Main Banner

فصل هفدهم

چگونه مسیحیان جسمانی را به نزد مسیح بیاوریم

گاهی اتفاق می افتد که شخاصی که به مسیحی معروفند و حتی عضو کلیسا هم می باشند از عیسی مسیح دورند و ممکن است اصلا مسیحی نباشند. غالباٌ بیدار کردن این قبیل اشخاص از نجات دادن بت پرست ها مشکل تر است زیرا فکر می کنند که مسیحی هستند و احتیاج روحانی ندارند ولی بت پرست ها می دانند که گمراهند و غالباً حاضر می شوند که توبه کنند و منجی را قبول نمایند. پولس این جور اشخاص را مسیجیان جسمانی می داند (اول قرنتیان ۳: ۳). برای اینکه بتوانیم این مسیحیان جسمانی را کمک کنیم لازم است قبلا ملاحظه کنیم که علتش چیست که آنها به این اندازه فاقد حیات و محبت و قوت مسیح می باشند. بعضی از دلائل را نقل می کنیم:

  1.   مسیحیت به طور ارث به آنها رسیده و آن را قبول کرده اند، ولیکن هیچوقت آن را به کار نبرده و از آن استفاده نکرده اند. اینها مانند کسانی می باشند که صندوق مهر شده پر از طلا به طور ارث به آنها می رسد آن صندوق را با کمال دقت در بانک نگاه می دارند، ولی چون آن را هیچ وقت باز نمی کنند بالاخره از گرسنگی می میرند.
  2.   این مسیحیان هیچ وقت حقیقتاٌ تولد تازه نیافته اند، پس هنوز در گناهان خود مرده اند و به جسد مرده ای شباهت دارند که به بهترین لباس ملبس است ولی روح ندارند.
  3.   اینها مسیح را با سر خود قبول کرده اند نه با قلب خود، پس اعتقاد ایشان راجع به مسیح صحیح است لیکن به او ایمان نیاورده و قبول نکرده اند که او نجات دهنده و خداوند ایشان است. جان وسلی (John Wesley) آن مبشر معروف انگلیسی تا چند سال بعد از کشیش شدن مسیح را در قلب خود قبول نکرد، ولی بعد از یافتن تولد تازه وسلی خدمات زیادی برای مسیح انجام داد.
  4.   اینها کتاب مقدس را با دقت تحصیل نکرده اند و نمی دانند که تعلیم و زندگی مسیحی چیست.
  5.   اینها در زندگی مسیحی و کار کلیسای زنده ای و یا در دسته ای از مسیحیان گرم و حقیقی شرکت نکرده اند، پس مانند اعضای بدن هستند که از حیات بدن محرومند و چون تنها و از اعضای دیگر جدا هستند بالاخره می میرند.
  6.   اینها دارای زندگی دنیوی بوده کاملا متوجه پول یا عیش و عشرت هستند و همیشه با اشخاص دنیوی معاشرت می نمایند و دنیا را از خدا بیشتر دوست دارند، پس آنها واقعاٌ بت پرستند نا خدا پرست.
  7.   اینها دعا کردن را هیچ وقت یاد نگرفته اند، زیرا در کلیسا قط به دعاهای دیگران گوش می دهد و عبادت فامیلی در خانه خود ندارند و در تنهائی نیز هیچ دعا نمی کنند. دعا نفس زندگی روحانی است و آنکه دعا نمی کند حیات ندارد. پس اینها روحاً مرده اند.
  8.   اینها از ترس مسیح را پیش مردم اقرار نمی کنند  و ایمان را که یک وقت داشتند ترس از بین برده است. کلام خدا می فرماید که ترسندگان و بی ایمانان به اتفاق قاتلان و زناکاران در جهنم هلاک خواهند شد (مکاشفه ۲۱: ۸).
  9.   اینها در نتیجه ندادن بشارت نجات به دیگران خود آن را گم کرده اند زیرا فقط با دادن آن می توانیم خود دارا شویم و چون اینها شاخه های بی ثمر هستند، اگر توبه نکنند از درخت بریده شده در آتش افکنده خواهند شد.به چه وسیله ای ممکن است این جور اشخاص را بیدار کرد تا مسیحیان حقیقی شوند؟ البته فقط خدا به وسیله روح القدس می تواند آنها را زنده کند، ولی ممکن است خدا برای این مقصود وسایل زیر را به کار برد :
  1.   خواندن کتاب مقدس _ باید این مسیحیان را تشویق کنیم که عضو کلاس کتاب مقدس شوند یا در مدرسه روحانی تحصیل کنند و نیز هر روزه کلام خدا را برای خود بخوانند تا حقیقت خدا در دلهای ایشان چون نور بدرخشد.
  2.   دعا _ ما باید نه تنها با ایشان دعا کنیم و ایشان را به مجالس دعا دعوت نمائیم بلکه باید آنها را تشویق نمائیم که خود را در تنهائی دعا کنند.
  3.   حضور در عشاء ربانی _ وقتی که ایمان داران با توبه و ایمان حقیقی در عشاء ربانی شرکت می کنند خود مسیح در دلهای ایشان ساکن شده حیات نوینی در ایشان ایجاد خواهد کرد. پس باید مسیحیان جسمانی را تشویق کنیم که خود را برای شرکت در عشاء ربانی آماده کرده آن را به طور شایسته ای بخورند چنانکه پولس در (اول قرنتیان ۱۱: ۲۷-۲۹) دستور داده است.
  4.   شرح واضحی از بشارت مسیح _ ممکن است حالت این مسیحیان بی روح در نتیجه این باشد که کشیشیان و واعظ ایشان هیچ وقت بشارت نجات را برای آنها، چنانکه ما در فصل ۳ و ۴ ذکر کردیم، بیان نکرده اند. پس باید خودمان برای ایشان بیان کنیم و یا آنان را به کلیسائی ببریم که واعظ آن می تواند انجیل را به طور واضح شرح دهد.
  5.   کلام پندآمیز از طرف دوست _ یک وقت معلمی که اسماً مسیحی بود گفت که من خیلی دوست دارم با شاگردانم معاشرت کنم ولی هیچ وقت سعی نکرده ام که کمک روحانی به آنها دهم. دوستش به او جواب داد : وقتی که مسیح حساب از شما می خواهد به او چه خواهی گفت؟ همین حرف باعث آن شد که این معلم گناه خود را فهمید و توبه کرد و بعد از آن کار بزرگی برای عیسی مسیح انجام داد.
  6.   زندگی روحانی یکنفر مسیحی حقیقی _ نظر کردن به آینه شخص را می فهماند که صورتش کثیف است، و به همان طور دیدن زندگی و محبت مسیحی حقیقی بعضی اوقات باعث می شود که مسیحیان نالایق عدم لیاقت و گناه خود را درک کنند. پس لازم است مسیحیان ضعیف را تشویق کنیم که با برادران قوی و پر از روح القدس خود معاشرت بکنند.
  7.   اعتراف به گناه مخفی _ بعضی اوقات سبب سردر در شخص مسیحی گناهی است در قلب او که مایل نیست آن را اقرار کند، لیکن هرگاه حاضر شود به آن اعتراف کرده توبه کند روح القدس دل او را با نور و حرارت روحانی پر می کند. جوانی بود که خدا او را دعوت کرده بود که مبشر شود، لیکن مایل نبود که امر خدا را اطاعت کند و در نتیجه روحاً سرد و دنیوی شد. لیکن به مجرد اینکه گناه خود را فهمید و توبه کرد و راضی شد که اراده خدا را به جا آورد یک مسیحی روحانی و قوی شد. ما باید دوستان خود را کمک کنیم که گناهان خود را بفهمند و اقرار کنند.
  8.   حضور در مجالس بشارتی _ مسیحیان جسمانی مانند غیر مسیحیان احتیاج به مجالسی دارند که در آنها بشارت نجات داده شود و مردم دعوت بشوند که توبه کنند و ما باید آنان را برای این نوع مجالس دعوت کنیم.
  9.   حضور در کنفرانس های روحانی _ عده ای از مسیحیان سرد و بی روح به وسیله شرکت در یک کنفرانس مسیحی دارای حیات تازه شده اند، زیرا وقتی که با عده ای از مسیحیان صمیمی و جدی نزدیک می شوند می فهمند چقدر لازم است مسیح را بهتر بشناسند و نصایح و دعاهای دوستان ایشان آنان را کمک می کند که مسیحیان حقیقی شوند. جوانی که ذکر او در ردیف ۷ رفت در چنین کنفرانس روحانی قلب خود را به مسیح واگذار نمود.
  10.   خواندن کتابی که مسیحیت حقیقی را تشریح می کند یا دیدن فیلم روحانی _ خدا مکرراً کتبی را مانند سیاحت مسیحی و فیلم هائی را مانند پادشاه پادشاهان برای بیدار کردن مسیحیان به کار برده است.
  11.   انجام دادن خدمتی به مسیح _ گاهی چیزی که مسیحیان خوابیده را بیدار می کند انجام دادن یک خدمت روحانی است. ممکن است کمک کردن به فقرا یا عیادت بیماران یا با سواد کردن شخص بی سواد یا شرکت کردن در نمایش روحانی یا دادن بشارت مسیح به ینفر غیر مسیحی یا یک نوع خدمت دیگر با برکت خدا وسیله شود برای نزدیک کردن مسیحیان ضعیف باخدا. پس باید سعی کنیم آنها را وادار کنیم که کاری برای مسیح انجام دهند.
  12.   محبت و دعاهای دوست _ وقتی که می بینیم دوستان ما مسیحی حقیقی نیستند نباید از آنها ایراد بگیریم بلکه باید با محبت مسیح آنان را دوست داشته برای ایشان دایماً دعا کنیم تا از محبت مسیح مملو شوند.
  13.   ورشکست در کار دنیوی _ وقتی که اشخاص به وسایل دیگر بیدار نمی شوند خدا گاهی چوب خود را به کار می برد تا آنها را به خود نزدیک نماید. بعضی اوقات با گرفتن پولی که آنها به آن اعتماد داشتند خدا فرزندان خویش را مجبور می کند که احتیاج خود را برای تقرب به او احساس کنند. شخص ثروتمندی به اسم هاید (A.A. Hyde) به قدری مشغول کار خودش بود که برای کلیسا یا خدا چندان وقت نداشت. ناگهان ورشکست شده و صد هزار دلار مقروض گردید. چون هیچ چاره ای برای خود نمی دانست شروع به خواندن کتاب مقدس و طلبیدن کمک خدا کرد. وقتی که انجیل متی ۶: ۳۳ را خواند (اول ملکوت خدا را طلب کنید) به گناه خود پی برده و اینطور دعا کرد: ای خدا، ملکوت تو را می طلبیدم ولی نه اول زیرا اول طلب کار خود بودم. مرا ببخش و مرا کمک کن تا بتوانم قرض خود را بدهم و از خانواده خود نگهداری کنم و من قول میدهم که بعد ازاین اول ملکوت تو را بطلبم. خدا دعای او را مستجاب کرد و او توانست تدریجاً تمام قرض های خود را بدهد و یک نفر مسیحی روحانی و مفیدی شود.
  14.   مرض و درد و اندوه _ چون خدا ما را دوست دارد و مایل است که ما حقیقتاً خوشحال باشیم گاهی غم و درد و زحمت را می فرستند تا به این وسیله ما را با خود نزدیک کند. میرزا رستم قبل از آن که مفلوج شود مسیحی بود لیکن بعد ار مریض شدن موقعی که نمی توانست راه برود یا کار کند چنان از شادی آسمانی مملو شد که به شاد رستم معروف گردید. جلو خانه خود در خیابان تهران غالباً روی صندلی می نشست و به دوستانی که از آنجا عبور می کردند شادزی می گفت. روزی به یکی از آنها گفت: من خیلی خوشحال هستم که اینطور ضعیف شده ام زیرا اگر اینطور نمی شدم هیچ وقت محبت خدا را درک نمی کردم.

پس می بینیم که خدا برای بیدار کردن فرزندانش و کشیدن آنان به سوی خود وسائل مختلف را به کار می برد. وقتی که او در قلب های ما و دیگران کار می کند باید او را شکر کرده کمک او را ب خوشی قبول نمائیم و دعا کنیم که همه ما لایق آن گردیم که خود را مسیحی بخوانیم.

سوالات

  1.   خدا کدام وسائل را به کار برد تا شما را مسیحی زنده ای بگرداند؟
  2.   از ۵ نفر از دوستان مسیحی خود بپرسید که چه چیز آنها را به خدا نزدیک کرد؟
  3.   آیا اشخاصی را می شناسید که درد و زحمت آنها را از خدا دور کرده است؟
  4.   اسم ۵ نفر از دوستان خود را که مسیحی جدی نیستند بنویسید و تصمیم بگیریر که برای کمک هر کدام از آنها چه باید کرد؟
  5.   رومیان ۸: ۵ –۱۰ را حفظ کنید.