فيليپيان
فصل ۱
۱ پولُس و تیموتاؤس، غلامان عیسی مسیح، به همهٔٔ مقدّسین در مسیح عیسی که در فیلّپی میباشند، با اُسْقُفان و شَمّاسان.
۲ فیض و سلامتی از جانب پدر ما خدا و عیسی مسیح خداوند بر شما باد.
۳ در تمامی یادگاری شما خدای خود را شکر میگزارم،
۴ و پیوسته در هر دعای خود برای جمیع شما به خوشی دعا میکنم،
۵ بهسبب مشارکت شما برای انجیل از روز اوّل تا به حال.
۶ چونکه به این اعتماد دارم که او که عمل نیکو را در شما شروع کرد، آن را تا روز عیسی مسیح به کمال خواهد رسانید.
۷ چنانکه مرا سزاوار است که دربارهٔ همهٔٔ شما همین فکر کنم زیرا که شما را در دل خود میدارم که در زنجیرهای من و در حجّت و اثبات انجیل همهٔٔ شما با من شریک در این نعمت هستید.
۸ زیرا خدا مرا شاهد است که چقدر در احشای عیسی مسیح، مشتاق همهٔٔ شما هستم.
۹ و برای این دعا میکنم تا محبّت شما در معرفت و کمال فهم بسیار افزونتر شود.
۱۰ تا چیزهای بهتر را برگزینید و در روز مسیح بیغش و بیلغزش باشید،
۱۱ و پر شوید از میوهٔ عدالت که بهوسیلهٔ عیسی مسیح برای تمجید و حمد خداست.
۱۲ امّا ای برادران، میخواهم شما بدانید که آنچه بر من واقع گشت، برعکس به ترقّی انجیل انجامید،
۱۳ به حدّی که زنجیرهای من آشکارا شد در مسیح در تمام فوج خاصّ و به همهٔ دیگران.
۱۴ و اکثر از برادران در خداوند از زنجیرهای من اعتماد به هم رسانیده، بیشتر جرأت میکنند که کلام خدا را بیترس بگویند.
۱۵ امّا بعضی از حسد و نزاع به مسیح موعظه میکنند، ولی بعضی هم از خشنودی.
۱۶ امّا آنان از تعصّب نه از اخلاص به مسیح اعلام میکنند و گمان میبرند که به زنجیرهای من زحمت میافزایند.
۱۷ ولی اینان از راه محبّت، چونکه میدانند که من بجهتِ حمایتِ انجیل معیّن شدهام.
۱۸ پس چه؟ جز اینکه به هر صورت، خواه به بهانه و خواه به راستی، به مسیح موعظه میشود و از این شادمانم بلکه شادی هم خواهم کرد،
۱۹ زیرا میدانم که به نجات من خواهد انجامید بهوسیلهٔ دعای شما و تأیید روح عیسی مسیح،
۲۰ برحسب انتظار و امید من که در هیچ چیز خجالت نخواهم کشید، بلکه در کمال دلیری، چنانکه همیشه، الآن نیز مسیح در بدن من جلال خواهد یافت، خواه در حیات و خواه در موت.
۲۱ زیرا که مرا زیستن مسیح است و مردن نفع.
۲۲ و لیکن اگر زیستن در جسم، همان ثمر کار من است، پس نمیدانم کدام را اختیار کنم.
۲۳ زیرا در میان این دو سخت گرفتار هستم، چونکه خواهش دارم که رحلت کنم و با مسیح باشم، زیرا این بسیار بهتر است.
۲۴ لیکن در جسم ماندن برای شما لازمتر است.
۲۵ و چون این اعتماد را دارم، میدانم که خواهم ماند و نزد همهٔٔ شما توقف خواهم نمود بجهت ترقی و خوشی ایمان شما،
۲۶ تا فخر شما در مسیح عیسی در من افزوده شود بهوسیلهٔ آمدن من بار دیگر نزد شما.
۲۷ باری بطور شایستهٔ انجیل مسیح رفتار نمایید تا خواه آیم و شما را بینم و خواه غایب باشم، احوال شما را بشنوم که به یک روح برقرارید و به یک نَفس برای ایمان انجیل مجاهده میکنید.
۲۸ و در هیچ امری از دشمنان ترسان نیستید که همین برای ایشان دلیل هلاکت است، امّا شما را دلیل نجات و این از خداست.
۲۹ زیرا که به شما عطا شد بهخاطر مسیح نه فقط ایمان آوردن به او، بلکه زحمت کشیدن هم برای او.
۳۰ و شما را همان مجاهده است که در من دیدید و الآن هم میشنوید که در من است.
۱. سلام ها، شکرگزاریها و دعاهای پولس (۱:۱-۱۱)
۱:۱ از پولس و تیموتائوس در آغاز این رساله به همراه هم نام برده شده است. این بدین معنا نیست که تیموتائوس در نوشتن نامه به پولس کمک کرد. زمانی که پولس برای اولین بار از شهر فیلپی بازدید کرد، تیموتائوس همراه او بود. بنابراین مقدسین آنجا او را میشناختند. حال که پولس رسول این نامه را آغاز میکند تیموتائوس با او است.
اکنون پولس دیگر مرد مسنتری بود (فلیمون ۹)، در حالی که تیموتائوس هنوز جوان بود. بنابراین مسن بودن و جوانی این دو با هم جور شده بود تا در خدمت بهترینها باشند. جاووت به خوبی میگوید: «این اتحاد بهار و زمستان بود، اتحاد شور و شوق و تجربه، اتحاد هیجان و حکمت، اتحاد امید حساس و اطمینان کامل و قوی.»
هر دوی ایشان به عنوان غلامان دربند عیسی مسیح توصیف شدهاند. هر دو آقای خود را دوست داشتند. جلجتا ایشان را به جهت خدمت نجات دهندهشان تا به ابد پیوند زده بود.
نامه خطاب به همه مقدسین در عیسی مسیح که در فیلپی میباشند با اسقفان و شماسان است. کلمه همه در این رساله بارها تکرار شده است. محبت عمیق و لطیف پولس رسول برای همه قوم خدا میباشد.
مقدسین در مسیح عیسی که در فیلپی می باشند، وضعیت دوگانه ایمانداران را توصیف میکند. ایشان در روند روحانیت خود به وسیله خدا در مسیح عیسی جدا شده بودند و از لحاظ موقعیت جغرافیایی، ایشان در فیلپی بودند. دو جایگاه در یک زمان!
پولس رسول در ادامه به اسقفان و شماسان اشاره میکند. اسقفان مشایخ یا ناظرینی بودند که در جماعت کلیسا خدمت میکردند، آنانی که سمت شبانی را در گلّه خدا بر عهده میگیرند و گلّه را به وسیله نمونه دیندارانه خود رهبری میکنند. از طرف دیگر، شماسان خادمین کلیسا بودند که به اعمالی از قبیل امور مالی، کارهای خدماتی و غیره میپرداختند.
فقط این سه گروه در کلیسا وجود داشتند- مقدسین، اسقفان و شماسان. اگر افراد روحانی دیگری در میان ایشان میبود حتما پولس به او اشاره میکرد ولی به جای آن او از اسقفان (جمع) و شماسان (جمع) سخن میگوید.
در اینجا ما تصویری چشمگیر از سادگی روزهای اولیه کلیسا را شاهد هستیم. به مقدسین اول اشاره شده است و سپس راهنمایان روحانی ایشان و در آخر خادمین موقتی ایشان و همهاش همین!
۱:۲ پولس در سلامهای بخصوص خود، برای مقدسین فیض... و سلامتی آرزو میکند. سلام قبلی او از فیض سخن نمیگفت، ولی حالا از فیضی میگوید که نصیب شخص گناهکار در حین توبه و ایمان آوردن خود میشود و او را دائماً در وقت ضرورت اعانت میکند (عبرانیان ۴:۱۶). به همان صورت سلامتی که پولس برای ایشان آرزو میکند، آن سلامتیِ با خدا نیست که ایشان آن را داشتند، بلکه سلامتی خدا که از طریق دعا و شکرگزاری به دست میآید (۴:۶-۷).
هر دو برکت از جانب پدر ما خدا و عیسی مسیح خداوند است. پولس رسول حرمتی مشابه حرمت پدر برای پسر قائل میشود (یوحنا ۵:۲۳). برای پولس عیسی مسیح خدا است و هیچ اشکالی در این وجود ندارد.
۱:۳ حال پولس به مقوله سپاسگزاری میرسد، ولی این برای پولس چیز جدیدی نبود. دیوارهای زندان فیلپی، سرودهای پولس و سیلاس را در اولین ملاقات خود با ایشان منعکس کرده بود. او احتمالاً وقتی که این کلمات را مینوشت در زندانی واقع در روم بود، ولی او هنوز هم «در شب سرود میخواند.» پولس شکستناپذیر! تمام یادگاری فیلپیان شکرگزاری را در دل او بیدار کرده بود. آنها نه تنها در ایمان فرزندان او بودند، بلکه ایشان در طرق بسیار کلیسایی نمونه بودند.
۱:۴ او در همه دعاهایش برای فیلپیان با خویش استغاثه میکرد. برای او دعا کردن به جهت ایشان خوشی صرف بود. از این متن و بخشهای دیگر کتابمقدس متوجه میشویم که پولس مرد دعا است. نیازی نیست که زیاد کنکاش کنیم تا ببینیم خدا چرا از او تا این حد استفاده میکند. وقتی ما گستردگی سفرهای او و تعداد زیاد مسیحیانی را که او میشناخت به یاد میآوریم از صمیمیت و شخصیت چنین فردی متعجب میشویم.
۱:۵ دلیل واضح شکرگزاری او مشارکت ایشان برای انجیل از روز اول تا به حال بود. مشارکت میتواند شامل کمکهای مالی باشد، ولی همچنین شامل حمایت در دعا و وفاداری از صمیم قلب برای پخش کردن خبر خوش میباشد. وقتی پولس از روز اول نام میبرد، هیچکس نمیتواند تعجب کند اگر بداند که شاید زندانبان هنوز در حین خوانده شدن عمومی نامه برای جماعت فیلپی زنده بوده باشد. اگر چنین باشد، این اشاره پولس به ایمانداران فیلپی درست به مرکز قلب او وارد شده است.
۱:۶ پولس همان طور که فکر میکند ایمانداران زندگی مسیحی خوبی را شروع کردهاند به این امر اعتماد دارد که خدا آن عمل نیکو را که در ایشان شروع کرده است به کمال خواهد رسانید.
آن کاری که محبت او شروع کرد
بازوی قدرت او تمام خواهد کرد
قول او بلی و آمین است
و هرگز از آن عدول نکرده است.
-اگوستوس تاپلیدی
عمل نیکو میتواند اشاره به نجات یا به معنی فعالیت و مشارکت مالی ایشان در گسترش انجیل باشد. روز عیسی مسیح میتواند به روز بازگشت ثانوی مسیح برای بردن قومش به خانه آسمانی اشاره داشته باشد و احتمالاً شامل تخت داوری مسیح نیز میشود، یعنی جائی که خدماتی که به او محول شده به یاد آمده و پاداش داده میشود.
۱:۷ پولس در شکرگزاری برای فیلپیان احساس عدالت میکند. او در قلبش گنجینهای از آخرین خاطراتش را ذخیره کرده است که چگونه آنها وفادارانه با وی ایستادند، چه در زندان، چه در خطر یا وقتی که او در جهت دوستی و اثبات انجیل به سفر میرفت. محبت انجیل به خدمت جواب دادن به مخالفین اشاره دارد، در حالی که اثبات انجیل به جای دادن پیغام به طور قاطعانهتر در قلب کسانی که ایماندار هستند میباشد. دبلیو. واین میگوید: «انجیل دشمنان خود را سرنگون کرده و دوستانش را تجهیز میکند.» نعمت در اینجا به معنای قدرتی است که خدا برای انجام کار خداوند در مواجهه با مخالفتها در خدمت به خادمین خود که همگی برای دریافت آن ناشایست هستند میدهد.
۱:۸ خاطره مشارکت و همدلی وفادارانه ایشان باعث شده بود که پولس رسول مشتاق ایشان باشد. او خدا را شاهد میگیرد که چقدر در احشای عیسی مسیح، مشتاق همه ایشان است. عبارت محبتآمیز پولس خیلی چشمگیرتر میشود وقتی که به یاد میآوریم پولس فردی اصالتاً یهودی است و دارد به نسلی از امتها نامه مینویسد. فیض خدا نفرت کهنه را شکسته و اکنون همه آنها در مسیح یکی بودند.
۱:۹ حال شکرگزاری راه را برای دعا باز میکند. آیا پولس برای ایشان ثروت، راحتی یا رهایی از مشکلات را درخواست نمود؟ خیر، او دعا کرد که محبت ایشان در معرفت و کمال فهم بسیار افزونتر شود. هدف اصلی زندگی مسیحی محبت خدا و دیگر پیروان خدا میباشد. ولی محبت فقط مسئلهای احساسی نیست. ما در خدمت خداوند باید از استعداد و کمال فهم خود استفاده کنیم، در غیر این صورت، تلاشهای ما عبث خواهند بود. پس پولس نه تنها دعا میکرد که فیلپیان در نمایاندن محبت مسیح ادامه دهند، بلکه همچنین محبت ایشان در معرفت و کمال فهم بسیار افزونتر شود.
۱:۱۰ محبتی که این گونه منور شده باشد، ایشان را قادر خواهد ساخت تا چیزهای عالی تر را بهتر بفهمند. در تمامی قلمروهای زندگی، بعضی چیزها خوب هستند و چیزهای دیگر بد. چیزهای خوب غالبا دشمن بهترینها هستند. برای خدمت مثمرثمر این فاصلهها لازمالوجود هستند.
محبتی که منور شده باشد همچنین ایشان را قادر میسازد تا از آنچه اشتباه و شکبرانگیز است اجتناب کنند. پولس میخواهد که ایشان بیغش باشد یعنی کاملاً شفاف بوده و در روز مسیح تصویر بیعیبی داشته باشند. بی* ۱#لغزش بودن به معنی بیگناه بودن نیست. همگی ما مرتکب گناهان میشویم ولی شخص بیلغزش کسی است که به گناه اعتراف کرده و از آن اجتناب میکند و هر زمان که ممکن باشد از اعمال اشتباه خود توبه کرده و طلب بخشش میکند.
روز مسیح چنان که در آیه ۶ آمده است به ربوده شدن و داوری همه اعمال ایمانداران پس از آن اشاره دارد.
۱:۱۱ تقاضای آخر پولس در دعایش این است که مسیحیان از میوه عدالت پر شوند، یعنی میوههایی که عدالت به بار آورده است یا همه محاسنی که مسیحیان به وسیله آنها زندگی عادلانهای دارند. منشأ این محاسن عیسی مسیح است و هدف آنها تمجید و حمد خداست. این تقاضای پولس دقیقاً مشابه کلماتی است که در اشعیا ۶۱:۳ وجود دارند: «تا ایشان در رفتارشان عدالت و مغروس خداوند به جهت تمجید وی نامیده شوند. درختان عدالتی که پر از میوههای عدالت است و مغروس خداوند عیسی مسیح که به جهت تمجید و جلال خدا میباشند.»
«به گفته لمان اشتراوس» «کلمه میوه» «شباهت زیادی دارد با ارتباط مسیح و انتظاری که از هر یک از ما دارد. شاخههای تاک برای میوه داشتن به آن تعلق گرفتهاند.»
۲. زنجیرهای پولس و شادی او از پیشرفت انجیل (۱:۱۲-۳۰)
۱:۱۲ دعا تمام شد. سپس او برکاتش را بیان میکند که اینها منافعی بودند که در نتیجه زندانی شدن او به دست آمده بودند. جاووت این قسمت را «خوش اقبالی در بداقبالی مینامد.»
پولس رسول میخواست که برادرانش بدانند که آنچه بر او واقع گشت یعنی محاکمه و زندانی شدنش در نتیجه به ترقی انجیل انجامید و مانع آن نشد. این مثال فوقالعاده دیگری است از اینکه خدا چگونه نقشههای پلید شیطان و انسانها را چرخانده و برای خیریت کار خود از آنها استفاده میکند. «انسان شرارت خود را دارد ولی خدا راه خودش را.»
۱:۱۳ اول از همه، زنجیرهای پولس شاهدی بود بر اینکه او در مسیح است. این یعنی که به گستردگی مشهور شده بود که پولس به خاطر شهادت دادن به نام مسیح و نه به عنوان یک جنایتکار یا شرور زندانی گشته است.
دلیل اصلی زنجیرهای او از طریق تمام فوج خاص آشکار شده بود و در همه جا. فوج خاص میتواند به این معانی باشد: ۱) تمامی فوج سرباز این رومی که مقرّ سکونت امپراتور را محافظت میکردند یا ۲) کلیّه فوج. به هر حال پولس دارد میگوید که اسارت او به عنوان شهادتی برای خدمت به قدرتهای رومی نمونه شده است. تی. دراری مینویسد:
همان زنجیرهایی که رومیان بر دست و پای زندانیان میبستند، برای پولس چون شاهدی بود تا شنوندگانش که سربازان بودند از آنها داستان صبر و رنجهای او را برای مسیح در میان بقیه زندانیان بشنوند و احتمال داشت خود نرون هم روز بعد شنونده آنها باشد.
۱:۱۴ دومین نتیجه مطلوب او از زندانی بودنش این بود که دیگر مسیحیان با دیدن آن برای اینکه به خداوند عیسی بدون ترس شهادت دهند تشویق میشدند. جفا غالبا بر دگرگونی تاثیر دارد و ایمانداران کمرو و خجالتی را به شاهدینی شجاع تبدیل میکند.
۱:۱۵ انگیزه قلبی بعضی حسد و نزاع بود. ایشان مسیح را از روی حسد و نزاع موعظه میکردند. دیگران انگیزهای اصیل داشتند و مسیح را از روی خشنودی اراده و با تلاش صادقانه برای کمک به پولس رسول موعظه میکردند.
۱:۱۶ واعظین حسود با انجام آن کار اسات پولس را تلختر میکردند. پیغام ایشان خوب بود ولی انگیزه آنها بد بود. خیلی غمانگیز است که فکر کنیم خدمت مسیحی میتواند بر پایه انرژی جسمانی باشد و با انگیزه حسد، نزاع و غرور همراه باشد. این امر به ما تعلیم میدهد که لزوما باید انگیزههای خود را ببینیم که در خدمت خداوند چگونه هستند. ما نباید برای خودنمائی، خداوند را خدمت کنیم و نه برای تبلیغ یک فرقه مذهبی یا رقابت با دیگر مسیحیان.
در اینجا نمونه خوبی از لزوم انگیزه محبت در بینش، عمل و دانش ما وجود دارد.
۱:۱۷ دیگران انجیل را خارج از غرور و با محبتی اصیل موعظه میکردند و می دانستند که پولس عزم راسخ برای دفاع از انجیل دارد. هیچ چیز خودخواهانه، فرقهای یا شریرانه در خدمت ایشان نبود. ایشان خیلی خوب میدانستند که پولس به خاطر شجاعت خود در ایستادنش برای انجیل زندانی شده است. بنابراین آنها اراده نمودند تا در زمان زندانی بودن وی کار او را به پیش برند.
۱:۱۸ پولس از غمگین شدن به خاطر انگیزههای بعضی اجتناب مینمود. مسیح به وسیله هر دو گروه موعظه شده و برای او این دلیل بزرگی برای شادی کردن بود.
بسیار چشمگیر است که در چنین شرایط سختی پولس احساس پشیمانی و ناراحتی برای خود نداشت و یا درصدد جذب ترحم دیگران نبود. بلکه او با شادی خداوند پر شده و خوانندگان خود را نیز به شادی ترغیب میکند.
۱:۱۹ چشمانداز این آیه تشویقآمیز است. پولس رسول میداند که همه وقایع به نجات او خواهد انجامید. نجات در اینجا به معنی نجات جان پولس نیست، بلکه رهایی و آزادی او از زندان. مفاهیمی که خدا برای آزادی او به کار میبرد به دعای فیلپیان و تایید روح عیسی مسیح میباشند. در اینجا به اهمیت دعای ایمانداران که پولس آن را احساس میکند توجه شده است. به نظر میآید که او دعای ایمانداران را به اندازه کافی برای مقابله با قدرت رومیان قوی میداند. این امر حقیقت دارد. مسیحیان از طریق دعا میتوانند سرنوشت قومها و تاریخ را عوض کنند.
تأیید روح عیسی مسیح یعنی قدرت روحالقدس که به نفع او کار میکند، قدرتی که روح به او میداد. در واقع این امر اشاره دارد به «منشأ آزادی که روح است و ایماندار را قادر میسازد در هر شرایطی که باشد محکم بایستد.»
۱:۲۰ در حینی که او به دعای مسیحیان و کمک روحالقدس فکر میکرد انتظار و امید خود را که شهادت دادن به نام مسیح بدون خجالت، بلکه در کمال دلیری بود را عنوان کرد.
و برای او هیچ مهم نبود که یهودیگرایان با او چه میکنند -چه آزاد شود و چه بمیرد- انگیزه او جلال دادن مسیح در بدنش بود. جلال دادن به معنی بالاتر بودن مسیح نیست. او کامل و رفیع است. و هیچ چیز نمیتواند او را بزرگتر یا رفیعتر بسازد. ولی جلال دادن یعنی ترغیب کردن دیگران به پرستش او یا محترم شمرده شدنش توسط دیگران. گای کینگ نشان میدهد که چگونه مسیح میتواند در بدنهای ما در زیستنمان جلال یابد:
... جلال یافتن به وسیله لبهایی که با شادی به او شهادت میدهند. جلال یافتن به وسیله شرکت کردن در خدمت به او و جلال یافتن پاها در قرم برداشتن فقط در اثر قدمهای وی و برای مقاصد او. جلال یافتن به وسیله زانوها در خم شدن همراه با خوشی برای دعا کردن به جهت ملکوت او و جلال یافتن به وسیله شانهها در حمل بارهای دیگران با خوشی.
مسیح همچنین میتواند در بدنهای ما به واسطه خدمت نیز جلال بیابد -بدنهای ما در خدمت به او تباه می گردند. بدنهای ما به وسیله نیزه خراشیده و پوست ما را میکَنَند. بدنهای ما به وسیله سنگ تکتکه شده یا سوخته میشود و همه اینها برای جلال اوست.
۱:۲۱ در اینجا فلسفه پولس را در یک پوسته میبینیم. او برای پول، شهرت یا لذت زندگی نمیکرد. دلیل زندگی او محبت بود و پرستش و خدمت خداوند عیسی. او میخواست که زندگیش مثل زندگی مسیح باشد. او میخواست که نجاتدهنده از طریق او حیات خود را آشکار سازد.
و مردن نفع. مردن یعنی با مسیح بودن و برای همیشه به شباهت وی درآمدن. مردن یعنی خدمت به او بدون قلبی گناهکار و با پایهایی که هرگز از مسیر او منحرف نمیشوند. ما معمولا مرگ را به عنوان نفع خود محسوب نمیکنیم. ناراحتکننده است ولی باید بگوئیم که امروزه «زیستن در دنیا نفع است و مردن پایان منافع.» ولی جاووت میگوید: «برای پولس رسول مرگ مسیری تاریک نبود که همه ثروتهای ما از دست میروند. برای او مرگ به معنای انتقالش به شکوه و جلال بود. مسیری مطمئن که او را به سوی نور هدایت میکرد.»
۱:۲۲ ولی اگر زیستن او در جسم برای مدتی دیگر در اراده خداست پس همان ثمرِ کارِ او میباشد. او به وسیله زیستن قادر خواهد بود که به قوم خداوند کمک بیشتری کند. ولی این تصمیم سختی برای او بود که آیا به سوی خداوند و نجات دهندهای که دوستش دارد برود یا بر روی زمین مانده و به خداوند خدمت کند و حملههای بسیاری را متحمل بشود. او نمیدانست که کدام را انتخاب کند.
۱:۲۳ در میان این دو سخت گرفتار هستم، یعنی برای او خیلی سخت بود که بین امکاناتی که برایش وجود داشت تصمیم بگیرد و یکی را انتخاب کند که آیا به خانه آسمانی برود یا بر زمین به عنوان رسول مسیح عیسی باقی بماند.
او مشتاقانه خواهش داشت که رحلت کند و با مسیح باشد زیرا که این را بهتر میدانست. اگر او فقط به علائق خود فکر میکرد بدون شک انتخابش همین بود.
توجه داشته باشید که پولس به هیچگونه نظریهای مبتنی بر خوابیدن جان اعتقاد ندارد. او معتقد است که ایمانداران مسیحی در زمان مرگ میروند تا با مسیح باشند و ایشان در حضور خداوند با شادی و لذت فراوان حاضر خواهند بود. چقدر برای و مسخره است که بگوید، همانطور که عدهای امروزه انجام میدهند: «زندگی کردن در مسیح، خوابیدن در مسیح بهتر است.» خواب در عهد جدید برای مرگ مسیحیان به کار رفته است (اول قرنتیان ۴:۱۴). و نه هرگز برای جان ایشان. خوابیدن جان یک افسانه است.
همچنین توجه داشته باشید که مرگ با آمدن نجاتدهنده اشتباه گرفته نشود. در زمان مرگ ما میرویم تا با او باشیم. در زمان ربوده شدن او نزد ما میآید.
۱:۲۴ به نفع فیلپیان بود که پولس مدتی بیشتر بر زمین بماند. او به فکر راحتی یا آسایش خودش نیست، بلکه در فکر این است که چه چیزی بیشتر به نفع قوم خداست و انگیزه اصلی او محبت به خداوند مسیح است.
۱:۲۵ و چون این اعتماد را دارم که هنوز بر روی زمین به او نیاز هست تا مقدسین را کمک کرده و تشویق نماید. پولس میدانست که او در این زمان نخواهد مرد. او چگونه این را میدانست؟ ما معتقدیم که او چنان به خداوند نزدیک بود که روحالقدس قادر بود این دانش را به او بدهد. «سرّ خداوند با ترسندگان اوست» (مزمور ۲۵:۱۴). آنانی که عمیقاٌ در خدا سلوک دارند و در تفکر راجع به او به سر میبرند اسراری را که به وسیله مشغولیت و سر و صدای این جهان خاموش شدهاند میشنوند. شما برای شنیدن باید نزدیک باشید. پولس نزدیک بود.
پولس به وسیله ماندن در جسم قادر بود به جهت ترقی و خوشی ایمان ایشان از طریق اعتماد بر خداوند عمل کند.
۱:۲۶ پولس از طریق داشتن زندگی طولانیتری که به او داده میشد میتوانست بر زمین خدمت خود را ادامه دهد و فیلپیان دلیل دیگر برای شادی در خداوند داشتند، چون میتوانستند پولس را دوباره ملاقات کنند. آیا شما نمیتوانید تصور کنید که ایشان در فیلپی دستهای خود را دور گردن او انداخته و او را میبوسند و خدا را با شادی عظیم شکر میکنند؟ شاید ایشان بگویند، «خوب، پولس ما واقعاً برای تو دعا میکردیم ولی صادقانه بگوئیم هرگز انتظار نداشتیم که تو را دوباره ببینیم. ولی ما چگونه خداوند را باید شکر کنیم که تو را به ما بازگرداند!»
۱:۲۷ حالا پولس یک کلام هشدارآمیز اضافه میکند: «باری به طور شایسته انجیل مسیح رفتار کنید.» مسیحیان باید همشکل مسیح باشند. شهروندان آسمانی باید بر طبق جایگاه خود رفتار کنند. ما باید بر طبق جایگاهی که در آن قرار داریم عمل نمائیم.
پولس رسول به علاوه سازگاری درخواست دیگری در جهت ثبات ایشان داشت. او واضحاً آرزو میکند که شخصا نزد ایشان برود یا در زمانی کهغائب است از اخبار ایشان مطلع شود و بداند که ایشان همگی به یک روح برقرار هستند و به یک نفس در اتحاد برای ایمان انجیل مجاهده میکنند که این ایمان همان ایمان مسیحی است. مسیحیان نباید با هم بجنگند بلکه باید با دشمن مسیحیت مقابله کنند و برای اینکار باید به ضدّ دشمن با هم متحد شوند.
۱:۲۸ ایشان نباید در هیچ امری از دشمنان انجیل ترسان باشند. نترس بودن در مواجهه با جفا معنی دوپهلوئی دارد. اولاً، هلاکت سرنوشت کسانی است که بر ضدّ خدا میجنگند. دوماً، این برای آنانی که در برابر غضب دشمنان شجاعانه میایستند نشانه نجات است. از قرار معلوم در اینجا نجات در مفهوم آینده آن مورد استفاده قرار گرفته است و به رهایی ابدی مقدسین از محاکمه اشاره دارد و رهایی بدن مقدسین به همراه روح و جان ایشان.
۱:۲۹ فیلپیان باید به خاطر داشته باشند که زحمت کشیدن برای مسیح همانند ایمان داشتن به او یک برکت میباشد.
دکتر گریفیت جان مینویسد: که یک بار هنگامی که متخاصمان بیدین دور او را گرفته و کتکش میزدند، او دستش را بر صورتش گذاشت و وقتی دستش را برداشت دید که در خونش میغلطد. او از وجد و خوشی پر شد و احساس شادی عظیمی نمود و خوشحال بود که شایسته به حساب آمده بود تا به جهت اسم او زحمت ببیند. صلیب منزلت و جلال میبخشد.
۱:۳۰ معنی این آیه و ارتباطش با آیه قبلی زمانی بهتر فهمیده میشود که آنها را با هم بخوانیم «از زمانی که شما درگیر آن شدید»
زیرا که به شما عطا شده به خاطر مسیح نه فقط ایمان آوردن به او بلکه زحمت کشیدن هم برای او. و شما را همان مجاهده است که در من دیدید و الآن هم میشنوید که در من است.