس نفهمیده بود‌، این حقیقت بود که برای ورود به این ملکوت‌، تولد تازه ضروری است. پس امور آسمانی که خداوند به آنها اشاره کرد چه چیزهایی بودند؟ آنها حقایقی هستند که در آیات بعدی توضیح داده می‌شوند -‏راهی فوق‌العاده که به آن وسیله شخص می‌تواند این تولد تازه را دریافت کند.

۳:‏۱۳ تنها یک شخص استحقاق سخن گفتن راجع به امور آسمانی را داشت زیرا او تنها کسی است که در آسمان بوده‌است. خداوند عیسی فقط یک معلم انسانی نبود که از طرف خدا آمده بود بلکه او کسی بود که با خدای پدر از ازل بود و به دنیا پائین آمده بود. وقتی که او گفت کسی به آسمان بالا نرفت منظورش این نبود که مقدسین عهد عتیق مانند خنوخ و ایلیا به آسمان نرفتند. بلکه آنها بالا برده شدند و نه اینکه با اقتدار خود به آسمان صعود کرده باشند. توضیحی دیگر این است که هیچ انسان دیگری به همان شکلی که او به حضور خدا راه یافت‌، نتوانست به حضور خدا برود. او می‌توانست مکان به حضور خدا از راه یگانه‌ای وارد شود. چرا که او خودش از آسمان به زمین نزول کرده بود. با وجود اینکه خداوند عیسی روی زمین ایستاده بود و با نیقودیموس سخن می‌گفت‌، او اظهار داشت که در آسمان است. چگونه ممکن است چنین باشد؟ اینجا حقیقتی بیان می‌شود که به عنوان خدا‌، خداوند در یک لحظه‌ی واحد در همه جا حضور دارد. این منظور ما است زمانی که می‌گوئیم خداوند حاضر مطلق است. درحالیکه بعضی ترجمه‌های جدید کلمات او که در آسمان است را حذف کرده‌اند‌، واضحاً به نوشته‌های خطی و مربوط به متن رجوع کرده‌اند.

۳:‏۱۴ خداوند عیسی حالا در حال برملا کردن حقیقتی به نیقودیموس بود. چگونه تولد تازه به وقوع می‌پیوندد؟ مجازات گناهان انسان‌ها باید پرداخت شود. مردم با گناهانشان نمی‌توانند به آسمان راه بیابند. درست همانطور که موسی در بیابان مار برنجین را بلند کرد در زمانی که فرزندان اسرائیل توسط مارها گزیده شده‌بودند‌، بنابراین پسر انسان نیز باید بلند کرده شود(اعداد ۲۱:‏۴-‏۹ رابخوانید). از زمانی که فرزندان اسرائیل وارد بیابان شدند تا به سوی سرزمین موعود بروند‌، ناامید و بی‌تاب شدند. آنها بر ضد خدا شکایت کردند. برای مجازات و تنبیه آنها خداوند مارهای آتشین به میان فرستاد و بسیاری از مردم مردند. زمانی که نجات‌یافتگان از آن بلا نزد خداوند استغاثه نمودند و توبه کردند‌، خداوند به موسی گفت که ماری از برنج بسازد و آن را بر عصا قرار دهد. اسرائیلی‌هائی که گزیده شده‌بودند و به مار برنجین نگاه می‌کردند به طرز معجزه‌آسایی‌، شفا می‌یافتند.

عیسی از این واقعه‌ی عهد عتیق برای نشان دادن اینکه تولد تازه چگونه به وقوع می‌پیوندند استفاده کرد. مردان و زنان به وسیله‌ی نیش گناه گزیده شده‌اند و به مرگ ابدی محکوم هستند. مار برنجین نمونه‌ای بود از خداوند عیسی. ظرف برنجین در کتاب‌مقدس راجع به داوری سخن می‌گوید. خداوند عیسی بی‌گناه بود و هرگز نمی‌بایست مجازات شود‌، ولی او جای ما را گرفت و مجازات ما را بر خویشتن حمل نمود که ما لایق آن مجازات بودیم. عصا راجع به صلیب جلجتا سخن می‌گوید که خداوند عیسی بر بالای آن رفت. ما با نگاه کردن از روی ایمان به او‌، نجات می‌یابیم.

۳:‏۱۵ نجات‌دهنده در راه ما‌، گناه شد و او که گناه نشناخت که باید ما عدالت خدا را در او ببینیم. هر کس که به خداوند عیسی مسیح ایمان بیاورد‌، حیات جاودان را به عنوان هدیه‌ای مجانی از او دریافت خواهد کرد.

۳:‏۱۶ این بدون‌شک یکی از زیباترین و مشهورترین آیات کتاب‌مقدس است زیرا این آیه انجیل را به سادگی و وضوح بیان می‌کند. این آیه آنچه را که خداوند عیسی به نیقودیموس تعلیم داده بود با توجه به مفاهیمی که به وسیله‌ی تولد تازه دریافت می‌شود خلاصه می‌کند. می‌خوانیم که خدا جهان را بسیار محبت نمود. جهان در اینجا به همه‌ی مردم دنیا اشاره دارد. خدا گناهان مردم و شیوه‌ی شرورانه دنیا را دوست ندارد ولی او مردم را دوست دارد و نمی‌خواهد کسی هلاک شود.

اوج محبت او در این حقیقت نشان داده شد که او پسر یگانه‌ی خود را داد. خدا پسر دیگری مثل خداوند عیسی ندارد. این نمونه‌ای بود از محبت ذات خدا که اراده کرد پسر یگانه‌اش را برای گناهان عصیانگر بدهد. این به آن معنا نیست که همه نجات یافته‌اند. شخص باید قبل از اینکه خدا به او حیات جاودان ببخشد دریافت کند که مسیح برای او چه کرده‌است. بنابراین کلماتی اضافه می‌شوند:‏ "که هر که به او ایمان آورد‌، هلاک نگردد." نیازی نیست که کسی هلاک شود. راهی برای نجات یافتن همه مهیا شده‌است ولی هر شخص باید خداوند عیسی را به عنوان نجات‌دهنده‌اش بشناسد. وقتی که او اینکار را کرد‌، زندگی جاودان را به عنوان هدیه‌ای باارزش دریافت خواهد کرد. بورهام می‌گوید:‏

زمانی که کلیسا‌، محبت خدا را به جهان بفهمد‌، آن زمان کلیسا مریض و ناتوان خواهد شد به سادگی تا وقتی‌که حکومت‌ها سرنگون و همه‌ی سرزمین‌ها فتح شوند.

۳:‏۱۷ خدا یک هلاک‌کننده و جنایتکار نیست که غضب خود را بر انسان‌ها بریزد. قلب خدا پر است از محبت نسبت به انسان و او بهای گزافی برای نجات ایشان پرداخته است. او می‌توانست پسر خود را به جهان بفرستد تا آن را داوری کند ولی او اینکار را نکرد. برعکس‌، او پسرش را فرستاد تا رنج بکشد‌، خونش بریزد و به وسیله‌ی مرگ او جهان نجات یابد. کار خداوند عیسی بر روی صلیب آنقدر ارزش بالایی داشت که همه‌ی گناهکاران می‌توانند به وسیله‌ی دریافتن آن و پذیرفتن کار او نجات یابند.

۳:‏۱۸ حالا همه‌ی مردم به دو دسته تقسیم می‌شوند:‏ ایمان‌داران و بی‌ایمانان. سرنوشت نهایی ما بستگی به طرز برخورد ما با پسر خدا دارد. کسی که به نجات‌دهنده اعتماد کند‌، محکوم نخواهد شد بلکه آن کسی که به او اعتماد نکند‌، الان بر او حکم شده‌است. خداوند عیسی کار نجات را به اتمام رسانید‌، و حالا به هر فرد بستگی دارد که تصمیم بگیرد او را بپذیرد و یا رد کند. این افتضاح است اگر کسی چنین هدیه و محبتی را رد کند. اگر انسانی به خداوند عیسی ایمان نیاورد‌، خدا کاری جز محکوم کردن او انجام نمی‌تواند بدهد.

ایمان آوردن به اسم او درست مشابه ایمان آوردن به او است. در کتاب‌مقدس‌، اسم برای شخصیت بکار می‌رود. اگر به اسم او اعتماد کنید به او اعتماد کرده‌اید.

۳:‏۱۹ عیسی آن نوری بود که به جهان آمد. او بره‌ی بی‌گناه و بی‌عیب خدا بود. او برای گناه کل جهان مرد. ولی آیا انسان‌ها برای اینکار او‌، دوستش دارند؟ خیر -‏آنها از او تنفر دارند. آنها گناهانشان را بر داشتن عیسی ترجیح می‌دهند. بنابراین نجات‌دهنده را رد می‌کنند. درست چنانچه بعضی حیوانات خزنده از نور فرار می‌کنند‌، انسان‌های شرور هم از حضور مسیح می‌گریزند.

۳:‏۲۰ آنانی که گناه را دوست می‌دارند از روشنایی متنفر هستند‌، زیرا که نور‌، گناهانشان را معلوم می‌کند. وقتی که عیسی در این جهان بود‌، مردم گناهکار به خاطر حضور او ناراحت بودند زیرا او با تقدسش (قدوسیتش)‌، اسفناک ایشان را آشکار می‌کرد. بهترین راه برای معلوم کردن کجی یک تکه چوب‌، قرار دادن تکه چوبی صاف در کنار آن است. او با آمدنش به جهان به عنوان انسانی فوق‌العاده‌، خداوند عیسی کجی همه‌ی دیگر انسان‌ها را در مقایسه با خود ظاهر کرد.

۳:‏۲۱ اگر انسانی در مقابل خدا به راستی صادق باشد‌، او به سوی نور خواهد آمد که همانا خداوند عیسی است و شایستگی تمام عیار و بی‌گناه بودن وی بر آن انسان آشکار می‌شود. سپس او بر نجات‌دهنده اعتماد شخصی خواهد داشت‌، و بنابراین با ایمان به مسیح تولد تازه خواهد یافت.

خ) خدمت یحیی تعمید‌دهنده در یهودیه (۳:‏۲۲-‏۳۶)

۳:‏۲۲ قسمت نخست این باب‌، شهادت خداوند عیسی را در شهر اورشلیم نشان می‌دهد. از ابتدای این آیه تا پایان باب یوحنا خدمات مسیح را در یهودیه که بدون‌شک او به اعلام کردن خبر خوش نجات ادامه می‌داد‌، بیان می‌کند. انسان‌هایی که به سوی نور می‌آمدند تعمید می‌گرفتند. از این آیه‌، معلوم می‌شود که عیسی شخصاً تعمید می‌داد‌، ولی از یوحنا ۲:‏۴ می‌آموزیم که اینکار به وسیله‌ی شاگردانش انجام می‌شد.

۳:‏۲۳ یحیی که در این آیه به او اشاره شده‌است‌، یحیی تعمید‌دهنده می‌باشد. او هنوز پیغام توبه را موعظه می‌کرد در منطقه‌ی یهودیه و آن یهودیانی را که تصمیم به توبه در جهت آماده شدن برای ظهور مسیح موعود می‌گرفتند را تعمید می‌داد. یحیی نیز در عَینُون تعمید می‌داد زیرا که در آنجا آب بسیار بود. این ثابت نمی‌کند که به طور قطع او با فرو کردن کامل شخص در آب او را تعمید می‌داد ولی تلویحاً چنین چیزی می‌گوید. اگر او با پاشیدن و یا ریختن آب تعمید می‌داد‌، هیچ نیازی به بودن آب فراوان نبود.

۳:‏۲۴ این آیه توضیحی به ادامه‌ی خدمت یحیی و نتیجه‌ی دنباله‌دار خدمات او در یهودیان متدین می‌دهد. در آینده‌ای نزدیک‌، یحیی به درون زندان می‌افتاد و برای شهادات وفادارانه‌اش‌، سرش از تنش جدا می‌شد. ولی در این زمان‌، او هنوز با جدیت در حال انجام مأموریتش بود.

۳:‏۲۵ از این آیه معلوم است که بعضی از شاگردان یحیی در مباحثه‌ای با یهودیان راجع به تطهیر افتادند. این به چه معناست؟ تطهیر در اینجا احتمالاً به تعمید ربط دارد. بحث احتمالاً بر سر این بود که تعمید یحیی بهتر است یا عیسی؟ کدام تعمید قدرت بیشتری داشت؟ کدام ارزش بیشتری داشت؟ احتمالاً بعضی از شاگردان یحیی از روی نادانی معتقد بودند که تعمیدی باارزشتر از آنکه استادشان (یحیی) می‌داد وجود ندارد. احتمالاً فریسیان‌، شاگردان یحیی را نسبت به عیسی و محبوبیت او حسود می‌کردند.

۳:‏۲۶ آنها برای تصمیم‌گیری نزد یحیی آمدند. به نظر می‌آید آنها از او می‌پرسیدند:‏ اگر تعمید تو بهتر می‌باشد پس چرا چنین است که بسیاری از مردم تو را ترک کرده و نزد او می‌روند؟ (عبارت "آن شخصی که با تو در آن‌طرف اردن بود" به مسیح نسبت دارد). یحیی به خداوند عیسی شهادت داد و در نتیجه‌ی این شهادت‌، بسیاری از شاگردان یحیی او را ترک کرده و شروع به پیروی از عیسی کردند.

۳:‏۲۷ اگر جواب یحیی به خداوند عیسی اشاره داشته باشد بدین معناست که هر موفقیتی که نجات‌دهنده کسب می‌نماید مهر تأییدی است از جانب خدا بر او. اگر یحیی راجع به خود سخن می‌گفت او می‌گفت که هرگز ادعای شخصی بزرگ و یا مهم‌بودن را نداشته‌است. او هرگز ادعا نکرد که تعمید او نسبت به تعمید عیسی برتری دارد. او به سادگی در اینجا گفت که او هیچ‌چیز ندارد مگر چیزهائی که از آسمان بدو داده شده‌بود. این راجع به همه‌ی ما صدق می‌کند‌، و هیچ دلیلی در این دنیا وجود ندارد که ما بر طبق آن باید در پی یافتن و ساختن ارزش برای خودمان باشیم.

۳:‏۲۸ یحیی به شاگردان خود یادآوری کرد که او زمان تو تمام شده و دوباره گفت که او مسیح نیست بلکه به سادگی فرستاده شده‌است تا راه را برای مسیح موعود مهیا سازد. چرا باید با او بحث می‌کردند؟ چرا آنها باید به دنبال شکل دادن جمعی در اطراف او می‌بودند؟ او شخص مهم نبود بلکه به سادگی سعی می‌کرد انسان‌ها را با خداوند عیسی مواجه گرداند.

۳:‏۲۹ خداوند عیسی مسیح داماد بود. یحیی تعمید‌دهنده هم دوست داماد بود یعنی "انسان برتر." عروس مال دوست داماد نبود بلکه مال شخص داماد بود. بنابراین‌، درست آن بود که مردم عیسی را پیروی کنند و نه یحیی را. عروس در اینجا در معنای عام خود برای همه‌ی اشخاصی بکار رفته است که شاگردان خداوند عیسی گشته تعمید‌دهنده تعمید‌دهنده‌اند. از اسرائیل در عهد عتیق به عنوان همسر یهوه نام برده شده‌است. بعد از آن در عهد جدید‌، آن اشخاصی که عضو کلیسای مسیح هستند‌، به عنوان همسر داماد تشریح شده‌اند. ولی در اینجا یوحنا‌، کلمات در معنی عام خود برای شاگردان یحیی بکار رفته است که در زمان مسیح موعود‌، یحیی تعمید‌دهنده را ترک کردند. این نه به معنای کلیساست و نه به معنای اسرائیل. یحیی برای از دست دادن پیروانش ناراحت نبود. این شادی عظیمی برای او بود که صدای داماد را بشنود. او خوشحال و راضی بود که عیسی همه‌ی توجه را به خود جلب کند. شادی او کامل می‌شد وقتی که مسیح مورد پرستش و ستایش انسان‌ها واقع می‌شد.

۳۰:‏۳ کل مأموریت یحیی در این آیه خلاصه می‌شود. او بی‌وقفه زحمت کشیده بود تا مردان و زنان را به سوی خداوند هدایت کند و ارزش حقیقی خدا را به آنها بفهماند. در انجام این کار‌، او فهمیده بود که باید خودش در پس‌زمینه باشد. برای یک خادم مسیح‌، دنبال جلب توجه دیگران به خود بودن واقعاً شکلی از بی‌وفائی است.

به وجود ۳ "باید" در این باب توجه کنید:‏ برای گناهکاران (۷:‏۳) برای نجات‌دهنده (۳:‏۱۴) و برای مقدس (۳۰:‏۳).

۳:‏۳۱ عیسی همان شخصی است که از بالا آمده و بالای همه است. این جمله برای نشان دادن منشأ آسمانی و جایگاه ویژه و مافوق او طرح شده‌است. برای اثبات کوچک بودن خود‌، یحیی تعمید‌دهنده گفت که او خودش زمینی است و از زمین است و از زمین تکلم می‌کند. این به سادگی بدین معناست که در تولد او‌، وی به عنوان بشری زمینی به دنیا آمد. او هیچ رتبه‌ی آسمانی نداشت و با اقتدار پسر انسان نمی‌توانست سخن بگوید. او پائین‌تر از خداوند عیسی قرار داشت زیرا آن شخصی که بالاست‌، بالای همه است. مسیح شخص عالی‌مقام دنیا است. این فقط شایسته‌ی مقام اوست که ستوده شود و به همین خاطر انسان‌ها باید او را دنبال کنند و نه پیامبران او را.

۳:‏۳۲ ولی وقتی که خداوند عیسی سخن گفت‌، او با اقتدار سخن گفت. او به انسان‌ها گفت که چه چیزی را دیده و چه چیزی را شنیده است. هیچ امکانی برای اشتباه و یا دروغ وجود نداشت. ولی جالب است که بگویم:‏ هیچ‌کس شهادت او را قبول نمی‌کند. عبارت هیچ‌کس نباید به معنای تحت‌اللفظی گرفته شود. افرادی هستند که کلام خداوند عیسی را می‌پذیرند. درحالیکه یحیی داشت به عموم مردم نگاه می‌کرد و به سادگی می‌گفت که تعالیم نجات‌دهنده به وسیله‌ی اکثریت مردم رد می‌شود. عیسی تنها شخصی بود که از آسمان آمد. ولی عده‌ی نسبتاً کمی تصمیم می‌گرفتند که به او گوش دهند.

۳:‏۳۳ آیه‌ی ۳۳ راجع به عده‌ی کمی است که کلام خداوند را به عنوان کلام راست خدا می‌پذیرند. آنها با پذیرش خود‌، بر اینکه خدا راست است مهر کرده‌اند. امروزه نیز چنین است. زمانی که مردم پیام انجیل را می‌پذیرند‌، آنها به طرف خدا می‌روند و از طرف خود و دیگر انسان‌ها به سوی او می‌روند. آنها فهمیده‌اند که اگر خدا چیزی گفته‌است‌، حتماً حقیقت دارد. این حقیقت راه دیگری است برای بیان این حقیقت که شهادت مسیح خدا حقیقت است و دریافتن یک نفر دریافتن دیگران نیز می‌باشد.

۳:‏۳۴ عیسی همان شخصی بود که خدا فرستاده بود. او به کلام خدا تکلم می‌نمود. برای اثبات این جمله‌، یحیی گفت که خدا روح را به میزان عطا نمی‌کند. مسیح با روح‌القدس خدا مسح شده‌بود به طریقی که هیچ انسانی نمی‌تواند بشود. دیگران از کمک روح‌القدس در خدمتشان بهره‌مند هستند ولی هیچ‌کس دیگری همانند پسر خدا در خدماتش پری روح‌القدس را ندارد و نخواهد داشت. انبیاء‌، وحی محدودی از خدا می‌یافتند ولی روح‌القدس با حکمت بی‌پایان خود‌، و قلب خاص خدا و همه‌ی محبت کثیر او برای انسان در مسیح ساکن بود.

۳:‏۳۵ این یکی از هفت دفعه‌ای است که در انجیل یوحنا به ما گفته می‌شود که پدر‌، پسر را محبت می‌نماید. در اینجا این محبت در دادن کنترل همه‌چیز به دست او (پسر) نمایان شده‌است. در میان این مسائل که نجات‌دهنده بر همه‌ی آنها تسلط کامل دارد‌، سرنوشت‌های انسان‌ها نیز هست که در آیه‌ی ۳۶ توضیح داده شده‌است.

۳:‏۳۶ خدا به مسیح این قدرت را بخشیده است که به همه‌ی اشخاصی که به او ایمان می‌آورند‌، حیات جاودان بدهد. این یکی از واضح‌ترین آیات کتاب‌مقدس است درباره‌ی اینکه یک شخص چگونه نجات می‌یابد؟ این به سادگی به وسیله‌ی ایمان به پسر خدا میسر می‌شود. چنانچه ما این آیه را می‌خوانیم‌، باید بفهمیم که خدا دارد سخن می‌گوید. او وعده می‌دهد و این وعده نمی‌تواند هرگز شکسته شود. او واضحاً و مشخصاً می‌گوید که هر کس که به پسر او ایمان دارد‌، حیات جاودان خواهد داشت. پذیرفتن این وعده‌، رقصی در تاریکی نیست. به سادگی می‌توان گفت که این ایمان به چیزی است که نمی‌تواند نادرست باشد. آن کسانی که به پسر خدا ایمان نیاورند‌، حیات را نخواهد دید‌، بلکه غضب خدا بر آنها خواهد بود. ما از این آیه می‌آموزیم که سرنوشت نهایی ما بستگی دارد به اینکه با پسر خدا چه کنیم. اگر او را بپذیریم‌، خدا به ما حیات جاودان را به عنوان هدیه‌ای مجانی می‌دهد. اگر او را رد کنیم‌، ما هرگز از حیات جاودان لذت نخواهیم برد و نه‌تنها این غضب خدا ما را احاطه کرده‌، باید منتظر سقوط در هر لحظه از زندگی‌مان باشیم.

توجه داشته باشید که هیچ اشاره‌ای در این آیه به لزوم نگاه داشتن احکام شریعت نشده‌است یعنی اطاعت از قانون اساسی‌، رفتن به کلیسا‌، انجام بهترین کارها و یا کار کردن برای رسیدن به آسمان.

انجیل به روایت يوحنا

فصل   ۳

۱  و شخصی از فریسیان نیقودیموس نام از رؤسای یهود بود.

۲  او در شب نزد عیسی آمده، به وی گفت، ای استاد می‌دانیم که تو معلّم هستی که از جانب خدا آمده‌ای زیرا هیچ کس نمی‌تواند معجزاتی را که تو می‌نمایی بنماید، جز اینکه خدا با وی باشد.

۳  عیسی در جواب او گفت، آمین آمین به تو می‌گویم اگر کسی از سرِ نو مولود نشود، ملکوت خدا را نمی‌تواند دید.

۴  نیقودیموس بدو گفت، چگونه ممکن است که انسانی که پیر شده باشد، مولود گردد؟ آیا می‌شود که بار دیگر داخل شکم مادر گشته، مولود شود؟

۵  عیسی در جواب گفت، آمین، آمین به تو می‌گویم اگر کسی از آب و روح مولود نگردد، ممکن نیست که داخل ملکوت خدا شود.

۶  آنچه از جسم مولود شد، جسم است و آنچه از روح مولود گشت روح است.

۷  عجب مدار که به تو گفتم باید شما از سر نو مولود گردید.

۸  باد هرجا که می‌خواهد میوزد و صدای آن را می‌شنوی لیکن نمی‌دانی از کجا می‌آید و به کجا می‌رود. همچنین است هر که از روح مولود گردد.

۹  نیقودیموس در جواب وی گفت، چگونه ممکن است که چنین شود؟

۱۰  عیسی در جواب وی گفت، آیا تو معلّم اسرائیل هستی و این را نمی‌دانی؟

۱۱  آمین، آمین به تو می‌گویم آنچه می‌دانیم، می‌گوییم و به آنچه دیده‌ایم، شهادت می‌دهیم و شهادت ما را قبول نمی‌کنید.

۱۲  چون شما را از امور زمینی سخن گفتم، باور نکردید. پس هرگاه به امور آسمانی با شما سخن رانم چگونه تصدیق خواهید نمود؟

۱۳  و کسی به آسمان بالا نرفت مگر آن کس که از آسمان پایین آمد، یعنی پسر انسان که در آسمان است.

۱۴  و همچنان که موسی مار را در بیابان بلند نمود، همچنین پسر انسان نیز باید بلند کرده شود،

۱۵  تا هر که به او ایمان آرد هلاک نگردد، بلکه حیات جاودانی یابد.

۱۶  زیرا خدا جهان را اینقدر محبّت نمود که پسر یگانه خود را داد تا هر که بر او ایمان آورد، هلاک نگردد بلکه حیات جاودانی یابد.

۱۷  زیرا خدا پسر خود را در جهان نفرستاد تا بر جهان داوری کند، بلکه تا به‌وسیلهٔ او جهان نجات یابد.

۱۸  آنکه به او ایمان آرد، بر او حکم نشود؛ امّا هر که ایمان نیاورد الآن بر او حکم شده است، بجهت آنکه به اسم پسر یگانه خدا ایمان نیاورده.

۱۹  و حکم این است که نور در جهان آمد و مردم ظلمت را بیشتر از نور دوست داشتند، از آنجا که اعمال ایشان بد است.

۲۰  زیرا هر که عمل بد می‌کند، روشنی را دشمن دارد و پیش روشنی نمی‌آید، مبادا اعمال او توبیخ شود.

۲۱  و لیکن کسی که به راستی عمل می‌کند پیش روشنی می‌آید تا آنکه اعمال او هویدا گردد که در خدا کرده شده است.

۲۲  و بعد از آن عیسی با شاگردان خود به زمین یهودیّه آمد و با ایشان در آنجا به سر برده، تعمید می‌داد.

۲۳  و یحیی نیز در عَیْنُون، نزدیک سالیم تعمید می‌داد زیرا که در آنجا آب بسیار بود و مردم می‌آمدند و تعمید می‌گرفتند،

۲۴  چونکه یحیی هنوز در زندان حبس نشده بود.

۲۵  آنگاه در خصوص تطهیر، در میان شاگردان یحیی و یهودیان مباحثه شد.

۲۶  پس به نزد یحیی آمده، به او گفتند، ای استاد، آن شخصی که با تو در آنطرف اُردُن بود و تو برای او شهادت دادی، اکنون او تعمید می‌دهد و همه نزد او می‌آیند.

۲۷  یحیی در جواب گفت، هیچ‌کس چیزی نمی‌تواند یافت، مگر آنکه از آسمان بدو داده شود.

۲۸  شما خود بر من شاهد هستید که گفتم من مسیح نیستم بلکه پیش روی او فرستاده شدم.

۲۹  کسی که عروس دارد داماد است، امّا دوست داماد که ایستاده آواز او را می‌شنود، از آواز داماد بسیار خشنود می‌گردد. پس این خوشی من کامل گردید.

۳۰  می‌باید که او افزوده شود و من ناقص گردم.

۳۱  او که از بالا می‌آید، بالای همه است و آنکه از زمین است زمینی است و از زمین تکلّم می‌کند؛ امّا او که از آسمان می‌آید، بالای همه است.

۳۲  و آنچه را دید و شنید، به آن شهادت می‌دهد و هیچ‌کس شهادت او را قبول نمی‌کند.

۳۳  و کسی که شهادت او را قبول کرد، مهر کرده است بر اینکه خدا راست است.

۳۴  زیرا آن کسی را که خدا فرستاد، به کلام خدا تکلّم می‌نماید، چونکه خدا روح را به میزان عطا نمی‌کند.

۳۵  پدر پسر را محبّت می‌نماید و همه‌چیز را بدست او سپرده است.

۳۶  آنکه به پسر ایمان آورده باشد، حیات جاودانی دارد و آنکه به پسر ایمان نیاورد حیات را نخواهد دید، بلکه غضب خدا بر او می‌ماند.