Olympic Mountain Marmot

ت) مثل برزگر ( ۴:‏۱-‏۲۰ )

۴:‏۱-‏۲ باز عيسي در كناره دریا شروع به تعلیم دادن كرد. باز ازدحام جمعیت باعث شد كه از قایقی كه كمی دورتر از ساحل باشد به عنوان منبر استفاده نماید. و باز با استفاده از دنياي مادي پيرامون خود به تعليم حقايق روحاني پرداخت. او می‌توانست حقایق روحاني را در قلمرو طبیعي مشاهده نماید. بر ما نیز واجب است كه اين گونه به دنياي اطراف خود بنگريم.

۴:‏۳-‏۴ این مثل راجع به برزگر، بذر و زمین است. خاك كنار راه سفت‌تر از آن بود كه بذرها در آن نفوذ كنند. پس مرغان هوا آمده آنها را برچیدند.

۴:‏۵-‏۶ زمین سنگلاخ را لايه‌ی بسيار نازكي از خاك پوشانده بود و زير آن چيزي جز سنگ نبود. كم‌عمق بودن خاك، مانع ریشه گرفتن بذر مي‌شد.

۴:‏۷ زمیني كه پوشيده از بوته‌هاي خار بود مانع رسیدن مواد غذائی و نور خورشید به بذر مي‌گرديد و از اين رو آن را خفه می‌كرد.

۴:‏۸-‏۹ زمین نیكو، عمیق و حاصلخیز بود و شرایط مساعدي برای رشد و نمو بذر داشت. بعضی از بذرها سی، بعضی شصت و بعضی صد برابر ثمر آوردند.

۴:‏۱۰-‏۱۲ وقتی شاگردان با او تنها شدند، از او پرسیدند چرا به مثل‌ها سخن مي‌گويد. در جواب به آنها توضیح داد كه تنها كسانی كه دل باز و پذيرا دارند می‌توانند به راز ملكوت خدا پی ببرند. راز در عهدجدید به معنای حقیقتی است كه تاكنون ناشناخته بوده و تنها توسط مكاشفه خاص می‌توان بدان پی برد. راز ملكوت خدا این است:‏

۱. هنگامی كه خداوند عیسی خود را پادشاه اسرائیل معرفی كرد طرد شد.

۲. پیش از برقراری ملكوت بر روی زمین یك دوره زمانی خواهد بود.

۳. در طول این مدت، ملكوت به شكل روحانی برقرار است. همه كسانی كه مسیح را به عنوان پادشاه بپذیرند در ملكوت خواهند بود حتی آنانی كه در زمان نبودن پادشاه بر روی زمین او را پذیرفته‌اند.

۴. كلام خدا در این دوره‌ی زمانی با درجات مختلفی از موفقیت كاشته خواهد شد. برخی حقیقتاً بدان ایمان می‌آورند، اما برخی دیگر تنها ایمان‌داران اسمی خواهند بود. تمام کسانی که به ایمان مسیحی اعتراف کنند در ملكوت خواهند بود، اما تنها مسیحیان راستین طعم واقعی ملكوت را خواهند چشید.

آیات ۱۱ و ۱۲ علت بيان این حقیقت در قالب مثل را تشریح می‌كند. خدا اسرار خانواده خود را تنها بر كسانی مكشوف می‌سازد كه دلی باز، مطیع و پذیرا دارند در حالی كه تعمداً آن را از كسانی كه نور را نپذیرفته‌اند مخفی می‌نماید. اینها همان كسانی هستند كه عیسی آنان را ”كسانی كه بیرونند“ معرفی می‌كند. کلمات آیه ۱۲ برای كسانی كه بدون تعمق كلام را می‌خوانند بسیار ناخوشایند و ناعادلانه به نظر می‌رسد. ”تا نگران شده، بنگرند و نبینند و شنوا شده بشنوند و نفهمند، مبادا بازگشت كرده گناهان ایشان آمرزیده شود.“

باید به یاد داشته باشیم که این مردمان از چه فرصت و امتیاز فوق‌العاده‌ای برخوردار بودند. پسر خدا در میان آنها تعلیم داده و معجزات عظیمی انجام داده بود، اما آنان به جای اینكه وی را به عنوان مسیح موعود بشناسند، او را طرد می‌كنند. آنان چون نور جهان را نپذیرفتند، پس نور تعالیم وی را رد می‌كردند. از این رو آنان هر چند معجزات او را می‌دیدند اما از درك مفهوم روحانی آن ناتوان بودند و كلام او را بدون درك درسهای عمیقی كه در آن نهفته بود، می‌شنیدند.

می‌توان از شنیدن انجیل برای آخرین بار سخن گفت و دور شدن از روز فیض به خاطر گناه امر چندان بعیدی نیست. انسان‌ها می‌توانند از نقطه‌ی نجات عبور کنند و هستند زنان و مردانی كه نجات‌دهنده را رد کرده‌اند و هرگز دوباره فرصت توبه و آمرزش را نخواهند داشت. آنان حتی اگر پیام انجیل را بشنوند اما این پیام در گوش‌های سخت و قلب بی‌احساسشان فرو نخواهد رفت. جمله معروفی است که می‌گوید:‏ ”تا زندگی هست امید هم هست.“ ولی كتاب‌مقدس درباره كسانی صحبت می‌كند كه زنده‌اند اما هیچ امیدی به توبه ایشان نیست (برای مثال عبرانیان ۶:‏۴-‏۶).

۴:‏۱۳ خداوند عیسی با رجوع مجدد به مثل برزگر، از شاگردانش پرسید چگونه انتظار دارند مثل‌های دشوار را درك نمایند در حالی كه قادر به درك این مثل ساده نیستند.

۴:‏۱۴ نجات‌دهنده از هویت برزگر چیزی نگفت. برزگر می‌توانست خود او یا کسانی باشد كه به عنوان نماینده او بشارت می‌دهند. او فرمود که بذر، كلام است.

۴:‏۱۵-‏۲۰ انواع مختلف زمین در اینجا بیانگر قلب انسان‌ها و میزان پذیرش كلام خدا است كه عبارتند از:‏

زمین کنار راه (آیه ۱۵). چنین قلبی سفت و سخت است. این شخص لجوج و یک‌دنده با قاطعیت جواب منفی به نجات‌دهنده می‌دهد. شیطان كه در اینجا به شکل پرندگان تصویر شده، كلام را می‌رباید. شخص گناهكار در مقابل پیام انجیل هیچ حرکتی نمی‌کند و هیچ زحمتی به خود نمی‌دهد و نسبت به آن بی‌تفاوت و بی‌احساس است.

زمین سنگلاخ (آیات ۱۶-‏۱۷). این‌گونه افراد كلام را با روی خوش می‌پذیرند و اغلب واکنشی سطحی و خرافی نشان می‌دهند. شاید با بشارت مهیج و احساساتی انجیل، به ایمان به مسیح اعتراف كند، اما این رفتار فقط پذیرشی احساسی و ذهنی است و حقیقتاً خود را به مسیح نمی‌سپارد. كلام را با خوشی می‌پذیرد اما اگر با توبه و ایمان عمیق می‌پذیرفت بهتر بود. او مدت زمانی به پیش می‌رود و می‌درخشد ولی در ادامه هنگامی كه به خاطر ایمانش، سختی یا جفائی پیش آید می‌بیند كه بهای آن بسیار سنگین است و از این رو همه چیز راترك می‌كند. این اشخاص تا هنگامی كه همه چیز بر وفق مراد است، ادعای مسیحی بودن دارند، اما جفا و مشكلات، جعلی بودن آنها را برملا می‌سازد.

زمین خاردار (آیات ۱۸-‏۱۹) این افراد نیز شروع امیدوار كننده‌ای دارند. در ظاهر، همه چیز بر وفاداری و ایمان آنها شهادت می‌دهد، اما دیری نخواهد پائید كه در كارهای این دنیا، دغدغه‌های دنیوی و تمنای ثروت غرق خواهند شد. آنها علاقه و اشتیاق سابق خود به امور روحانی را از دست می‌دهند، تا اینكه سرانجام حتی مسیحی بودن خود را انكار می‌كنند.

زمین نیكو (آیه ۲۰) در اینجا است كه كلام خدا به هر بهائی که لازم باشد با اطمینان و قاطعیت پذیرفته می‌شود. این افراد حقیقتاً تولد تازه یافته‌اند. آنان پیروان وفادار و مطیع مسیح پادشاه هستند. نه دنیا، نه جسم و نه شیطان، هیچ‌یک نمی‌توانند ایمان و اعتماد ایشان به مسیح را سلب نمایند.

حتی در شنوندگان زمین نیكو نیز میزان ثمردهی متفاوت است. بعضی سی، بعضی شصت و بعضی صد ثمر می‌آورند. چه چیزی میزان ثمردهی را تعیین می‌کند؟ ثمربخش‌ترین زندگی آن است که كلام را بی‌درنگ، بی‌چون و چرا و با خوشی می‌پذیرد و از آن اطاعت می‌كند.

ث) مسئولیت کسانی كه می‌شنوند ( ۲۱:‏۴-‏۲۵ )

۴:‏۲۱ چراغ در اینجا نمادی است از حقایقی كه خداوند با شاگردانش در میان گذاشته است. این حقایق برای آن نیست كه آنها را زیر پیمانه یا تختی پنهان كنند بلكه تا آن را برای دیدن مردم بیرون ببرند. پیمانه نمادیست از مشغله‌های كاری كه اگر مجال بیابد زمانی كه باید به امور خداوند بپردازیم را می‌رباید. تخت نیز از راحتی و تنبلی سخن می‌گوید كه هر دو از دشمنان بشارت هستند.

۴:‏۲۲ عیسی با مثلها با مردم سخن می‌گفت.. حقیقت بنیادی مخفی بود اما هدف الهی این بود كه شاگردان این حقایق را برای دلهای تشنه شرح دهند. با این حال آیه ۲۲ می‌تواند بدین معنا باشد كه شاگردان در حین خدمت باید همواره روزی كه همه چیز آشكار می‌شود را به یاد داشته باشند، هنگامی كه مشغله‌های زندگی و لذت‌جویی بر شهادت نجات‌دهنده ترجیح داده می‌شود.

۴:‏۲۳ عیسی با تذكر خود اهمیت این سخنان را آشكار می‌سازد. ”هر كه گوش شنوا دارد بشنود.“

۴:‏۲۴ سپس نجات‌دهنده هشدار جدی دیگری می‌دهد:‏ ”با حذر باشید كه چه می‌شنوید.“ اگر من حكمی از كلام خدا را بشنوم ولی آن را اطاعت نكنم نمی‌توانم آن را از دیگری انتظار داشته باشم. آنچه كه حقیقت را قوی و موثر می‌سازد این است كه مردم آن را در زندگی واعظ ببینند.

ما هر چقدر بیشتر حقیقت را به دیگران اعلام می‌كنیم. بركات عالی آن به خودمان بر می‌گردد. استاد معمولاً در تعلیم دادن بیش از شاگردان خود می‌آموزد. و پاداش آینده برای او نسبت به كسانی كه كمتر بها داده‌اند بزرگتر است.

۴:‏۲۵ هرگاه كه بركتی تازه می‌یابیم و اجازه می‌دهیم در زندگیمان حقیقت بیابد مطمئن خواهیم بود كه بركت بیشتری نیز خواهیم یافت. از سویی دیگر، اگر نتوانیم نتایج بركت را حقیقتاً منعكس نماییم بركاتی كه در گذشته یافته‌ایم را نیز از دست خواهیم داد.

ج) مثل رشد بذر ( ۴:‏۲۶-‏۲۹ )

این مثل فقط در مرقس یافت می‌شود. این مثل را حداقل به دو شكل می‌توان تفسیر كرد. مرد، نماد خداوند عیسی است كه بذر را در زمان خدمت عمومی‌اش بر زمین می‌افشاند و سپس به آسمان باز می‌گردد. بذرها رشد می‌یابند، اسرارآمیز و نامفهوم اما مقتدرانه. از یك آغاز اندك عده بسیاری از ایمان‌داران رشد می‌یابند. و چون ثمر رسید... حصاد به آسمان برده خواهد شد. و یا شاید مثل برای تشویق شاگردان مطرح شده باشد. وظیفه آنان كاشتن بذر است. شاید شبها و روزهای خود را با دانستن این مساله كه كلام خدا ثمره‌ای نمی‌دهد سپری نمایند، اما به آنچه كه خدا می‌خواهد انجام دهد عمل نمایند.

كلام خدا توسط فرایند اسرارآمیز و معجزه‌آسا، فراتر از قدرت و توانایی مرد در دل انسان‌ها كار می‌كند و برای خدا ثمر می‌آورد. انسان می‌كارد و آبیاری می‌كند اما خدا است كه می‌رویاند. نكته دشوار در این تفسیر در آیه ۲۹ یافت می‌شود. تنها خدا زمان كاشت و درو را می‌تواند تعیین نماید. مردی كه بذر را می‌كارد به هنگام حصاد داس را برمی‌دارد.

چ) مثل دانه‌ی خردل ( ۴:‏۳۰-‏۳۴ )

۴:‏۳۰-‏۳۲ این مثل گسترش ملكوت را از آغاز كه مانند دانه خردل است تا هنگامی كه به یك درخت خرما یا بوته‌ی بزرگ تبدیل می‌شود به حدی كه مرغان هوا در آن آشیانه می‌گذارند به تصویر می‌كشد. ملكوت با یك اقلیت كوچك آغاز می‌شود. پس بیشتر فراگير شده تا آنجا كه دولت‌ها آن را می‌پذیرند. این رشد باشكوه اما ناسالم است. بیشتر آن نمایانگر افرادی است كه تنها در سخن و زبان او را اقرار می‌كنند. اما حقیقتاً به او ایمان نیاورده‌اند.

ونس هاوند می‌گوید:‏ تا هنگامی كه كلیسا در ترس خدا سالك است، پیش می‌رود. هنگامی كه به سوی كسب افتخار و مقام می‌روند، هدف را گم می‌كنند. آن روزهایی كه مسیحیان را جلوی شیران می‌انداختند نسبت به روزهایی كه بلیط‌های ویژه فصل را برای نشستن در جایگاه ویژه خریداری می‌كردند، بسیار عظیم‌تر بود.

دانه‌ی خردل از سویی دیگر مسیحیت ظاهری را به تصویر می‌كشد كه به یك آشیانه برای معلمین دروغین تبدیل می‌شود. این همان شكل بیرونی ملكوت است كه امروزه وجود دارد.

۴:‏۳۳-‏۳۴ آیات ۳۳ و ۳۴ یك اصل مهم را در تعلیم به ما بیان می‌كند. عیسی به مردم به قدری كه استطاعت شنیدن داشتند تعلیم می‌داد. او تعلیم خود را بر اساس دانسته‌های گذشته مردم بیان می‌كرد، و پیش از اینكه به درس بعدی بپردازد به آنها مجال می‌داد كه آن را درك كنند. او كه از ظرفیت درك مطالب در شنوندگان آگاه بود، بیش از توان آنها به آنها تعلیم نمی‌داد (نيز ر.ك یوحنا ۱۶:‏۱۲، ۱-‏قرنتیان ۳:‏۲، عبرانیان ۵:‏۱۲). برخی از واعظین به گونه‌ای تعلیم می‌دهند كه ما تصور كنیم مسیح گفته زرافه‌های مرا خوراك بده تا اینكه گوسفندان مرا خوراك بده!

در حالی كه او بیشتر تعالیم خود را در قالب مثل بیان می‌كرد، اما در خلوت مثل‌ها را برای شاگردان خود شرح می‌داد. او به همه كسانی كه صادقانه مشتاق نور بودند، آن را عطا می‌كرد.

ح) موج و باد در خدمت خادم ( ۴:‏۳۵-‏۴۱ )

شامگاه همان روز عیسی و شاگردانش از دریای جلیل به سوی كرانه باختری می‌رفتند. آنها چندان مقدمات سفر را فراهم نكرده بودند. قایق‌های كوچك دیگر همراه آنها بودند. ناگاه طوفانی عظیم پدید آمد. امواج به كشتی می‌خورد به قسمی كه برمی‌گشت.

۴:‏۳۸-‏۴۱ عیسی در موخر قایق خواب بود. شاگردان آشفته او را بیدار كردند و او را به خاطر بی‌توجهی به وضعیت موجود سرزنش كردند. خداوند برخاست و باد و دریا را نهیب داد. آرامش به سرعت و به طور كامل به دریا بازگشت. پس عیسی شاگردان را برای ترس و عدم اعتماد به او اندكی سرزنش كرد. آنها از دیدن آن معجزه ترسان شدند. با اینكه آنها می‌دانستند عیسی كیست باز هم تحت تاثیر قدرت كسی قرار گرفتند كه قدرت موج و باد را نیز كنترل می‌كرد.

این واقعه انسانیت و الوهیت خداوند عیسی را آشكار می‌سازد. او در انتهای قایق خوابیده بود. این بعد انسانی او است. او دریا و موج را نهیب داد و این الوهیت اوست.

این واقعه قدرت او را بر طبیعت نشان می‌دهد مانند معجزات قبلی او كه قدرت او را بر بیماری‌ها و دیوها نشان می‌داد. و سرانجام اینكه این امر ما را تشویق می‌كند كه در تمام طوفان‌های زندگی به عیسی رجوع كنیم و بدانیم تا هنگامی كه عیسی در قایق ما است غرق نخواهد شد.

تو همان خداوندی كه آرمیده بودی در بلم
همان خداوندی كه فرو نشاندی بحر طغیانگر
گر تو هستی همراه و همسفر ما در بلم
چه باك است از باد سهمگین و امواج عصیانگر

انجیل به روایت مرقس

فصل   ۴

۱  و باز به کناره دریا به تعلیم دادن شروع کرد و جمعی کثیر نزد او جمع شدند بطوری که به کشتی سوار شده، بر دریا قرار گرفت و تمامی آن جماعت بر ساحل دریا حاضر بودند.

۲  پس ایشان را به مَثَلها چیزهای بسیار می‌آموخت و در تعلیم خود بدیشان گفت،

۳  گوش گیرید! اینک، برزگری بجهت تخم پاشی بیرون رفت.

۴  و چون تخم می‌پاشید، قدری بر راه ریخته شده، مرغان هوا آمده آنها را برچیدند.

۵  و پارهای بر سنگلاخ پاشیده شد، در جایی که خاک بسیار نبود. پس چون که زمین عمق نداشت به زودی رویید،

۶  و چون آفتاب برآمد، سوخته شد و از آنرو که ریشه نداشت خشکید.

۷  و قدری در میان خارها ریخته شد و خارها نمّو کرده، آن را خفه نمود که ثمری نیاورد.

۸  و مابقی در زمین نیکو افتاد و حاصل پیدانمود که رویید و نمّو کرد و بارآورد، بعضی سی و بعضی شصت و بعضی صد.

۹  پس گفت، هر که گوش شنوا دارد، بشنود!

۱۰  و چون به خلوت شد، رفقای او با آن دوازده شرح این مَثَل را از او پرسیدند.

۱۱  به ایشان گفت، به شما دانستن سرّ ملکوت خدا عطا شده، امّا به آنانی که بیرونند، همه‌چیز به مثلها می‌شود،

۱۲  تا نگران شده بنگرند و نبینند و شنوا شده بشنوند و نفهمند، مبادا بازگشت کرده گناهان ایشان آمرزیده شود.

۱۳  و بدیشان گفت، آیا این مثل را نفهمیده‌اید؟ پس چگونه سایر مثلها را خواهید فهمید؟

۱۴  برزگر کلام را می‌کارد.

۱۵  و اینانند به کناره راه، جایی که کلام کاشته می‌شود؛ و چون شنیدند فوراً شیطان آمده کلام کاشته شده در قلوب ایشان را می‌رباید.

۱۶  و ایضاً کاشته شده در سنگلاخ، کسانی می‌باشند که چون کلام را بشنوند، در حال آن را به خوشی قبول کنند،

۱۷  و لکن ریشه‌ای در خود ندارند، بلکه فانی می‌باشند؛ و چون صدمه‌ای یا زحمتی به‌سبب کلام روی دهد در ساعت لغزش می‌خورند.

۱۸  و کاشته شده در خارها آنانی می‌باشند که چون کلام را شنوند،

۱۹  اندیشه‌های دنیوی و غرور دولت و هوس چیزهای دیگر داخل شده، کلام را خفه می‌کند و بی‌ثمر می‌گردد.

۲۰  و کاشته شده در زمین نیکو آنانند که چون کلام را شنوند آن را می‌پذیرند و ثمر می‌آورند، بعضی سی و بعضیشصت و بعضی صد.

۲۱  پس بدیشان گفت، آیا چراغ را می‌آورند تا زیر پیمانهای یا تختی و نه بر چراغدان گذارند؟

۲۲  زیرا که چیزی پنهان نیست که آشکارا نگردد و هیچ چیز مخفی نشود، مگر تا به ظهور آید.

۲۳  هر که گوش شنوا دارد بشنود.

۲۴  و بدیشان گفت، با حذر باشید که چه می‌شنوید، زیرا به هر میزانی که وزن کنید به شما پیموده شود، بلکه از برای شما که می‌شنوید افزون خواهد گشت.

۲۵  زیرا هر که دارد بدو داده شود و از هر که ندارد آنچه نیز دارد گرفته خواهد شد.

۲۶  و گفت، همچنین ملکوت خدا مانند کسی است که تخم بر زمین بیفشاند،

۲۷  و شب و روز بخوابد و برخیزد و تخم بروید و نمّو کند. چگونه؟ او نداند.

۲۸  زیرا که زمین به ذات خود ثمر می‌آورد، اوّل علف، بعد خوشه، پس از آن دانه کامل در خوشه.

۲۹  و چون ثمر رسید، فوراً داس را بکار می‌برد زیرا که وقت حصاد رسیده است.

۳۰  و گفت، به چه چیز ملکوت خدا را تشبیه کنیم و برای آن چه مَثَل بزنیم؟

۳۱  مثل دانه خردلی است که وقتی که آن را بر زمین کارند، کوچکترین تخمهای زمینی باشد.

۳۲  لیکن چونکاشته شد، می‌روید و بزرگتر از جمیع بُقول می‌گردد و شاخه‌های بزرگ می‌آورد، چنانکه مرغان هوا زیر سایهاش می‌توانند آشیانه گیرند.

۳۳  و به مثلهای بسیار مانند اینها بقدری که استطاعت شنیدن داشتند، کلام را بدیشان بیان می‌فرمود،

۳۴  و بدون مثل بدیشان سخنی نگفت. لیکن در خلوت، تمام معانی را برای شاگردان خود شرح می‌نمود.

۳۵  و در همان روز وقت شام، بدیشان گفت، به کناره دیگر عبور کنیم.

۳۶  پس چون آن گروه را رخصت دادند، او را همانطوری که در کشتی بود برداشتند و چند زورق دیگر نیز همراه او بود.

۳۷  که ناگاه طوفانی عظیم از باد پدید آمد و امواج بر کشتی می‌خورد بقسمی که برمی‌گشت.

۳۸  و او در مُؤخَّر کشتی بر بالشی خفته بود. پس او را بیدار کرده گفتند، ای استاد، آیا تو را باکی نیست که هلاک شویم؟

۳۹  در ساعت او برخاسته، باد را نهیب داد و به دریا گفت، ساکن شو و خاموش باش! که باد ساکن شده، آرامی کامل پدید آمد.

۴۰  و ایشان را گفت، از بهر چه چنین ترسانید و چون است که ایمان ندارید؟

۴۱  پس بی‌نهایت ترسان شده، به یکدیگر گفتند، این کیست که باد و دریا هم او را اطاعت می‌کنند؟