انجیل به روایت متی
فصل ۲۳
۱ آنگاه عیسی آن جماعت و شاگردان خود را خطاب کرده،
۲ گفت، کاتبان و فریسیان بر کرسی موسی نشستهاند.
۳ پس آنچه به شما گویند، نگاه دارید و بجا آورید، لیکن مثل اعمال ایشان مکنید زیرا میگویند و نمیکنند.
۴ زیرا بارهای گران و دشوار را میبندند و بر دوش مردم مینهند و خود نمیخواهند آنها را به یک انگشت حرکت دهند.
۵ و همهٔ کارهای خود را میکنند تا مردم، ایشان را ببینند. حمایلهای خود را عریض و دامنهای قبای خود را پهن میسازند،
۶ و بالا نشستن در ضیافتها و کرسیهای صدر در کنایس را دوست میدارند،
۷ و تعظیم در کوچهها را و اینکه مردم ایشان را آقا آقا بخوانند.
۸ لیکن شما آقا خوانده مشوید، زیرا استاد شما یکی است، یعنی مسیح و جمیع شما برادرانید.
۹ و هیچ کس را بر زمین، پدر خود مخوانید زیرا پدر شما یکی است که در آسمان است.
۱۰ و پیشوا خوانده مشوید، زیرا پیشوای شما یکی است، یعنی مسیح.
۱۱ و هر که از شما بزرگتر باشد، خادم شما بُوَد.
۱۲ و هر که خود را بلند کند، پست گردد و هر که خود را فروتن سازد سرافراز گردد.
۱۳ وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که درِ ملکوت آسمان را به روی مردم میبندید، زیرا خود داخل آن نمیشوید و داخل شوندگان را از دخول مانع میشوید.
۱۴ وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار، زیرا خانههای بیوهزنان را میبلعید و از روی ریا نماز را طویل میکنید؛ از آنرو عذاب شدیدتر خواهید یافت.
۱۵ وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار، زیرا که برّ و بحر را میگردید تا مریدی پیدا کنید و چون پیدا شد او را دو مرتبه پستتر از خود، پسر جهنّم میسازید!
۱۶ وای بر شما ای راهنمایان کور که میگویید، هر که به هیکل قسم خورد باکی نیست لیکن هر که به طلای هیکل قسم خورد باید وفا کند.
۱۷ ای نادانان و نابینایان، آیا کدام افضل است؟ طلا یا هیکلی که طلا را مقدّس میسازد؟
۱۸ و هر که به مذبح قسم خورد باکی نیست لیکن هر که به هدیهای که بر آن است قسم خورد، باید ادا کند.
۱۹ ای جهّال و کوران، کدام افضل است؟ هدیه یا مذبح که هدیه را تقدیس مینماید؟
۲۰ پس هر که به مذبح قسم خورد، به آن و به هر چه بر آن است قسم خورده است؛
۲۱ و هر که به هیکل قسم خورد، به آن و به او که در آن ساکن است، قسم خورده است؛
۲۲ و هر که به آسمان قسم خورد، به کرسی خدا و به او که بر آن نشسته است، قسم خورده باشد.
۲۳ وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که نعناع و شبت و زیره را عشر میدهید و اعظم احکام شریعت، یعنی عدالت و رحمت و ایمان را ترک کردهاید! میبایست آنها را بجا آورده، اینها را نیز ترک نکرده باشید.
۲۴ ای رهنمایان کور که پشه را صافی میکنید و شتر را فرو میبرید!
۲۵ وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار، از آن رو که بیرون پیاله و بشقاب را پاک مینمایید و درون آنها مملّو از جبر و ظلم است.
۲۶ ای فریسی کور، اوّل درون پیاله و بشقاب را طاهر ساز تا بیرونش نیز طاهر شود!
۲۷ وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که چون قبور سفید شده میباشید که از بیرون، نیکو مینماید لیکن درون آنها از استخوانهای مردگان و سایر نجاسات پر است!
۲۸ همچنین شما نیز ظاهراً به مردم عادل مینمایید، لیکن باطناً از ریاکاری و شرارت مملّو هستید.
۲۹ وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که قبرهای انبیا را بنا میکنید و مدفنهای صادقان را زینت میدهید،
۳۰ و میگویید، اگر در ایّام پدران خود میبودیم، در ریختن خون انبیا با ایشان شریک نمیشدیم!
۳۱ پس بر خود شهادت میدهید که فرزندان قاتلان انبیا هستید.
۳۲ پس شما پیمانه پدران خود را لبریز کنید!
۳۳ ای ماران و افعیزادگان! چگونه از عذاب جهنّم فرار خواهید کرد؟
۳۴ لهذا الحال انبیا و حکماء و کاتبان نزد شما میفرستم و بعضی را خواهید کشت و به دار خواهید کشید و بعضی را در کنایس خود تازیانه زده، از شهر به شهر خواهید راند،
۳۵ تا همهٔ خونهای صادقان که بر زمین ریخته شد بر شما وارد آید، از خون هابیل صدیقتا خون زکریّا ابن برخیا که او را در میان هیکل و مذبح کشتید.
۳۶ هرآینه به شما میگویم که این همه بر این طایفه خواهد آمد!
۳۷ ای اورشلیم، اورشلیم، قاتل انبیا و سنگسار کننده مرسلان خود! چند مرتبه خواستم فرزندان تو را جمع کنم، مثل مرغی که جوجههای خود را زیر بال خود جمع میکند و نخواستید!
۳۸ اینک، خانهٔ شما برای شما ویران گذارده میشود.
۳۹ زیرا به شما میگویم از این پس مرا نخواهید دید تا بگویید مبارک است او که به نام خداوند میآید.
ز) اخطار علیه سخنان پربار و عملكرد ناچیز (۲۳:۱-۱۲)
۲۳:۱-۴ در آغاز آیات این باب، منجی به جمعیت و شاگردان خویش علیه علمای دین و فریسیان اخطار میدهد. این رهبران بر مسند موسی نشستهاند، و یا شریعت موسی را تعلیم میدهند. به طور كلی تعالیم آنها قابل اطمینان است، اما عملكرد آنها نیست. اعتقادات آنها بهتر از رفتار آنان میباشد. و عبارت سخنان پربار و عملكرد ناچیز درباره آنها صدق میكند. بنابراین عیسی گفت: «… آنچه به شما میگویند، نگاه دارید و به جا آورید؛ اما همچون آنان عمل نكنید! زیرا آنچه را تعلیم میدهند، خود به جا نمیآورند.»
آنها از مردم خواستههای سنگینی دارند (احتمالاً تفسیرهای افراطی نص قانون) اما كمكی برای بلند نمودن این بارهای غیرقابل تحمل نخواهند نمود.
۲۳:۵ آنان قوانین مذهبی را نه به خاطرصداقت (اخلاص) درونی بلكه به این علت كه مردم آنها را ببینند، با دقت انجام میدهند. استفاده آنها از فیلاكتری (كیسه چهارگوش چرمی كوچك كه حاوی صفحاتی از نوشتههای مقدس تورات میباشد كه به طور سنتی، مردان یهودی هنگام دعای صبحگاهی روزهای هفته روی بازوی چپ قرار میدهند) یك نمونهی آن میباشد. منظور خدا با حكم به اسرائیل كه سخنان وی را به عنوان نشانهای روی دستانشان و پیشانیبندی بین چشمانشان ببندند، این بود كه شریعت باید مداوماً در پیش روی آنها باشد، و فعالیتهای آنان را هدایت نماید (خروج ۱۳:۹، ۱۶؛ تثنیه ۶:۸؛ ۱۱:۱۸). آنها این حكم روحانی را به معنایی تحتاللفظی و فیزیكی تقلیل دادند. بخشهایی از نوشتههای كتابمقدس را در كیسههای چرمی قرار داده و آنها را بدور بازوها و پیشانیهای خود بستند.
تا زمانی که با پوشیدن مسخرهآمیز (فیلاكتریها) یا آیهدانهای بزرگ به نظر فوق روحانی میآمدند، در مورد اطاعت از شریعت نگرانی به خود راه نمیدادند. شریعت نیز به یهودیان حكم نموده بود كه از آویزهایی (منگولههایی) با ریسمانهای آبی رنگ در گوشههای جامهشان استفاده كنند (اعداد ۱۵:۳۷-۴۱؛ تثنیه۲۲:۱۲) استفاده از این زینتهای مشخص به منظور یادآوری به متمایز بودن قومی آنها بود و آنها باید جدای از ملت گام برمیداشتند. فریسیان درس روحانی را نادیده گرفته و با استفاده از حاشیهها و شرابههای تزئینی بلندتری، خود را ارضاء مینمودند.
۲۳:۶-۸ آنها حس خودبزرگبینی خود را با تلاش به اختصاص دادن جایگاههای پرمنزلت در مهمانیها و كنیسهها بروز میدادند. آنها غرور و خودپسندی خود را با شنیدن سلام و تحنیت در بازار اقناء میكردند و مخصوصاً از اینكه آنان را ربی (كه به معنی «استاد بزرگ» یا «معلم») میباشد، خطاب نمایند خشنود میگشتند.
۲۳:۹-۱۰ در اینجا شاگردان را بر علیه استفاده از القابی مشخص كه باید فقط برای الوهیت حفظ شود هشدار میدهد. ما را نباید رابی (استاد/معلم) كه لقبی مشخص است بخوانید زیرا فقط یك معلم وجود دارد و آن مسیح است. ما هیچ مردی را نباید پدر بخوانیم؛ خدا پدر همگی ما میباشد. وستون با بینشی خردمندانه چنین مینویسد:
این مطلب اعلام روابطی اساسی بین انسان و خدا میباشد. سه چیز ساختار یك مسیحی را تشكیل میدهد. خمیرمایه و شخصیت او، باورها و اعتقاداتش، و كارهایی كه انجام میدهد؛ یعنی اصول، تجارب و عملكرد وی. انسان را برای موجودیت روحانی خود به سه چیز نیاز دارد – زندگی، دستورالعمل و هدایت. دقیقا همان مطالبی كه خداوند ما در انجیل در قابل شش واژه بیان نموده است. «من راه، راستی و حیات هستم» … هیچ مردی را به عنوان پدر تصدیق ننمائید، زیرا هیچ مردی نمیتواند زندگی روحانی را ببخشد و یا حفظ نماید؛ هیچ مردی را به عنوان معلمی كه بری از خطا است منصوب ننمائید، به هیچ مردی اجازه ندهید كه اداره و هدایت امور روحانی را در دست بگیرد. رابطه شما با خدا و مسیح نزدیكتر از رابطه با هر شخص دیگری میباشد.
معنای واضح سخنان منجی این است كه در پادشاهی آسمان تمامی ایمانداران بدون وجود هیچ جایگاهی برای داشتن عنوانی متمایز و تفوق یكی بر دیگری یك برادری یكسان را شكل میدهد. اما باید به عناوین پرطمطراقی كه اكنون در عالم مسیحیت یافت میشود نظری افكند؛ جناب كشیش، عالیجناب كشیش، پدر و میزبان سایرین، از آندسته میباشند. حتی واژه به نظر بیضرر «دكتر» به زبان یونانی به معنی معلم است. (این هشدار آشكارا به روابط روحانی تا روابط طبیعی، حرفهای و یا دانشگاهی اشاره مینماید. به طور مثال، این مطلب كه كودكی والد خود را «پدر» یا بیماری پزشك خود را «دكتر» خطاب نماید منعی وجود ندارد.) تا آنجا که روابط خاكی مورد نظر است كسی را احترام نمائید كه مستحق آن است و كسی را جلال دهید كه مستحق آن میباشد (رومیان ۱۳:۷).
۲۳:۱۱-۱۲ بار دیگر ویژگی انقلابی پادشاهی آسمان در این حقیقت نهفته است كه بزرگی واقعی دقیقاً متضاد تصوری است كه مردم از آن دارند. عیسی گفت: «آن كه در میان شما از همه بزرگتر است، خدمتگزار شما خواهد بود. زیرا هر كه خود را بزرگ سازد، پست خواهد شد و هر كه خویشتن را فروتن سازد سرافراز خواهد گردید.» بزرگی واقعی فروتنی در خدمت است. فریسیان كه خود را بزرگ میدانستند، پست خواهند شد. شاگردان واقعی كه خود را فروتن ساختند در زمانی معین به بزرگی خواهند رسید.
ژ) ابراز تأسف علیه کاتبان و فریسیان (۲۳:۱۳-۳۶)
سپس خداوند در ۸ جمله اسف بار به ریاكاران مذهبی و مغرور زمان خود هشدار میدهد. این جملات «لعنت و نفرین» نمیباشند، بلكه بیاناتی از تأسف و اندوه است برای سرنوشت آنها كه با اصطلاح «افسوس بر تو!» تفاوتی ندارد.
۲۳:۱۳ اولین اظهار تأسف بر ضد سنگدلی و كارشكنی آنهاست. آنها از ورود به پادشاهی خودداری نموده و متهاجمانه از ورود سایرین نیز ممانعت به عمل آوردند. بسیار عجیب است كه رهبران مذهبی اغلب مخالفان درجه یك و فعال بشارت فیض میباشند. آنها هر مطلبی را با خوشایندی تحمل مینمایند جز خبرخوش رستگاری را. بشر طبیعی نمیخواهد كه هدف فیض خدا باشد و نمیخواهد كه خدا فیض را به سایرین نشان دهد.
۲۳:۱۴ دومین اظهار تأسف، نكوهش نمودن آنها – برای تصاحب خانههای بیوهزنان و سرپوش نهادن بر عمل خود با طولانی نمودن دعاهایشان میباشد. بعضی از فرقههای مدرن از شیوهای یكسان استفاده نموده و بیوهزنان مسن را كه گاهی ایماندارانی بیبصیرت میباشند وادار میكنند كه ملك خود را به «كلیسا» منتقل نمایند. چنین متظاهرانی به زهد و تقوا محكومیت عظیمتری را دریافت خواهند نمود.
۲۳:۱۵ سومین اتهام علیه آنها تعصب و اشتیاقی است كه به گمراهی منجر میشود. آنها به محلهای بسیار دور میروند تا شخصی را به سوی خدا برگشت داده و بدین خود درآورند، لیكن پس از پیروزی بر او، آنان او را دو برابر بیشتر از خود شرور میسازند. یك نمونه از قیاس مدرن، تعصب و اشتیاق غلط فرقههاست. گروهی میخواهند درِ ۷۰۰ منزل را به صدا درآورند تا برای رسیدن به هدفشان یك شخص را بیابند: اما نتیجه نهایی شر است. شنیدهاید كه میگویند، «آنانی كه تندروترین نوكیشان هستند اغلب گمراهترین میگردند.»
۲۳:۱۶-۲۲ چهارم، خداوند آنان را برای سفطهبازی، یا استدلال غیرصادقانه تعمدی نكوهش نمود. آنها شیوهای دروغین از استدلال را برای اجتناب از انجام تعهدات ابداع نمودند. به طور مثال، آنها تعلیم دادند كه اگر شخصی به معبد قسم یاد كند، اجباری به انجام دادن تعهد ندارد، اما اگر به طلای معبد قسم بخورد ملزم است كه تعهد خود را انجام دهد. آنها گفتند كه قسم به هدایای روی محراب الزامآور است، در حالی كه قسم خوردن به محراب خالی كسی را حقیر نمینماید. بنابراین ارزش طلا برای آنها بیشتر از خدا بود. (معبد خانه خدا بود) و هدیه روی محراب(شكلهای مختلف ثروت) ارزشی والاتر از محراب داشت. آنها به مادیات بیشتر از روحانیت علاقه داشتند. آنها بیشتر به دریافت (هدیه) علاقه داشتند تا به بخشیدن (محراب جای بخشیدن بود.)
عیسی با خطاب نمودن آنان به عنوان راهنمایانی نابینا سفسطه و استدلال فریبآمیز آنان را آشكار نمود. طلای معبد از این رو كه به منزلگاه خدا مربوط میشد ارزش خاص یافته بود. و محراب بود كه به هدیه روی آن ارزش میبخشید. كسانی كه تصور میكنند طلا ارزشی ذاتی دارد كور هستند؛ هنگامی طلا ارزش دارد كه فقط برای جلال خدا استفاده شود. هدایایی كه به خاطر انگیزههای جسمی داده میشوند بیارزش میباشند؛ آنهائی كه به خداوند و یا به نام خداوند داده میشوند ارزشی ابدی دارند.
واقعیت این است كه این فریسیان بهر چه قسم میخوردند، خدا در میان بود و آنها ملزم بودند كه تعهد خود را بجای آورند. انسان نمیتواند با استدلالهای وسیع از تعهدات خود بگریزد. تعهدات، حقیركننده میباشد و باید به قولها وفا نمود. متوسل شدن به مهارتهای گوناگون برای اجتناب از عمل به تعهدات بیفایده است.
۲۳:۲۳-۲۴ پنجمین اظهار تأسف علیه شعائرگرایی بدون حقیقت است. علمای دین و فریسیان هنگام تقدیم یك دهم از سهم گیاهان بیاهمیتی كه پرورش میدادند؛ به خدا بسیار موشكافانه عمل میكردند. عیسی آنها را برای اهمیت دادن به جزئیات ناچیزِ اطاعت متهم ننمود، بلكه وی آنها را برای بیوجدانی و رذالتشان هنگامی كه موضوع نشان دادن عدالت، رحمت و خلوص نیت به میان میآید، شدیداً نكوهش نمود. عیسی با استفاده از صنعتی ادبی كه از نظر پرمعنایی بیهمتا میباشد، آنها را این گونه توصیف نمود كه آنها پشه را صافی میكنند اما شتر را فرو میبلعند. پشه كه حشرهای كوچك میباشد اغلب به داخل لیوان شراب شیرین میافتد، با نوشیدن شراب با دندانهای بسته، پشه صافی میشود. مسخره است كه به این مطلب كماهمیت چنین توجهی شود، اما بزرگترین حیوان ناپاك (نجس) در فلسطین را بلعید! فریسیان در مورد مطالب جزئی بینهایت توجه و علاقه نشان میدادند. اما نسبت به گناهان بسیار بزرگی مانند ریاكاری، نادرستی، ظلم و طمع به طور فاحشی كور بودند. آنها حس تناسب خود را از دست داده بودند.
۲۳:۲۵-۲۶ ششمین اظهار تأسف در مورد ظاهرگرایی و متظاهر بودن است. فریسیان مراقب بودند كه نمایشی ظاهری از مذهبی و اخلاقی بودن را حفظ نمایند اما قلبهایشان آكنده بود از زورگوئی و خودكامگی. آنها نخست باید داخل پیاله و بشقاب را پاك سازند، یعنی اطمینان حاصل نمایند كه از طریق توبه و ایمان قلبهایشان پاك شده است. سپس، فقط آن هنگام است كه رفتار ظاهری آنان مورد قبول واقع میشود. بین شخص ما و شخصیت ما تفاوت وجود دارد. ما میخواهیم بر شخصیت خود یعنی آن چیزی كه ما میخواهیم دیگران فكر كنند ما هستیم، تأكید نمائیم. خدا بر شخص تأكید دارد – چیزی كه ما واقعاً هستیم. او خواستار حقیقت در درون وجود میباشد. (مزمور ۵۱:۶)
۲۳:۲۷-۲۸ هفتمین اظهار تأسف نیز بر ظاهرگرایی و متظاهر بودن ضربه وارد میسازد. تفاوت بین این دو این است كه در ابراز تأسف ششم پنهان نمودن آزمندی و عشق به مال اندوزی را نكوهش شدید مینماید، در حالی كه هفتمی پنهان نمودن ریاكاری و بیقانونی را محكوم مینماید.
در آن هنگام قبرها سفیدكاری میشدند تا مبادا مردم یهودی ناخواسته آنها را لمس نموده و از نظر سنتی نجس و ناپاك گردند. عیسی علمای دین و فریسیان را به قبرهای سفیدكاری شده تشبیه مینماید، كه خارج آنها به نظر پاكیزه میآیند و داخلشان پر از فساد است. مردم فكر میكردند كه ارتباط با این رهبران مذهبی آنها را تقدیس میكند، اما در واقع آنها نجاست را تجربه میكردند زیرا آنها پر از ریاكاری و رذالت بودند.
۲۳:۲۹-۳۰ آخرین تأسف علیه اعمالی است كه ما میتوانیم به آنها برچسب احترام خارجی و قتل نفس درونی بگذاریم. علمای دین و فریسیان تظاهر میكردند كه به انبیاء عهد عتیق با ساختن یا تعمیر مقبرههایشان و تزئین بناهای یادبودشان با تاج گل احترام میگذارند. در سخنرانیهای یادبودی، آنها میگفتند كه در كشتن پیامبران به اجداد خود تأسی نمینمایند.
۲۳:۳۱ عیسی به آنها گفت، «بنابراین شما شاهدانی هستید علیه خویشتن كه شما فرزندان كسانی هستید كه پیامبران را به قتل رسانیدند.» اما آنها چگونه به این عمل شهادت دادند؟ تقریباً از آیه قبلی این چنین برمیآید كه آنها خود را از پدرانشان كه پیامبران را به قتل رسانیدند جدا كردند. نخست، آنها اعتراف نمودند كه پدرانشان، كه آنها پسران تنی آنان بودند، خون پیامبران را به زمین ریختند. اما، عیسی از واژه پسران، به معنی مردم (قوم) با همان مشخصهها استفاده نمود. او میدانست كه در حالی كه آنها مشغول تزئین گورهای پیامبران بودند، نقشه مرگ او را میپرورانیدند. دوم، در هنگام ادای احترام به پیامبران مرده، آنها اینگونه میگفتند، «تنها پیامبرانی كه ما دوست داریم پیامبران مرده میباشند.» و بدین ترتیب آنها پسران پدرانشان بودند.
۲۳:۳۲ سپس خداوند ما افزود، «پس پیمانههای گناه پدران خود را لبریز كنید.» پدران تا حدی پیمانهی قتل را با كشتن انبیاء پر كردند. علمای دین و فریسیان به زودی با به قتل رسانیدن عیسی خداوند و پیروانش آن پیمانه را تا لبه پر خواهند نمود، و عملی را كه پدرانشان آغاز نمودند به اوجی وحشتناك خواهند رسانید.
۲۳:۳۳ در این هنگام مسیح خداوند آن سخنان توفنده را بیان مینماید. «ای ماران، ای افعیزادگان! چگونه از مجازات جهنم خواهید گریخت؟» آیا محبت جسم یافته میتواند چنین سخنان كوبنده و تلخی را بیان نماید؟ بله، زیرا محبت واقعی باید مقدس و صادقانه نیز باشد. درك عمومی از عیسی به عنوان یك اصلاح طلب بیزیان، كه تنها احساسش محبت میباشد، مورد تأیید انجیل نمیباشد. محبت میتواند قاطع باشد، و باید همواره عادلانه باشد.
اما صادقانه باید به خاطر آوریم كه این سخنانِ محكوم كننده، رهبران مذهبی، را آماج خود قرار میداد نه مردم دائمالخمر و یا ملعون را. در عصر وحدتگرایی كلیسا هنگامی كه بعضی از مسیحیان مبشر با دشمنان قسم خورده صلیب مسیح نیروهایشان را بهم میپیوندند بجا است كه در مورد مثال عیسی تعمق نمائیم، و سخنان یسیهو به یهوشافاط را به خاطر آوریم، «آیا باید به شریران كمك نمود و كسانی را محبت نمایئم كه از خداوند نفرت دارند؟» (۲ تواریخ ۱۹:۲)
۲۳:۳۴-۳۵ عیسی نه تنها مرگ خود را پیش بینی نمود، بلكه خیلی صریح به علمای دین و فریسیان گفت كه آنها بعضی از پیغامبرانی را كه او خواهد فرستاد یعنی انبیاء، مردان با حكمت و علمای دین را به قتل خواهند رسانید. بعضی از كسانی كه از شهید شدن گریختند در كنیسهها تازیانه خواهند خورد و شهر به شهر مورد آزار و اذیت قرار خواهند گرفت. بنابراین رهبران دینی اسرائیل گناهان متراكم تاریخ شهادت را برای خود انباشته خواهند كرد. و همه خون پارسایان كه بر زمین ریخته شده است، از خون هابیل … تا … زكریا بر گردن شما خواهد بود. زكریا كسی كه روایت قتلش در ۲-تواریخ ۲۴:۲۰-۲۱ در آخرین كتاب و در طبقه۲-تواریخ بندی عبرانیان انجیل ثبت شده است. (و این شخص همان زكریا نویسنده كتاب عهد عتیق میباشد.)
۲۳:۳۶ همه گناهان و تقصیرهای گذشته به گردن این نسل و یا نژادی كه مسیح خطاب به آنها سخن میگفت میباشد، گوئی كه خونهای به زمین ریخته قبلی بیگناهان به طریقی به هم آمیخته و با مرگ منجیِ بری از گناه به اوج رسیده است. سیلی از مجازات بر ملتی كه بیدلیل از مسیح خود نفرت داشتند و او را به صلیب جنایتكاران میخكوب نمودند سرازیر خواهد شد.
س) اظهار دریغ و افسوس عیسی بر اورشلیم (۲۳:۳۷-۳۹)
۲۳:۳۷ نكته بسیار حائز اهمیت این باب كه بیشتر از هر باب دیگری شامل اظهار تأسفهای خداوند عیسی میباشد، این است كه با اشكهای وی پایان مییابد! او پس از نكوهشهای شدید و تلخ، برای شهری كه فرصت خود را از دست داد شدیداً اظهار تأسف مینماید. تكرار نام شهر، «ای اورشلیم، اورشلیم» پر از احساسات بیان نكردنی است. اورشلیم پیامبران را به قتل رسانید و پیامبرانی (رسولانی) را كه فرستادهی خدا بودند سنگسار نمود، اما خداوند این شهر را دوست داشت، و اغلب حامیانه و عاشقانه فرزندان آن را نزد خود جمعآوری مینمود. مانند مرغی كه جوجههایش را گرد خویش جمع مینماید. اما اورشلیم نمیخواست.
۲۳:۳۸ در پایان این اظهار تأسف، خداوند عیسی گفت، «اینک خانهی شما ویران شده به خودتان واگذار میشود.» در درجهی اول ذكر خانه در اینجا منظور معبد است، اما ممكن است شامل شهر اورشلیم و ملت آن باشد. ما بین مرگ و ظهور دومش وقفهای زمانی وجود خواهد داشت كه در طول آن اسرائیل گمراه و بیایمان او را نخواهند دید. (پس از رستاخیز وی فقط ایمانداران او را دیدند.)
۲۳:۳۹ آیهی ۳۹ در انتظار تجلی دوم میباشد. و آن هنگامی است كه گروهی ایماندار از اسرائیل وی را به عنوان مسیحِ پادشاه میپذیرند. این پذیرفتن در این سخنان قطعی میباشد. «مبارک باد او كه به نام خداوند میآید.»
هیچ اشارهای به این مطلب كه كسانی كه مسیح را به قتل رسانیدهاند آیا فرصت دومی خواهند یافت یا خیر نشده است. او در مورد اورشلیم سخن میگفت كه شامل ساكنان آن و اسرائیل به طور كلی میشد. بار دیگر كه ساكنان اورشلیم او را پس از مرگش خواهند دید زمانی خواهد بود كه آنها بر وی نظر خواهند كرد كسی كه بدنش را سوراخ كردند و برای او آن گونه سوگواری میكنند كه گوئی برای پسر یگانهشان (زكریا ۱۲:۱۰) در بین مراسم یهودیان تلختر و شدیدتر از سوگواری برای تك پسر وجود ندارد.